فصلنامه شماره 33 (بهار 1397)
- مقدمه
بحران بيماري جنون گاوي(Mad Cow Disease) تب برفكي (Mood & Mouth Disease) و آلودگي محصولات كشاورزي با سموم فسفره و سنتتيك مانند دي اكسين (Dioxin) كه در اروپا به عنوان يك رسوايي غذايي از آن ياد ميشود و سپس فراخوان بسياري از شركتهاي تولیدکننده مواد پروتئيني گياهي و حيواني جهت استرداد اين محصولات و بررسي مجدد جهت حفظ اعتبار بينالمللي خود، سازمانهاي غذايي اروپا را بر آن داشت كه در اين زمينه چارهاي بی اندیشند.
طبق تعريف عمومي سازمان جهاني استاندارد، رديابي توانايي براي پيگيري تاريخچه و موقعيت هر محصول تولیدشده بهوسیله ثبت اطلاعات آن محصول را گويند. اين اطلاعات از اولين مراحل توليد و تهيه مواد اوليه تا زمان رسيدن محصول به دست مصرفکننده را در برمیگیرد كه بهتناسب توانايي شرکتها ثبت میشود.
الزامات قانوني شماره 178 سال 2002، رديابي را اینچنین تعريف كرده است: توانايي پيگيري مواد غذايي، انواع خوراكي، منشأ حيواني مواد غذايي (اعم از گوشت، فرآوردههاي لبني وغیره) و يا موادي كه درنهایت تبديل به مواد غذايي و انواع خوراكي ميشوند، در تمامي مراحل توليد، فرآوري و توزيع. رديابي شامل مديريت ارتباطات پیدرپی ميان واحدهاي دستهاي و واحدهاي لجستيكي در كل زنجيره تأمين است. دستيابي به رديابي در سرتاسر زنجيره تأمين صنايع غذايي بسيار پيچيده است. در اين زمينه ذينفعان و طرفهای زيادي دستاندرکار اين مسئلهاند كه همگي نيازمند اين هستند كه به اطلاعات قابلاطمینان دسترسي داشته باشند. توليدكنندگان، فروشندگان و مصرفكنندگان نيازمند توانايي رديابي معكوس و اعتبار سنجي محصولات غذايي و مواد اوليه (خام) به کار گرفتهشده براي توليد مواد غذايي بهمنظور انطباق با قوانين و برآورده نمودن الزامات درزمینه كيفيت مواد غذايي ميباشند. رديابي تمامي اجزاي مواد غذايي با استفاده از اطلاعات به هنگام و دقيق ما را قادر ميسازد تا در جهت كم كردن ريسكهاي غذايي و دستيابي به يك پاسخ سريع و مؤثر در مورد حوادث و افزايش قابليت اطمينان محصولات غذايي گام برداريم. اهميت موضوع تا بدان حد است كه استاندارد بینالمللی جديدي در زمينه امكان رديابي محصولات غذايي در طول زنجيره غذايي به شماره 22005 توسط سازمان بينالمللي استاندارد تصويب شد. اساس استاندارد مذكور بر ارائه اصول عمومي و الزامات پايه براي طراحي و اجراي يك سيستم رديابي در طي زنجيره تأمین توليدكنندگان محصولات غذايي استوار است. يك سيستم رديابي قابلاعتماد بر پايه فرايندهايي پايهگذاري شده است كه ايجاد اطمينان مينمايد كه تمامي اطلاعات موردنظر ثبت ميشود. تمامي اطلاعات ثبتشده بايد انعكاس دقيق و شفافي از فرايند توليدي باشد. اين اطلاعات ابزار مفيدي در هر شركت صنايع غذايي محسوب ميشود. سيستمهاي رديابي مواد غذايي میتواند بهطور كامل كاغذي باشد، اما بسيار زمانبر و هزینهبر بوده كه باوجود منابع محدود امكان اجراي آن را در شركتهاي كوچك و متوسط مشكل ايجاد ميكند. براي رديابي صحيح در كل زنجيره غذايي، محصولات ميبايستي بهطور يكتا در هر مرحله از مالكيت يا تغييرات آن مشخص شوند. درعینحال اين شناسهها بايد به يكديگر متصل باشند. رديابي مؤثر نياز به استانداردسازي اطلاعات مربوط به هر مرحله از زنجيره توليد دارد. اگر يكي از شركا در زنجيره، مديريت خود را بر اين ارتباطات از دست بدهد، موقعيت شكست در رديابي موردنظر رخ ميدهد. پيشرفتهاي اخير تكنولوژي، گزينههاي جديدي را در دسترس قرار داده است كه شامل سيستمهاي پيشرفته دسترسي به اطلاعات بر پايه شناسايي از طريق امواج راديويي (Radio Frequency Identification) و شبكه حس گر بيسيم (Wireless Sensor Networks) است. هر يك از فرایندهای زنجيره تأمين غذايي شامل توليد، فرآوري، بستهبندي، حملونقل، توزيع و مانند آن بر روي يك محصول داراي مشخصات منحصربهفرد و خاص در سيستم رديابي است. از مواد اوليه تا فروش محصول، نياز است تا اطلاعات بيشتر و بيشتري جمعآوري شود و در دسترس قرار گيرد. اطلاعات تكميلي ممكن است در هر مرحله جهت تحليل و بهينه بودن فعاليتهاي توليدي جمعآوري شود. سه موضوع نقش اساسي در موفقيت هر سيستم رديابي دارد:
-1 تناسب (Compatibility)
-2 استانداردسازي اطلاعات
-3 تعريف واحد منبع قابلردیابی TRU (Traceable Resource Unit)
در سالهاي اخير مطالعات زيادي در زمينه سيستمهاي رديابي در صنايع غذايي صورت گرفته است. از آن جمله، يك مدل باقابلیت ارجاع به اطلاعات براي رديابي محصولات غذايي در زنجيره تأمين است. يكي از كارهاي تحقيقاتي كه در اين زمينه انجامشده بهمنظور بهينهسازي TRU است، شامل بهکارگیری مفهوم كمترين تعداد بستهها در سيستم رديابي است. تركيب بستههاي توليدي بهمنظور محدود نمودن اندازه کنترلشدهاند، توسعه يك مدل پراكندگي رياضي كه توسط نرمافزار LINGO آزمون شده است. تحقيق ديگر انجامشده در اين زمينه معرفي چارچوبي براي مديريت اطلاعات رديابي، در مورد زنجيره تأمين غذاهايي كه فرايندي بر روي آنها انجامنشده است، است. مدل مزبور بر اساس زبان XML (Extensible Markup Language) نوشتهشده است. كار تحقيقاتي ديگر انجامشده بررسي رديابي در زنجيره تأمين ميوه بهمنظور تقويت كنترل رديابي بستهها است. نتيجه اين تحقيق بررسي وجود پتانسيل بهمنظور اجراي يك رديابي مطلوب و با دقت بالا در سيستمهاي تأمين محصولات كشاورزي است كه ميتواند تعدادي از ساير اهداف مانند سيستمهاي بازخورد تقویتشده براي توليدكنندگان است. تحقيق ديگر در اين زمينه بررسي ميزان تأثیر اطلاعات جغرافيايي از سيستم اطلاعات جغرافيايي (Geographical Information Systems) است كه كنترل كيفيت عسل از طريق رديابي دقيق را امكانپذير ميسازد. اين پروژه بهصورت يك وبسایت GIS با کدباز (open source) كه ميتواند نيازها و مشخصات ماهيتي مربوط به محصول عسل را برآورده ميسازد، پيادهسازي شده است.
- اهداف طراحي مدل
هدف اصلي طراحي سيستم رديابي، فراهم آوردن امكان رديابي و دريافت مستقيم اطلاعات بستههای محصولات غذايي براي اعضاي زنجيره بجاي پرسوجو و دريافت اطلاعات بهصورت دوبهدو از ساير اعضاي زنجيره است. اين دست آورد مستلزم آن است كه هر شركت مسئول مستندسازي پارامترهايي هم چون مشخصات كالاهاي ورودي، مقصد ارسالي محصولات و همچنین مشخصات فرايندهاي مياني مانند حملونقل است. زيرساخت مطلوب تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات (ICT: Information and Communication Technology) بهمنظور ايجاد ارتباط دوطرفه بهمنظور فراهم نمودن اطلاعات مختلف از شركتهاي مختلف در جهت رديابي محصول، موردنیاز است. براي شناسايي سريع مشكل احتمالي، اطلاعات فرايند هر مرحله در زنجيره بايد بهطور مستقيم در دسترس باشد تا امكان پيگيري را در هنگام بروز مشكل پديد آورد. اين موضوع در الزامات فني قانون 178 اتحاديه اروپا مصوب سال 2002 دیدهشده است. اين سيستم ارتباط دوطرفه منابع مختلف اطلاعات فرايندي مانند سرويس اطلاعات فرايند كشاورزي يا سيستمهاي حملونقل هوشمند را از طريق يك درخت قابل هدايت از روند محصولات امکانپذیر ميسازد. هدف دستيابي به يك سيستم یکپارچه، آزاد (open) و تجاري از تكنولوژي انتقال اطلاعات است كه امكان مديريت رديابي پيشرفته در هر شركت در زمینههای صنايع غذايي را امكانپذير ميسازد.
- ابزارها و روشها
پيادهسازي و ايجاد یکپارچگی در سيستمهاي رديابي نيازمند بهرهگيري از یکزبان برنامهنويسي رايج و استفاده از تكنولوژيهاي استانداردشده است. استفاده از سيستمهاي مبتني بر وب يكي از بهترين روشهاي ممكن براي پردازش، انبار و انتقال اطلاعات محسوب ميشود. مهمترين ركن استفادهشده در اين مدل وبسرویس مبتني بر نگرش سرويس گرا است. يك وبسرویس به معناي ساده نوعي كامپوننت تحت وب است. اين كامپوننت به برنامههايي كه از آن استفاده ميكنند، اين امكان را ميدهد كه بتوانند از متدهاي اين وبسرویس استفاده كنند. وبسرویس يك تكنولوژي است كه امكان ميدهد نرمافزارهاي كاربردي، مستقل از نوع سیستمعامل و زبان برنامهنويسي با يكديگر ارتباط برقرار كنند. در حقيقت يك وبسرویس، واسطهاي نرمافزاري است كه مجموعهاي از عمليات را تعريف مينمايد، كه ميتوانند بر روي يك شبكه و از طريق پيامرساني استانداردشده XML مورد دسترسي قرار گيرند. وبسرویسها شامل خانوادههای از پروتكلها هستند كه عمل توصيف، تحويل و عمل متقابل با سرويسها را انجام داده و فراخواني اشياء و يا نرمافزارهاي كاربردي را در محيطهاي گوناگون آسانتر ميسازند. اين پروتكلها ميتوانند به دو زیرگروه تقسيم شوند. زيرگروه اول با موضوعاتي چون پيامرساني، توصيف واسطه و پاسخگويي به تحويل سروكار دارند. زيرگروه دوم نيز پروتكلها و مشخصاتي هستند كه نحوه معرفي و يافتن وبسرویسها در سطح وب را تعريف ميكنند. براي ساده كردن پردازشهاي تجاري، برنامههاي غیرمتمرکز بايد با يكديگر ارتباط داشته باشند و از دادههاي اشتراكي يكديگر استفاده كنند. قبلاً اين كار بهوسيله ابداع استانداردهاي خصوصي و فرمت دادهها به شكل موردنیاز هر برنامه انجام ميشد؛ اما دنياي وب و XML انتقال اطلاعات بين سيستمها را افزايش داد. وبسرویسها نرمافزارهايي هستند كه از XML براي انتقال اطلاعات بين نرمافزارهاي ديگر از طريق پروتكلهاي معمول اينترنتي استفاده ميكنند. به شكل ساده يك وبسرویس از طريق وب اعمالي را انجام ميدهد و نتايج را به برنامه ديگري ميفرستد. اين يعني برنامهاي كه در يك كامپيوتر در حال اجرا است اطلاعاتي را به كامپيوتر ديگري ميفرستد و از آن درخواست جواب ميكند. برنامهاي كه در آن كامپيوتر دوم است كارهاي خواستهشده را انجام ميدهد و نتيجه را بر روي ساختارهاي اينترنتي به برنامه اول باز پس ميفرستد.
دلايل اصلي انتخاب وبسرویس بهعنوان اساس معماري سيستم رديابي موردبحث، دارا بودن مشخصاتي است كه آن را از ديگر تكنولوژيها و مدلهاي كامپيوتري جدا ميكند. اول اينكه وبسرویسها قابلبرنامهریزی هستند. يك وبسرویس كاري كه ميكند را در خود مخفي نگه ميدارد. وقتي برنامهاي به وبسرویس اطلاعات ميدهد، وبسرویس آن را پردازش ميكند و در جواب آن، اطلاعاتي را به برنامه اصلي برمیگرداند. دوم، وبسرویسها بر پايه XML بنانهاده شدهاند.XML ها تكنولوژيهايي هستند كه به وبسرویسها اين امكان را ميدهد كه با ديگر برنامهها ارتباط داشته باشد حتي اگر آن برنامهها در زبانهاي مختلف نوشتهشده و بر روي سیستمعاملهای مختلفي در حال اجرا باشند. همچنين وبسرویسها خود توصيف عملیات خود هستند. به اين معني كه كار و نحوه استفاده از خودشان را توضيح میدهند.
درگذشته مدلهاي توسعه نرمافزار مبتني بر روشهاي برنامهنويسي ساختارگرا و پيمانهاي بوده است. يك تحول اساسي در گسترش فنآوري توسعه نرمافزار با معرفي روش شیءگرا به وجود آمد. در اين روش با تجزيه مسئله به اشياء مستقل و مشخص و سپس تعريف دقيق آن اشياء و اختصاص داده و روش به آن اشياء نرمافزار شكل ميگيرد. با ظهور مدل شيءگرا در توسعه نرمافزار، راه براي ايجاد نرمافزارهاي عظيم هموار شد. بهينه كردن كار گروهي در شكل تقسيم يك پروژه بين شركتهاي مختلف امكانپذير شد. به دليل معين بودن مشخصات دقيق اشيا، افراد و گروههای مختلف میتوانستند مستقلاً روي بخشهاي مختلف برنامه كار كنند. هر يك از بخشها به تنهائي مورد آزمايش قرار ميگرفت و پس از اطمينان از صحت و کارایی در بدنه اصلي برنامه لحاظ ميشد؛ اما هنوز بخش زيادي از كار، تهيه كدها و برنامههاي واسط بود كه بتواند ارتباط ميان اشياء را برقرار سازد. با گسترش كاربردهاي نرمافزار در تجارت و كسبوكار، لزوم ايجاد ارتباط بين نرمافزارهای مختلف اهميت بيشتري يافت. نگرش سرویسگرا (Service Oriented Approach) به اجزاي مختلف نرمافزار بهمثابه سرويس ايده جديدي بود كه میتوانست اين ارتباط را در زمان کوتاهتر و با هزينه کمتر ميسر سازد. معماري سرویسگرا (SOA: Service Oriented Architecture) رهیافتی براي ساخت سامانههاي توزیعشده است كه كاركردهاي نرمافزاري را در قالب سرويس ارائه ميكند. از اين سرويسها هم ميتوان براي فراخواني در نرمافزارهاي ديگر و هم براي ساخت سرويسهاي جديد استفاده كرد.
معماري سرویس گرا مجموعهاي انعطافپذير از اصول طراحي است كه در مراحل توسعه سامانهها و يكپارچگي در رايانش استفاده ميشود. سامانهاي كه بر معماري سرویس گرا استوار است، كاركرد را بهعنوان مجموعهاي از سرويسهاي سازگار بستهبندي ميكند، كه ميتوانند در چندين سامانه مجزا از دامنههاي تجاري گوناگون استفاده شوند.
- معماري مدل
سيستم مديريت رديابي شامل مجموعهاي از اطلاعات مربوط به جريان فيزيكي كالاها در زنجيره تأمین است. رديابي مزبور بايد شامل حداقل يك گام جلو و يك گام به عقب براي هر سازمان در زنجيره تأمين را شامل شود تا سطح الزامات استاندارد ISO را پوشش دهد. يكي ديگر از مشخصات اساسي مدل مزبور لزوم پايداري آن است. اين سيستم ميبايستي توانايي بازيابي اطلاعات موردنیاز را با سرعت و قابليت اطمينان بالا و بدون خطا را داشته باشد. قبل از مدلسازي اين سيستم بيان برخي شرايط لازم بهمنظور ايجاد اين سيستم ضروري به نظر ميرسد:
- هر نقش در زنجيره ارزش بايد تنها مسئول اجراي موضوع خاص خود باشد
- هريك از اجزا در زنجيره ميتواند نقطه شروع پرسوجو باشد
- اطلاعات ميبايستي بهصورت بازگشتي نيز قابلدستیابی باشد
- اطلاعات فرايند هر يك از اجزاي زنجيره تأمين بايد قابلدستیابی باشد.
يكي از مشكلات احتمالي و بسيار مهم، آميخته شدن فعاليتها و حدود وظايف هر يك از نقشهاي كليدي در سيستم است. بهمنظور حل اين معضل ميبايستي قوانين مشخصي جهت كاربران و سطح دسترسي آنها تدوين نمود و رابط كاربري (interface) براي هر يك از اجزاي سيستم ايجاد كرد. استاندارد نمودن ابزارها و تدوين رويههاي كاري پايايي كلي سيستم را ارتقا میدهد. اين سيستم بايد داراي توانايي انتقال و نگهداري اطلاعات دقيق از طريق فرايندهاي زنجيره تأمين را داشته باشد كه امكان انجام اقدامات موردنیاز را چند ساعت پس از فراخواني فراهم ميآورد.
برگرداندن سريع سوابق رديابي نقش كليدي براي كمك به برآورده ساختن الزامات موردنظر و پيشگيري از هرگونه زيان دارد. توانايي دقيقتر نمودن قلمرو فراخوان در مورد شناسايي دقيق اینکه كدام محصولات از محوطه كارخانه خارجشدهاند بسيار حياتي است. يك ابزار رديابي خوب تعداد دفعات شناسايي محصول را كاهش ميدهد. يكي از بهترين روشها ايجاد يك سيستم انتقال اطلاعات استانداردشده از طريق يك فايل و افزودن اطلاعات هر يك از فرايندهاي زنجيره تأمين بهصورت گامبهگام است. به هنگام رخ دادن مشكل تمامي اطلاعات بايد بهصورت مستقيم در دسترس باشد؛ اما اين فايل شامل مقدار زيادي از اطلاعات حساس است كه همه افراد ذيربط ميبايستي به نقش خود در رابطه با آن عمل نموده و نسبت به بارگذاري اطلاعات لازم هر مرحله اقدام نمايند. علاوه بر آن وجود ساختاري استاندارد بهمنظور پوشش دادن الزامات تمام فرايندهاي ممكن ضروري است. يكي از تكنولوژيهايي كه قابليت ذخيرهسازي اطلاعات حياتي زنجيره تأمين و يك مكانيزم تصديق يكپارچه براي اطلاعات حساس را فراهم سازد، معماري وبسرویس آبشاري است.
شكل 1: فعاليتها در معماري وبسرويس آبشاري
بهکارگیری یکزبان رايج باقابلیت درك بالا و شناسههاي كليدي واحد بهمنظور ايجاد جريان اطلاعاتي به همراه پارامترهاي تجاري بسيار ضروري است. پايبندي به استانداردها و قوانين تعریفشده، امكان يكسانسازي ورودي و خروجيهاي هر مرحله را بهمنظور مديريت همزمان (real time) سيستم رديابي عليرغم بهرهگيري هريك از شركا و ذينفعان از بستههاي نرمافزاري و زیرساختهای متفاوت، امكانپذير ميسازد.
بهمنظور ايجاد اطمينان از پيوستگي جريان اطلاعات، هريك از شركا بايد شناسه بسته رديابي شده يا شناسه واحد حملونقل كننده را به شريك بعدي در زنجيره انتقال دهد تا رديابي كامل امكانپذير شود. هريك از عناصر زنجيره ميبايستي از اطلاعات تأمینکننده و دریافتکننده آگاهي كامل داشته باشند. اين رابطه بايد در قالب يك مدل اطلاعاتي ترسيم شود.
يك سيستم رديابي صحيح بايد امكان دستيابي سريع بهتمامی جزئيات اطلاعاتي تغييرات صورت گرفته در زنجيره مواد غذايي را شامل شود. اين اطلاعات شامل:
- وسيله شخم زدن، نوع دانه و يا گياه مورداستفاده، سم دفع آفات كشاورزي، ماشینآلات و موقعيت و حملونقل
- دما، رطوبت، رسيدگي و پيگيري آن
اين موارد ميتواند اطلاعات مشروحي براي فروشندگان و مصرفكنندگان، در مورد اینکه محصولات طي چه شرايطي برداشت و يا فرآوري شدهاند، فراهم كند. همچنين اين قابليت در سيستم وجود دارد كه اطلاعات و گزارشهای متناسب با نيازمنديهاي مصرفكنندگان توليد شود. اگر اين سيستمها بتواند با سيستم جمعآوري اطلاعات بهصورت همزمان كار كند، اين اطلاعات ميتواند بهمنظور تحليل ميزان بهبود در سيستم حملونقل مواد غذايي مانند بستهبندي، جابجايي محصول و مديريت زنجيره سرد، مورداستفاده قرار گيرد.
اين بهبودها ميتواند شامل فراهم آوردن سيستم اخطار قبل از پديد آمدن مشكل زيرساختي، بهبود وضعيت مديريت انرژي، فراهم آوردن نگهداري سوابق بر انطباق قانوني، كاهش هزينههاي آموزش پرسنل و بيمه و همچنين ايجاد يك ابزار اقدام پيشگيرانه قبل از ايجاد مشكل در فرايندهاي كاري باشد.
- مدل رديابي بر اساس استانداردهاي GS1
برای برقرار شدن رديابی در زنجيره تأمين، پيشنيازها و الزاماتی وجود دارد. استاندارد رديابی GS1، فارغ از نوع تكنولوژی و امكاناتی كه به كار گرفته میشود، الزامات حداقلی برای برقرار شدن كامل رديابی در فرايندهای كسبوكار را تعريف میکند. اين استاندارد، يك استاندارد تركيبی متشكل از استانداردهای ديگر GS1 مانند كدهای ميلهای، EPCIS و eCom است. استاندارد رديابی GS1 با برقراری ارتباط بين جريانهای فيزيكی و اطلاعاتی در زنجيره تأمين، چارچوبی برای سيستمهای رديابی ايجاد میکند. اين موضوع، اطلاعات ضروری در اجرای فرايند فراخوان محصول را برای تمامی ذینفعان و شركای تجاری حاضر در زنجيره تأمين فراهم میکند.
اگرچه حجم وسيعی از دادهها و اطلاعات در بين شركای تجاری مبادله میشود اما دادههايی كه به فرايند رديابی مرتبط هستند را میتوان در سه گروه زير تقسيمبندی كرد:
دادههايی كه در طول زمان، دائمی يا نسبتاً پايدار هستند و ویژگیهای توصيفی محصولات، طرفين تجاری يا مكانهای فيزيكی را ارائه میدهند. بهعنوانمثال: نام شركت، اطلاعات تماس، آدرس و نظاير آن.
- دادههای تراكنشی:
دادههايی درباره محصولات كه در فرايندها و جريانهای كاری دنيای واقعی ايجاد میشوند. اين دادهها در زمان بارگيری و تخليه بار ذخيره میشوند و تراكنشهای تجاری و فرايندهای كسبوكار را شكل میدهند. بهعنوانمثال: تاريخ توليد، بهترين تاریخمصرف و مانند آن.
- دادههای مربوط به شفافيت رويدادها:
دادههايی درباره جزئيات جريان فيزيكی محصولات و ساير داراییها كه به سؤالاتی همچون «چه چیزی؟ چه زمانی؟ كجا؟ و چرا؟» پاسخ میدهند. بهعنوانمثال: گزارش دمای سيستم
چشمانداز GS1 بهترین راه برای ساخت سیستمهای ردیابی تعاملی است که با استفاده از همان استانداردهای پایه اتفاق میافتد؛ که با پسوندهایی بر اساس نیازهای خاص یک بخش یا کاربرد به آنها اضافی شود. استفاده مجدد از استانداردهای رایج مثل کلیدهای شناسایی، CBV و غیره بسیار مهم است. یک بخش مهم از کار GS1 این است که احتیاجات شرکتها را بررسی کرده و تحلیل نماید که چگونه این احتیاجات توسط استانداردهای موجود و ویژگیهای آن برطرف میشوند. این کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که شرکتهایی که در زنجیرههای چندگانه فعال هستند با راهحلهای مختلف برای یک نیاز مواجه نیستند و به همین ترتیب آنها را قادر میسازد تا حداکثر استفاده از اجزای سیستم را داشته باشند.
سازمان جهاني GS1 براي رديابي و رهگیری، يك مدل جامع و فراگير ارائه نموده است. بر اساس مدل GS1 اگر تمام طرفهاي حاضر در يك زنجيره تأمين، رديابي دروني و بيروني را انجام دهند، فرايند رديابي كامل در سراسر زنجيره اجرا ميشود.
شکل 2: قابليت رديابي در زنجيره تأمين، در درون شركتها و بيرون آنها شكل ميگيرد.
هدف از انجام فرآيند رديابي براي طرفهاي حاضر در آن، اين است که اطلاعاتي درباره تاريخچه، کاربرد يا مکان یکقلم نيازمند رديابي از هر نقطه در زنجيره تأمين به دست آيد. در هر فرآيند رديابي، بهطورمعمول مراحل زير وجود دارد:
شكل 3: مراحل فرايند رديابي بر اساس استاندارد GS1
مراحل فوق بهطور مختصر در ادامه معرفیشدهاند. توجه داشته باشيد كه «برنامهريزي و سازماندهی» در درون مراحل رديابي نيست و پيشنياز آن است. علاوه بر آن «بهكارگيري و استفاده از اطلاعات» نيز درون مراحل رديابي نبوده و پيامد آن است.
برنامهريزي و سازماندهی (پيششرط لازم)
خروجي اين مرحله بهصورت زير است: همه طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي مشخص ميكنند چگونه دادههاي رديابي را تعيين، جمعآوري، به اشتراکگذاری و نگهداري کنند. همچنين مشخص ميكنند چگونه ارتباطات بين وروديها، فرآيندهاي دروني و خروجيها را برقرار و مديريت مينمايند.
شناسايي و تنظيم دادههاي اصلي
خروجي اين مرحله بهصورت زير است: همه طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي دادههاي مبناي خود مانند نام و شماره شناسايي اقلام تجاري (GTIN) و شماره جايگاهها (GLN) و ساير دادههاي اصلي را در همهي سيستمهاي تبادل اطلاعات باهم تنظيم و هماهنگ مينمايند. براي آشنايي با ساختار دادههاي اصلي در سيستم GS1 به مستند GS1 General Specification مراجعه نماييد. همچنين كارشناسان مركز ملي شمارهگذاري كالا و خدمات ايران نيز آماده راهنمايي شما درباره استانداردهاي سيستم GS1 هستند[2].
خروجي اين مرحله بهصورت زير است: طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي ميتوانند اقلام نيازمند رديابي را شناسايي کرده و دادههاي رديابي توافق شده و مرتبط را جمعآوري و ثبت نمايند. اين دادهها درباره اقلام نيازمند رديابي است که در زنجيره تأمين جريان دارد.
خروجي اين مرحله بهصورت زير است: دادههاي رديابي در دسترس قرارگرفته و طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي براي یکطرف مجاز كه درخواستی براي رهگیری یکقلم نيازمند رديابی ارائه نمايد، ميتوانند اطلاعات موردتوافق، خوانا، جامع، صحيح و بهروز تهيه و ارائه نمايند.
درخواست رهگیری با تبادل دادههايي که جمعآوری و ثبتشدهاند سروکار دارد. يک درخواست رهگیری ميتواند هفتهها، ماهها يا سالها پسازاینکه قلم نيازمند رديابي به جريان افتاد، مصرف شد يا استفاده گرديد، تنظيم و ارائه شود. انواع درخواستهاي رهگیری که طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي ميخواهند آنها را ارائه دهند تعيينکننده دادههاي رديابي است که طرفها بايد باهم مبادله نمايند. براي مثال سوابق کيفيت براي واحدهاي بزرگ جابجا شونده لازم نيست اما ميتواند در صورت وجود اهدافي براي مسائل ايمنی محصول و يافتن منشأ آن به کار آيد.
بهكارگيري و استفاده از دادهها (كاربرد اطلاعات)
كاربرد اطلاعاتي که حاصل درخواست رديابي است ميتواند مثلاً جهت ريشهيابی و حل يک مسئله کيفيتی يا مطلع نمودن طرفهاي حاضر در فرآيند رديابي باشد.
- نتيجهگيري
اطلاعات رديابي از اولين مراحل توليد و تهيه مواد اوليه تا زمان رسيدن محصول به دست مصرفکننده را در برمیگیرد كه بهتناسب توانايي شرکتها ثبت میشود. رديابی تمامی اجزای مواد غذايی شامل اطلاعات به هنگام و دقيق ما را قادر میسازد تا در جهت كم كردن ريسكهاي غذايي و دستيابی به يك پاسخ سريع و مؤثر در مورد حوادث و افزايش قابليت اطمينان محصولات غذايي گام برداريم. مدل طراحیشده در مسير یکپارچهسازی اطلاعات در سراسر زنجيره غذايي در طول مدت نگهداري محصولات غذايي در فروشگاهها به يك سيستم استانداردشده رديابي كه از توليد كشاورزي اوليه تا مصرفکننده گسترده است كه جايگزين مكانيزم انساني و خطاهاي احتمالي آن توصيف میکند. يك سيستم رديابي صحيح بايد امكان دستيابي سريع بهتمامی جزييات اطلاعاتي تغييرات صورت گرفته در زنجيره مواد غذايي را شامل شود. اين مدل از يك متدلوژي مؤثر بهمنظور افزايش ايمني و كيفيت مواد غذايي برخوردار است كه از طريق اطمينان و تعهد به مشتري شکلگرفته است. اين سيستم امكان رديابي كامل از طريق گزارشگيريهاي فيلدهاي اطلاعاتي مختلف را ممكن ميسازد و در انطباق كامل با استانداردهاي رديابي قرار دارد.