ماهنامه شماره 17 (دي ماه 1395)
مقدمه
در روند جهاني شدن اقتصاد كشورهاي دنيا به هم وابسته میشوند، موانع گمركي و تجاري به حداقل ممكن كاهش مییابند و نقل و انتقالات مالي بين كشورها هر چه آسانتر صورت میگیرد.
در چنین شرایطی لازم است صنایع کشور تمهیداتی را اتخاذ کنند تا با شرایط موجود جهانی خود را همگام سازند. در این بین نقش فناوریهای نوین در رسیدن به تکامل تدریجی یک نقش اساسی و محوری است.
اینترنتِ اشیاء Internet of Things
این فناوري با استفاده از ابزارهاي اطلاعاتی، تجهیزات هوشمندساز نظیرRFID ها شبکههای حسگر بیسیم و غیره، میانافزارها، بسترهاي نرمافزاری تحت وب و با تکیه بر رایانش ابري با چالشهای موجود در دستگاههای شناسایی خودکار مقابله نموده که این امر منتج به تولید حجم بسیار زیادي داده جهت ذخیره، پردازش و ارائه میشود. رایانش ابري با ایجاد یک زیرساخت مجازي در فناوري اینترنتی از اشیاء، باعث یکپارچگی فرآیندها نظارت و ذخیرهسازی، ابزارهاي تجزیه تحلیل، پلتفرمهای تجسم سازي و عرضه به مشتري میگردد.
با پیشرفت سریع اینترنت و همچنین فناوریهای هوشمند سازی نظیر RFID [2]ها و حسگرها، اینترنت اشیا مراحل ابتدایی را رد نموده و پا فراتر نهاده است و به نوعی انقلاب فناوری IT محسوب میشود که اینترنت را از یک محیط استاتیک به یک محیط پویا و یکپارچه تبدیل مینماید.
به دلیل وجود پیچیدگی در زنجیره تأمین و بهمنظور مدیریت بهتر آن شرکتها فناوریهای نوین را عامل بالقوهای برای در بهبود عملکرد زنجیره تأمین خود در نظر میگیرند. استفاده از این فناوریها میتواند بهعنوان مزیت رقابتی شرکتها و بهبود عملکردشان در زنجیره تأمین کمک نماید. یکی از این فناوریهای نوظهور اینترنت اشیا هست.
ضرورت و اهمیت تحقیق
اینترنت اشیا بخشی از اینترنت آینده خواهد بود که در آن اشیا و تجهیزات و ماشینآلات مشارکتکنندگان فعال در فرآیندهای تجاری، اطلاعاتی عمل میکنند
یکی از حیاتیترین و بنیادیترین بخشهای مدیریت کلی یک سازمان، مدیریت زنجیره تأمین آن سازمانها محسوب میشود. بخشی که وظیفه هماهنگی میان تمام واحدها از مراحل ابتدایی مانند تأمین مواد تا مراحل نهایی نظیر تحویل و خدمات پس از فروش کالا را بر عهده دارد. وجود بسترهاي اطلاعاتی جامع و معتبر از الزامات مدیریت یک زنجیره تأمین هست. ازاینرو بهکارگیری هرچه صحیحتر دستگاههای یکپارچه اطلاعاتی نظیر فناوري اینترنتی از اشیاء در این بخش از مدیریت سازمان مو رد اهمیت است. پوشش دهی این اطلاعات به شکل دقیق و در لحظه باعث تسهیل امور و شفافتر شدن روند پیشرفت فرآیندها میشود. براي بهبود این روند، رایانش ابري بهعنوان راهحل مورداستفاده قرار میگیرد. علاوه بر این میتوان از سایر قابلیتهای رایانش ابري نظیر، تسهیل ارتباطات اشیاء ایجاد یکپارچگی در دستگاههای نظارتی و IOT در ذخیرهگر، تجزیه تحلیل دادهها و بسترسازي فضاي مجازي جهت ارائه به مشتري در مدیریت زنجیره تأمین استفاده نمود. به این منظور الگویی که چگونگی ارتباط میان فناوري اینترنتی از اشیاء، رایانش ابري و مدیریت زنجیره تأمین را مشخص نماید موردنیاز است.
رایانش فراگیر:
رایانش فراگیر مدل پسادسکتاپ تعامل انسان و رایانه است که در آن پردازش اطلاعات در فعّالیّتها و اشیایی که انسان بهطور روزمره با آنها سروکار دارد رواج یافته است. برعکس مدل معمول دسکتاپ که در آن انسان آگاهانه پشت میز رایانه مینشیند و کاری انجام میدهد، در مدل رایانش فراگیر شخص حتّی بی آنکه بداند برای انجام فعالیتی معمولی از بسیاری از سیستمها و وسایل محاسباتی بهره میبرد.
برخی از این مدل رایانش بهعنوان موج سوم رایانش یاد میکنند. در موج اول افراد زیادی مجبور بودند از یک کامپیوتر بهطور مشترک استفاده کنند، در موج دوم هر فرد به یک رایانه دسترسی داشت اما در موج سوم هر فرد به رایانههای بسیاری دسترسی دارد. سه مشکل فنی کلیدی در این راه عبارتاند از:
مصرف انرژی، واسطکاربری و ارتباط بیسیم.
ایده رایانش فراگیر بهعنوان رایانش نامریی نخستین بار توسط مارک وایزِر در ۱۹۸۸ در شرکت زیراکس مطرح شد.
مارك وایزر پدر علم رایانش فراگیر، محیط هوشمند را اینگونه تعریف مینماید: (یک دنیاي فیزیکی توسعهیافته مجازي که د ر آن ترکیبی از حسگرها، عملگرها، نمایشدهندهها و عناصر سنجشی بهطور یکپارچه در تمام اشیاء زندگی روزمره ما تعبیهشدهاند و توسط یک شبکه، بهطور پیوسته به یکدیگر متصلاند)
دو فناوری مهم برای رشد ساختاری رایانش فراگیری نیاز است که عبارتاند از: رایانش ابری و اینترنت اشیا
مدیریت زنجیره تأمین:
مدیریت زنجیره تأمین عبارت است از فرایند برنامهریزی، اجرا و کنترل عملیات مرتبط با زنجیره تأمین در بهینهترین حالت ممکن. مدیریت زنجیره تأمین دربرگیرنده تمامی جابجاییها و ذخیره مواد اولیه، موجودی در حین کار و محصول تمامشده از نقطه شروع اولیه تا نقطه پایان مصرف هست.
مدیریت زنجیره تأمین یک رویکرد یکپارچهسازی برای برنامهریزی و کنترل مواد و اطلاعات هست که از تأمینکنندگان تا مشتریان جریان دارد همانگونه که در وظایف مختلف در یک سازمان جریان دارد. مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت موجودی با تمرکز بر مدیریت عملیات را با آنالیز ارتباطات در سازمانهای صنعتی ارتباط میدهد. این رشته در طی سالهای اخیر دارای اهمیت فراوانی شده است.
وظیفه مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت و هماهنگسازی جریانهای مختلف درون آن هست. یکی از چالشهای مهم مدیریتی در این زمینه، در رابطه باهماهنگسازی جریان مواد بین چندین سازمان و در درون هر سازمان است. بهمنظور نیل به این مهم، نیازمند استفاده از تکنولوژیها و ابزارهایی جهت ردگیری مواد در مسیر طی شده از مبدأ به مقصد و ثبت اطلاعات در هر مرحله هست.
زنجیره تأمین بر تمام فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرفکننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها مشتمل میشود. بهطورکلی زنجیره تأمین زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود. درباره جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد.
مدیریت اطلاعات در زنجیره تأمین
پیشرفتهای گوناگون در توانمندیهای فناوری اطلاعات، چهره صنعت را نسبت به دهه گذشته بهسرعت متحول ساخته است. اتخاذ و اجرای فناوری اطلاعات یکی از روشهایی است که شخصیت رقابتی متمایزی به شرکتها و زنجیره تأمین اعمال مینماید. پذیرش فناوری اطلاعات و اجرای کارآمد آن میتواند همکاری بین اعضا زنجیره تأمین را از طریق انتقال و توزیع سریع اطلاعات دقیق و بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی بهبود بخشد و باعث افزایش کارایی زنجیره تأمین گردد. مطالعات انجامشده بیانگر تأثیر فناوری اطلاعات بر بهبود پاسخگویی، توزیع و انتقال اطلاعات، کارایی زنجیره و ارتقاء همکاری در دو بعد داخلی و خارجی، جلوگیری از پدید آمدن اثر شلاق چرمی و توسعه کانالهای فروش هست. همچنین کاربردهای فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین با دو رویکرد فنّاوری و سیستمهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است. در ضمن مطالعات نشان دادهاند که عواملی از قبیل وسعت سازمان، میزان موفقیت، عدم اطمینان و فشار دیگر شرکا زنجیره و … نقش بسزایی در پذیرش فناوری اطلاعات دارند.
مشکلات مدیریت زنجیره تأمین
بهمنظور بهکارگیری فناوریهای مختلف در مدیریت زنجیره تأمین باید شناخت کافی از مشکلات این زنجیره داشت. برخی از مشکلات عمده عبارتاند از:
تنظیم شبکه توزیع:
یکی از تصمیمات استراتژیک در زنجیره تأمین طراحی شبکه توزیع در زنجیره هست که تأثیر فراوانی بر هزینهها و همچنین سطح ر رضایتمندی مشتریان دارد. طراحی شبکه توزیع شامل تعیین تعداد و موقعیت تسهیلات و همچنین چگونگی تخصیص مشتریان در شبکه و تعیین میزان حمل کالاهای مختلف از مبادی گوناگون به مقاصد متفاوت در شبکه توزیع بهگونهای است که تقاضای تمامی مشتریان با کمترین هزینه و با توجه به محدودیتهای موجود، برآورده گردد.
استراتژی توزیع:
شامل مسائلی پیرامون کنترل عامل متمرکز، غیرمتمرکز و عامل مشترك، طرح تحویل که شامل حملونقل مستقیم، حملونقل نقطهای، تحویل مستقیم به انبار، حلقه بسته حملونقل و شکل حملونقل هست.
گردش اطلاعات:
ترکیب همه فرآیندها از طریق زنجیره تأمین بهمنظور تسهیم اطلاعات باارزش که شامل پیشبینیها، موجودي، حملونقل و همکاري بالقوه است.
مدیریت موجودی:
کنترل موجودی کالا و مواد اولیه در انبار دغدغه همیشگی مدیران است؛ چراکه انبار بهعنوان واسطه بخشهای مختلفی چون تدارکات، تولید و فروش نقش مؤثری در ادامهی فعالیت و پویایی مؤسسات بازی میکند و از سویی دیگر بخش عظیمی از دارایی موسسه (موجودی کالا و محصولات) در آن ذخیره میشود
جریان نقدینگی:
تشریح شیوههایی براي تبادل وجوه در سرتاسر موجودیت زنجیره تأمین و همچنین تهیه و تنظیم شرایط پرداخت.
حل این مشکلات با مدلهای موجود در زمان معقول تقریباً قابلحل نیست.
اینترنت اشیا:
اینترنت اشیاء درواقع شبکهای عظیم از اجزای متصل به اینترنت و نیز به هم متصل است که این اجزا میتواند شامل افراد نیز باشد؛ بنابراین روابط بین افراد با یکدیگر خواهد بود، افراد با اشیاء و اشیاء با یکدیگر.
این فناوری بهطور عمومی به دو موضوع اشاره دارد:
ایجاد ارتباط میان اشیا هوشمند در شبکه جهانی اینترنت
بهکارگیری مجموعهای از فناوریهای ضروری حمایت از این چشمانداز که عبارتاند از: RFID، حسگرها، ابزارهای ارتباط ماشین به ماشین
تمام برنامههای کاربردي و خدمات، نقش اهرم را براي فنّاوریها بر عهدهدارند تا موجب گشایش فرصتهای جدید براي بازار و تجارت شوند. فناوري اینترنتی از اشیاء این امکان را فراهم مینماید تا اشیاء پیرامون، بهطور مجازي با یکدیگر به تبادل اطلاعات بپردازند و با ایجاد همافزایی موجب رشد قابلتوجهی در کیفیت زندگی بشر شوند.
عناصر تشکیلدهنده اینترنت اشیا:
جهت رسیدن به امکان رایانش فراگیر بدون مرز سه مؤلفه از اینترنت اشیا موردنیاز است که عبارتاند از:
سختافزار: حسگرها و عملگرها
میانافزار: ابزارهای پردازش و ذخیرهسازی برای تجزیهوتحلیل دادهها
ارائه: ابزارهای تجسم سازی و تفسیر دادهها باقابلیت درک آسان
RFID ها:
امروزه ضرورت شناسايی خودکار عناصر و جمعآوری داده مرتبط به آنان بدون نياز به دخالت انسان جهت ورود اطلاعات در بسياری از عرصههای صنعتی، علمی، خدماتی و اجتماعی احساس میشود. در پاسخ به اين نياز تاکنون فناوریهای متعددی طراحی و پیادهسازی شده است.
به مجموعهای از فناوریها که از آنان برای شناسايی اشياء، انسان و حیوانات توسط ماشين استفاده میگردد، شناسايی خودکار و يا بهاختصار Auto ID گفته میشود. هدف اکثر سیستمهای شناسايی خودکار، افزایش کارایی، کاهش خطا ورود اطلاعات و آزادسازی زمان کارکنان برای انجام کارهای مهمتر نظیر سرویسدهی بهتر به مشتریان است.
تاکنون فناوریهای مختلفی بهمنظور شناسايی خودکار طراحی و پیادهسازی شده است . کدهای میلهای، کارتهای هوشمند، تشخیص صدا، برخی فناوریهای بيومتريک، OCR (برگرفتهشده از optical character recognition ) و RFID (برگرفتهشده از radio frequency identification ) نمونههایی در اين زمينه میباشند.
RFID يک پلت فرم مهم جهت شناسايی اشياء، جمعآوری داده و مديريت اشياء را ارائه مینماید. پلت فرم فوق مشتمل بر مجموعهای از فناوریهای حامل داده و محصولاتی است که به مبادله داده بین حامل و يک سيستم مديريت اطلاعات از طریق یک لینک فرکانس راديويی کمک مینماید. تگهای RFID با استفاده از يک فرکانس و بر اساس نياز سيستم (محدوده خواندن و محيط)، پیادهسازی میگردند. تگها بهصورت فعال (به همراه يک باطری) و یا غيرفعال (بدون باطری) پیادهسازی میشوند . تگهای غيرفعال، توان لازم جهت انجام عمليات را از ميدان تولیدشده توسط کد خوان میگیرند.
کد خوان RFID ، معمولاً به یک کامپيوتر متصل میشود و دارای نقشی مشابه با یک اسکنر کد میلهای است. مسئوليت برقراری ارتباط لازم بين سيستم اطلاعاتی و تگهای RFID بر عهده کد خوان RFID است.
تگ و يا دستگاه فرستنده خودکار، شامل يک مدار الکترونيکی است که به شیء موردنظری که لازم است دارای یک کد شناسايی باشد، متصل میگردد. زمانی که تگ نزدیک و یا در محدوده کد خوان قرار میگیرد، میدان مغناطيسی تولیدشده توسط کد خوان باعث فعال شدن تگ میگردد.
در ادامه، تگ بهطور پيوسته اقدام به ارسال داده از طریق پالسهای راديويی مینماید. درنهایت داده توسط کد خوان دريافت و توسط نرمافزارهای مربوطه نظیر برنامههای ERP (برگرفتهشده از Enterprise Resource Planning ) و SCMS (برگرفتهشده از Supply Chain Management systems ) پردازش میگردد.
عوامل کلیدي براي توسعه فنّاوری RFID عبارتاند از: هزینه، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاري، استانداردهاي بینالمللی، امنیت و سایر عوامل دیگر. سازمانها و شرکتها میتوانند با بررسی هر یک از این ابعاد و استخراج نقاط ضعف و قوت خود در هرکدام به اجراي. صحیح این فناوري اقدام نمایند
شبکههای حسگر بیسیم:
پیشرفتهای اخیر درزمینه الکترونیک و مخابرات بیسیم توانایی طراحی و ساخت حسگرهایی را با توان مصرفی پایین، اندازه کوچک، قیمت مناسب و کاربریهای گوناگون داده است. این حسگرهای کوچک که توانایی انجام اعمالی چون دریافت اطلاعات مختلف محیطی بر اساس نوع حسگر، پردازش و ارسال آن اطلاعات رادارند، موجب پیدایش ایدهای برای ایجاد و گسترش شبکههای موسوم به شبکه بیسیم حسگر WSN [3]شدهاند. یک شبکه حسگر متشکل از تعداد زیادی گرههای حسگر است که در یک محیط بهطور گسترده پخششده و به جمعآوری اطلاعات از محیط میپردازند. لزوماً مکان قرار گرفتن گرههای حسگر، از قبل تعیینشده و مشخص نیست. چنین خصوصیتی این امکان را فراهم میآورد که بتوانیم آنها را در مکانهای خطرناک و یا غیرقابلدسترس رها کنیم.
از طرف دیگر این بدان معنی است که پروتکلها و الگوریتمهای شبکههای حسگری باید دارای تواناییهای خودسامان دهی باشند. دیگر خصوصیتهای منحصربهفرد شبکههای حسگر، توانایی همکاری و هماهنگی بین گرههای حسگر است. هر گره حسگر روی برد خود دارای یک پردازشگر است و بهجای فرستادن تمامی اطلاعات خام به مرکز یا به گرهای که مسئول پردازش و نتیجهگیری اطلاعات است، ابتدا خود یک سری پردازشهای اولیه و ساده را روی اطلاعاتی که به دست آورده است، انجام میدهد و سپس دادههای نیمه پردازششده را ارسال میکند.
بااینکه هر حسگر بهتنهایی توانایی ناچیزی دارد، ترکیب صدها حسگر کوچک امکانات جدیدی را عرضه میکند. درواقع قدرت شبکههای بیسیم حسگر در توانایی بهکارگیری تعداد زیادی گره کوچک است که خود قادرند سرهم و سازماندهی شوند و در موارد متعددی چون مسیریابی همزمان، نظارت بر شرایط محیطی، نظارت بر سلامت ساختارها یا تجهیزات یک سیستم به کار گرفته شوند.
گستره کاربری شبکههای بیسیم حسگر بسیار وسیع بوده و از کاربردهای کشاورزی، پزشکی و صنعتی تا کاربردهای نظامی را شامل میشود. بهعنوانمثال یکی از متداولترین کاربردهای این فنّاوری، نظارت بر یک محیط دور از دسترس است. مثلاً نشتی یک کارخانه شیمیایی در محیط وسیع کارخانه میتواند توسط صدها حسگر که بهطور خودکار یک شبکه بیسیم را تشکیل میدهند، نظارتشده و در هنگام بروز نشت شیمیایی بهسرعت به مرکز اطلاع داده شود.
در این سیستمها برخلاف دستگاههای سیمی قدیمی، از یکسو هزینههای پیکربندی و آرایش شبکه کاسته میشود از سوی دیگر بهجای نصب هزاران متر سیم فقط باید دستگاههای کوچکی را که تقریباً بهاندازه یک سکه هستند. شبکه حسگر بیسیم (Wireless Sensor Network/ WSN) به یک شبکه بیسیم از حسگرهای خود راهبر گفته میشود که بافاصله پخششدهاند و برای اندازهگیری گروهی برخی از کمیتهای فیزیکی یا شرایط محیطی مانند دما، صدا، لرزش، فشار، حرکت یا آلایندهها، در مکانهای مختلف یک محدوده کاربرد دارد. شبکههای حسگر باانگیزه استفاده در کاربردهای نظامی مانند نظارت بر میدان جنگ، توسعه پیدا کرد؛ اما امروزه شبکههای حسگر بیسیم در صنعت و بسیاری از مقاصد غیرنظامی استفاده میشوند، ازجمله نظارت و کنترل فرایندهای صنعتی، نظارت بر سلامت دستگاهها، نظارت بر محیط و یا خانه، کاربردهای مراقبت از سلامتی، خانههای هوشمند و کنترل ترافیک.
علاوه بر یک یا چند حسگر، هر گره از شبکه معمولاً مجهز به یک فرستنده و گیرنده رادیویی (هر وسیله مخابراتی بیسیم دیگر)، یک میکروکنترلر کوچک و یک منبع انرژی (معمولاً یک باتری) است. اندازه یک گره سنسوری بسته بهاندازهبسته بندی آن تغییر کرده و تا یکدانه شن قابل کوچکسازی است؛ که قطعات این شن ریزه در ابعاد میکروسکوپی هنوز باید ساخته شود. بهطور مشابه قیمت هر گره حسگر میتواند بین چند صد دلار تا چند سنت، بسته بهاندازه و پیچیدگی موردنیاز یک گره متفاوت باشد. محدودیتهای قیمت و اندازه در گرههای حسگر منجر به محدودیت در منابعی مانند انرژی، حافظه، سرعت پردازش و پهنای باند در آنها میشود.
یک شبکه حسگر معمولاً تشکیل یک شبکههای بیسیم اقتضایی (ad-hoc) را میدهد، به این معنی که هر گره از الگوریتم مسیریابی multi-hop استفاده میکند. (تعداد زیادی گره یک بسته اطلاعاتی را جلو برده و به ایستگاه مرکزیمیرساند). در حال حاضر شبکههای بیسیم حسگر یکی از موضوعات فعال تحقیقاتی در علوم کامپیوتر و ارتباطات است که هرساله تعداد بیشماری کارگاه و اجلاس در این زمینه انجام میشود.
اجزایی که شبکه نظارت شبکههای حسگر بیسیم را تشکیل میدهند عبارتاند از:
- سختافزار شبکههای حسگر بیسیم،
- ذخیره ارتباطی شبکههای حسگر بیسیم،
- میانافزار،
- انباشته امن دادهها.
شیوههای آدرسدهی:
توانایی شناسایی منحصربهفرد اشیاء براي موفقیت بهکارگیری فناوري اینترنتی از اشیاء بسیار حیاتی است. این امر نهتنها اجازه شناسایی منحصربهفرد کالا در زنجیره تأمین را به کاربر میدهد، بلکه کنترل تجهیزات از راه دور بهوسیله اینترنت را فراهم میآورد. از مهمتر ین ویژگیهای حیاتی براي ایجاد یک آدرس منحصربهفرد میتوان به یکتا بودن، قابلیت اطمینان، پایداري و تداوم و مقیاسپذیری اشاره کرد. هر کالایی که از قبل به شبکه اطلاعاتی زنجیره تأمین متصل شده و یا قصد اتصال دارد باید توسط یک شناسنامه، مکان و ویژگیهای منحصربهفرد شناخته شود.
تجزیهوتحلیل و ذخیرهسازی دادهها:
یکی از خروجیهای اینترنتی از اشیاء تولید حجم بیسابقهای از دادهها هست. ذخیرهسازی، مالکیت و انقضاي دادهها به مسائل بااهمیتی تبدیلشده است. امروزه اینترنت، 5 درصد از کل انرژي تولیدشده دنیا را مصرف میکند و با اجراي اینترنتی از اشیاء مطمئناً این مقدار رشد قابلتوجهی خواهد داشت؛ بنابراین ایجاد مراکز داده متمرکز نظیر ابرهاي اطلاعاتی، تضمینی براي بهرهوری انرژي و همچنین قابلیت اطمینان خواهد بود. دادهها باید ذخیره و. بهطور مناسبی براي نظارت هوشمند استفاده شوند
تجسم سازی
تجسم سازی براي کاربردهای اینترنتی از اشیاء بسیار حیاتی است، به این صورت که امکان تعامل میان کاربر و محیط را فراهم میآورد. با پیشرفتهای اخیر در فناوریهای صفحات نمایش لمسی، استفاده از تبلتها و تلفنهای هوشمند بسیار قابلدرک گردیده است. تجسم سازی همراه با جذابیت و قابلیت فهم ساده براي افراد غیرمتخصص در. فناوري اینترنتی از اشیاء از اهمیت بالایی برخوردار است
کاربردهای IOT
حوزههای کاربردي فراوانی که تحت تأثیر ظهور اینترنتی از اشیاء قرارگرفتهاند وجود دارد. این کاربردها بر اساس نوع
دسترسیپذیری شبکه، پوشش دهی، مقیاس، عدم تجانس تکرارپذیري، مشارکت کاربران و تأثیرات آنها دستهبندی میشوند در این مقاله کاربردها در چهار حوزه عملکردي دستهبندیشدهاند:
- شخصی و خانگی
- بنگاههای اقتصادي ،سازمانی
- ابزاري
- همراه
اینترنت اشیا (شخصی و خانگی):
درواقع، اینترنت اشیا یک گرد جادویی است که اگر آن را روی ابزارهای الکتریکی خانه بپاشید، یکخانه خودکار به یکخانه هوشمند تبدیل خواهد شد. با استفاده از ترکیب حسگرها، دستگاههای هوش مصنوعی و دستگاههای متعدد این امکان به وجود میآید تا این ابزارها بتوانند با یکدیگر ارتباطی پایدار داشته باشند و وظایف محول را بدون اینکه کاربر از قبل تنظیماتی روی آنها انجام داده باشد، بهصورت کامل انجام دهند. زمانی که مفهوم خودکارسازی خانه، وسایل متصل و اینترنت اشیا را باهم ترکیب کنید، یکخانه هوشمند خواهید داشت. یکخانه هوشمند مدرن میتواند بهراحتی از طریق یک اسمارتفون، تبلت یا کامپیوتر کنترل شود.
شبکههای شخصی، سیستم کنترل خانه بهمنظور مراقبت از سالمندان ایجاد گردیده که امکان نظارت بر بیمار و سالمند را در داخل خانه براي پزشکان و پرستاران فراهم میآورد. درنتیجه این امر، هزینههای مربوط به بیمارستان با مداخله زودهنگام و درمان سریع، کاهش چشمگیري خواهد داشت. کنترل تجهیزات خانه مانند سیستم تهویه هوا، یخچال فریزر، ماشینهای شستشو و غیره امکان مدیریت بهتر خانه و انرژي را فراهم خواهد آورد. کاملاً روشن است که مصرفکنندگان در ظهور اینترنتی از اشیاء به همان شیوهاي که در ظهور اینترنت درگیر شدند نقش خواهند داشت.
اینترنت اشیا (سازمانی):
اینترنت اشیا چیزی فراتر از یک لغت یا شعار است. با گسترش و رشد چشمگیر لوازم و وسایل الکترونیکی پوشیدنی و همینطور دستگاههای اتوماسیون خانگی، کاربردها و جذابیتهای بسیاری از آن توجه مشتریان و مصرفکنندگان را به خود جلب کرده است. هرچند که اصلیترین پتانسیل اینترنت اشیا، توسط مشتریان سازمانی مورد فهم و توجه قرار خواهد گرفت. اینترنت اشیای صنعتی بهمرورزمان در حال تبدیلشدن به فرصتی چند میلیارد دلاری برای توسعهدهندگان پلتفرم، سختافزار، ایجادکنندگان سیستم و شروع فعالیتهای سازمانی است.
با توجه به آمار گارتنر تا سال ۲۰۲۰ حدود ۲۵ میلیارد دلار دستگاه متصل به اینترنت اشیا وجود خواهد داشت که به عبارتی فرصتی ۲ هزار میلیارد دلاری را تداعی میکند. بیشتر این دستگاهها، تجهیزات صنعتی ازجمله موتورهای جت، ماشینآلات کارخانهای، تجهیزات پزشکی و بیمارستانی و سایر دستگاههای مشابه خواهد بود.
اینترنت اشیا تقریباً در تمامی صنایع مثل خودروسازی، تجهیزات پزشکی، تولیدات، زنجیرهی تأمین، ساختوساز، فروش و صنایع گاز و نفت تأثیر گذاشته است. در حال حاضر سازمانهای بزرگی همچون هیدرو الکترونیک کانادا، کوکاکولا، مرکز تحقیقات ریو و شرکت ایرباس، از فواید و منافع اینترنت اشیا در حال بهرهوری هستند.
ارزش واقعی اینترنت اشیای سازمانی در دادهها خلاصه میشود. با پیشرفتها و گسترش عظیمی که در پردازش و تحلیل انبوه دادهها در حال شکلگیری است، دیدگاه و افقی که از مجموعه دادههای نشاءت گرفته از اینترنت اشیا وجود دارد، برای تصمیمگیرندگان سازمانها بهمرور بیارزش خواهد شد. فناوریهایی مثل تحلیلات بلادرنگ و ماشینهای آموزشی شامل تعمیرات پیشبینی کننده و سیستم نظارت فعال بر تجهیزات صنعتی گرانقیمت میشود. جدا از واکاوی مجموعه دادهها، متصل کردن دستگاههای قدیمی به پلتفرمهای نرمافزار و همینطور کنترل آنها بهصورت المانها برای یک راهکار اینترنت اشیا ضروری است.
اینترنت اشیا (ابزاری):
اطلاعات جمعآوریشده توسط شبکهها در حوزههای کاربردي مختلف، معمولاً براي بهینهسازی خدمات و نه براي مصرف کاربران نهایی به کار میروند. این اطلاعات در حال حاضر توسط شرکتهای تأسیساتی مورداستفاده قرارگرفته و همچنین از آنها براي مدیریت منابع جهت بهینهسازی هزینه در مقابل سود بهکارگیری میشود. این کاربردها شبکههای بسیاری براي نظارت بر تأسیسات حیاتی و مدیریت کارآمد شهري مانند حملونقل هوشمند، کنترل ترافیک و غیره ایجاد کردهاند.
اینترنت اشیا (همراه):
یکی از حوزههای مهم کاربردي اینترنتی از اشیاء همراه، مدیریت تدارکات کارآمد است که شامل نظارت بر کالاها هنگام جابهجایی و همچنین طرحهای بزرگ حملونقل هست. نظارت بر حملونقل در یک محیط کوچک، مانند کالاهاي داخل یک کامیون در محیط کارخانه انجام میپذیرد اما طرحهای نظارتی حملونقل با استفاده از فناوري اینترنتی از اشیاء در مقیاس بزرگ(ملی و منطقهای). پیادهسازی میشوند.
رایانش ابری:
رایانش ابری به انگلیسی: Computing Cloud مدل رایانشی بر پایه شبکههای بزرگ کامپیوتری مانند اینترنت است که الگویی تازه برای عرضه، مصرف و تحویل سرویسهای فناوری اطلاعات (شامل سختافزار، نرمافزار، اطلاعات و سایر منابع اشتراکی رایانشی) با بهکارگیری اینترنت ارائه میکند. رایانش ابری راهکارهایی برای ارائه خدمات فناوری اطلاعات به شیوههای مشابه با صنایع همگانی (آب، برق، تلفن و …) پیشنهاد میکند. این بدین معنی است که دسترسی به منابع فناوری اطلاعات در زمان تقاضا و بر اساس میزان تقاضای کاربر بهگونهای مقیاسپذیر و انعطافپذیر از راه اینترنت به کاربر تحویل داده میشود. واژه «ابر» واژهای است استعاری که به اینترنت اشاره میکند و در نمودارهای شبکههای رایانهای نیز از شکل ابر برای نشان دادن شبکه اینترنت استفاده میشود. دلیل تشبیه اینترنت به ابر در این است که اینترنت همچون ابری جزئیات فنیاش را از دید کاربران پنهان میسازد و لایهای از انتزاع را بین این جزئیات فنی و کاربران به وجود میآورد. بهعنوانمثال آنچه یک ارائهدهنده سرویس نرمافزاری رایانش ابری ارائه میکند، برنامههای کاربردی تجاری برخط است که از طریق مرورگر وب یا نرمافزارهای دیگر به کاربران ارائه میشود. نرمافزارهای کاربردی و اطلاعات روی سرورها ذخیره میگردند و بر اساس تقاضا در اختیار کاربران قرار میگیرد. جزئیات از دید کاربر مخفی میمانند و کاربران نیازی به تخصص یا کنترل در مورد فناوری زیرساخت ابری که از آن استفاده میکنند ندارند.
با پیشرفت فناوری اطلاعات نیاز به انجام کارهای محاسباتی در همهجا و همه زمان به وجود آمده است. همچنین نیاز به این هست که افراد بتوانند کارهای محاسباتی سنگین خود را بدون داشتن سختافزارها و نرمافزارهای گران بتوانند از طریق خدماتی انجام دهند. رایانش ابری آخرین پاسخ فناوری به این نیازها بوده است. ازآنجاکه اکنون این فناوری دوران طفولیت خود را میگذراند، هنوز تعریف استاندارد علمی که موردقبول عام باشد برای آن ارائه نشده است اما بیشتر صاحبنظران بر روی قسمتهایی از تعریف این پدیده همرأی هستند. موسسه ملی فناوری و استانداردها NIST [5]رایانش ابری را اینگونه تعریف میکند: رایانش ابری مدلی است برای فراهم كردن دسترسی آسان بر اساس تقاضای كاربر از طريق شبكه به مجموعهای از منابع رایانشی قابلتغییر و پیکربندی (مثل شبکهها، سرورها، فضای ذخیرهسازی، برنامههای کاربردی و سرویسها) که اين دسترسي بتواند با کمترین نياز به مديريت منابع و یا نیاز به دخالت مستقيم فراهمکننده سرویس بهسرعت فراهمشده یا آزاد (رها) گردد. عموماً مصرفکنندههای رایانش ابری مالک زیرساخت فیزیکی ابر نیستند، بلکه برای اجتناب از هزینه سرمایهای آن را از عرضهکنندگان شخص ثالث اجاره میکنند. آنها منابع را در قالب سرویس مصرف میکنند و تنها بهای منابعی که به کار میبرند را میپردازند. بسیاری از سرویسهای رایانش ابری ارائهشده، با بهکارگیری مدل رایانش همگانی امکان مصرف این سرویسها را بهگونهای مشابه با صنایع همگانی (مانند برق) فراهم میسازند. این در حالی است که سایر «مصرف شدنی و ناملموس» میان چندگونههای عرضهکنندگان بر مبنای اشتراک سرویسهای خود را عرضه میکنند. به اشتراک گذاردن قدرت رایانشی مستأجر میتواند باعث بهبود نرخ بهرهوری شود؛ زیرا با این شیوه دیگر کارساز (سرور) ها بدون دلیل بیکار نمیمانند (که سبب میشود هزینهها به میزان قابلتوجهی کاهش یابند درعینحال که سرعت تولید و توسعه برنامههای کاربردی افزایش مییابد). یک اثر جانبی این شیوه این است که رایانهها به میزان بیشتری مورداستفاده قرار میگیرند زیرا مشتریان رایانش ابری نیازی به محاسبه و تعیین حداکثری برای بار حداکثر Load Peak خود ندارند.
انواع ابر:
در تعریف NISTانستیتوی ملی استانداردها و فناوریها مدلهای استقرار ابر به چهار صورت زیر است:
ابر عمومی
ابر عمومی یا ابر خارجی توصیفکننده رایانش ابری در معنای اصلی و سنتی آن است. سرویسها بهصورت پویا و از طریق اینترنت و در واحدهای کوچک از یک عرضهکننده شخص ثالث تدارک داده میشوند و عرضهکننده منابع را بهصورت اشتراکی به کاربران اجاره میدهد Multi-tenancyو بر اساس مدل رایانش همگانی و مشابه صنعت برق و تلفن برای کاربران صورتحساب میفرستد. این ابری برای استفاده همگانی تعبیهشده و جایگزین یک گروه صنعتی بزرگ که مالک آن یک سازمان فروشنده سرویسهای ابری هست.
ابر گروهی
ابر گروهی درجایی به وجود میآید که چندین سازمان نیازهای یکسان دارند و به دنبال این هستند که با به اشتراک گذاردن زیرساخت از مزایای رایانش ابری بهرهمند گردند. به دلیل اینکه هزینهها بین کاربران کمتری نسبت به ابرهای عمومی تقسیم میشود، این گزینه گرانتر از ابر عمومی است اما میزان بیشتری از محرمانگی، امنیت و سازگاری با سیاستها را به همراه میآورد. نمونه یک ابر انجمنی، ابر گوگل (Gov Cloud) است.
ابر ترکیبی
یک ابر آمیخته متشکل از چندین ارائهدهنده داخلی و یا خارجی گزینه مناسبی برای بیشتر مؤسسات تجاری هست. با ترکیب چند سرویس ابر کاربران این امکان را مییابند که انتقال به ابر عمومی را با دوری از مسائلی چون سازگاری با استانداردهای شورای استانداردهای امنیت دادههای کارتهای پرداخت آسانتر سازند.
ابر خصوصی
ابر خصوصییک زیرساخت رایانش ابری است که توسط یک سازمان برای استفاده داخلی آن سازمان به وجود آمده است. عامل اصلی که ابرهای خصوصی را از ابرهای عمومی تجاری جدا میسازد، محل و شیوه نگهداری از سختافزار زیرساختی ابر است. ابر خصوصی امکان کنترل بیشتر بر روی تمام سطوح پیادهسازی ابر (مانند سختافزار، شبکه، سیستمعامل، نرمافزار را فراهم میسازد. مزیت دیگر ابرهای خصوصی امنیت بیشتری است که ناشی از قرارگیری تجهیزات در درون مرزهای سازمان و عدم ارتباط با دنیای خارج ناشی میشود؛ اما بهرهگیری از ابرهای خصوصی مشکلات ایجاد و نگهداری را به همراه دارد. یک راهحل میانه برای دوری از مشکلات ابرهای خصوصی و درعینحال بهرهمند شدن از مزایای ابرهای خصوصی، استفاده از ابر خصوصی مجازی است. ابر خصوصی مجازی بخشی از زیرساخت یک ابر عمومی است که برای استفاده اختصاصی یک سازمان کنار گذارده میشود و دسترسی به آن تنها از راه شبکه خصوصی مجازی آیپیسک امکانپذیر است. بهعنوان نمونه میتوان از ابر خصوصی مجازی آمازونام برد.
سطوح مختلف ابرهای اطلاعاتی:
نرمافزار بهعنوان یک سرویس (Software As A Service) که بهطور خلاصه با SAAS شناخته میشود:
در این مدل، یک برنامه کاربردی کامل به مشتری بهعنوان سرویس ارائه میگردد که معمولاً سرویسی بر مبنای تقاضای مشتری است. در این مدل، در سمت مشتری، دیگر نیازی به سرمایهگذاری برای تهیه سرور مناسب و یا خریداری مجوز نرمافزار بهصورت جداگانه نیست و بهاینترتیب هزینهها به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکنند.
ویژگیهای اصلی این سرویسها عبارتاند از:
– دسترسی و مدیریت نرمافزار از طریق شبکه فراهم میگردد
– فعالیتها از سرور مرکزی اداره میشوند و نه در مکان هر یک از مشتریان و درنتیجه مشتریان میتوانند از راه دور و از طریق وب به برنامههای کاربردی دسترسی داشته باشند.
بهروزرسانی و ارتقای نرمافزار بهصورت مرکزی اداره میشود و نیاز به دانلود Patch ها یا ارتقادهندهها را برطرف میسازد.
برنامههای وب مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب، سرویسهای نرمافزاری مانند، Gmail، Google Docs،Google Calendar و ازجمله سرویسهای این مدل هستند.
پلت فرم بهعنوان یک سرویس (Platform As A Service) که بهطور خلاصه با PAAS شناخته میشود:
در این مدل، یکلایه از نرمافزار یا محیط توسعه بهعنوان سرویس ارائه میشود که با استفاده از آن میتوان سطوح بالاتری از سرویسها را ایجاد نمود. درواقع مشتری برای ساخت برنامههای کاربردی خود که در پلت فرم تهیهشده قابلاجرا است، دارای آزادی عمل هست. پلت فرم LAMP (لینوکس، آپاچی، MySql و پی اچ پی)، J۲EE و Ruby و … ازجمله سرویسهای این مدل هستند.
زیرساخت بهعنوان یک سرویس (Infrastructure As A Service) که بهطور خلاصه با IAAS شناخته میشود:
در این مدل، منابع محاسباتی مانند فضای ذخیرهسازی بهعنوان سرویسهای استاندارد در سطح شبکه ارائه میشود که میتوان بهعنوان نمونه سیستمهای ذخیرهسازی، تجهیزات شبکه، مرکز داده، پردازندهها و غیره را نام برد. وبسرویس EC۲ (Elastic Compute Cloud) آمازون که عملیات پردازش را انجام میدهد و یا سرویس ذخیرهسازی S۳ (Simple Storage Service) آمازون و IBM Blue مثالهایی از سرویسهای مدل IaaS هستند.
بهرهبرداری از قدرت ابرها:
در دوره کنونی که دوره دگرگونی فراگیر دیجیتال و تحول محسوب میگردد و از ویژگیهای بارز آن آغاز بهکارگیری رسانه اجتماعی، تحلیلهای نوین و اتصال مداوم است، فناوري ابر محور چه نقشی را ایفا میکند؟ رایانش ابري با ایجاد روشهای مناسب تجاري امکان بهرهبرداری فرصتها را در دنیاي دیجیتال فراهم میآورد بهطوریکه نیازهاي مشتریان به شکل بهتر تأمینشده و رشد آینده تحقق یابد. فناوریهای ابر محور براي بهبود، انتقال و خلق زنجیره ارزش در سازم آنها و صنایع مورداستفاده قرار میگیرند.
ظهور رایانش ابری در مدیریت زنجیره تأمین:
در اواخر سال 1417 رایانش ابری جنبه تجاری پیدا کرد و شرکتهای بزرگی چون گوگل، آمازون، مایکروسافت و فیس بوک، سرمایهگذاری روی آن را در بخشهای مختلف زنجیره تأمین خود را آغاز کردند. بهکارگیری فنآوری مبتنی برابر در زنجیره تأمین این شرکتها مزایای متعددی از قبیل صرفهجویی در سرمایهگذاری، عملیات ساده، مقیاسپذیری، صرفهجویی در زمان و همچنین پایداری در تولید را به همراه داشت. زنجیره تأمین ابری مفهومی جدید است که چند سال بیشتر از تعریف آن نمیگذرد. ابتدا بهتر است از بین تعریفهای متعدد زنجیره تأمین تعریف Tsay و همکاران، در سال 1999 را برگزینیم تا تعریف زنجیره تأمین ابری ملموستر شود؛ زنجیره تأمین، دو یا تعداد بیشتری از گروهها هست که بهوسیله جریان کامل، اطلاعات و یا جریانات مالی به همدیگر مرتبط میشوند. درنتیجه زنجیره تأمین ابری، دو یا تعداد بیشتری از گروهها هست که بهوسیله ارائه خدمات ابری، اطلاعات مربوطه و جریانات مالی به همدیگر مرتبط میشوند
در زیر یک مدل عمومی برای پیادهسازی مفهوم ابر در زنجیره تأمین ارائه میگردد:
ازآنجاییکه ارتباط بین تأمینکنندگان و تولیدکننده داری نیازهای مشترکی هست، میان آنها ابر گروهی در نظر گرفتهشده است. واحدهای توزیع و انبار برخلاف تأمینکنندگان معمول زیرمجموعهای از خود تولیدکننده میباشند، از سویی همانگونه که بیان گردید کاربرد ابر خصوصی برای استفاده داخلی سازمان هست که از امنیت و کنترل بیشتری نیز برخوردار است؛ به همین دلیل میان این سه واحد میتوان یک ابر خصوصی ایجاد نمود. البته لازم به ذکر است بهرهگیری از ابرهای خصوصی به دلیل قرارگیری تجهیزات درون مرزهای سازمان، مشکلات ایجاد و نگهداری را به همراه دارد. یک راهحل میانه برای دوری از مشکلات ابرهای خصوصی و درعینحال بهرهمند شدن از مزایای این نوع ابرها، استفاده از ابر خصوصی مجازی است. ابر خصوصی مجازی بخشی از زیرساخت یک ابر عمومی است که برای استفاده اختصاصی یک سازمان کنار گذاشته میشود. ابر ترکیبی نیز برای کنترل جریانات و دید کلی مدیر و همچنین اخذ درخواست مشتری و پاسخگویی به آن در نظر گرفتهشده است. پس از ثبت درخواست، گزارش به ابر خصوصی رسیده و سه تولیدکننده ابر گروهی تأمینکننده سطح 1 ابر خصوصی شرکت ارائهدهنده تأمینکننده سطح 1 خدمات ابری ابر ترکیبی مدیر زنجیره تأمین مشتری انبار توزیع واحد مربوطه؛ یعنی واحدهای انبار، توزیع و تولید، بهصورت همزمان از آن اطلاع پیدا میکنند. سپس توسط یکی از این سه واحد با توجه به موجود بودن یا نبودن محصول موردنظر مشتریبه درخواست پاسخ داده میشود. پاسخ به ابر ترکیبی ارسالشده و مشتری آن را مشاهده میکند. مدیر زنجیره تأمین نیز، توسط همین ابر ترکیبی میتواند بر کل زنجیره تأمین نظارت داشته باشد و علاوه بر هماهنگی، آنالیزهای لازم برای بهبود زنجیره را انجام دهد
جمعبندی:
در این مقاله یک مدل از اینترنتی از اشیاء کاربر محور مبتنی برابر اطلاعات از طریق تعامل میان ابر اطلاعات عمومی، خصوصیو ترکیبی ارائه گردیده است. این چارچوب امکان بحث مجزا در رابطه با شبکه، محاسبات، ذخیرهسازی و تجسم سازی را ایجاد و درنتیجه فرصت رشد هرکدام را بهطور مستقل ولی مکمل یکدیگر در یک محیط اشتراکی فراهم میآورد. با بهکارگیری قابلیتهای رایانش فراگیر فناوري اینترنتی از اشیاء، مشکلات مدیریت زنجیره تأمین و لجستیک سازمانها از قبیل تنظیم شبکه توزیع، استراتژي توزیع، گردش اطلاعات، مدیریت موجودي و جریان نقدینگی بهواسطه یک دید ابر محور برطرف میگردد. فناوریهای ابر محور از طریق به اشتراکگذاری منابع اطلاعاتی باعث تسهیل همکاري با شرکا و مشتریان میگردد که این امر منجر به بهبود بهرهوری و افزایش نوآوري میشود.
پیادهسازی فناوري اینترنتی از اشیاء مبتنی بر ابرهاي اطلاعاتی با بهرهگیری از پوششهای اطلاعاتی دقیق و در لحظه، باعث تسهیل فرآیندهاي پیشبینی و برنامهریزی، تهیه و تأمین منابع، لجستیک و پشتیبانی، مدیریت خدمات و قطعات یدکی و بسیاري از زیر فرآیندهای زنجیره تأمین میشود. این فناوریها موجب میشوند تا سازمانها به جای پرداخت هزینههای کلان در بخش نرمافزار در فرآیندهاي تولیدي و عملیاتی سرمایهگذاری کنند که موجب جریان بیشتر نقدینگی خواهد شد.