جرثقیل سقفی

ابزارهاي شناسايي خودکار و کاربرد آنها

document مدلي براي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره گوشت و مرغ

documentنفت کد،پنجره اي به جهان شناسايي اقلام و مديريت تامين کنندگان

ابزارهاي شناسايي خودکار و کاربرد آنها

document مدلي براي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره گوشت و مرغ

documentنفت کد،پنجره اي به جهان شناسايي اقلام و مديريت تامين کنندگان

ابزارهاي شناسايي خودکار و کاربرد آنها

چکيده
با توجه به پيشرفت روزافزون دنياي الكترونيكي و به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات، سيستم‌هايي تحت عنوان سيستم‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده طراحي شده است. توسعه و گسترش اين سيستم‌هاي شناسايي خودكار، موجب فراهم شدن اطلاعات به سهولت و سرعت بالا در سيستم‌هاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركت‌هاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستم‌هاي خود شده است. ابزارهاي شناسايي خودكار كه شامل باركد، شناسايي مبتني بر فركانس راديويي(RFID)، شناسايي نوري حروف (OCR)، شناسايي تصويري، كارت هوشمند، حافظه تماسي، نوار مغناطيسي، بلوتوث و غيره هستند با كمك به ورود اطلاعات به دستگاه‌هاي الكترونيكي و ذخيره اطلاعات، كمك شاياني به بسترسازي اطلاعات مي‌نمايند. ابزارهاي شناسايي خودكار كاربردهاي فراواني دارد. به طور نمونه مي‌توان از آنها در احراز هويت، ردگيري، بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها و مديريت اطلاعات بهره گرفت. در اين مقاله به بررسي نحوه عملكرد، مزايا و معايب برخي از اين ابزارهاي شناسايي خودكار و كاربرد آنها پرداخته شده است.

مقدمه
امروزه حوزه‌هاي تحليل، پردازش و نمايش اطلاعات در سيستم‌هاي كامپيوتري با پيشرفت‌هاي خوبي همراه بوده است و هر روزه شاهد توسعه و گسترش ابزارهاي مرتبط با اين حوزه‌ها هستيم. اما فرآيند ورود اطلاعات همچنان به عنوان يك گلوگاه در سيستم‌هاي كامپيوتري شناخته مي‌شود. در سيستم‌هايي كه به تحليل و پردازش اطلاعات مربوط به وضعيت موجوديت‌هاي سيار مي‌پردازند، اين مسئله حادتر بوده و نيازمند ورود مكرر اطلاعات است كه اقدامي طاقت‌فرسا، پرهزينه و مستعد خطا است. براي مقابله با چنين مشكلاتي، سيستم‌هاي خودكاري به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات طراحي و توسعه پيدا نموده‌اند كه تحت عنوان سيستم‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده شناخته مي‌شوند.
توسعه و گسترش سيستم‌هاي شناسايي خودكار موجب فراهم شدن اطلاعات سريع در سيستم‌هاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركت‌هاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستم‌هاي تصميم‌يار شده است؛ سيستم‌هايي كه قادرند با بهره‌گيري از اطلاعات سريع فراهم شده توسط ابزارهاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده، سيستم‌هاي كامپيوتري را در اتخاذ تصميمات هوشمند ياري دهند. به عنوان مثال مي‌توان سيستم‌هاي هدايت خودكار وسايل نقليه را در نظر گرفت كه با بهره‌گيري از اطلاعات سريع كه توسط سيستم‌هاي شناسايي خودكار همچون سيستم موقعيت‌ياب جهاني (GPS) فراهم مي‌شود، به هدايت خودكار وسيله نقليه مي‌پردازند.
سيستم‌هاي تصميم‌يار و ساير سيستم‌هاي كامپيوتري كه از اطلاعات سريع مربوط به وضعيت موجوديت‌هاي فيزيكي سيار به واسطه سيستم‌هاي شناسايي خودكار استفاده مي‌كنند، بنگاه‌ها را قادر مي‌سازند تا مديريت صحيحي بر اقلام و موجوديت‌هاي فيزيكي خود داشته باشند. به‌كارگيري سيستم‌هاي شناسايي خودكار در بستر زنجيره‌هاي تأمين فرصت‌هاي بي‌شماري را جهت اصلاح و تقويت سيستم‌هاي ردگيري، كنترل فرآيند و مديريت موجودي فراهم مي‌كنند. در يك نگاه كلان بايد گفت كه با استفاده از سيستم‌هاي شناسايي خودكار مي‌توان به بازمهندسي و اصلاح فرآيندهاي زنجيره تأمين از طريق حذف محدوديت‌هايي كه موجب كاهش عملكرد و راندمان زنجيره تأمين مي‌شوند، پرداخت.
مجموعه ابزارها و فناوري‌هايي كه در سيستم‌هاي شناسايي خودكار مورد استفاده قرار مي‌گيرند بسيار متنوع بوده و بسته به موضوع كاربرد، از ابزارهاي خاص در اين سيستم‌ها استفاده مي‌شود؛ سيستم موقعيت‌ياب جهاني (GPS)، سيستم‌هاي شناسايي مبتني بر فركانس راديويي (RFID)، کارت‌هاي هوشمند (Smart Cards)، حافظه‌هاي تماسي (Contact Memories)، باركد (Bar Code) و غيره.
در سيستم‌هاي شناسايي خودكار به هر قلم، كد مشخصه‌اي اختصاص داده مي‌شود كه شناساننده هويت آن قلم است. اين كد مي‌تواند يك عدد تصادفي بدون ساختار بوده و يا اينكه از يك ساختار منطقي برخوردار باشد. بهره‌گيري از ساختارهاي منطقي در كدگذاري موجوديت‌ها، فوايد زيادي را به همراه دارد كه در ادامه اين نوشتار به آن پرداخته مي‏شود.

1- ابزارهاي شناسايي خودكار
با توجه به اهميت ويژه سيستم‌هاي شناسايي خودكار، تحقيقات گسترده‌اي در اين خصوص صورت گرفته و ابزارهاي متنوعي با کارکردهاي مختلف طراحي شده است. از ابزارها و فناوري‌هاي رايج شناسايي خودكار مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:

باركد (Bar code)
شناسايي مبتني بر فركانس راديويي
(Radio Frequency Identification)
شناسايي نوري حروف
(Optical Character Recognition)
شناسايي تصويري (Vision Recognition)
كارت هوشمند (smart cards)
حافظه تماسي (Contact Memory)
نوار مغناطيسي (Magnetic Stripe)
بلوتوث (Bluetooth)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از ابزارهاي فوق پرداخته شده است.

2-1 . باركد (Bar Code)
باركد يكي از ابزارهاي شناسايي خودكار است كه در آن اطلاعات در قالب تعدادي خطوط ميله‌اي و فاصله‌دار با ضخامت‌هاي مختلف نمايش داده مي‌شوند. در اين سيستم دستگاه خواننده (Reader)، تصويري از سمبل باركد تهيه نموده و پس از decode آن به استخراج اطلاعات ذخيره شده در آن مي‌پردازد. در حال حاضر بالغ بر صدها شكل مختلف از سمبل‌هاي باركد توسط شرکت‌ها و موسسات مختلف طراحي شده است. در يك تقسيم‌بندي، سمبل‌هاي باركد به سه دسته تقسيم مي‌شوند؛ 1 بعدي يا خطي، 2 بعدي يا ماتريسي و تركيبي.
سمبل‌هاي يك بعدي از ظرفيت داده‌اي پايين (15 تا 20 كاراكتر)، سرعت پردازش بالا و هزينه نسبتاً پايين در مقابل سمبل‌هاي 2 بعدي برخوردار هستند. از مزيت‌هاي عمده باركد مي‌توان به هزينه پايين آن نسبت به ساير ابزارهاي شناسايي خودكار اشاره نمود كه موجب استفاده فراگير آن در سيستم‌هاي شناسايي خودكار شده است. با تمام ويژگي‌ها و مزيت‌هايي كه باركد از آن برخوردار است، اين سيستم داراي نقاط ضعفي است كه موجب گشته امروزه در بسياري از كاربردها، شرکت‌ها به دنبال بكارگيري ابزارهاي جايگرين باشند. از نقاط ضعف باركد مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:
• نياز به ارتباط مستقيم، نزديك و بدون مانع ميان دستگاه خواننده و بر چسب باركد
• عدم توانايي خواندن بيش از يك برچسب در يك تراكنش
• امكان مخدوش شدن برچسب باركد
• عدم امكان ويرايش و اصلاح برچسب باركد
موارد فوق بخشي از مشكلات و معضلات رايج در سيستم‌هاي باركد است كه موجب گشته تا فعالان اين عرصه در جستجوي روش‌هاي جديد شناسايي خودكار باشند به طوري كه فاقد مشكلات مذكور باشد.

21شكل 1- نمايي از باركد 1 بعدي

2-2 . شناسايي نوري حروف (OCR)
اين تكنولوژي براي خواندن حروف توسط ماشين مورد استفاده قرار مي‌گيرد. با توجه به نياز روزافزون براي خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات و همچنين وجود تعداد زيادي اسناد چاپي كه در برگيرنده اطلاعاتي است كه مي‌بايست وارد سيستم‌هاي كامپيوتري شود، تلاش‌هاي گسترده‌اي جهت طراحي و توسعه ابزارهاي OCR صورت گرفته است.

22شكل 2- نحوه عملكرد در تكنيك OCR

مزيت عمده اين فناوري حجم زياد اطلاعاتي است كه مي‌تواند جمع‌آوري شود. برخلاف ساير فناوري‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار اطلاعات كه توانايي جمع‌آوري حجم محدودي از اطلاعات را دارند، در اين فناوري محدوديتي براي حجم اطلاعات وجود ندارد. از معايب عمده اين فناوري مي‌توان به بهاي زياد و پيچيدگي بالاي آن اشاره نمود. همچنين اين فناوري مانند باركد نياز به مداخله انسان در اجراي فرآيندهاي خود دارد.

2-3 . شناسايي تصويري (Vision Recognition)
در اين فناوري موجوديت‌هايي كه شناسايي مي‌شوند نياز به كد شناساننده ندارند، بلكه بر اساس ابعاد، شكل و ساير ويژگي‌هاي ظاهري، مورد شناسايي قرار مي‌گيرند. در اين سيستم ابتدا تصاويري از موجوديت هدف تهيه شده و پس از آن براي شناسايي آن، تصاوير اخذ شده مورد تحليل و بررسي قرار مي‌گيرند. اين سيستم‌ها بيشتر در خطوط مونتاژ و بخش‌هاي كنترل كيفيت کارخانه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند. از معايب اين فناوري مي‌توان به وجود پاره‌اي از محدوديت‌ها در شناسايي موجوديت‌ها اشاره نمود؛ موجوديت‌ها براي شناسايي بايد در وضعيت و موقعيت خاصي قرار گيرند تا حداقل خطا در شناسايي آنها اتفاق افتد.

23شكل 3- نحوه عملكرد در فن شناسايي تصويري

2-4 . كارت هوشمند (Smart Card)
كارت‌هاي هوشمند از ديگر ابزارهاي شناسايي هستند كه با سرعت زيادي در حال توسعه‌اند. كارت‌هاي هوشمند يك سيستم ذخيره الكترونيكي اطلاعات است كه از قدرت پردازش نسبتاً مناسبي نيز برخوردار است. در اين کارت‌ها در كنار حافظه‌اي كه براي ذخيره و نگهداري اطلاعات در نظر گرفته شده است، پردازشگري نيز وجود دارد كه امكان اجراي برنامه‌ها و الگوريتم‌ها را بر روي كارت فراهم مي‌کند.
در کارت‌هاي هوشمند در كنار كد شناساننده موجوديت هدف مي‌توان حجم زيادي از اطلاعات مرتبط با آن موجوديت را نيز نگهداري نمود. به منظور جلوگيري از هرگونه سوء استفاده از اطلاعات مندرج در اين کارت‌ها، اين اطلاعات بر اساس سطح امنيتي آنها، با بهره‌گيري از الگوريتم‌هاي رمزنگاري، رمز شده و در بخش‌هاي مختلف حافظه قرار داده مي‌شود.
به منظور حذف محدوديت‌هاي مكاني در ارتباط با دستگاه کارت‌خوان، انواع متنوعي از کارت‌هاي هوشمند طراحي شده‌اند كه قادرند در فواصل مختلف، بدون نياز به اتصال مستقيم به کارت‌خوان، با آن ارتباط برقرار كنند. در حال حاضر كارت‌هاي هوشمندي طراحي شده است كه داراي منبع تغذيه بوده و قادرند در فواصل چندين متري از دستگاه کارت‌خوان به فعاليت بپردازند.

24شكل 4- كارت هوشمند

2-5 . حافظه تماسي (Contact Memory)
اين فناوري بسيار شبيه روشي است كه در كارت‌هاي هوشمند مورد استفاده قرار مي‌گيرد. داده‌هاي موجود در حافظه دستگاه از طريق تماس مستقيم دستگاه با سطح خواننده منتقل مي‌شود. برخلاف كارت‌هاي هوشمند در اين فناوري از پردازنده استفاده نمي‌شود. حافظه‌هاي تماسي در اشكال متنوعي طراحي مي‌شوند؛ تعبيه در درون کارت‌هاي پلاستيكي و اقسام ديگر.
در حافظه‌هاي تماسي براي برطرف نمودن مشكل تماس مستقيم دستگاه حافظه با دستگاه خواننده، مي‌توان آنها را به همراه ساير فناوري‌هاي شناسايي خودكار همچون RFID كه داراي اين محدوديت نيستند، استفاده نمود.

25شكل 5- حافظه تماسي

2-6 . نوار مغناطيسي (Magnetic Stripe)
نوار مغناطيسي يكي ديگر از ابزارهاي شناسايي خودكار بوده كه نسبت به ساير فناوري‌ها از هزينه بسيار پاييني برخوردار است. در حال حاضر كاربرد عمده اين فناوري در سيستم‌هاي پرداخت الكترونيكي است كه به عنوان کارت‌هاي اعتباري در بانک‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

26شكل 6- نوار مغناطيسي

سطوح امنيتي بكار گرفته شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار پايين‌تر از آن چيزي است كه در کارت‌هاي هوشمند و سيستم‌هاي RFID وجود دارد. ميزان حافظه تعبيه شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار محدود بوده و در حدود 2?0 كاراكتر الفبايي گنجايش دارد.

2-7 . بلوتوث (Bluetooth)
بلوتوث، فناوري جديدي است كه هم‌اکنون براي ارتباط ميان گوشي‌هاي تلفن همراه و ساير دستگاه‌هاي موبايل استفاده مي‌شود. چيپ‌هاي بلوتوث داراي كد شناساننده منحصر به فردي هستند كه آنها را از يكديگر متمايز مي‌سازد. لذا مي‌توان از آنها در سيستم‌هاي شناسايي خودكار بهره گرفت. در حال حاضر اين فناوري به سرعت در حال توسعه بوده و در آينده‌اي نزديك از آن به صورت انبوه استفاده خواهد شد.
از ويژگي‌هاي بسيار مهم چيپ‌هاي بلوتوث، هويت مستقل آنها است؛ به اين معنا كه تمام مؤلفه‌هاي يك سيستم شناسايي خودكار اعم از كد شناساننده، دستگاه خواننده و غيره همگي در چيپ بلوتوث جمع‌آوري شده است. اين ويژگي موجب شده است كه چيپ‌هاي بلوتوث برخلاف ساير فناوري‌هاي شناسايي خودكار، فعال بوده و بدون نياز به يك فعال‌ساز، قادر به برقراري ارتباط با ساير موجوديت‌هاي موجود در شبكه باشد. در ساير ابزارهاي شناسايي خودكار ارتباط ميان خواننده و موجوديت توسط دستگاه خواننده مديريت مي‌شود. ارتباط را آغاز نموده و به موجوديت، مجوز انتقال اطلاعات را صادر مي‌كند. در چيپ‌هاي بلوتوث اين محدوديت وجود ندارد. ويژگي كه در هيچ يك از سيستم‌هاي شناسايي خودكار ديده نمي‌شود.
در كنار مزيت‌هاي‌ برجسته‌اي كه اين فناوري از آنها برخوردار است، به علت هزينه‌هاي بسيار بالاي آن، هنوز استقبالي از سوي بنگاه‌ها براي بكارگيري آن در فرآيند زنجيره تأمين نشده است.

27

شكل 7- كاربرد بلوتوث در تجارت

2-8 . شناسايي مبتني بر فركانس راديويي (RFID)
شناسايي مبتني بر فركانس راديويي يا RFID، يكي ديگر از فناوري‌هاي رايج شناسايي خودكار است كه در آن از نور مستقيم و انعكاس آن براي خواندن كد شناساننده موجوديت‌ها استفاده نمي‌شود. در اين سيستم سمبل‌هاي باركد با تگ‌هايي از جنس يك چيپ الكترونيكي جايگزين شده است و كد شناساننده موجوديت‌ها در داخل آن نوشته مي‌شود.
تگ‌هاي RFID بر روي موجوديت‌ها نصب مي‌شود و دستگاه خواننده از طريق امواج راديويي به محتويات تگ دسترسي پيدا مي‌كند.
ميزان حافظه تگ‌هاي RFID بسيار متنوع است؛ چند بايت تا چندين مگابايت. حافظه مي‌تواند از نوع فقط خواندني يا خواندني/نوشتني باشد. به جهت اينكه تگ‌هاي داراي حافظه زياد، براي ذخيره اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها، مورد استفاده قرار مي‌گيرند، براي افزايش سطوح امنيتي از فن‌هاي رمزنگاري براي پنهان‌سازي اطلاعات مندرج در تگ‌ها بهره گرفته مي‌شود. لازم به ذكر است كه اگر دستگاه خواننده قصد دسترسي به مندرجات پنهان شده در يك تگ RFID را داشته باشد، ابتدا بايد هويت خود را به عنوان يك عامل مجاز براي دسترسي به اطلاعات، ثابت نموده و سپس اقدام به دسترسي نمايد.

28شكل 8- كاربرد RFID در تجارت

2- كاربردهاي ابزارهاي شناسايي خودكار
سيستم‌هاي شناسايي خودكار از كاربردهاي متنوعي برخوردار بوده و ابزارهاي شناسايي خودكار با توجه به ماهيت آنها تنها در بخشي از اين كاربردها مورد استفاده دارند. اهم كاربردهاي سيستم‌هاي شناسايي خودكار عبارت است از:
1- احراز هويت (Authentication)
2- ردگيري (Tracking)
3- بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها (Automation)
4- مديريت اطلاعات (Information management)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از كاربردهاي فوق و بررسي نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از آنها پرداخته شده است.

3-1 . احراز هويت (Authentication)
فرآيند احراز هويت مي‌تواند به صورت خودكار و يا توسط انسان صورت گيرد. در سيستم‌هاي شناسايي خودكار اين فرآيند به صورت خودكار انجام مي‌پذيرد. در سيستم‌هاي كنترل دسترسي به منظور تعيين هويت افراد از مكانيزم‌هاي احراز هويت توسط ابزارهايي همچون كارت‌هاي هوشمند، مشخصه‌هاي بيومتريك، نوارهاي مغناطيسي و غيره استفاده مي‌شود. در كنار احراز هويت موجودات، در مواردي نيز نياز است تا هويت اشياء احراز شود. به عنوان مثال در ارتباطات ميان تگ‌هاي RFID و دستگاه خواننده (reader) پيش از آنكه تگ شروع به ارسال اطلاعات نمايد، لازم است تا نسبت به هويت ادعايي دستگاه خواننده مطلع شود.

3-2 . ردگيري (Tracking)
از كاربردهاي ديگر سيستم‌هاي شناسايي خودكار ردگيري اشياء متحرك است كه شامل جمع‌آوري اطلاعات مربوط به موقعيت مكاني، مسير حركت و وضعيت اشياء است. اين كاربرد در سيستم‌هاي لجستيك و حمل و نقل اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌كند. در اين كاربرد، ابتدا شبکه‌اي از دستگاه‌هاي خواننده نصب مي‌شود. اين شبكه حركت اشياء مشخصي را در محدوده تحت پوشش خود كنترل نموده و اطلاعات جمع‌آوري شده را به يك بانك اطلاعاتي مركزي جهت استفاده سيستم‌هاي كامپيوتري ارسال مي‌كند.
در سيستم‌هاي ردگيري در مقياس محدود مي‌توان از ابزارهايي همچون باركد و RFID استفاده نمود. در مقياس‌هاي وسيع‌تر همچون ردگيري اقلام در خارج از محدوده بنگاه مي‌توان از سيستم GPS بهره گرفت. با توجه به هزينه بسيار زياد سيستم‌هاي مبتني بر GPS و عدم توانايي شرکت‌ها در تأمين هزينه‌هاي مورد نياز اين سيستم‌ها، شرکت‌ها ترجيح مي‌دهند امور لجستيك خود را به سازمان‌هاي طرف ثالث فراهم‌کننده خدمات لجستيك كه از منابع و تجهيزات كافي براي ارائه چنين سرويس‌هايي برخوردار هستند، برون‌سپاري كنند.

3-3 . بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها(Automation)
در اين حوزه سيستم‌هاي شناسايي خودكار براي مكانيزه و خودكارسازي فرآيندها و يا به عبارت ديگر خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات به منظور كاهش ميزان خطا و زمان، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. از كاربردهاي عمده و مطرح سيستم‌هاي شناسايي خودكار در اين حوزه مي‌توان به مقوله‌هايي همچون انبارداري، لجستيك، حمل و نقل، خورده فروشي و غيره اشاره نمود.
در سيستم‌هايي كه كليه فرآيندها به صورت خودكار و سيستمي انجام مي‌پذيرد، ابزارهاي شناسايي خودكار براي برقراري ارتباط ميان موجوديت‌ها و زيرساخت‌هاي به كار رفته در فرآيند خودكار استفاده مي‌شوند. در اين حالت، ماشين ابتدا هويت موجوديت را شناسايي نموده و پس از آن دستورالعمل‌هاي مشخصي را در مورد موجوديت مورد نظر اجرا مي‌كنند. به عنوان نمونه‌اي از سيستم‌هاي كاملاً خودكار مي‌توان به سيستم مرتب‌سازي و بارگيري مراسلات و محموله‌هاي پستي در پايانه‌ها اشاره نمود. در خطوط توليد نيز از اين روش براي برنامه‌ريزي ماشين‌ها و روبات‌ها مي‌توان استفاده نمود.

3-4 . مديريت اطلاعات (Information management)
در حوزه مديريت اطلاعات، سيستم‌هاي شناسايي خودكار به منظور دسترسي به اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين اطلاعات مي‌تواند در داخل شناساننده موجوديت يا برچسبي كه به موجوديت هدف متصل مي‌شود، مندرج شود و يا اينكه در داخل يك بانك اطلاعاتي مركزي نگهداري شده و از كد شناساننده موجوديت براي دسترسي به اطلاعات موجود در بانك اطلاعاتي استفاده شود. در حالتي كه اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها در شناساننده نگهداري مي‌شود، حافظه موجود در شناساننده به دو بخش تقسيم مي‌شود؛ بخش اول حافظه كه كد شناساننده موجوديت در آن نگهداري مي‌شود و يك حافظه فقط خواندني است و بخش دوم كه اطلاع مرتبط با موجوديت در آن نگهداري مي‌شود و يك حافظه خواندني/نوشتني است.

نتيجه‌گيري
در جدول زير نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از حوزه‌هاي كاربردي كه در بالا اشاره شد، نمايش داده شده است.

29جدول 1- نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر حوزه

با توجه به جدول بالا مي‌توان دريافت كه باركد و بلوتوث را مي‌توان در هر چهار مورد احراز هويت، رهگيري، خودکارسازي و مديريت اطلاعات به كار گرفت. با توجه به هزينه كمتر اين دو مورد و دامنه كاربرد بالاتر اين دو، مي‌توان اين دو ابزار شناسايي خودكار به عنوان پرکاربردترين ابزار معرفي كرد. در مديريت اطلاعات از تمامي اطلاعات به استثناي OCR مي‌توان بهره گرفت. در خودکارسازي نيز همانند مديريت اطلاعات مي‌توان از چندين نوع ابزار شناسايي خودكار استفاده كرد با اين تفاوت كه از OCR مي‌توان در خودكارسازي بهره جست و اين در حالي است كه كارت حافظه و نوار مغناطيسي در اين زمينه كارايي ندارند. جهت رهگيري نيز مي‌توان علاوه بر باركد و بلوتوث از RFID بهره گرفت.

مدلي براي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره گوشت و مرغ

چكيده
5 سال گذشته، سازمان غذا و دارو ايالات متحده (FDA) دو طرح مطالعاتي را پيرامون روش‌هايي که بتواند توانايي زنجيره تأمين را در عکس‌العمل سريع به غذاهاي ناسالم بهبود دهد آغاز نمود. در واقع، FDA در پي آن بود که محصولات مذکور سريعاً و کاملاً از زنجيره تأمين خارج شوند.
مفهوم پيشامدهاي رديابي مهم اولين بار در سال 2009 توسط مؤسسه متخصصين غذايي (IFT) مطرح شد. اين مفهوم از طرف صنعت به دليل ارضاي نيازهاي زنجيره تأمين آينده حمايت و مورد بررسي قرار گرفته است. اين مفهوم بر روي برخي از فعاليت‏هاي FDA اثر گذاشته است. FDA نيازمند شرکت‌هايي است که توليد، بسته‌بندي، حمل و نقل، توزيع، دريافت و يا واردات غذا را به منظور شناسايي و نگهداري پيشامدهاي رديابي مهم و رکوردهاي مرتبط (KDE) با عناصر داده‌اي آنها انجام دهد. همانگونه که رکوردها بر اساس ورودي‌هاي صنعت غذايي تعريف شده است.
در اين مقاله مدلي براي چگونگي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره تأمين مواد غذايي ارائه مي‌شود. استفاده از اين مدل، شرکت‌هاي زنجيره تأمين و دولت را براي ارزيابي ترازي از سرمايه‌گذاري لازم به جهت بهبود سيستم‌هاي تکنولوژيکي و رويه‌هاي عملياتي (به منظور ضبط اطلاعات CTE) توانمند مي‌کند. اگر چه مدل براي صنعت گوشت و مرغ ارائه شده اما مي‌توان براي ساير بخش‌هاي غذايي مانند غذاهاي دريايي نيز پياده‌سازي نمود.

1- پيشامد رديابي مهم چيست؟
فعاليت‌هايي در زنجيره هستند که بايد با ضبط اطلاعات کليدي براي هر پيشامد، مستند شده تا حرکت محصول به سمت بالا يا پايين به طور صحيحي در سطح زنجيره رديابي شود.
انجمن متخصصين غذايي، اين پيشامدها را بصورت زير تعريف مي‌کند:
مواردي که در آنها محصول بين مکان‏ها جابه‌جا مي‌شود، تغيير شکل مي‌يابد يا به عنوان نقطه‌اي تعريف مي‌شود که ضبط داده‌ها براي رديابي مؤثر، لازم است. در واقع، اين پيشامدها تغيير شکل محصول، انتقال يا مصرف هستند.
جهت اطمينان از اينکه زنجيره رديابي قطع نمي‌شود، هر طرف تجاري مسئول حداقل يکي از اين پيشامدها است و مي‌بايست اطلاعات کليدي را براي هر پيشامد ذخيره و با بقيه شرکاي تجاري يا مسئولين دولتي تسهيم کند. اين داده‌ها، عناصر داده‌اي کليدي خوانده مي‌شوند.
شش پيشامد رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ وجود دارد که در سه گروه دسته‌بندي مي‌شوند:

پيشامدهاي مرتبط با تغيير شکل:
پيشامدهايي هستند که معمولا رديابي دروني در چهار ديواري يک شرکت را در برمي‌گيرند.

تغيير شکل داخلي (T1):
پيشامدي که طي آن يک يا چند ماده استفاده شده و محصول قابل رديابي توليد و وارد زنجيره مي‌شود.

تغيير شکل بيروني (T2):
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي را براي ورود به زنجيره تأمين بسته‌بندي و برچسب‌گذاري مي‌کند

پيشامدهاي مرتبط با انتقال:
پيشامدهايي هستند که معمولا رديابي بيروني يک شرکت را در برمي‌گيرند.

پيشامد حمل:
پيشامدي که محصول قابل رديابي از يک مکان معلوم به مکان تعريف شده ديگر جابه‌جا مي‌شود.

پيشامد دريافت:
پيشامدي که محصول قابل رديابي در يک نقطه معلوم، از مکان ديگري دريافت مي‌شود.

پيشامدهاي مرتبط با مصرف و زوال:
پيشامدهايي که چگونگي حذف يک محصول قابل رديابي از زنجيره شود را ضبط مي‌کنند.

پيشامد مصرف:
پيشامدي که محصول قابل رديابي براي مشتري قابل دسترسي است.

پيشامد زوال:
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي فاسد يا غير قابل استفاده مي‌شود.

222جدول 1- طبقه‌بندي پيشامدهاي رديابي مهم و توضيح آنها

در شکل زير پيشامدهاي رديابي مهم که توسط هر بخش زنجيره تأمين مديريت مي‌شوند، ذكر شده است.

221شکل 1- پيشامدهاي قابل رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ

2- پيشامدهاي مرتبط با تغيير شکل
پيشامدهاي تغيير شکل زماني اتفاق مي‌افتد که يک محصول قابل رديابي تغيير شکل يابد؛ به‌وسيله: 1) تغيير ماهيت محصول با مخلوط کردن منابع متفاوتي از محصول، اضافه کردن محتويات، برش، پختن يا 2) تغيير ماهيتِ بسته‌بندي محصول مانند زماني که يک شركت محصولات فلّه‌اي را در بسته‌هاي متناسب مصرف‌کننده براي خودخدمتي مشتري قرار مي‌دهد. دو نوع پيشامد تغيير شکل وجود دارد. تغيير شکل ورودي (T1) براي مستند سازي شناسايي محصولات ورودي و تغيير شکل خروجي (T2) براي مستند سازي شناسايي محصولات خروجي از پيشامد تغيير شکل.

3-1 . پيشامد تغيير شکل ورودي (T1)
پيشامدي که يک يا چند ماده استفاده شده براي توليد محصول قابل رديابي را که وارد زنجيره مي‌شود در بر مي‌گيرد. مثال‏هايي از يک پيشامد ورودي زماني است که محصولات خام يا محتويات محصولي از يک يا چند تأمين‌کننده؛ پردازش شده، ترکيب شده يا برش، پخت و بسته‌بندي دوباره مي‌شود. هدف از اين كار، ضبط تأمين‌کننده، شماره يا ID محصول و معرفي واحد توليد (مانند اندازه بهر يا انباشته، شماره سريال، تاريخ فروش، تاريخ استفاده، تاريخ توليد و غيره) براي همه محتويات استفاده شده براي ايجاد يک محصول قابل رديابي است.

3-2 . پيشامد تغيير شکل خروجي (T2)
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي براي ورود به زنجيره، بسته‌بندي و برچسب‌زني مي‌شود. مثال‏هايي از اين پيشامد، زماني است که محصول خروجي جديد در سبدهاي مشتريان قرار داده مي‌شود و يا همه بسته‌هايي که در روي آنها معرفي واحد توليد، شماره يا ID محصول و تأمين‌کننده ذکر مي‌شود.

3- پيشامد انتقال
پيشامدهاي نوع انتقال، زماني که يک محصول قابل رديابي به طور فيزيکي از يک شريک تجاري به يک شريک تجاري ديگر منتقل شود، اتفاق مي‌افتد. اين محصول ممکن است جزيي از محتوياتي در پيشامد تغيير شکل باشد که توسط سازمان دريافت‌کننده استفاده شده است و يا اينکه محصول قابل رديابي باشد که به شريک تجاري ديگر بدون تغيير شکل منتقل مي‌شود. در برخي موارد، انتقال محصول قابل رديابي بين دو بخش انبار و فرآوري‌کننده در يک سازمان نيز ممکن است پيشامد انتقال در نظر گرفته شود. معمولا در پيشامدهاي انتقال، ابتدا پيشامد ارسال و سپس پيشامد دريافت اتفاق مي‌افتد.

4-1 . پيشامد ارسال
پيشامدي که محصول قابل رديابي از يک مکان به مکان معين ديگر فرستاده يا تحويل مي‌شود. پيشامدهاي رديابي مهمِ ارسال معمولا توسط پيشامد دريافت دنبال مي‌شوند. در برخي موارد، يک سازمان مي‏تواند پيشامدهاي ارسال و دريافتي که توسط خود سازمان ثبت مي‌شود را تعيين کند. مانند زماني که يک دسته (انباشته) محصول در حالت موقتي به واحدهاي توليدي ديگري منتقل مي‌شود تا فرآيند توليد آن تکميل شود. معمولا در اين پيشامد، محصول قابل رديابي بر روي كاميون، واگن يا کشتي از يک سازمان زنجيره تأمين به سازمان ديگر زنجيره تأمين فرستاده مي‌شود.

4-2 . پيشامد دريافت
پيشامدي که در آن محصول قابل دريافت در يک مکان معين، از مکان معين ديگري دريافت مي‌شود. پيشامدهاي رديابي مهمِ دريافت در پاسخ به پيشامد ارسال رخ مي‌دهد. معمولا اين پيشامد زماني اتفاق مي‌افتد که محصول قابل رديابي در يک مکان بعد از انتقال به‌وسيله كاميون، واگن يا کشتي بين هر دو سازمان زنجيره تأمين دريافت مي‌شود و يا بين دو واحد سازماني متعلق به يک مالک مي‌تواند اتفاق بيفتد.

4- پيشامدهاي نوع مصرف
پيشامدهاي مصرف زماني اتفاق مي‌افتد که يک محصول، زنجيره تأمين را در قالب مصرف يا زوال ترک مي‌کند. در واقع پيشامدي است که محصول، ديگر در زنجيره تأمين حضور ندارد و آن‌را ترک کرده است.

5-1 . پيشامد مصرف
پيشامدي که محصول قابل رديابي براي مشتريان در دسترس است. مثال‏هايي از اين پيشامد زماني است که به عنوان نمونه سينه مرغ براي آماده سازي يک منو غذايي در رستوران باز مي‌شود.

5-2 . پيشامد زوال
پيشامدي است که محصول، ديگر قابل استفاده نيست و نمي‌تواند قابل دسترسي براي مشتريان باشد. مثالي از اين پيشامد زماني است كه محصول گوشتي تازه قبل از باز شدن در مراکز خدمات غذايي (رستوران) يا خرده‌فروشي‌ها به تاريخ انقضاي خود رسيده است.
توجه: انتقال مالي مالکيت براي محصول قابل رديابي، پيشامد رديابي مهم نيست. در واقع فروش يا خريدِ محصول قابل رديابي جزء پيشامدهاي رديابي مهم نيست. حتي در مورد پيشامد مصرف در نقطه فروش، انتقال فيزيکي مدنظر است. مصرف محصول، توسط مصرف‌کننده است که باعث پيشامدي مي‌شود که مي‌بايست ضبط شود (نه انتقال مالکيت به مشتري).

5- کاربردهاي پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ
همه پيشامدها در بررسي شيوع بيماري ارزش يکساني ندارند. زماني که شيوع بيماري اتفاق مي‌افتد، دفاتر سلامت دنبال اطلاعاتي هستند که نشان دهد کدام محصولات، کدام نشان تجاري يا واحد توليدي با بيماري‏ها يا مکان‏هاي شيوع بيماري مرتبط هستند. اين اطلاعات از طريق پيشامدهاي مصرف که نشان‌دهنده محصولات، نشان تجاري يا واحدهاي توليدي که توسط بيمار مصرف شده‌اند بيان مي‌شود. لذا، زنجيره تأمين مي‌تواند دفاتر سلامت را در شناسايي سريع و پاسخگويي سريع به شيوع بيماري‌ها با تمرکز بر دو مورد زير ياري رساند:
1) استفاده از شناساگرهاي واحد محصول براي شناسايي سازگار محصول توسط همه اعضا
2) ضبط داده‌هاي پيشامد انتقال و مصرف محصول

اولويت 1- محصولات را شناسه‌گذاري کنيد و شناسه يکتاي محصولات را ضبط کنيد.
تأمين‌کنندگان بهتر است محصولات خود را با شماره شناسايي محصول (GTIN) شناسايي کنند. وقتي يک پيشامد رديابي مهم گزارش مي‌شود همه پيشامدهاي مرتبط با يک محصول بايد يک GTIN يکسان را ضبط و گزارش کنند. اگر محصولي بعدا به يک محصول قابل رديابي جديد تبديل شود، عضوي که آن را تغيير شکل داده GTIN جديدي به محصول خروجي جديد مي‌دهد و آن شماره مي‌تواند براي همه پيشامدهاي رديابي مهمِ آن محصول گزارش شود تا زماني که آن محصول دوباره تغيير شکل پيدا کند و يا از بين برود. گزارش محصول تأمين‌کننده و شماره اختصاصي به آن توسط همه مالکان پيشامدهاي بالا و پايين زنجيره تأمين، به دفاتر سلامت کمک مي‌کند تا به طور سريع همه پيشامدهاي مرتبط با محصول مورد نظر را پيدا کنند. استفاده از شماره واحد ذخيره‌سازي (SKU)، شماره مرجع واحد محصول شرکت يا شماره سفارش خريد به جاي GTIN باعث مي‌شود وضوح زنجيره تأمين با مشکل مواجه شود.

اولويت 2- تلاش‏هاي ضبط را بر روي پيشامدهاي مصرف و تغيير شکل متمرکز کنيد.
براي پاسخ سريع به شيوع بيماري‏ها، دفاتر سلامت نيازمند اطلاعات پيشامد مصرف از مراکز غذايي يا خرده‌فروشانِ مرتبط با مکان شيوع هستند. اطلاعات صحيح پيشامد مصرف نشان مي‌دهد کدام محصولات و برندها يا واحدهاي توليدي با مکان‏هاي شيوع مرتبط هستند و اگر GTIN ضبط شود و بعنوان يک ID محصول گزارش شود، دفاتر سلامت مي‏توانند سريعاً با تأمين‌کننده محصول ارتباط برقرار کرده و با استفاده از شماره هاي بهر يا تاريخ هاي ثبت شده بر بسته‌هاي مصرف‌کننده، اطلاعات پيشامد تغيير شکل براي محصول مصرف شده را پيدا کنند.
پيشامدهاي مصرفي مي‏توانند تأمين‌کننده محصول (يعني عضوي که آخرين بار محصول را تغيير شکل داده) را شناسايي کنند و واحد توليد (دسته، بهر، شماره سريال يا تاريخ use-by) و ID محصول را هر وقت لازم باشد تهيه کنند. وقتي از GTIN بعنوان شناسايي محصول استفاده شود مالک برند نيز هميشه شناسايي مي‌شود و صاحب برند نيز عضو مسئولي است که آخرين تغيير شکل را داده و مي‏داند که تأمين‌کننده محصول (در مورد برندهاي شخصي و خصوصي) کيست.
توانايي شناسايي عضوي که آخرين تغييير شکل را روي محصول ايجاد کرده از روي داده‌ها در پيشامد مصرف، زمان مسئولين سلامت را کاهش مي‌دهد. چرا که مانع از اين مي‌شود که رهگيري محصول بوسيله نقطه به نقطه با بازرسي انجام شود. استفاده از پيشامدهاي حمل و نقل جهت يافتن تأمين‌کننده محصول و تسهيل توليدي در درجه دوم قرار دارد در حاليکه اطلاعات پيشامد مصرف يک GTIN و اطلاعات شماره سريال بهر/دسته را ايجاد مي‌کند. اگر هيچ نقطه‏اي با يک يا چند GTIN، واحدهاي توليدي‌اي براي آن GTINها و محصولا%A

چکيده
با توجه به پيشرفت روزافزون دنياي الكترونيكي و به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات، سيستم‌هايي تحت عنوان سيستم‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده طراحي شده است. توسعه و گسترش اين سيستم‌هاي شناسايي خودكار، موجب فراهم شدن اطلاعات به سهولت و سرعت بالا در سيستم‌هاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركت‌هاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستم‌هاي خود شده است. ابزارهاي شناسايي خودكار كه شامل باركد، شناسايي مبتني بر فركانس راديويي(RFID)، شناسايي نوري حروف (OCR)، شناسايي تصويري، كارت هوشمند، حافظه تماسي، نوار مغناطيسي، بلوتوث و غيره هستند با كمك به ورود اطلاعات به دستگاه‌هاي الكترونيكي و ذخيره اطلاعات، كمك شاياني به بسترسازي اطلاعات مي‌نمايند. ابزارهاي شناسايي خودكار كاربردهاي فراواني دارد. به طور نمونه مي‌توان از آنها در احراز هويت، ردگيري، بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها و مديريت اطلاعات بهره گرفت. در اين مقاله به بررسي نحوه عملكرد، مزايا و معايب برخي از اين ابزارهاي شناسايي خودكار و كاربرد آنها پرداخته شده است.

مقدمه
امروزه حوزه‌هاي تحليل، پردازش و نمايش اطلاعات در سيستم‌هاي كامپيوتري با پيشرفت‌هاي خوبي همراه بوده است و هر روزه شاهد توسعه و گسترش ابزارهاي مرتبط با اين حوزه‌ها هستيم. اما فرآيند ورود اطلاعات همچنان به عنوان يك گلوگاه در سيستم‌هاي كامپيوتري شناخته مي‌شود. در سيستم‌هايي كه به تحليل و پردازش اطلاعات مربوط به وضعيت موجوديت‌هاي سيار مي‌پردازند، اين مسئله حادتر بوده و نيازمند ورود مكرر اطلاعات است كه اقدامي طاقت‌فرسا، پرهزينه و مستعد خطا است. براي مقابله با چنين مشكلاتي، سيستم‌هاي خودكاري به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات طراحي و توسعه پيدا نموده‌اند كه تحت عنوان سيستم‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده شناخته مي‌شوند.
توسعه و گسترش سيستم‌هاي شناسايي خودكار موجب فراهم شدن اطلاعات سريع در سيستم‌هاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركت‌هاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستم‌هاي تصميم‌يار شده است؛ سيستم‌هايي كه قادرند با بهره‌گيري از اطلاعات سريع فراهم شده توسط ابزارهاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار داده، سيستم‌هاي كامپيوتري را در اتخاذ تصميمات هوشمند ياري دهند. به عنوان مثال مي‌توان سيستم‌هاي هدايت خودكار وسايل نقليه را در نظر گرفت كه با بهره‌گيري از اطلاعات سريع كه توسط سيستم‌هاي شناسايي خودكار همچون سيستم موقعيت‌ياب جهاني (GPS) فراهم مي‌شود، به هدايت خودكار وسيله نقليه مي‌پردازند.
سيستم‌هاي تصميم‌يار و ساير سيستم‌هاي كامپيوتري كه از اطلاعات سريع مربوط به وضعيت موجوديت‌هاي فيزيكي سيار به واسطه سيستم‌هاي شناسايي خودكار استفاده مي‌كنند، بنگاه‌ها را قادر مي‌سازند تا مديريت صحيحي بر اقلام و موجوديت‌هاي فيزيكي خود داشته باشند. به‌كارگيري سيستم‌هاي شناسايي خودكار در بستر زنجيره‌هاي تأمين فرصت‌هاي بي‌شماري را جهت اصلاح و تقويت سيستم‌هاي ردگيري، كنترل فرآيند و مديريت موجودي فراهم مي‌كنند. در يك نگاه كلان بايد گفت كه با استفاده از سيستم‌هاي شناسايي خودكار مي‌توان به بازمهندسي و اصلاح فرآيندهاي زنجيره تأمين از طريق حذف محدوديت‌هايي كه موجب كاهش عملكرد و راندمان زنجيره تأمين مي‌شوند، پرداخت.
مجموعه ابزارها و فناوري‌هايي كه در سيستم‌هاي شناسايي خودكار مورد استفاده قرار مي‌گيرند بسيار متنوع بوده و بسته به موضوع كاربرد، از ابزارهاي خاص در اين سيستم‌ها استفاده مي‌شود؛ سيستم موقعيت‌ياب جهاني (GPS)، سيستم‌هاي شناسايي مبتني بر فركانس راديويي (RFID)، کارت‌هاي هوشمند (Smart Cards)، حافظه‌هاي تماسي (Contact Memories)، باركد (Bar Code) و غيره.
در سيستم‌هاي شناسايي خودكار به هر قلم، كد مشخصه‌اي اختصاص داده مي‌شود كه شناساننده هويت آن قلم است. اين كد مي‌تواند يك عدد تصادفي بدون ساختار بوده و يا اينكه از يك ساختار منطقي برخوردار باشد. بهره‌گيري از ساختارهاي منطقي در كدگذاري موجوديت‌ها، فوايد زيادي را به همراه دارد كه در ادامه اين نوشتار به آن پرداخته مي‏شود.

1- ابزارهاي شناسايي خودكار
با توجه به اهميت ويژه سيستم‌هاي شناسايي خودكار، تحقيقات گسترده‌اي در اين خصوص صورت گرفته و ابزارهاي متنوعي با کارکردهاي مختلف طراحي شده است. از ابزارها و فناوري‌هاي رايج شناسايي خودكار مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:

باركد (Bar code)
شناسايي مبتني بر فركانس راديويي
(Radio Frequency Identification)
شناسايي نوري حروف
(Optical Character Recognition)
شناسايي تصويري (Vision Recognition)
كارت هوشمند (smart cards)
حافظه تماسي (Contact Memory)
نوار مغناطيسي (Magnetic Stripe)
بلوتوث (Bluetooth)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از ابزارهاي فوق پرداخته شده است.

2-1 . باركد (Bar Code)
باركد يكي از ابزارهاي شناسايي خودكار است كه در آن اطلاعات در قالب تعدادي خطوط ميله‌اي و فاصله‌دار با ضخامت‌هاي مختلف نمايش داده مي‌شوند. در اين سيستم دستگاه خواننده (Reader)، تصويري از سمبل باركد تهيه نموده و پس از decode آن به استخراج اطلاعات ذخيره شده در آن مي‌پردازد. در حال حاضر بالغ بر صدها شكل مختلف از سمبل‌هاي باركد توسط شرکت‌ها و موسسات مختلف طراحي شده است. در يك تقسيم‌بندي، سمبل‌هاي باركد به سه دسته تقسيم مي‌شوند؛ 1 بعدي يا خطي، 2 بعدي يا ماتريسي و تركيبي.
سمبل‌هاي يك بعدي از ظرفيت داده‌اي پايين (15 تا 20 كاراكتر)، سرعت پردازش بالا و هزينه نسبتاً پايين در مقابل سمبل‌هاي 2 بعدي برخوردار هستند. از مزيت‌هاي عمده باركد مي‌توان به هزينه پايين آن نسبت به ساير ابزارهاي شناسايي خودكار اشاره نمود كه موجب استفاده فراگير آن در سيستم‌هاي شناسايي خودكار شده است. با تمام ويژگي‌ها و مزيت‌هايي كه باركد از آن برخوردار است، اين سيستم داراي نقاط ضعفي است كه موجب گشته امروزه در بسياري از كاربردها، شرکت‌ها به دنبال بكارگيري ابزارهاي جايگرين باشند. از نقاط ضعف باركد مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:
• نياز به ارتباط مستقيم، نزديك و بدون مانع ميان دستگاه خواننده و بر چسب باركد
• عدم توانايي خواندن بيش از يك برچسب در يك تراكنش
• امكان مخدوش شدن برچسب باركد
• عدم امكان ويرايش و اصلاح برچسب باركد
موارد فوق بخشي از مشكلات و معضلات رايج در سيستم‌هاي باركد است كه موجب گشته تا فعالان اين عرصه در جستجوي روش‌هاي جديد شناسايي خودكار باشند به طوري كه فاقد مشكلات مذكور باشد.

21شكل 1- نمايي از باركد 1 بعدي

2-2 . شناسايي نوري حروف (OCR)
اين تكنولوژي براي خواندن حروف توسط ماشين مورد استفاده قرار مي‌گيرد. با توجه به نياز روزافزون براي خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات و همچنين وجود تعداد زيادي اسناد چاپي كه در برگيرنده اطلاعاتي است كه مي‌بايست وارد سيستم‌هاي كامپيوتري شود، تلاش‌هاي گسترده‌اي جهت طراحي و توسعه ابزارهاي OCR صورت گرفته است.

22شكل 2- نحوه عملكرد در تكنيك OCR

مزيت عمده اين فناوري حجم زياد اطلاعاتي است كه مي‌تواند جمع‌آوري شود. برخلاف ساير فناوري‌هاي شناسايي و جمع‌آوري خودكار اطلاعات كه توانايي جمع‌آوري حجم محدودي از اطلاعات را دارند، در اين فناوري محدوديتي براي حجم اطلاعات وجود ندارد. از معايب عمده اين فناوري مي‌توان به بهاي زياد و پيچيدگي بالاي آن اشاره نمود. همچنين اين فناوري مانند باركد نياز به مداخله انسان در اجراي فرآيندهاي خود دارد.

2-3 . شناسايي تصويري (Vision Recognition)
در اين فناوري موجوديت‌هايي كه شناسايي مي‌شوند نياز به كد شناساننده ندارند، بلكه بر اساس ابعاد، شكل و ساير ويژگي‌هاي ظاهري، مورد شناسايي قرار مي‌گيرند. در اين سيستم ابتدا تصاويري از موجوديت هدف تهيه شده و پس از آن براي شناسايي آن، تصاوير اخذ شده مورد تحليل و بررسي قرار مي‌گيرند. اين سيستم‌ها بيشتر در خطوط مونتاژ و بخش‌هاي كنترل كيفيت کارخانه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند. از معايب اين فناوري مي‌توان به وجود پاره‌اي از محدوديت‌ها در شناسايي موجوديت‌ها اشاره نمود؛ موجوديت‌ها براي شناسايي بايد در وضعيت و موقعيت خاصي قرار گيرند تا حداقل خطا در شناسايي آنها اتفاق افتد.

23شكل 3- نحوه عملكرد در فن شناسايي تصويري

2-4 . كارت هوشمند (Smart Card)
كارت‌هاي هوشمند از ديگر ابزارهاي شناسايي هستند كه با سرعت زيادي در حال توسعه‌اند. كارت‌هاي هوشمند يك سيستم ذخيره الكترونيكي اطلاعات است كه از قدرت پردازش نسبتاً مناسبي نيز برخوردار است. در اين کارت‌ها در كنار حافظه‌اي كه براي ذخيره و نگهداري اطلاعات در نظر گرفته شده است، پردازشگري نيز وجود دارد كه امكان اجراي برنامه‌ها و الگوريتم‌ها را بر روي كارت فراهم مي‌کند.
در کارت‌هاي هوشمند در كنار كد شناساننده موجوديت هدف مي‌توان حجم زيادي از اطلاعات مرتبط با آن موجوديت را نيز نگهداري نمود. به منظور جلوگيري از هرگونه سوء استفاده از اطلاعات مندرج در اين کارت‌ها، اين اطلاعات بر اساس سطح امنيتي آنها، با بهره‌گيري از الگوريتم‌هاي رمزنگاري، رمز شده و در بخش‌هاي مختلف حافظه قرار داده مي‌شود.
به منظور حذف محدوديت‌هاي مكاني در ارتباط با دستگاه کارت‌خوان، انواع متنوعي از کارت‌هاي هوشمند طراحي شده‌اند كه قادرند در فواصل مختلف، بدون نياز به اتصال مستقيم به کارت‌خوان، با آن ارتباط برقرار كنند. در حال حاضر كارت‌هاي هوشمندي طراحي شده است كه داراي منبع تغذيه بوده و قادرند در فواصل چندين متري از دستگاه کارت‌خوان به فعاليت بپردازند.

24شكل 4- كارت هوشمند

2-5 . حافظه تماسي (Contact Memory)
اين فناوري بسيار شبيه روشي است كه در كارت‌هاي هوشمند مورد استفاده قرار مي‌گيرد. داده‌هاي موجود در حافظه دستگاه از طريق تماس مستقيم دستگاه با سطح خواننده منتقل مي‌شود. برخلاف كارت‌هاي هوشمند در اين فناوري از پردازنده استفاده نمي‌شود. حافظه‌هاي تماسي در اشكال متنوعي طراحي مي‌شوند؛ تعبيه در درون کارت‌هاي پلاستيكي و اقسام ديگر.
در حافظه‌هاي تماسي براي برطرف نمودن مشكل تماس مستقيم دستگاه حافظه با دستگاه خواننده، مي‌توان آنها را به همراه ساير فناوري‌هاي شناسايي خودكار همچون RFID كه داراي اين محدوديت نيستند، استفاده نمود.

25شكل 5- حافظه تماسي

2-6 . نوار مغناطيسي (Magnetic Stripe)
نوار مغناطيسي يكي ديگر از ابزارهاي شناسايي خودكار بوده كه نسبت به ساير فناوري‌ها از هزينه بسيار پاييني برخوردار است. در حال حاضر كاربرد عمده اين فناوري در سيستم‌هاي پرداخت الكترونيكي است كه به عنوان کارت‌هاي اعتباري در بانک‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

26شكل 6- نوار مغناطيسي

سطوح امنيتي بكار گرفته شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار پايين‌تر از آن چيزي است كه در کارت‌هاي هوشمند و سيستم‌هاي RFID وجود دارد. ميزان حافظه تعبيه شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار محدود بوده و در حدود 2?0 كاراكتر الفبايي گنجايش دارد.

2-7 . بلوتوث (Bluetooth)
بلوتوث، فناوري جديدي است كه هم‌اکنون براي ارتباط ميان گوشي‌هاي تلفن همراه و ساير دستگاه‌هاي موبايل استفاده مي‌شود. چيپ‌هاي بلوتوث داراي كد شناساننده منحصر به فردي هستند كه آنها را از يكديگر متمايز مي‌سازد. لذا مي‌توان از آنها در سيستم‌هاي شناسايي خودكار بهره گرفت. در حال حاضر اين فناوري به سرعت در حال توسعه بوده و در آينده‌اي نزديك از آن به صورت انبوه استفاده خواهد شد.
از ويژگي‌هاي بسيار مهم چيپ‌هاي بلوتوث، هويت مستقل آنها است؛ به اين معنا كه تمام مؤلفه‌هاي يك سيستم شناسايي خودكار اعم از كد شناساننده، دستگاه خواننده و غيره همگي در چيپ بلوتوث جمع‌آوري شده است. اين ويژگي موجب شده است كه چيپ‌هاي بلوتوث برخلاف ساير فناوري‌هاي شناسايي خودكار، فعال بوده و بدون نياز به يك فعال‌ساز، قادر به برقراري ارتباط با ساير موجوديت‌هاي موجود در شبكه باشد. در ساير ابزارهاي شناسايي خودكار ارتباط ميان خواننده و موجوديت توسط دستگاه خواننده مديريت مي‌شود. ارتباط را آغاز نموده و به موجوديت، مجوز انتقال اطلاعات را صادر مي‌كند. در چيپ‌هاي بلوتوث اين محدوديت وجود ندارد. ويژگي كه در هيچ يك از سيستم‌هاي شناسايي خودكار ديده نمي‌شود.
در كنار مزيت‌هاي‌ برجسته‌اي كه اين فناوري از آنها برخوردار است، به علت هزينه‌هاي بسيار بالاي آن، هنوز استقبالي از سوي بنگاه‌ها براي بكارگيري آن در فرآيند زنجيره تأمين نشده است.

27

شكل 7- كاربرد بلوتوث در تجارت

2-8 . شناسايي مبتني بر فركانس راديويي (RFID)
شناسايي مبتني بر فركانس راديويي يا RFID، يكي ديگر از فناوري‌هاي رايج شناسايي خودكار است كه در آن از نور مستقيم و انعكاس آن براي خواندن كد شناساننده موجوديت‌ها استفاده نمي‌شود. در اين سيستم سمبل‌هاي باركد با تگ‌هايي از جنس يك چيپ الكترونيكي جايگزين شده است و كد شناساننده موجوديت‌ها در داخل آن نوشته مي‌شود.
تگ‌هاي RFID بر روي موجوديت‌ها نصب مي‌شود و دستگاه خواننده از طريق امواج راديويي به محتويات تگ دسترسي پيدا مي‌كند.
ميزان حافظه تگ‌هاي RFID بسيار متنوع است؛ چند بايت تا چندين مگابايت. حافظه مي‌تواند از نوع فقط خواندني يا خواندني/نوشتني باشد. به جهت اينكه تگ‌هاي داراي حافظه زياد، براي ذخيره اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها، مورد استفاده قرار مي‌گيرند، براي افزايش سطوح امنيتي از فن‌هاي رمزنگاري براي پنهان‌سازي اطلاعات مندرج در تگ‌ها بهره گرفته مي‌شود. لازم به ذكر است كه اگر دستگاه خواننده قصد دسترسي به مندرجات پنهان شده در يك تگ RFID را داشته باشد، ابتدا بايد هويت خود را به عنوان يك عامل مجاز براي دسترسي به اطلاعات، ثابت نموده و سپس اقدام به دسترسي نمايد.

28شكل 8- كاربرد RFID در تجارت

2- كاربردهاي ابزارهاي شناسايي خودكار
سيستم‌هاي شناسايي خودكار از كاربردهاي متنوعي برخوردار بوده و ابزارهاي شناسايي خودكار با توجه به ماهيت آنها تنها در بخشي از اين كاربردها مورد استفاده دارند. اهم كاربردهاي سيستم‌هاي شناسايي خودكار عبارت است از:
1- احراز هويت (Authentication)
2- ردگيري (Tracking)
3- بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها (Automation)
4- مديريت اطلاعات (Information management)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از كاربردهاي فوق و بررسي نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از آنها پرداخته شده است.

3-1 . احراز هويت (Authentication)
فرآيند احراز هويت مي‌تواند به صورت خودكار و يا توسط انسان صورت گيرد. در سيستم‌هاي شناسايي خودكار اين فرآيند به صورت خودكار انجام مي‌پذيرد. در سيستم‌هاي كنترل دسترسي به منظور تعيين هويت افراد از مكانيزم‌هاي احراز هويت توسط ابزارهايي همچون كارت‌هاي هوشمند، مشخصه‌هاي بيومتريك، نوارهاي مغناطيسي و غيره استفاده مي‌شود. در كنار احراز هويت موجودات، در مواردي نيز نياز است تا هويت اشياء احراز شود. به عنوان مثال در ارتباطات ميان تگ‌هاي RFID و دستگاه خواننده (reader) پيش از آنكه تگ شروع به ارسال اطلاعات نمايد، لازم است تا نسبت به هويت ادعايي دستگاه خواننده مطلع شود.

3-2 . ردگيري (Tracking)
از كاربردهاي ديگر سيستم‌هاي شناسايي خودكار ردگيري اشياء متحرك است كه شامل جمع‌آوري اطلاعات مربوط به موقعيت مكاني، مسير حركت و وضعيت اشياء است. اين كاربرد در سيستم‌هاي لجستيك و حمل و نقل اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌كند. در اين كاربرد، ابتدا شبکه‌اي از دستگاه‌هاي خواننده نصب مي‌شود. اين شبكه حركت اشياء مشخصي را در محدوده تحت پوشش خود كنترل نموده و اطلاعات جمع‌آوري شده را به يك بانك اطلاعاتي مركزي جهت استفاده سيستم‌هاي كامپيوتري ارسال مي‌كند.
در سيستم‌هاي ردگيري در مقياس محدود مي‌توان از ابزارهايي همچون باركد و RFID استفاده نمود. در مقياس‌هاي وسيع‌تر همچون ردگيري اقلام در خارج از محدوده بنگاه مي‌توان از سيستم GPS بهره گرفت. با توجه به هزينه بسيار زياد سيستم‌هاي مبتني بر GPS و عدم توانايي شرکت‌ها در تأمين هزينه‌هاي مورد نياز اين سيستم‌ها، شرکت‌ها ترجيح مي‌دهند امور لجستيك خود را به سازمان‌هاي طرف ثالث فراهم‌کننده خدمات لجستيك كه از منابع و تجهيزات كافي براي ارائه چنين سرويس‌هايي برخوردار هستند، برون‌سپاري كنند.

3-3 . بهينه‌سازي و خودکارسازي فرآيندها(Automation)
در اين حوزه سيستم‌هاي شناسايي خودكار براي مكانيزه و خودكارسازي فرآيندها و يا به عبارت ديگر خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات به منظور كاهش ميزان خطا و زمان، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. از كاربردهاي عمده و مطرح سيستم‌هاي شناسايي خودكار در اين حوزه مي‌توان به مقوله‌هايي همچون انبارداري، لجستيك، حمل و نقل، خورده فروشي و غيره اشاره نمود.
در سيستم‌هايي كه كليه فرآيندها به صورت خودكار و سيستمي انجام مي‌پذيرد، ابزارهاي شناسايي خودكار براي برقراري ارتباط ميان موجوديت‌ها و زيرساخت‌هاي به كار رفته در فرآيند خودكار استفاده مي‌شوند. در اين حالت، ماشين ابتدا هويت موجوديت را شناسايي نموده و پس از آن دستورالعمل‌هاي مشخصي را در مورد موجوديت مورد نظر اجرا مي‌كنند. به عنوان نمونه‌اي از سيستم‌هاي كاملاً خودكار مي‌توان به سيستم مرتب‌سازي و بارگيري مراسلات و محموله‌هاي پستي در پايانه‌ها اشاره نمود. در خطوط توليد نيز از اين روش براي برنامه‌ريزي ماشين‌ها و روبات‌ها مي‌توان استفاده نمود.

3-4 . مديريت اطلاعات (Information management)
در حوزه مديريت اطلاعات، سيستم‌هاي شناسايي خودكار به منظور دسترسي به اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين اطلاعات مي‌تواند در داخل شناساننده موجوديت يا برچسبي كه به موجوديت هدف متصل مي‌شود، مندرج شود و يا اينكه در داخل يك بانك اطلاعاتي مركزي نگهداري شده و از كد شناساننده موجوديت براي دسترسي به اطلاعات موجود در بانك اطلاعاتي استفاده شود. در حالتي كه اطلاعات مرتبط با موجوديت‌ها در شناساننده نگهداري مي‌شود، حافظه موجود در شناساننده به دو بخش تقسيم مي‌شود؛ بخش اول حافظه كه كد شناساننده موجوديت در آن نگهداري مي‌شود و يك حافظه فقط خواندني است و بخش دوم كه اطلاع مرتبط با موجوديت در آن نگهداري مي‌شود و يك حافظه خواندني/نوشتني است.

نتيجه‌گيري
در جدول زير نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از حوزه‌هاي كاربردي كه در بالا اشاره شد، نمايش داده شده است.

29جدول 1- نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر حوزه

با توجه به جدول بالا مي‌توان دريافت كه باركد و بلوتوث را مي‌توان در هر چهار مورد احراز هويت، رهگيري، خودکارسازي و مديريت اطلاعات به كار گرفت. با توجه به هزينه كمتر اين دو مورد و دامنه كاربرد بالاتر اين دو، مي‌توان اين دو ابزار شناسايي خودكار به عنوان پرکاربردترين ابزار معرفي كرد. در مديريت اطلاعات از تمامي اطلاعات به استثناي OCR مي‌توان بهره گرفت. در خودکارسازي نيز همانند مديريت اطلاعات مي‌توان از چندين نوع ابزار شناسايي خودكار استفاده كرد با اين تفاوت كه از OCR مي‌توان در خودكارسازي بهره جست و اين در حالي است كه كارت حافظه و نوار مغناطيسي در اين زمينه كارايي ندارند. جهت رهگيري نيز مي‌توان علاوه بر باركد و بلوتوث از RFID بهره گرفت.

مدلي براي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره گوشت و مرغ

چكيده
5 سال گذشته، سازمان غذا و دارو ايالات متحده (FDA) دو طرح مطالعاتي را پيرامون روش‌هايي که بتواند توانايي زنجيره تأمين را در عکس‌العمل سريع به غذاهاي ناسالم بهبود دهد آغاز نمود. در واقع، FDA در پي آن بود که محصولات مذکور سريعاً و کاملاً از زنجيره تأمين خارج شوند.
مفهوم پيشامدهاي رديابي مهم اولين بار در سال 2009 توسط مؤسسه متخصصين غذايي (IFT) مطرح شد. اين مفهوم از طرف صنعت به دليل ارضاي نيازهاي زنجيره تأمين آينده حمايت و مورد بررسي قرار گرفته است. اين مفهوم بر روي برخي از فعاليت‏هاي FDA اثر گذاشته است. FDA نيازمند شرکت‌هايي است که توليد، بسته‌بندي، حمل و نقل، توزيع، دريافت و يا واردات غذا را به منظور شناسايي و نگهداري پيشامدهاي رديابي مهم و رکوردهاي مرتبط (KDE) با عناصر داده‌اي آنها انجام دهد. همانگونه که رکوردها بر اساس ورودي‌هاي صنعت غذايي تعريف شده است.
در اين مقاله مدلي براي چگونگي پذيرش پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره تأمين مواد غذايي ارائه مي‌شود. استفاده از اين مدل، شرکت‌هاي زنجيره تأمين و دولت را براي ارزيابي ترازي از سرمايه‌گذاري لازم به جهت بهبود سيستم‌هاي تکنولوژيکي و رويه‌هاي عملياتي (به منظور ضبط اطلاعات CTE) توانمند مي‌کند. اگر چه مدل براي صنعت گوشت و مرغ ارائه شده اما مي‌توان براي ساير بخش‌هاي غذايي مانند غذاهاي دريايي نيز پياده‌سازي نمود.

1- پيشامد رديابي مهم چيست؟
فعاليت‌هايي در زنجيره هستند که بايد با ضبط اطلاعات کليدي براي هر پيشامد، مستند شده تا حرکت محصول به سمت بالا يا پايين به طور صحيحي در سطح زنجيره رديابي شود.
انجمن متخصصين غذايي، اين پيشامدها را بصورت زير تعريف مي‌کند:
مواردي که در آنها محصول بين مکان‏ها جابه‌جا مي‌شود، تغيير شکل مي‌يابد يا به عنوان نقطه‌اي تعريف مي‌شود که ضبط داده‌ها براي رديابي مؤثر، لازم است. در واقع، اين پيشامدها تغيير شکل محصول، انتقال يا مصرف هستند.
جهت اطمينان از اينکه زنجيره رديابي قطع نمي‌شود، هر طرف تجاري مسئول حداقل يکي از اين پيشامدها است و مي‌بايست اطلاعات کليدي را براي هر پيشامد ذخيره و با بقيه شرکاي تجاري يا مسئولين دولتي تسهيم کند. اين داده‌ها، عناصر داده‌اي کليدي خوانده مي‌شوند.
شش پيشامد رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ وجود دارد که در سه گروه دسته‌بندي مي‌شوند:

پيشامدهاي مرتبط با تغيير شکل:
پيشامدهايي هستند که معمولا رديابي دروني در چهار ديواري يک شرکت را در برمي‌گيرند.

تغيير شکل داخلي (T1):
پيشامدي که طي آن يک يا چند ماده استفاده شده و محصول قابل رديابي توليد و وارد زنجيره مي‌شود.

تغيير شکل بيروني (T2):
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي را براي ورود به زنجيره تأمين بسته‌بندي و برچسب‌گذاري مي‌کند

پيشامدهاي مرتبط با انتقال:
پيشامدهايي هستند که معمولا رديابي بيروني يک شرکت را در برمي‌گيرند.

پيشامد حمل:
پيشامدي که محصول قابل رديابي از يک مکان معلوم به مکان تعريف شده ديگر جابه‌جا مي‌شود.

پيشامد دريافت:
پيشامدي که محصول قابل رديابي در يک نقطه معلوم، از مکان ديگري دريافت مي‌شود.

پيشامدهاي مرتبط با مصرف و زوال:
پيشامدهايي که چگونگي حذف يک محصول قابل رديابي از زنجيره شود را ضبط مي‌کنند.

پيشامد مصرف:
پيشامدي که محصول قابل رديابي براي مشتري قابل دسترسي است.

پيشامد زوال:
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي فاسد يا غير قابل استفاده مي‌شود.

222جدول 1- طبقه‌بندي پيشامدهاي رديابي مهم و توضيح آنها

در شکل زير پيشامدهاي رديابي مهم که توسط هر بخش زنجيره تأمين مديريت مي‌شوند، ذكر شده است.

221شکل 1- پيشامدهاي قابل رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ

2- پيشامدهاي مرتبط با تغيير شکل
پيشامدهاي تغيير شکل زماني اتفاق مي‌افتد که يک محصول قابل رديابي تغيير شکل يابد؛ به‌وسيله: 1) تغيير ماهيت محصول با مخلوط کردن منابع متفاوتي از محصول، اضافه کردن محتويات، برش، پختن يا 2) تغيير ماهيتِ بسته‌بندي محصول مانند زماني که يک شركت محصولات فلّه‌اي را در بسته‌هاي متناسب مصرف‌کننده براي خودخدمتي مشتري قرار مي‌دهد. دو نوع پيشامد تغيير شکل وجود دارد. تغيير شکل ورودي (T1) براي مستند سازي شناسايي محصولات ورودي و تغيير شکل خروجي (T2) براي مستند سازي شناسايي محصولات خروجي از پيشامد تغيير شکل.

3-1 . پيشامد تغيير شکل ورودي (T1)
پيشامدي که يک يا چند ماده استفاده شده براي توليد محصول قابل رديابي را که وارد زنجيره مي‌شود در بر مي‌گيرد. مثال‏هايي از يک پيشامد ورودي زماني است که محصولات خام يا محتويات محصولي از يک يا چند تأمين‌کننده؛ پردازش شده، ترکيب شده يا برش، پخت و بسته‌بندي دوباره مي‌شود. هدف از اين كار، ضبط تأمين‌کننده، شماره يا ID محصول و معرفي واحد توليد (مانند اندازه بهر يا انباشته، شماره سريال، تاريخ فروش، تاريخ استفاده، تاريخ توليد و غيره) براي همه محتويات استفاده شده براي ايجاد يک محصول قابل رديابي است.

3-2 . پيشامد تغيير شکل خروجي (T2)
پيشامدي که يک محصول قابل رديابي براي ورود به زنجيره، بسته‌بندي و برچسب‌زني مي‌شود. مثال‏هايي از اين پيشامد، زماني است که محصول خروجي جديد در سبدهاي مشتريان قرار داده مي‌شود و يا همه بسته‌هايي که در روي آنها معرفي واحد توليد، شماره يا ID محصول و تأمين‌کننده ذکر مي‌شود.

3- پيشامد انتقال
پيشامدهاي نوع انتقال، زماني که يک محصول قابل رديابي به طور فيزيکي از يک شريک تجاري به يک شريک تجاري ديگر منتقل شود، اتفاق مي‌افتد. اين محصول ممکن است جزيي از محتوياتي در پيشامد تغيير شکل باشد که توسط سازمان دريافت‌کننده استفاده شده است و يا اينکه محصول قابل رديابي باشد که به شريک تجاري ديگر بدون تغيير شکل منتقل مي‌شود. در برخي موارد، انتقال محصول قابل رديابي بين دو بخش انبار و فرآوري‌کننده در يک سازمان نيز ممکن است پيشامد انتقال در نظر گرفته شود. معمولا در پيشامدهاي انتقال، ابتدا پيشامد ارسال و سپس پيشامد دريافت اتفاق مي‌افتد.

4-1 . پيشامد ارسال
پيشامدي که محصول قابل رديابي از يک مکان به مکان معين ديگر فرستاده يا تحويل مي‌شود. پيشامدهاي رديابي مهمِ ارسال معمولا توسط پيشامد دريافت دنبال مي‌شوند. در برخي موارد، يک سازمان مي‏تواند پيشامدهاي ارسال و دريافتي که توسط خود سازمان ثبت مي‌شود را تعيين کند. مانند زماني که يک دسته (انباشته) محصول در حالت موقتي به واحدهاي توليدي ديگري منتقل مي‌شود تا فرآيند توليد آن تکميل شود. معمولا در اين پيشامد، محصول قابل رديابي بر روي كاميون، واگن يا کشتي از يک سازمان زنجيره تأمين به سازمان ديگر زنجيره تأمين فرستاده مي‌شود.

4-2 . پيشامد دريافت
پيشامدي که در آن محصول قابل دريافت در يک مکان معين، از مکان معين ديگري دريافت مي‌شود. پيشامدهاي رديابي مهمِ دريافت در پاسخ به پيشامد ارسال رخ مي‌دهد. معمولا اين پيشامد زماني اتفاق مي‌افتد که محصول قابل رديابي در يک مکان بعد از انتقال به‌وسيله كاميون، واگن يا کشتي بين هر دو سازمان زنجيره تأمين دريافت مي‌شود و يا بين دو واحد سازماني متعلق به يک مالک مي‌تواند اتفاق بيفتد.

4- پيشامدهاي نوع مصرف
پيشامدهاي مصرف زماني اتفاق مي‌افتد که يک محصول، زنجيره تأمين را در قالب مصرف يا زوال ترک مي‌کند. در واقع پيشامدي است که محصول، ديگر در زنجيره تأمين حضور ندارد و آن‌را ترک کرده است.

5-1 . پيشامد مصرف
پيشامدي که محصول قابل رديابي براي مشتريان در دسترس است. مثال‏هايي از اين پيشامد زماني است که به عنوان نمونه سينه مرغ براي آماده سازي يک منو غذايي در رستوران باز مي‌شود.

5-2 . پيشامد زوال
پيشامدي است که محصول، ديگر قابل استفاده نيست و نمي‌تواند قابل دسترسي براي مشتريان باشد. مثالي از اين پيشامد زماني است كه محصول گوشتي تازه قبل از باز شدن در مراکز خدمات غذايي (رستوران) يا خرده‌فروشي‌ها به تاريخ انقضاي خود رسيده است.
توجه: انتقال مالي مالکيت براي محصول قابل رديابي، پيشامد رديابي مهم نيست. در واقع فروش يا خريدِ محصول قابل رديابي جزء پيشامدهاي رديابي مهم نيست. حتي در مورد پيشامد مصرف در نقطه فروش، انتقال فيزيکي مدنظر است. مصرف محصول، توسط مصرف‌کننده است که باعث پيشامدي مي‌شود که مي‌بايست ضبط شود (نه انتقال مالکيت به مشتري).

5- کاربردهاي پيشامدهاي رديابي مهم در زنجيره تأمين گوشت و مرغ
همه پيشامدها در بررسي شيوع بيماري ارزش يکساني ندارند. زماني که شيوع بيماري اتفاق مي‌افتد، دفاتر سلامت دنبال اطلاعاتي هستند که نشان دهد کدام محصولات، کدام نشان تجاري يا واحد توليدي با بيماري‏ها يا مکان‏هاي شيوع بيماري مرتبط هستند. اين اطلاعات از طريق پيشامدهاي مصرف که نشان‌دهنده محصولات، نشان تجاري يا واحدهاي توليدي که توسط بيمار مصرف شده‌اند بيان مي‌شود. لذا، زنجيره تأمين مي‌تواند دفاتر سلامت را در شناسايي سريع و پاسخگويي سريع به شيوع بيماري‌ها با تمرکز بر دو مورد زير ياري رساند:
1) استفاده از شناساگرهاي واحد محصول براي شناسايي سازگار محصول توسط همه اعضا
2) ضبط داده‌هاي پيشامد انتقال و مصرف محصول

اولويت 1- محصولات را شناسه‌گذاري کنيد و شناسه يکتاي محصولات را ضبط کنيد.
تأمين‌کنندگان بهتر است محصولات خود را با شماره شناسايي محصول (GTIN) شناسايي کنند. وقتي يک پيشامد رديابي مهم گزارش مي‌شود همه پيشامدهاي مرتبط با يک محصول بايد يک GTIN يکسان را ضبط و گزارش کنند. اگر محصولي بعدا به يک محصول قابل رديابي جديد تبديل شود، عضوي که آن را تغيير شکل داده GTIN جديدي به محصول خروجي جديد مي‌دهد و آن شماره مي‌تواند براي همه پيشامدهاي رديابي مهمِ آن محصول گزارش شود تا زماني که آن محصول دوباره تغيير شکل پيدا کند و يا از بين برود. گزارش محصول تأمين‌کننده و شماره اختصاصي به آن توسط همه مالکان پيشامدهاي بالا و پايين زنجيره تأمين، به دفاتر سلامت کمک مي‌کند تا به طور سريع همه پيشامدهاي مرتبط با محصول مورد نظر را پيدا کنند. استفاده از شماره واحد ذخيره‌سازي (SKU)، شماره مرجع واحد محصول شرکت يا شماره سفارش خريد به جاي GTIN باعث مي‌شود وضوح زنجيره تأمين با مشکل مواجه شود.

اولويت 2- تلاش‏هاي ضبط را بر روي پيشامدهاي مصرف و تغيير شکل متمرکز کنيد.
براي پاسخ سريع به شيوع بيماري‏ها، دفاتر سلامت نيازمند اطلاعات پيشامد مصرف از مراکز غذايي يا خرده‌فروشانِ مرتبط با مکان شيوع هستند. اطلاعات صحيح پيشامد مصرف نشان مي‌دهد کدام محصولات و برندها يا واحدهاي توليدي با مکان‏هاي شيوع مرتبط هستند و اگر GTIN ضبط شود و بعنوان يک ID محصول گزارش شود، دفاتر سلامت مي‏توانند سريعاً با تأمين‌کننده محصول ارتباط برقرار کرده و با استفاده از شماره هاي بهر يا تاريخ هاي ثبت شده بر بسته‌هاي مصرف‌کننده، اطلاعات پيشامد تغيير شکل براي محصول مصرف شده را پيدا کنند.
پيشامدهاي مصرفي مي‏توانند تأمين‌کننده محصول (يعني عضوي که آخرين بار محصول را تغيير شکل داده) را شناسايي کنند و واحد توليد (دسته، بهر، شماره سريال يا تاريخ use-by) و ID محصول را هر وقت لازم باشد تهيه کنند. وقتي از GTIN بعنوان شناسايي محصول استفاده شود مالک برند نيز هميشه شناسايي مي‌شود و صاحب برند نيز عضو مسئولي است که آخرين تغيير شکل را داده و مي‏داند که تأمين‌کننده محصول (در مورد برندهاي شخصي و خصوصي) کيست.
توانايي شناسايي عضوي که آخرين تغييير شکل را روي محصول ايجاد کرده از روي داده‌ها در پيشامد مصرف، زمان مسئولين سلامت را کاهش مي‌دهد. چرا که مانع از اين مي‌شود که رهگيري محصول بوسيله نقطه به نقطه با بازرسي انجام شود. استفاده از پيشامدهاي حمل و نقل جهت يافتن تأمين‌کننده محصول و تسهيل توليدي در درجه دوم قرار دارد در حاليکه اطلاعات پيشامد مصرف يک GTIN و اطلاعات شماره سريال بهر/دسته را ايجاد مي‌کند. اگر هيچ نقطه‏اي با يک يا چند GTIN، واحدهاي توليدي‌اي براي آن GTINها و محصولا%A