رهآورد توسعه استانداردهای GS1 و افزایش قابلیت ردیابی در کل زنجیره تامین
مهدی براتی– تابستان 1401
چکیده
با جهانیشدن بازارها، افزایش پیچیدگی زنجیرههای تأمین در سراسر جهان و حرکت سریع محصولات و کالاها، مسئله ردیابی و ایجاد قابلیت رصد محصول در تمامی نقاط زنجیره، بهمنظور مدیریت کارآمد زنجیره تأمین و یا جلوگیری از بحرانهای احتمالی، امری انکارناپذیر است. قابليت رديابي اقلام تجاری، توانايی يك سيستم در ارائه گزارش از وضعيت جاری يا سوابق محصولات است. در سيستمهای توليدی، قابليت رديابی به رهگیری يك محصول يا انباشتهای آن در زنجیره تأمین در چرخه عمر محصول اشاره دارد. ضرورت شناسايی محصولات و دستيابی به اطلاعات آنها بهمنظور شناخت محصولات سالم و باکیفیت و مراجع عرضهکننده و تشخيص آنها از محصولات بیکیفیت و تقلبي باعث شده است که امروزه قابليت رديابی بهعنوان يك الزام از سوی دولتها و مشتريان پذيرفته شود. اين قابليت، ركن اساسی سيستمهای كيفيت است. اين مقاله به تشريح ضرورت قابليت رديابی اقلام در زنجيره تأمين، مزايا و كاركردها آن میپردازد.
1- مقدمه
با جهانیشدن بازارها، افزایش پیچیدگی زنجیرههای تأمین در سراسر جهان و حرکت سریع محصولات و کالاها، مسئله ردیابی و ایجاد قابلیت رصد محصول در تمامی نقاط زنجیره، بهمنظور مدیریت کارآمد زنجیره تأمین و یا جلوگیری از بحرانهای احتمالی، امری انکارناپذیر است.
اهمیت و مزایای قابلیت ردیابی برای تأمینکنندگان، تولیدکنندگان و توزیع کنندگان و دیگر اعضای زنجیره تأمین واضح و روشن است، چراکه باوجود قابلیت ردیابی، بهعنوان یک مزیت رقابتی، سازمانهایی که از این قابلیت استفاده میکنند، میتوانند از رقبا سبقت بگیرند و همچنین دید وسیعتر و روشنتری نسبت به وقایع و رویدادهای مرتبط با جابه جایی محصول در سراسر زنجیره تأمین داشته باشند.
با استفاده از قابلیت ردیابی میتوان هزینههای ناشی از خطاهای انسانی و یا کند بودن فرآیندهای مدیریتی را کاهش داد و در صورت بروز بحرانهایی در روند تولید یا توزیع محصول با فراخوانی آن، تمامی محصولات موردنظر را از سراسر فروشگاهها جمعآوری کرد و از بروز بحرانهای کسبوکاری ممانعت به عمل آورد.
اگر نگاهی به تاریخچه کسبوکارها در صنایع متعدد بیندازیم، میتوانیم مثالهای فراوانی دربارهی ضررهای مالی و جانی، رسواییها و فجایع عظیمی که رخداده است بیابیم که برخی از شرکتها به دلیل استفاده از سیستمهای ردیابی توانستهاند بحران را کنترل و مدیریت کنند و برخی دیگر به دلیل فقدان چنین سیستمهایی محکوم به ضرر، بیاعتباری و گاهی شکست شدند. وقوع این بحرانها در تمامی صنایع و کشورها امکانپذیر است، حتی در صنایع پیشرفته و کشورهای توسعهیافته، بحران بيماري جنون گاوی (Mad Cow Disease)، تب برفكی، آلودگی شیرخشک توسط ملامین، قرصهای ساختهشده از آرد و یا قرصهایی که فاقد مواد فعال و مؤثر بودند و آلودگی محصولات كشاورزی با سموم فسفره و سنتتيك مانند دی اكسين (Dioxin) كه در اروپا بهعنوان يك رسوايی غذايی از آن ياد میشود، مثالهایی از بحرانهای کسبوکاری هستند و در پی آن فراخوانی محصولات توسط شرکتهای سازنده از تمامی فروشگاهها در سراسر دنیا، سازمانهای نظارتی و قانونگذار را بر آن داشت كه در اين زمينه چارهای بیندیشند.
طبق تعريف عمومی سازمان جهانی استاندارد، رديابی توانايی برای پيگيری تاريخچه و موقعيت هر محصول تولیدشده بهوسیله ثبت اطلاعات آن محصول را گويند. اين اطلاعات از اولين مراحل توليد و تهيه مواد اوليه تا زمان رسيدن محصول به دست مصرفکننده را در برمیگیرد كه بهتناسب توانايی شرکتها ثبت میشود.
2- تعریف، اصول و اهداف
قابلیت ردیابی، قابلیتی است که حرکت روبهجلوی اقلام تجاری را در سراسر زنجیره تأمین رهگیری میکند و تاریخچه، کاربرد یا مکان آن را ردیابی میکند. (GS1GTS)
ISO 9001: 2000 تعریف از ردیابی بهعنوان مبنا و بهمنظور تناسب با مفاد زنجیره تأمین استفادهشده است.
منظور از تعریف بالا «توانایی ردیابی» چیست؟ آیا میتواند به معنای فنآوری باشد؟ آیا قابلیت ردیابی استفاده از بارکدها یا صفحات اکسل است؟
بهطورقطع، اینگونه نیست. قابلیت ردیابی یک توانایی و یک فرآیند است و یک تکنولوژی نیست.
به دنبال تعریف بیشتر، درمییابیم که سه حوزه عمده وجود دارد که مورد ردیابی قرار میگیرند:
• تاریخچه: ردیابی در مورد یکلحظه معین نیست، بلکه در مورد سابقه و تاریخچه کامل است، قلم کالا در سراسر زنجیره تأمین بررسی میشود.
• کاربرد: چرا این محصول در آن روز وجود داشت؟ یا دلیل آن این است که جزئی از خط تولید محصول است؟
• مکان: اکنون محصول کجاست؟ کجا باید باشد؟ برای محصول در مکان موردنظر چه اتفاقی میافتد؟
چگونه تاریخچه، کاربرد و مکان محصول را ردیابی میکنید؟ قابلت ردیابی این پارامترها امکانپذیر است زیرا برای هر فرآیند/ عملیات، ثبت/ ضبط اطلاعات صورتگرفته است و شما وابسته به حافظه اشخاص و یا جملهی “فکر کنم … ” نیستید زیرا دقیقاً میدانید که چه اتفاقاتی صورتگرفته است و توانایی بازیابی اطلاعات با استفاده از یک “کلید” (کلید GS1) را دارید.
در متن بالا بهدفعات به “ردیابی” اشارهشده است. ردیابی، توانایی یا قابلیت شناسایی مبدأ یک واحد کالای خاص در زنجیره تأمین، با ارجاع به سوابقی که از بالادست زنجیره تأمین نگهداشته میشود، است. اقلام برای اهدافی مانند: فراخوان و شکایات، ردیابی میشوند. تصویر 1 را ملاحظه کنید.
نقطه مقابل ردیابی “رهگیری” نامیده میشود. رهگیری قابلیت دنبالکردن مسیر یک واحد کالای مشخص و یا یک بچ از اقلام تجاری در پاییندست زنجیره تأمین بین شرکای تجاری در حال حرکت میباشند. اقلام تجاری معمولاً برای دسترسپذیری، مدیریت موجودی و اهداف لجستیکی رهگیری میشوند. در مفاد این آموزش تمرکز بر رهگیری اقلام از نقطه مبدأ تا نقطه مصرف است. تصویر 2 را مشاهده کنید.
قابلیت ردیابی بالادستی و پاییندستی مطابق با نوع فعالیت تجاری شرکای زنجیره تأمین است. اکثر شرکای تجاری زنجیره تأمین که از قابلیت ردیابی بالادست و پاییندست زنجیره تأمین استفاده میکنند، معمولاً یک شرکت یا یک مرکز فرآوری کننده هستند. شکل 3 را مشاهده کنید.
- ردیابی به سمت بالادست زنجیره تأمین، توصیفکننده روشها و ابزارهایی برای تعیین اتفاقاتی است که قبلاً رخداده است، یعنی قبل از اینکه شرکای تجاری بهصورت قانونی یا فیزیکی مسئولیت محصولات را برعهده گرفته باشند.
- ردیابی به سمت پاییندست زنجیره تأمین، توصیفکننده روشها و ابزارهایی برای تعیین اتفاقاتی است که پس از انتقال اموال یا پس از انتقال فیزیکی محصولات از شریک به شخص ثالث رخ میدهد.
- ردیابی داخلی، ردیابی است که توصیف میکند در سراسر روند ایجاد تغییروتحول محصول توسط شریک تجاری استفاده شود. ردیابی داخلی مستقل از شرکای تجاری صورت میگیرد.
تعريف ديگري از رديابي به اين صورت است كه به توانايي پيگيري محصولات و کالاهای نهایی و يا مواد اولیه كه درنهایت تبديل به کالای نهایی ميشود، در تمامي مراحل توليد، فرآوري و توزيع اطلاق ميشود. رديابي شامل مديريت ارتباطات پیدرپی ميان واحدهاي لجستيكي در كل زنجيره تأمين است. دستيابي به رديابي در سراسر زنجيره تأمين در صنایع مختلف بسيار پيچيده است. در اين زمينه ذینفعان و طرفهای زيادي دستاندرکار اين مسئله قرار دارند كه همگي نيازمند اين هستند كه به اطلاعات قابلاطمینان دسترسي داشته باشند.
يك سيستم رديابي قابلاعتماد بر پايه فرآيندهايي پايهگذاري شده است كه از ثبت تمامي اطلاعات موردنظر اطمينان ایجاد مينمايد. تمامي اطلاعات ثبتشده بايد انعكاس دقيق و شفافي از فرآيند موجود باشد. اين اطلاعات ابزار مفيدي در هر کسبوکار محسوب ميشود. سيستمهاي رديابي میتواند به طور كامل سنتی و دستی باشد، اما بسيار زمانبر و هزینهبر بوده كه باوجود منابع محدود امكان اجراي آن را در شركتهاي كوچك و متوسط مشكل ميكند. براي رديابي صحيح در كل زنجيره تأمین، محصولات ميبايست به طور منحصربهفرد در هر مرحله از انتقال مالكيت يا تغييرات مربوط به آن شناسایی شوند. درعینحال اين شناسهها بايد به يكديگر متصل باشند. رديابي مؤثر نياز به استانداردسازي اطلاعات در هر مرحله از زنجيره تأمین دارد. پيشرفتهاي اخير تكنولوژي، گزينههاي جديدي را در دسترس قرار داده است كه شامل سيستمهاي پيشرفته دسترسي به اطلاعات بر پايه شناسايي از طريق امواج راديويي [1] (RFID) و شبكه حس گر بيسيم[2] (WSN) است.
با توجه به اهميت موضوع رديابي در مديريت زنجيره تأمین، در دهههاي اخير سازمان جهاني GS1 اقدام به انتشار استاندارد جامع براي حوزه رديابي تحت عنوان GTS[3] كرده است. اين استاندارد يك راهكار رديابي جامع براي شركاي بالادستي زنجيره تأمین تا شركاي پاییندستی و مصرفكنندگان نهايي محصولات است. اين استاندارد بهقدری جهانشمول و مورداستفاده كشورها و سازمانهاي گوناگون قرار گرفته است كه سازمان جهاني ISO نيز در استانداردهاي رديابي به استانداردهاي GS1 رجوع ميكند و به شركتها توصيه ميكند تا از اين استانداردها براي پيادهسازي رديابي در كسبوكارهاي خود بهره ببرند. در اين مقاله سعي شده است تا نحوه عملكرد و استفاده از استانداردهاي GS1 را براي سازمانهايي كه به اين راهحل نياز دارند ارائهشده تا سازمانها بتوانند براي مديريت زنجيره خود از آن استفاده كنند.
3- سناریوی جهانی
امروزه در دنیایی از بازارهای جهانی زندگی میکنیم که در آن مصرفکننده انتظار دارد بداند محصولاتش چگونه تولید میشود، منشأ و مبدأ مواد اولیه استفادهشده در محصول از کجاست. همچنین، روزبهروز مرزهای میان کشورها و قارهها کمرنگتر میشود. بهعلاوه با افزایش پیچیدگی فرآیندهای کسبوکاری در بازار جهانی، زنجیره تأمین بسیار پیچیدهتر میشود.
این نکات باعث میشود تا کنترل فرآیند تولید به امری ضروری تبدیل شود که بهوسیله آن ریسکهای مرتبط با محصولات به حداقل برسد و امنیت مصرفکنندگان تضمین شود. بهمنظور اطمینان از امنیت مصرفکننده، شرکتها باید از مقررات سختگیرانه امنیت مواد غذایی، پیروی کنند تا از هزینههای بسیار سنگین قانونی اجتناب کنند.
بهاینترتیب، قابلیت اعتماد به محصول بهعنوان یک مزیت رقابتی برای تولیدکنندگان بهحساب میآید.
تصویر زیر مثالی از یک نمونه “بشقاب ماهی” (سبزیها، ماهی، سیبزمینی) و پیچیدگی مسیر مزرعه تا سفره را نمایش میدهد.
برای کمک به ردیابی عناصر مختلف “بشقاب ماهی”، موارد زیر را در نظر بگیرید:
خط نارنجی نشاندهندهی “زنجیرهی ماهی سالمن” است.
خط سبز نشاندهندهی “زنجیرهی سس” است.
خط طوسی نشاندهندهی زنجیرهی پایه (حشرهکشها و سموم علف هرز) است.
نقاط مختلف روی خطها نشاندهندهی کنشگران (بازیگران) این زنجیرهها هستند. کنشگران لزوماً در یک کشور قرار ندارند، بلکه میتوانند از تمام نقاط جهان باشند.
حال، فقط تصور کنید که شما بعد از خوردن “بشقاب ماهی” دچار مسمومیت غذایی شدید. چگونه میتوان علت این مسئله را فهمید؟
این سناریو نشاندهنده برخی از چالشهای عمدهای است که نیاز به راهحلهای جدید و یکپارچه دارند. این روزها مصرف کنندگان مستقلتر شدهاند و بیشتر اظهارنظر میکنند. آنها به دنبال قابلیت اعتماد و اطمینان محصول هستند. امروزه به ایمنی مصرفکنندگان بیشتر از قبل توجه میشود و ایمنی مصرفکنندگان و مدیریت ریسک از اولویتهای اصلی کنشگران در زنجیره تأمین محسوب میشود. باقابلیت ردیابی میتوان به این چالشها پاسخ داد. قابلیت ردیابی چندوجهی است و در سراسر مرزها عمل میکند. درنتیجه، ردیابی به نوبهی خود، راهحلی است که از طریق پاسخدهی به تعداد بیشماری از چالشها، به یک ضرورت تبدیلشده است.
بیایید نگاهی به چالشهای کسبوکارها و چالشهای مصرفکنندگان داشته باشیم.
4-چالشهای ردیابی
در بیشتر زنجیرههای تأمین، محصولات از طریق پارامترهای زیر رهگیری و ردیابی میشوند:
• بچ محصولات که طی یک فرآیند تولید ساختهشدهاند.
• شماره سریال – مشخصکننده هر محصول
• فرآیند توزیع (مسیرهای حملونقل/ ذخیرهسازی)
• اولین چالش، شناسایی راهی برای تضمین دقت و سرعت سیستم ردیابی و درعینحال کنترل هزینههای آن است.
• چالش دوم عبارت است از قابلیت تضمین دقت، سرعت و هزینه کم، زمانی که اکثریت محصولات توسط شماره بچ/لو رهگیری میشوند. آیا استفاده از شماره بچ/لو بهترین راهکار است؟
• چالش سوم وابستگی متقابل در زنجیره تأمین است، همانطور که در شکل 5 نشاندادهشده است.
از دیدگاه مدیریت اطلاعات، پیادهسازی یک سیستم ردیابی در یک زنجیره تأمین، مستلزم مشارکت تمامی اشخاص (شرکای تجاری) است تا به طور سیستماتیک جریان فیزیکی مواد، محصولات میانی و پایانی با جریان اطلاعات مربوط به آنها مرتبط شوند. بدون این رویکرد، ردیابی عمل نخواهد کرد. چالش اصلی یافتن راهی است تا تمام اشخاص را در زنجیره تأمین درگیر کند.
چالش دیگر، فرمتهای مختلفی است که در طی تبادل اطلاعات استفاده میشوند. استفاده از استانداردها شما را توانمند میسازد، اما چگونه میتوان تضمین کرد که همه شرکا از همان فرمت استفاده خواهند کرد؟
5- بعضی از دلایل استفاده از استاندارد ردیابی GS1
غلبه بر این چالشها نیازمند یک دیدگاه جامع از زنجیره تأمین است که بهترین راهحل، ایجاد یکزبان جهانی کسبوکار (استاندارد GS1) است. بیطرف بودن و پذیرش جهانی آن در سراسر جهان باعث میشود که این سیستم بهصورت منحصربهفرد در جایگاهی قرار بگیرد تا به طور مناسب به طراحی سیستم ردیابی و پیادهسازی الزامات پاسخ دهد.
GS1 به دلیل توانایی ارائه شناسه منحصربهفرد جهانی اقلام تجاری، داراییها، واحدهای لجستیکی، شرکای زنجیره تأمین و مکانها، یک سیستم ویژه و مناسب برای اهداف ردیابی به شمار میآید. سازمانهای تجاری پیشرو در سراسر جهان، استفاده از راهحل ردیابی GS1 را تأیید کردهاند.
این استاندارد، به نیاز اساسی توانایی ردیابی (یک گام به سمت پاییندست زنجیره) و رهگیری (یک گام به سمت بالادست زنجیره) در هر نقطه از زنجیره تأمین پاسخ میدهد و اهمیتی ندارد که چه تعداد شریک تجاری و فرآیندهای کسبوکاری در زنجیره وجود دارد.
برای غلبه بر این چالشها، در تعریف سیستم ردیابی، بایستی برخی از عوامل یا فاکتورها موردتوجه قرار گیرند. این عوامل بر مزایای سیستم ردیابی برای سازمان/ کسبوکار تأثیر میگذارد.
بهعنوانمثال: اگر ردیابی در یک بازار کوچک باشد (پیچیدگی کم)، احتمال خطاهای کیفیتی کم باشد، فرآیندهای کنترل شده بالایی داشته باشد، قیمتگذاری محصول پایین باشد، امکان پیگرد قانونی وجود نداشته باشد و غیره، مزایای ایجاد شده توسط قابلیت ردیابی، خیلی ارزشمند نخواهد بود.
بااینحال، اگر “قلم کالای قابلردیابی” در یک بازار پیچیده باشد، بازیگران/ عاملین بسیاری دخیل باشند، قابلیت ردیابی یک مزیت رقابتی باشد، سرمایهگذاری برای سیستمهای پیادهسازی پیچیده توجیهپذیر است.
فاکتورهای ارزیابی مزایای ردیابی
• اندازهی بازار: زنجیره تأمین، امنیت، کنترل کیفی و ویژگیهای بازاریابی
• ارزش محصول: امنیت و کنترل کیفی
• احتمال خطاهای امنیتی و کیفیتی: امنیت و کنترل کیفی
• میزان جریمه برای خرابیهای امنیتی و کیفیتی: امنیت و کنترل کیفی
• تغییر ارزش مورد انتظار محصول: ویژگیهای بازاریابی
برخی از فاکتورهای دیگر بر هزینه ردیابی تأثیر میگذارد و باید با فاکتورهای قبلی، با یکدیگر آنالیز شوند.
فاکتورهای ارزیابی هزینههای ردیابی
• دامنه موردنیاز
• پیچیدگی و تعداد تراکنشها
• سطح دقت: تعداد و دقت اقلام قابلردیابی
• میزان تغییر محصول: پیچیدگی سیستم
• مشکلات تکنولوژیکی برای ردیابی
• تعداد تفکیکها یا فعالیتهای جدید برای حفظ هویت محصول.
اهداف مختلف شرکتی تفاوتهای موجود در وسعت، عمق، دقت و دسترسی سیستمهای ردیابی را تعریف خواهد کرد.
عملکرد سیستمهای ردیابی را میتوان در پنج بعد سنجید:
1- وسعت: میزان و مقدار اطلاعاتی که سیستم ردیابی ثبت میکند
2- عمق: تا چه حد بالادست و پاییندست زنجیره تأمین رهگیری و ردیابی میشود
3- دقت: درجه اطمینان که سیستم میتواند یک حرکت یا ویژگی خاص محصول را دقیقاً مشخص کند
4- دسترسی: سرعت برقراری ارتباط اطلاعات ردیابی و رهگیری با اعضای زنجیره تأمین
5- قابلیت تعامل: سازگاری با سایر سیستمها
1- مزایای سیستم ردیابی GS1
قابلیت ردیابی یک فرآیند کسبوکار است که موارد زیر را پشتیبانی میکند:
- قابلیت رصد
- قابلیت پایداری
- فراخوانی و خروج از بازار
- مدیریت کیفیت محصول (بهعنوانمثال – HACCP)
- لجستیک کارآمد
- الزامات قانونی ردیابی
- بهینهسازی زنجیره تأمین
- برنامهریزی
- امنیت مصرفکننده
- امنیت بیمار در بخش بهداشت و درمان
- سیاستهای ضد جعل و احراز هویت محصول
- مدیریت پسماند
- محافظت از برند
- اطلاعات درباره ویژگیهای محصولات
بر اساس تجربیات و نتایج بهدستآمده از نیازمندیها، چالشها، ارزشها و خواستههای جدید مصرفکننده، قابلیت ردیابی (بهعنوان یک راهحل) یک ضرورت بهحساب میآید که از طریق راهحلهای جداگانه/ اختصاصی و نیازهای کسبوکار پاسخ داده میشود.
ردیابی بر سه ناحیه استراتژیک تأثیر میگذارد:
تأثیر اقتصادی: ردیابی شرکتها را قادر به شناسایی، افزودن و حذف هر نوع محصول معیوب و یا ناامن از بازار میکند و به شرکتها این امکان را میدهد که به شیوه کارآمد و مؤثر، محصول معیوب را در سریعترین حالت ممکن شناسایی کنند. همچنین با دسترسی دقیق و سریع به دادهها از برند خود محافظت کنند. این دسترسی به دادهها منجر به ایجاد قابلیت رصد (Visibility) در سراسر زنجیره شده و درعینحال امکان همگامسازی مصرف و تأمین را نیز فراهم میکند.
تأثیر بر ایمنی مصرفکننده: ردیابی میتواند با تأیید وجود یا عدم وجود ویژگیهایی که برای مشتریان یا مصرفکنندگان مهم است، به ایمنی مصرفکننده کمک کند.
مصرفکنندگان سیستمهایی را دوست دارند که از ایمنی آنها محافظت کند. درنتیجه، ردیابی منجر به ایجاد اعتماد مصرفکننده به کیفیت محصولات میشود. درنتیجه ردیابی به شرکتها این امکان را میدهد تا از برند خود محافظت کنند و در بین رقبا برند خوشنامتری برای خود ایجاد کنند.
تأثیر قانونی: ردیابی از طریق احراز هویت محصول و انطباق با الزامات قانونی، از جعل محصول جلوگیری میکند. همچنین از بیوتروریسم نیز محافظت میکند.
ستون سبز نشاندهندهی فهرستی از کاربردهایی است که در آن اثرات مثبت از طریق ردیابی افزایش مییابد.
• ایمنی غذا/ محصول: امنیت در برابر بیوتروریسم
• انطباق قانونی: تسهیل اعتباربخشی به وجود یا عدم وجود مشخصههای مهم محصول برای مراجع قانونی، مشتریان و مصرفکنندگان
• الزامات/ نیازها، گواهینامه: پاسخگویی به نیازهای قانونی، نظارتی و مشتریان
• بازاریابی برند: محافظت از برند با دسترسی آنلاین به دادهها
• کنترل فرایند: جمعآوری محصولات معیوب با استفاده از شناسایی و مکانیابی این محصولات
• قابلیت رصد (Visibility): کمک به هماهنگسازی تقاضاها با استفاده از قابلیت دید موجودی در زنجیره تأمین
ستون قرمز نشاندهندهی فهرستی از کاربردهایی است که اثرات منفی از طریق ردیابی کاهش مییابد.
- ریسکهای ایمنی مصرفکننده
- تبلیغات منفی
- ریسک اقدامات قضایی
- کاهش هزینههای عملیاتی (با سیستمهای تعاملی، کارایی افزایش مییابد که باعث کاهش هزینهها در فرآیند تولید، مدیریت و مواد چاپی میشود)
- تنگنای عوامل تولید
- منابع ضد جعل و تقلب
مصرفکنندگان انتظار دارند محصولاتی را که خریداری میکنند، ایمن باشند، عملکرد خوبی داشته باشند و با همان کیفیتی که سفارش دادهاند، تحویل بگیرند. به طور غیرمستقیم، مصرفکنندگان خواستار محصولی هستند که دارای قابلیت ردیابی باشد.
7- بعضی از کاربردهای استاندارد ردیابی GS1:
1-7 فراخوان/ جمعآوری
هر شرکت یک سیاست داخلی ایمنی محصول دارد که بهوضوح بیانگر نیاز به انطباق با استانداردهای کیفیتی و قوانین خارجی است. بااینوجود همچنان این احتمال وجود دارد که محصولات نامناسب برای مصرف یا استفاده، بهاشتباه توزیع شوند و به دست مصرفکننده برسند.
برای اطمینان از امنیت مصرفکننده، یک مسئولیت قانونی برای هر شرکت وجود دارد که بهمنظور مدیریت چنین شرایطی، باید یک فرآیند جمعآوری4 و یا فراخوان5 وجود داشته باشد. فرآیند جمعآوری باعث نگرانی اپراتورها میشود چون آنها نمیدانند محصولی که وارد، تولید، فرآوری و یا توزیع کردهاند، مطابق با الزامات ایمنی است یا خیر.
فراخوانی زمانی به کار میرود که ممکن است محصول به دست مصرفکننده رسیده باشد و مصرفکننده به محصول واکنش منفی نشان داده باشد. هم فراخوانی و هم جمعآوری هر دو فرآیندهایی هستند که هدف آنها حفاظت از کاربر نهایی در برابر محصولات خطرناک است.
تعاریفی که از قوانین اروپا (2001/95 / EC) گرفتهشده است، عبارتند از:
• فراخوانی6: (محصولات موجود در نقطه فروش و خرید): هر اقدام جمعآوریکننده کالای خطرناک را فراخوانی گویند، کالاهایی که از طریق توزیعکننده یا تولیدکننده به دست مصرفکننده یا کاربران رسیده است.
• جمعآوری: (محصولاتی که در نقطهی فروش موجود نیستند): هر اقدامی را که باهدف جلوگیری از توزیع، نمایش و ارائه یک محصول خطرناک به مصرفکننده و کاربر انجام میشود را جمعآوری گویند.
هر اپراتور کسبوکار / سازمان موظف به ایجاد یک فرآیند فراخوانی برای بلوکه کردن سریع محصولات با مشکلات ایمنی یا مشکلات کیفیتی و یا محصولاتی که الزامات قانونی را برآورده نمیکنند، هستند.
استفاده از سیستم ردیابی در فرآیند
فراخوانی دو مزیت اصلی دارد:
شرکتی که یک سیستم ردیابی را بهخوبی پیادهسازی کرده است و از کلیدهای شناسایی GS1 برای مکانها، واحدهای تجاری و لجستیکی استفاده میکند، یک فرآیند فراخوانی بسیار سریع و دقیق را خواهد داشت که قطعاً هزینهها و ضررهای بالقوه ناشی از فراخوانی یا حذف محصول را کاهش میدهد.
سازمانهای بیمه تشخیص دادهاند در شرکتهایی که سیستم ردیابی را بهخوبی اجرا کردهاند، فرآیند فراخوان آنها بسیار کارآمد است. به همین دلیل به شرکتهایی که سیستم ردیابی را اجرا کردهاند تخفیفهای قابلتوجهی (%30-50%) پیشنهاد دادهاند.
2-7 مدیریت/کنترل کیفیت
ارتباط میان یک سیستم ردیابی و سیستم مدیریت کیفیت چیست؟ یا چگونه یک سیستم ردیابی بهعنوان ابزار مدیریت کیفیت عمل میکند؟
برای درک این موضوع، مهم است که دیدگاه جامعتری در مورد سیستم ردیابی داشته باشیم، بسیار گستردهتر از مفهوم پایه آن “یک گام به سمت بالادست، یک گام به سمت پاییندست”7.
بهجای تبادل اطلاعات ردیابی، “نقطهبهنقطه”8، هر شخص در زنجیره تأمین میتواند دادهها را برای دیگر شرکتکنندگان زنجیره در لحظه پیدایش آنها “قابلمشاهده”9 کند. بهاینترتیب، آنها فرایند ردیابی را از چارچوب فرآیند داخلی سازمان گسترش دادند تا خودشان بخشی از زنجیره تأمین شوند و بتوانند ردیابی را در سطح کل زنجیره تأمین پیادهسازی کنند. بهاینترتیب، واحدهای قابلردیابی از منابع بالادستی (بهعنوانمثال تأمینکنندگان مواد اولیه) تا انتهای پاییندست زنجیره (بهعنوانمثال مصرفکنندگان) قابلمشاهده میشوند. در حقیقت ممکن است دستیابی به این مسئله چالشبرانگیز باشد، اما امکانپذیر است.
یک واقعیت مهم دیگر این است که یک سیستم ردیابی میتواند محدوده وسیعی از اطلاعات درباره واحدهای ردیابی را ثبت و ردیابی کند. نه فقط اینکه اطلاعات ضروری و بحرانی برای لینک کردن حرکت واحدهای ردیابی در طول زنجیره، ثبت شود. این طیف وسیع اطلاعات میتواند گزارشهای کیفیتی مانند: گواهینامههای کیفیتی (صادرشده توسط مؤسسات صدور گواهینامه مستقل) یا گزارشهای تجزیه تحلیل آزمایشگاهی نمونه (نمونههای مواد خام ورودی، نمونههای دستههای مختلف در تولید، نمونههای محصولات نهایی و غیره) باشد.
چنین سیستم ردیابی ابزاری قدرتمند برای مدیریت کیفیت فراهم میکند تا بتواند اطلاعات کافی و بهموقع را برای مدیریت فرآیند کنترل کیفیت سراسری به دست آورد و تصمیم درست را بگیرد. برای مثال افراد نیازمند به سیستم ردیابی میتوانند:
• مشخصات فرآیند تولید اقلام را با بیانیه کیفی بچ تولید و نمونههای گرفتهشده از کالای حمل شده به مشتری مطابقت دهند.
• قرنطینه/ فراخوانی بچ قلم کالاهایی که دارای کیفیت موردنظر نیستند.
• باتوجهبه کیفیت محصول، تأمینکنندگان مواد اولیه باکیفیت انتخاب میشوند.
این نشان میدهد که چگونه میتوان از یک سیستم ردیابی در کنترل کیفیت برای حل بسیاری از نیازهای کیفیتی استفاده کرد.
مزایای کارآمدی و اثربخشی سیستم ردیابی برای سازمانها در موضوع کنترل کیفیت عبارتند از:
• خودکارسازی ارتباط واحدهای قابلردیابی با دادهها از منابع مختلف (داخلی و خارجی)، امکان دسترسی سریع به دادهها، صرفهجویی در وقت و هزینه بهصورت همزمان
• امکان تصمیمگیری مبتنی بر واقعیت “در لحظه”
• بهبود قابلیت رصد (Visibility) سراسری واحدهای قابلردیابی
3-7 برندسازی
اگر ما از همان مفهومی که در قسمت قبل توضیح داده شده است استفاده کنیم (کنترل/مدیریت کیفیت)، سیستم ردیابی همچنین میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند در برندسازی باشد. برای موفقیت در این امر، باید اطلاعات انتخابی موردنظر برای کاربر نهایی را با اقلام تجاری، مرتبط کنیم. مصرفکننده میخواهد اطلاعات هدفمندی مانند:
• “ارزشافزوده” محصول (بهعنوانمثال، تأثیر مفید بر سلامتی)
• اثبات ارگانیک بودن محصول (بهعنوانمثال، مربوط به گواهینامههای مواد اولیه)
• اثبات بدون آلرژی بودن محصول (بهعنوانمثال، مربوط به گزارش تجزیهوتحلیل محصول)
زمانی که این اطلاعات هدفمند با داده ردیابی موجود در سیستم ردیابی ترکیب میشود، کاربران نهایی اطلاعات کاملی دربارهی محصولاتی که میخواهند بخرند، به دست میآورند.
برای اهداف برندسازی، این اطلاعات بایستی به کاربر نهایی ابلاغ شود، به این معنی که صاحبان برند میخواهند که دسترسی به دادههای انتخابشده را برای کاربر نهایی “باز نگهدارند”. با استفاده از راهحلهای فناوری، روشهای مختلفی وجود دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تجارت از طریق تلفن همراه: یک گوشی همراه باقابلیت خواندن بارکد و یا اتصال به اینترنت میتواند برای دسترسی به داده محصول استفاده شود. مزیت این راهکار این است که کاربر نهایی میتواند هر لحظه و هر جا به دادهها دسترسی داشته باشد.
کیوسک اطلاعرسانی فروشگاهی: معمولاً یک دستگاه دیواری یا ایستاده است (رایانه شخصی با صفحه لمسی و بارکدخوان) که توسط کاربران نهایی در فروشگاهها برای بررسی (جستجوی) قیمت محصول استفاده میشود.
درعینحال، اگر به سیستم ردیابی متصل باشد، میتواند برای دسترسی و نمایش دادههای ردیابی محصول (ازجمله اطلاعات هدفمند کاربر نهایی) استفاده شود. مزیت این راهحل این است که کاربر نهایی میتواند بهراحتی دادههای محصول را در زمان خرید در فروشگاه، بدون استفاده از تجهیزات مخصوص خود (مانند تلفن همراه یا دستی) به دست آورد بدون اینکه متحمل هزینههای اضافی شود.
صفحات وب اختصاصی: صفحات وب اختصاصی صاحبان برند این امکان را برای کاربران نهایی فراهم میکنند که از هرجایی که یک PC متصل به اینترنت وجود داشته باشد، به داده محصول دسترسی یابد.
مزیت اصلی برای سازمانهایی که از یک سیستم ردیابی بهعنوان ابزاری برای بازاریابی برند استفاده میکنند، ایجاد اعتماد (ایجاد اعتماد مجدد) کاربر نهایی به محصولات خود است (به طور غیرمستقیم، این منجر به افزایش فروش میشود، به که به معنای افزایش سود است). بهاشتراکگذاری دادههای ردیابی با کاربران نهایی به آنها این تصور را میدهد که بخش مهمی از زنجیره تأمین هستند و این امر با این واقعیت اجرا میشود که سازمان به فکر، سلیقه و عادات خرید آنها اهمیت میدهد. در این روش، سازمان همچنین میتواند محصول خود را در برابر رقبای خود متمایز کند.
4-7 بهینهسازی زنجیره تأمین
بهینهسازی زنجیره تأمین درواقع به معنای بهینهسازی جریان کالا، خدمات و دادههای مرتبط با آنها در سراسر زنجیره تأمین است. سازمانها بهعنوان بخشی از سیستم ERP خود از ابزارهای مختلف زیادی برای جمعآوری اطلاعات استفاده میکنند تا به آنها در بهینهسازی زنجیره تأمین کمک کند. ایده این است که تمام این اطلاعات مربوط به منابع مختلف را به یک سیستم ردیابی تبدیل کنیم.
در توضیحات قبلی گفته شد که یک سیستم ردیابی میتواند محدوده وسیعی از اطلاعات درباره واحدهای ردیابی را “ثبت “و “نگهداری” کند و تنها به ثبت و ضبط اطلاعات ضروری و بحرانی برای لینک کردن حرکت واحدهای ردیابی در طول زنجیره بسنده نمیکند.
داشتن تمامی اطلاعات موجود بهصورت “در لحظه” مانند سوابق کیفیت و گزارشهای تجزیهوتحلیل نمونه کالا که از بین دادههای ردیابی ضروری مانند شناسه منحصربهفرد قلم کالا، شمارههای بچ/ لو، تاریخهای تولید و بستهبندی، به کجا میرود، از کجا و چه زمانی میآید از چه چیزی تشکیلشده است و غیره و همچنین داشتن یک دید جامع از کل زنجیره تأمین، به تیم رهبری سازمان فرصتی برای واکنشی سریع و کارآمد در مورد هرگونه ناهنجاری در جریان کالا و داده و خدمات مرتبط را ایجاد میکند.
بهعنوانمثال، میتوان مزایای زیر را برای سازمانها در نظر گرفت:
پیش انتخاب تأمینکننده: اگر اطلاعات موجود در سیستم ردیابی نشان دهد كه بعضی از تأمینکنندگان دائماً پایینتر از سطح عملکردی مورد انتظار هستند، مانند كیفیت پایین مواد اولیه یا عدم تحویل بهموقع، سازمانها میتوانند به طور موقت یا دائم آنها را از روند سفارش خود خارج كنند.
تغییر مسیر: ازآنجاکه سیستم ردیابی میتواند سوابق مسیر را حفظ کند (از طریق مختصات جغرافیایی)، این اطلاعات میتوانند نشان دهند که کدام مسیر برای جریان کالا بهینه است.
بهبود فرآیند تولید: اطلاعات موجود در سیستم ردیابی میتواند نشان دهد که در برخی از بچهای تولید، مشکلات کیفیتی ثابتی وجود دارد (تجزیهوتحلیل نمونه با مشخصات تولید مطابقت ندارد). این قابلیت یک سازمان را قادر میسازد تا اقداماتی فوری برای اصلاح یا بهبود فرآیند انجام دهد.
این مثالها ایدهای در مورد کاربردهایی است که سیستم ردیابی میتواند داشته باشد. بهطورکلی تقریباً هرگونه اطلاعاتی که ازنظر سازمان برای جریان کالا در زنجیره تأمین مهم باشد، میتواند به اطلاعات واحدهای قابلردیابی مرتبط شود و از طریق این سیستم نظارت شود.
5-7 زنجیره سرد / نظارت بر دما
نظارت بر دما مثال دیگری از کاربرد سیستم ردیابی است. این نوع نظارت بهویژه برای محصولات حساس به دما ازجمله مواد غذایی منجمد، گوشت، میوه و سبزیهای تازه یا محصولات پزشکی بسیار مهم است. هر یک از این نوع محصولات محدوده دمای ذخیرهسازی مشخص خود را دارند که باید در هنگام جابهجایی محصول از طریق زنجیره تأمین رعایت شود در غیر این صورت محصول آسیب میبیند. برای سازمانهایی که با این نوع محصولات سروکار دارند، نظارت بر دما میتواند به یکی از ابزارهای اصلی برای جلوگیری از دورریزهای احتمالی تبدیل شود.
بهعنوانمثال اگر زنجیره تأمین موز را در نظر بگیریم، میبینیم که در بیشتر موارد، روند رسیده شدن هنگام حمل کالاها انجام میشود؛ بنابراین، نظارت بر درجه حرارت بسیار مهم است، زیرا اگر درجه حرارت در حین حملونقل بیشازحد زیاد باشد، روند رسیده شدن سرعت بیشتری مییابد. ممکن است این موزها هنوز هم برای خردهفروشی بهاندازه کافی خوب باشند، اما تاریخ انقضای آنها خیلی زودتر تمام خواهد شد. بهعنوان یک توزیعکننده، برای اینکه بتوانیم سریع عکسالعمل نشان دهیم، باید از قبل بدانیم که آیا یک محموله موز مشکلساز داریم. با داشتن چنین اطلاعاتی از قبل میتوانیم درروش توزیع استاندارد FIFO (اولین ورود، اولین خروج) استثنائی قائل شویم و این محموله را زودتر برای توزیع به نزدیکترین فروشگاههای خردهفروشی بفرستیم. در غیر این صورت، اگر این محموله منتظر نوبت عادی توزیع خود باشد، میتواند غیرقابلاستفاده شود که در این صورت ضرر وارده غیرقابلاجتناب است.
برای مدیریت زنجیره سرد، سیستم ردیابی باید تنظیم شود تا تمام شرایط دمای مربوطه را ثبت کند. هر کانتینری که موز در آن حمل میشود باید به یک سنسور دما مجهز باشد که قادر به ثبت دما در فواصل مشخص باشد. نقاط کنترل در زنجیره تأمین که در آن سنسورها خوانده میشوند نیز باید تعریف شوند. هنگامیکه یک کانتینر به یک نقطه کنترل میرسد، داده دما ضبطشده و در سیستم ردیابی ثبت میشود. توزیعکننده میتواند شرایط دمای کانتینر را در لحظهای که دما از طریق یک سیستم ردیابی جهانی ضبط و ثبتشده است را مشاهده کند. بهاینترتیب، توزیعکننده در زمان مناسب از اطلاعات صحیح برخوردار خواهد بود و از قبل میداند که اگر شرایط دما خارج از محدوده موردنظر باشد، وقت کافی برای تدارک اقدامات مناسب را دارد.
6-7 عدم جعل محصولات
جعل محصول، یک مسئله جهانی است که از راههای بسیاری بر مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. تلفن همراه تقلبی میتواند باعث آتشسوزی و منجر به آسیب شود، فرمول دارویی جعلی برای نوزادان میتواند منجر به مرگومیر آنها شود، یک سیمکشی بهظاهر ساده میتواند یکخانه یا ساختمان اداری را بسوزاند و محصولات پزشکی جعلی میتواند مزایای یک سیستم بهداشتی را از بین ببرد. اقدامات ضد جعل، برای جلوگیری از جعل کالاها، حذف محصولات تقلبی از زنجیره تأمین و بهبود رفاه مصرفکننده بهکارگرفتهشده است. روشهای فعلی مورداستفاده برای بررسی صحت محصول، اغلب بهصورت متناقض و دستی انجام میشوند. این امر باعث ایجاد تأخیر در جریان محصولات و اطلاعاتی میشود که محصولات جعلی را به دست مصرفکنندگان میرساند.
استاندارد ردیابی GS1 در کسبوکارهای مختلفی همچون: پوشاک (جواهرات، مد و دیگر اقلام لوکس)، اتومبیل (قطعات خودرو، باتریها و اجزای بالادست)، کوپنها، بهداشت و درمان (داروها و دستگاههای پزشکی/جراحی)، تکنولوژیهای پیشرفته (تلفنهای همراه، رایانهها و غیره) کاربرد دارد و مزایای بسیاری را در حوزههای مطرحشده ایجاد میکند. برای مثال در بهداشت و درمان، ایمنی بیمار از طریق کاهش تعداد حوادث جانبی یا مرگومیر که نتیجه مستقیم محصولات دارویی و پزشکی تقلبی است، سنجیده میشود و با اطمینان و اعتماد بیشتر به محصولات تأیید شده، میتوان امنیت و رفاه مصرفکننده را بهبود بخشید. همچنین استفاده از سیستم ردیابی در سطح جهانی میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد که در ادامه به چند مورد از آن اشاره میشود.
موارد زیر اهمیت این موضوع و مسئلهی کسبوکاری و محیط جهانی را که GS1 نقشی اساسی در آن ایفا میکند، توضیح میدهد.
اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC)10، ارزش کل کالاهای جعلی و دزدیدهشده در سراسر جهان را بیش از 600 میلیارد دلار آمریکا برآورد کرده است.
سازمان بهداشت جهانی (WHO)11، جعل کالاهای پزشکی را خطر بزرگی برای سلامت عمومی میداند، بنابراین در پاسخ، آنها کارگروه پزشکی بینالمللی ضد جعل محصولات پزشکی (IMPACT)12 را در سال 2006 تشکیل دادند.
8- سیستم استاندارد GS1:
سیستم GS1 دارای ابزارهایی است که میتواند در جهت حمایت از مصرفکنندگان در برابر محصولات و خدمات تقلبی استفاده شود. پیادهسازی این موارد، همراه با روشهای پیشرفته تأیید هویت، میتواند از مالکیت نام تجاری، ردیابی و تأیید اعتبار محصول پشتیبانی کند.
استانداردهای GS1 برای مقابله با جعل، بسته به نوع احراز هویت محصول، سطح دقت و اطمینان مناسبی را در اختیار شما قرار میدهد (بهعنوانمثال مقررات دولتی برای داروها وجود دارد).
برنامههای کاربردی و مناطق تحتتأثیر، بر تولید بالادست زنجیره تأمین، توزیع (ازجمله گمرک جهانی)، خردهفروشی و فرآیندهای بنگاه به دولت 13 (B2G) و بنگاه به مصرفکننده 14(B2C) تأثیر میگذارد. روشهای فعلی برای بررسی صحت محصول اغلب بهصورت متناقض و دستی اجرا میشوند. این امر باعث ایجاد تأخیر در جریان محصولات و جریان اطلاعات میشود که اجازه میدهد محصولات جعلی به دست مصرفکنندگان برسند. اصلیترین راهکار مقابله با جعل، قابلیت ردیابی است که شامل شرکای تجاری، جریان فیزیکی اقلام قابلردیابی و جریان اطلاعاتی دادههای ردیابی است.
9- نتیجهگیری
با توجه به مطالب عنوان شده میتوان به این نتیجه رسیدکه:
مفهوم کلیدیبرایبهدستآوردنقابلیت ردیابیضروری است،
اعتماد است.
بهمنظور اجرای یک سیستم ردیابی جهانی با عملکردی کامل و بینقص، باید بین شرکای زنجیره تأمین اعتماد و تمایل بهاشتراکگذاری دادهها وجود داشته باشد. تولیدکنندگان و خردهفروشان باید اعتماد کاربر نهایی را جلب کنند و خیال آنها را از بابت کیفیت محصولات خود راحت سازند و درنهایت، همه آنها باید اطمینان پیدا کنند كه سیستم GS1 قادر به پشتیبانی از آنها برای دستیابی به این اهداف است.
10- منابع
[1] Traceability GS1 GTS – Student Manual- V 1.1-2012
[2] gs1 traceability, refrence book 2021
[3] GS1 Global Traceability Standard-Release 2.0, Ratified, Aug 2017
1 Radio Frequency Identification
2 Wireless Sensor Networks
3 Global Traceability Standard
4 Withdrawal
5 Recall
7 One up, one down
8 Point-to-point
9 Visible
10 International Chamber of Commerce
11 World Health Organization
12The International Medical Products Anti-Counterfeit Task Force
13 Business to Government
14 Business-to-consumer