جرثقیل سقفی

استانداردهای بلاک‌چین و GS1 در زنجیره غذایی : مروری بر احتمالات و چالش‌ها

فصلنامه شماره 47(زمستان 1401)- فائزه شکری

چکیده

جهانی‌شدن زنجیره‌های تأمین مواد غذایی[1] پیچیدگی قابل‌توجهی را به سیستم‌های مواد غذایی اضافه کرده و عدم تقارن بین اطلاعات ‌تولیدکنندگان مواد غذایی و ‌مصرف‌کنندگان آن‌ها ایجاد کرده است. در نتیجه، تقاضای فزاینده‌ای برای شفافیت بیشتر در منشأ مواد غذایی، روش‌های کشت، برداشت، تولید و همچنین شرایط کار و اثرات محیطی وجود دارد. علاوه بر این، بحث بین‌المللی در مورد یکپارچگی FSCها به دلیل حوادث و بحران‌های مکرر در پنج رکن سیستم غذایی تشدید شده است. هزینه‌های اقتصادی و ناکارآمدی‌های مرتبط با این پنج اصل قابل‌توجه است. ظهور فناوری بلاک‌چین و استفاده از آن با ترکیب با استانداردهای جهانی GS1 می‌تواند اعتماد لازم برای این زنجیره را تأمین کرده و هزینه‌های ناشی از این ناکارآمدی‌ها را کاهش دهد.

  1. مقدمه

اساساً، حرکت به سمت شفافیت زنجیره غذایی به این معنی است که کسب‌وکارهای موادغذایی باید آماده اتخاذ رویکردی فعال و مستمر برای یافتن و کاهش نقاط ضعف در FSC‌های خود باشند. حوادث مرتبط با موادغذایی در پنج اصل سیستم غذایی از طریق پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی بازتاب شده است و درنتیجه بی‌اعتمادی ‌مصرف‌کننده را ایجاد می‌کند. این 5 اصل شامل: کیفیت غذا[2]، سلامت موادغذایی[3]، اصالت غذا[4]، دفاع از غذا[5]، و امنیت غذایی[6] می‌باشد. (شکل 1)

بر اساس آخرین سنجش اعتماد اِدِلمن[7]، اعتماد در صنعت غذا و نوشیدنی از سال 2019 تاکنون دو پله کاهش‌یافته است[8]. این کاهش قابل‌توجه است؛ زیرا ساختار اعتماد در ETB هم شایستگی و هم اخلاق را در بر می‌گیرد. این مسئله نشان می‌دهد که برای به‌دست‌آوردن مجدد اعتماد شهروندان و ‌مصرف‌کنندگان، مشاغل موادغذایی باید پذیرای بازخوردها و انتقادات ‌‌سازمان‌ها باشند.

شکل 1- پنج اصل سیستم غذایی

اساساً، حرکت به سمت شفافیت زنجیره غذایی به این معنی است که کسب‌وکارهای موادغذایی باید آماده اتخاذ رویکردی فعال و مستمر برای یافتن و کاهش نقاط ضعف در FSC ‌های خود باشند. این نقاط ضعف می‌توانند بر هر پنج ستون که در شکل 1 نشان‌داده‌شده است تأثیر بگذارند و نظارت و مداخلات بعدی از ستونی به ستون دیگر متفاوت است.

هزینه‌های اقتصادی و ناکارآمدی‌های مرتبط با این پنج اصل قابل‌توجه است. به‌عنوان‌مثال، بانک جهانی در سال 2018 برآورد کرد که هزینه‌های مربوط به‌سلامت موادغذایی (به‌عنوان‌مثال، ازدست‌دادن بهره‌وری، هزینه‌های پزشکی) در اقتصادهای با درآمد کم تا متوسط سالانه بالغ بر 110 میلیارد دلار است. در مورد امنیت غذایی، ‌‌سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد برآورد کرده است که هزینه‌های مربوط به امنیت غذایی (به‌عنوان‌مثال، هدررفت منابع، زیان‌های اقتصادی) سالانه بالغ بر 936 میلیارد دلار است[9].

مقامات نظارتی به طور فزاینده‌ای در مورد امنیت غذایی (تأمین کافی موادغذایی ایمن، مقرون‌به‌صرفه و مغذی که مطابق با ترجیحات ‌مصرف‌کننده باشد)، دفاع از غذا، و خطر حملات مخرب (اقدامات تروریستی در زنجیره غذایی)، و همچنین اعمال مجرمانه مربوط به اصالت موادغذایی مانند حوادث تقلب غذایی نگران هستند. درحالی‌که تعیین کمیت کلی تأثیر تقلب در موادغذایی غیرممکن است، منابع دانشگاهی و صنعتی پیشنهاد می‌کنند که محدوده آن از 10 تا 49 میلیارد دلار است.

وب‌سایت آژانس بازرسی موادغذایی کانادا به انجمن تولید موادغذایی (در سال 2019 به انجمن برندهای ‌مصرف‌کننده تغییر نام داد) استناد می‌کند که نشان می‌دهد که احتمالاً ده درصد از تمام غذاهای تجاری فروخته شده تقلبی است[10].

FSCها به دلیل ارتباط آن‌ها با جمعیت‌های جهانی و محلی، نقش آن‌ها در رونق اقتصادی و آسیب‌پذیری‌های ناشی از عملیات و مدیریت آنها، اجزای حیاتی اکوسیستم غذایی گسترده‌تر هستند. یک FSC شبکه‌ای از ذی‌نفعان بسیار به‌هم‌پیوسته است که با هم کار می‌کنند تا از تحویل محصولات غذایی ایمن اطمینان حاصل کنند.

بازیگران FSC متعهد به اجرای مجموعه‌ای از فرآیندها و فعالیت‌هایی هستند که به انتقال غذا از حالت مواد خام به محصول نهایی کمک می‌کنند. حصول اطمینان از تحویل محصولات غذایی ایمن یک اولویت اصلی و یک عنصر اولیه برای یک جامعه سالم و پویا است. به‌این‌ترتیب، یک FSC به یک “زنجیره‌ اعتماد” تبدیل شده است که از تأمین‌کنندگان، ‌تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان، عمده‌فروشان، خرده‌فروشان و ‌مصرف‌کنندگان گسترش می‌یابد.

  • آسیب‌پذیری FSCها

FSCها در برابر بلایای طبیعی، سوءرفتارها و رفتارهای استثماری آسیب‌پذیر هستند که منجر به نگرانی‌های امنیت غذایی، آسیب به اعتبار و خسارات مالی قابل‌توجهی می‌شود. با توجه به پیچیدگی‌های ذاتی FSCهای جهانی، کنترل کل جریان مواد و محصولات و شناسایی تمام عوامل خارجی ممکن برای ذی‌نفعان تقریباً غیرممکن است. اختلالات مکرر (به‌عنوان‌مثال، بلایای طبیعی، آنفولانزای مرغی، تب خوکی، COVID-19) و رسوایی‌های غذایی[11] متوالی احساس فوریت را در مدیریت FSCها افزایش داده و بر اعتماد ‌مصرف‌کننده تأثیر منفی گذاشته است.

“رسوایی گوشت اسب” اروپایی در سال 2013 نمونه‌ای از آسیب‌پذیری‌ها بود و محققان حقوقی دانشگاه کمبریج اظهار داشتند که توانایی رژیم نظارتی اتحادیه اروپا برای جلوگیری از تقلب در چنین مقیاسی ناکافی است. قانون غذای اتحادیه اروپا، با تأکید (بیش از حد) بر ایمنی موادغذایی، نتوانست از وقوع تقلب جلوگیری کند و حتی ممکن است نقشی (غیرعمدی) در تسهیل یا تقویت آن داشته باشد.

محققان کمبریج همچنین استدلال کردند که جابه‌جایی آزاد کالاها در اتحادیه اروپا باعث ایجاد حس “اعتماد کور” در چارچوب نظارتی می‌شود. درحالی‌که بلایای طبیعی و درگیری‌های سیاسی خارج از کنترل ذی‌نفعان FSC است، برای حفظ کیفیت غذا و ایمنی موادغذایی و به‌حداقل‌رساندن خطر تقلب در موادغذایی یا حملات مخرب، سهام‌داران FSC باید با استفاده از ابزارهای فناوری و استانداردهای ایمنی موادغذایی استانداردهای زنجیره تأمین را ایجاد و روی آن‌ها توافق کنند.

طراحی مجدد FSC به‌منظور اطمینان از یکپارچگی بی‌چون و چرا در یک اکوسیستم غذایی انعطاف‌پذیر ضروری است. این پیشنهاد نیازمند یک رویکرد اساسی برای مدیریت داده و حاکمیت داده است تا از منابع داده‌های دقیق و قابل‌اعتماد اطمینان حاصل شود و مدیریت موجودی، مدیریت سفارش، قابلیت ردیابی، فراخوان محصول نامطمئن و اقداماتی برای محافظت در برابر تقلب در موادغذایی فراهم شود. عدم انجام این کار منجر به ادامه بی‌اعتمادی ‌مصرف‌کننده و زیان اقتصادی خواهد شد. قابل‌توجه این که GS1 UK در سال 2009 گزارش داد که 80 درصد خرده‌فروشان بریتانیا داده‌های محصول متناقض داشتند که تخمین زده می‌شود 700 میلیون پوند در مدت 5 سال کاهش سود داشته باشد و 300 میلیون پوند دیگر نیز در فروش ازدست‌رفته باشد.

  • فناوری بلاک‌چین

ظهور اخیر فناوری بلاک‌چین علاقه قابل‌توجهی را در بین محققان و متخصصان در رشته‌های متعدد ایجاد کرده است. در ابتدا، فناوری بلاک‌چین به‌عنوان یک نوآوری رادیکال مملو از جذابیت قوی برای بخش مالی، به‌ویژه در استفاده از ارزهای رمزنگاری شده معرفی شد. حدس و گمان در مورد هویت واقعی نام مستعار “ساتوشی ناکاموتو” باعث ایجاد شک در سازندگان واقعی بیت‌کوین و انگیزه‌های آن‌ها شد. علاوه بر این، هالابوردا[12] (2018) استدلال کرد که در مورد مزایای بلاک‌چین و مهم‌تر از همه، نحوه شکست آن اتفاق‌نظر وجود ندارد. علاوه بر این، رجب[13]، سوله[14] و کیوگ[15] در سال 2018 استدلال کردند: “در نهایت، یک بلاک‌چین را می‌توان به‌عنوان پیکربندی از چندین فناوری، ابزار و روش‌هایی که به یک مشکل خاص رسیدگی می‌کنند، مشاهده کرد.”

فراتر از حوزه مالی، فناوری بلاک‌چین به‌عنوان یک پارادایم اساسی با پتانسیل مزایای اجتماعی قابل‌توجه و بهبود اعتماد بین بازیگران FSC در نظر گرفته می‌شود. فناوری بلاک‌چین چندین قابلیت و کارکرد را ارائه می‌دهد که می‌تواند به طور قابل‌توجهی شیوه‌های موجود مدیریت FSC ‌ها و مشارکت‌ها را بدون توجه به موقعیت مکانی تغییر دهد و همچنین فرصت‌هایی را برای بهبود کارایی، شفافیت، اعتماد و امنیت در طیف گسترده‌ای از معاملات تجاری و اجتماعی ارائه می‌دهد. ویژگی‌های فناوری بلاک‌چین می‌تواند با قراردادهای هوشمند ترکیب شود تا ‌‌سازماندهی غیرمتمرکزی را برای ایجاد، اجرا و مدیریت معاملات تجاری، ایجاد چشم‌اندازی برای رویکردهای نوآورانه به اطلاعات و سیستم‌های مشارکتی ایجاد کند.

  • استانداردهای زنجیره‌تأمین جهانی

نوآوری‌ها نه تنها ترکیب ساده‌ای از تغییرات فنی در فرایندها و رویه‌ها هستند، بلکه اشکال جدیدی از ترتیبات اجتماعی و ‌‌سازمانی را نیز در بر می‌گیرند. بارکد محصول در همه‌جا به‌عنوان یک نوآوری قابل‌توجه است که تجارت و جامعه را متحول کرده است. از زمان تصمیم صنعت ایالات متحده برای اتخاذ بارکد خطی در 3 آوریل 1973، و اولین اسکن یک بسته 10 عددی آدامس Wrigley’s Juicy Fruit در سوپرمارکت مارش در تروی اوهایو، در 26 ژوئن 1974، بارکد تقریباً 5 میلیارد بار در روز اسکن می‌شود. GS1 یک ‌‌سازمان غیرانتفاعی است که وظیفه مدیریت داده‌ها و استانداردهای اطلاعاتی مبتنی بر صنعت را بر عهده دارد.

سیستم استانداردهای GS1 شناسایی منحصربه‌فرد جهانی شرکت‌ها، مکان‌ها، محصولات و دارایی‌هایشان را اختصاص داده و مدیریت می‌کند. آن‌ها برای جمع‌آوری داده‌ها، تبادل داده و همگام‌سازی داده‌ها در میان شرکای تبادل FSC به چندین عملکرد فعال فناوری متکی هستند. در FSC ها، نیاز روزافزونی به استانداردهای قابلیت همکاری برای تسهیل ادغام بین کسب‌وکار وجود دارد. پذیرش فناوری بلاک‌چین با استانداردهای GS1 این پتانسیل را دارد که ذی‌نفعان FSC را قادر سازد نیازهای در حال تغییر صنعت کشاورزی و موادغذایی و الزامات قانونی در حال تحول برای افزایش قابلیت ردیابی و فراخوان سریع کالاهای ناایمن را برآورده کنند.

اگرچه شواهد روزافزونی در مورد مزایای فناوری بلاک‌چین و پتانسیل آن برای همسویی با استانداردهای GS1 برای داده‌ها و اطلاعات وجود دارد، نیاز به بررسی گسترده پتانسیل‌ها و محدودیت‌های کامل وجود دارد. همچنین تنوع تحقیقات بلاک‌چین در زمینه موادغذایی پراکنده است و پتانسیل‌ها و محدودیت‌ها در ترکیب با استانداردهای GS1 به طور مبهم ارائه شده است. در نتیجه کاهش این شکاف تحقیقاتی بسیار ضروری است.

  • روش‌شناسی

به‌منظور کشف پتانسیل کامل سیستمی که عملکردهای بلاک‌چین و استانداردهای GS1 را یکپارچه می‌کند، یک روش بررسی سیستماتیک بر اساس دستورالعمل‌های ترانفیلد[16]، دنیر[17] و اسمارت[18] در سال 2003 انجام شد. بررسی سیستماتیک به‌عنوان روشی مناسب برای مکان‌یابی، تجزیه‌وتحلیل و ترکیب نشریات بررسی شده در نظر گرفته شد. تحقیقات در مورد فناوری بلاک‌چین گسترده و در رشته‌های مختلف است. بااین‌حال، تحقیقات کمی برای زنجیره‌های غذایی وجود دارد.

بنابراین، هدف این مطالعه استفاده از مطالعات موجود و بهره‌برداری از یافته‌های آن‌ها با استفاده از تحلیل محتوا برای استخراج بینش و ارائه درک عمیق‌تر از فرصت‌های یک بلاک‌چین با استانداردهای GS1 به‌عنوان یک چارچوب مدیریتی FSC بود.

  • مروری بر فناوری بلاک‌چین

ازدست‌دادن اعتماد به سیستم بانکداری متعارف پس از بحران مالی جهانی سال 2008، زمینه را برای معرفی یک سیستم پولی جایگزین مبتنی بر ارز دیجیتال جدید و دفترکل توزیع شده فراهم کرد. «ساتوشی ناکاموتو» (نام مستعار یک فرد ناشناس، گروهی از افراد، ‌‌سازمان یا سایر نهادهای عمومی یا خصوصی) یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا به نام بیت‌کوین را معرفی کرد.

سیستم پیشنهادی امکان پرداخت با ارز بیت‌کوین را به‌صورت ایمن و بدون واسطه یک شخص ثالث قابل‌اعتماد[19] (TTP) مانند یک بانک می‌داد. پروتکل بیت‌کوین از یک بلاک‌چین استفاده می‌کند که راه‌حلی مبتکرانه و خلاقانه برای مشکل خرج مضاعف (جایی که ارز دیجیتال یا یک توکن بیش از یک‌بار خرج می‌شود) ارائه می‌دهد و نیاز به مداخله TTP برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها را از بین می‌برد. علاوه بر این، لاسیتی[20] (2018) استدلال کرد: «درحالی‌که TTPها عملکردهای مهمی را ارائه می‌کنند، محدودیت‌های جدی مانند کارمزد تراکنش‌های بالا، زمان تسویه کند، شفافیت کم تراکنش، نسخه‌های متعدد حقیقت و آسیب‌پذیری‌های امنیتی دارند.»

فناوری پشت برنامه بیت‌کوین به‌عنوان بلاک‌چین شناخته می‌شود. بلاک‌چین بیت‌کوین یک پایگاه‌داده توزیع شده (دفترکل توزیع شده) است که در شبکه‌های عمومی و غیرقابل‌اعتماد با امضای رمزنگاری پیاده‌سازی شده است که در برابر جعل از طریق هش[21] مکرر و یک الگوریتم اجماع مقاوم است.

فناوری بلاک‌چین به‌گونه‌ای طراحی شده است که طرف‌هایی که قبلاً برای یکدیگر ناشناخته بودند، می‌توانند به طور مشترک یک پایگاه‌داده از سوابق (اطلاعات) ایجاد و نگهداری کنند و می‌توانند تراکنش‌ها را تصحیح و تکمیل کنند که به طور کامل در چندین گره (رایانه‌ها) توزیع شده و با استفاده از اجماع تأییدکنندگان مستقل تأیید می‌شوند. بلاک‌چین با یک شبکه همتا به همتا و یک پایگاه‌داده توزیع شده غیرمتمرکز مشخص می‌شود، همان‌طور که در شکل 2 نشان‌داده‌شده است.

شکل 2 – نمایش نموداری از فناوری بلاک‌چین

طبق گفته لمیوکس[22] (2016)، گره‌های درون یک بلاک‌چین به طور جمعی به‌عنوان یک سیستم برای ذخیره دنباله‌های رمزگذاری شده سوابق تراکنش‌ها به‌عنوان یک واحد یا بلوک تک زنجیره‌دار کار می‌کنند. گره‌ها در یک شبکه بلاک‌چین می‌توانند گره‌های اعتبارسنجی (ماینرها در اتریوم و بیت‌کوین) باشند که در مکانیسم اجماع شرکت می‌کنند یا گره‌های غیر اعتبارسنجی (که فقط به‌عنوان گره‌ها نامیده می‌شوند). هنگامی که هر گره‌ای بخواهد تراکنش را به دفترکل اضافه کند، تراکنش موردعلاقه برای همه گره‌های شبکه همتا به همتا پخش می‌شود. تراکنش‌ها سپس در یک بلوک جمع‌آوری می‌شوند، جایی که اضافه‌شدن به بلاک‌چین، یک مکانیسم توافقی ضرورت دارد. اعتبارسنجی‌ها برای داشتن بلوک محلی خود به‌عنوان افزودنی بعدی به بلاک‌چین رقابت می‌کنند. نحوه ساخت و انتشار بلوک‌ها در سیستم امکان ردیابی کل زنجیره فعالیت‌های معتبر شبکه را به بلوک پیدایش آغازی در بلاک‌چین می‌دهد.

علاوه بر این، روش اجماع به کار گرفته شده توسط پلت فرم بلاک‌چین، یک اعتبارسنجی را تعیین می‌کند که بلاک آن با باقی‌ماندن بقیه در صف و شرکت در دور بعدی اجماع به بلاک‌چین اضافه می‌شود. گره اعتبارسنجی انگیزه‌ای برای به‌روزرسانی پایگاه‌داده بلاک‌چین به دست می‌آورد.

یک الگوریتم اجماع امکان به‌روزرسانی امن داده‌های بلاک‌چین را فراهم می‌کند که توسط مجموعه‌ای از قوانین خاص برای پلت فرم بلاک‌چین کنترل می‌شود. این حق به‌روزرسانی داده‌های بلاک‌چین در میان مجموعه اقتصادی توزیع می‌شود، گروهی از کاربران که می‌توانند بلاک‌چین را بر اساس مجموعه‌ای از قوانین به‌روز کنند. در نظر گرفته شده است که مجموعه اقتصادی بدون تبانی در داخل مجموعه (گروهی از کاربران) غیرمتمرکز باشد تا اکثریت را تشکیل دهد، حتی اگر آن‌ها سرمایه و انگیزه‌های مالی زیادی داشته باشند. پلتفرم‌های بلاک‌چینی که به وجود آمده‌اند از یکی از مجموعه‌های اقتصادی غیرمتمرکز زیر استفاده می‌کنند. بااین‌حال، هر مثال ممکن است از مجموعه متفاوتی از الگوریتم‌های اجماع استفاده کند:

  • صاحبان قدرت محاسباتی: این مجموعه از اثبات کار[23] (POW) به‌عنوان یک الگوریتم اجماع مشاهده شده در پلتفرم‌های بلاک‌چین مانند بیت‌کوین و اتریوم استفاده می‌کند. هر سر بلوک در زنجیره بلاک دارای رشته‌ای از داده‌های تصادفی به نام نانس[24] است که به آن‌ها متصل شده‌ است.‌ ماینرها (تأییدکننده‌ها) باید این رشته تصادفی را جستجو کنند به‌طوری‌که وقتی به بلوک متصل می‌شود، هش بلوک دارای تعداد معینی صفر اول باشد و استخراج‌کننده‌ای که می‌تواند نانس را پیدا کند تعیین می‌شود تا بلوک محلی خود را همراه با تولید یک ارز دیجیتال جدید به بلاک‌چین اضافه کند. این فرایند استخراج نامیده می‌شود. استخراج شامل محاسبات پرهزینه‌ای است که اغلب منجر به هدررفتن توان محاسباتی و الکتریسیته می‌شود که ازنقطه‌نظر اکولوژیکی نامطلوب است و منجر به مجموعه کوچک انحصاری کاربران برای استخراج می‌شود. بااین‌حال، این انحصار در تضاد با ایده داشتن یک مجموعه غیرمتمرکز است که پلتفرم‌های بلاک‌چین را برای استفاده از ابزارهای دیگر برای رسیدن به اجماع به کار می‌برند.
  • سهام‌داران: این مجموعه از انواع مختلف مکانیسم اجماع اثبات سهام[25] (POS) استفاده می‌کند. POS یک سیستم عادلانه‌تر از POW است، زیرا منابع محاسباتی موردنیاز برای انجام استخراج یا اعتبارسنجی را می‌توان از طریق هر رایانه‌ای انجام داد. Ethereum POS از ماینر یا اعتباردهنده می‌خواهد تا مقدار مشخصی از سکه‌های خود را به ارز پلتفرم بلاک‌چین قفل کند تا بلاک را تأیید کند. به این تعداد سکه قفل شده، سهام می‌گویند.

قدرت محاسباتی برای تأیید اینکه آیا یک اعتبارسنجی درصد مشخصی از سکه‌ها را در ارز موجود در اختیار دارد یا خیر، موردنیاز است. چندین پیشنهاد برای POS وجود دارد، زیرا POS یک مجموعه غیرمتمرکز بهبودیافته را قادر می‌سازد قدرت را از دست یک گروه کوچک انحصاری از اعتبارسنجی‌ها خارج کند و کار را به طور مساوی در سراسر بلاک‌چین توزیع نماید. در Ethereum POS، احتمال ماینینگ بلوک با سهام اعتباردهنده مانند POW متناسب است و متناسب با قدرت هش محاسباتی است. تا زمانی که یک اعتبارسنجی در حال استخراج است، سهام متعلق به او قفل باقی می‌ماند. نقطه‌ضعف این مکانیسم اجماع این است که غنی‌ترین اعتبارسنجی‌ها اولویت بیشتری دارند. بااین‌حال، مکانیسم مشارکت، جامعه را بیشتر از بسیاری از روش‌های دیگر تشویق می‌کند[26]. در اینجا، مجموعه‌ای که بیشتر مورداستفاده قرار می‌گیرد سهام‌داران هستند. ازاین‌رو، چنین پروتکل‌هایی را می‌توان به‌عنوان زیرمجموعه‌های POS در نظر گرفت.

  • شبکه اجتماعی کاربر: این شبکه در پروتکل‌های اجماع ریپل[27] و استلار[28] استفاده می‌شود. به‌عنوان‌مثال، پروتکل ریپل، به یک گره نیاز دارد تا یک لیست گره منحصربه‌فرد[29] (UNL) را تعریف کند که شامل لیستی از سایر گره‌های ریپل است که گره تعریف‌کننده مطمئن است در برابر آن کار نکند. یک گره برای دستیابی به اجماع با سایر گره‌ها در UNL خود مشورت می‌کند. اجماع در چندین دور با یک گره که مجموعه‌ای از تراکنش‌ها را در یک “مجموعه کاندید” اعلام می‌کند، اتفاق می‌افتد که به گره‌های دیگر در UNL ارسال می‌شود. گره‌ها در UNL تراکنش‌ها را تأیید می‌کنند، به آن‌ها رأی می‌دهند و رأی‌ها را منتشر می‌کنند. سپس گره آغازگر «مجموعه نامزد» را بر اساس آرای دریافتی اصلاح می‌کند تا تراکنش‌هایی را که بیشترین تعداد رأی را برای دور بعدی کسب کرده‌اند، در بر بگیرد. این روند تا زمانی ادامه می‌یابد که یک «مجموعه نامزد» 80 درصد رأی را از تمام گره‌های UNL دریافت کند و سپس به یک بلوک معتبر در بلاک‌چین ریپل تبدیل شود.

  • بلاک‌چین به‌عنوان یک اخلال‌گر زنجیره تأمین موادغذایی

فناوری بلاک‌چین نوع جدیدی از فن آوری اینترنت مخرب و عامل اصلی تغییرات بزرگ اجتماعی و اقتصادی محسوب می‌شود. منطق این استدلال به دلیل ساختارهای فنی پیچیده آن است، مانند تغییرناپذیری تراکنش‌ها، امنیت، محرمانه بودن، مکانیزم‌های توافقی و قابلیت‌های اتوماسیون فعال شده توسط قراردادهای هوشمند.

مورد دوم به‌عنوان مهم‌ترین کاربرد بلاک‌چین اعلام می‌شود (یکپارچگی کد در قراردادهای هوشمند نیاز به تضمین کیفیت و آزمایش دقیق دارد). طبق تعریف، قرارداد هوشمند یک برنامه کامپیوتری است که روابط را بر روی شبکه‌های کامپیوتری رسمی می‌کند. قراردادهای هوشمند یک دهه قبل از بیت‌کوین/بلاک‌چین هستند و برای عملکرد به بلاک‌چین نیازی ندارند، یک قرارداد هوشمند مبتنی بر بلاک‌چین بر روی یک بلاک‌چین با مکانیزم اجماع که اجرای صحیح آن را تعیین می‌کند، اجرا می‌شود.

طیف گسترده‌ای از برنامه‌ها را می‌توان با استفاده از قراردادهای هوشمند، از جمله بازی، مالی، اسناد رسمی یا محاسبات اجرا کرد. استفاده از قراردادهای هوشمند در صنعت FSC می‌تواند به تأیید اسناد دیجیتال (به‌عنوان‌مثال گواهی‌هایی مانند ارگانیک یا حلال) و همچنین تعیین منشأ (منبع) داده‌های خاص کمک کند. در یک سناریوی زنجیره سرد، رجب و همکاران استدلال کردند که قراردادهای هوشمند متصل به دستگاه‌های اینترنت اشیا می‌توانند به حفظ کیفیت و ایمنی کالاهای در حال حمل‌ونقل کمک کنند. برای مثال، تحمل‌های دمایی تعبیه‌شده در قرارداد هوشمند می‌تواند هشدارهای حین حمل‌ونقل را ایجاد کند و پذیرش یا رد محموله را بر اساس پارامترهای از پیش تعیین شده در قرارداد هوشمند تسهیل کند. اولین پلتفرم برای پیاده‌سازی قراردادهای هوشمند، اتریوم بود اگرچه اکثر پلتفرم‌ها امروزه به قراردادهای هوشمند پاسخ می‌دهند؛ بنابراین، مشابه تحولات بنیادین که اینترنت برای افراد و فعالیت‌های شرکتی ایجاد می‌کند، ظهور بلاک‌چین فرصت‌هایی را فراهم می‌کند که می‌تواند به طور گسترده بر فرایندهای زنجیره تأمین تأثیر بگذارد.

به‌منظور درک مفاهیم فناوری بلاک‌چین برای زنجیره‌های غذایی، درک پتانسیل‌های مرتبط با آن با استانداردهای GS1 ضروری است. درحالی‌که این فناوری هنوز در مرحله اولیه توسعه و استقرار است، توجه به همسویی بالقوه فناوری بلاک‌چین با استانداردهای GS1 به‌عنوان اثبات موفقیت آن‌ها ارزشمند است و به‌احتمال زیاد در آینده پذیرش جهانی غالب خواهد شد.

  • پتانسیل‌های تراز Blockchain-GS1 در FSC
  • تعریف قابلیت ردیابی

قابلیت ردیابی یک ساختار چندوجهی است که در FSC ‌ها بسیار مهم است و از طریق کاربرد آن در استانداردهای کیفیت ISO 9000/BS 5750 توجه زیادی را به خود جلب کرده است. محققین بر اهمیت و ارزش قابلیت ردیابی در FSCهای جهانی تأکید کرده‌اند. به‌طورکلی، قابلیت ردیابی به توانایی ردیابی جریان محصولات و ویژگی‌های آن‌ها در کل مراحل فرایند تولید و زنجیره تأمین اشاره دارد.

علاوه بر این، اولسن و بوریت[30] (2013) یک بررسی جامع از قابلیت ردیابی در ادبیات دانشگاهی، استانداردهای صنعتی و مقررات را تکمیل کرده و استدلال کردند که تعاریف مختلف ردیابی، ناسازگار و گیج‌کننده اغلب با استفاده مبهم از اصطلاحاتی مانند “trace”هستند. آن‌ها یک تعریف جامع ارائه می‌دهند: “امکان دسترسی به هر یا تمام اطلاعات مربوط به آنچه در دست بررسی است، در تمام چرخه عمر آن، با استفاده از شناسایی‌های ثبت شده.”

استاندارد جهانی ردیابی GS1 ، با تعریف ISO 9001 مطابقت دارد: «قابلیت ردیابی، توانایی ردیابی تاریخچه، کاربرد یا مکان یک شی است.» هنگام درنظرگرفتن یک محصول یا خدمات، قابلیت ردیابی می‌تواند به منشأ مواد و قطعات مربوط، تاریخچه پردازش؛ توزیع و مکان محصول یا خدمات پس از تحویل وابسته باشد.

قابلیت ردیابی نیز به‌عنوان بخشی از مدیریت لجستیک تعریف می‌شود که اطلاعات کافی در مورد یک غذا، خوراک، حیوان یا ماده ‌تولیدکننده غذا را در تمام مراحل زنجیره تأمین موادغذایی جمع‌آوری، ذخیره و انتقال می‌دهد تا محصول از نظر ایمنی و کیفیت بررسی شود.

  • نقش فناوری

در زمینه FSC، یک هدف اساسی حفظ سطح بالایی از قابلیت ردیابی موادغذایی برای افزایش اعتماد و اطمینان ‌مصرف‌کننده به محصولات غذایی و اطمینان از مستندسازی مناسب غذا برای اهداف ایمنی، نظارتی و مالی است. فناوری در دو دهه گذشته نقش بسیار مهمی در قابلیت ردیابی موادغذایی ایفا کرده است. به‌عنوان‌مثال، شناسایی فرکانس رادیویی[31] در برخی از FSCها به کار گرفته شده است تا امکان شناسایی غیرمستقیم محصولات را فراهم کند و قابلیت ردیابی غذا از انتها به انتها را افزایش دهد. والمارت با استقرار پهپادهای با فناوری RFID در یک انبار برای کنترل موجودی به دستاوردهای قابل‌توجهی دست‌یافت. بااین‌حال، برنامه‌های کاربردی فناوری برای ردیابی موادغذایی ریز شده، اغلب اختصاصی و غیرقابل‌تعامل هستند و شرکای تجاری را قادر می‌سازند تا تنها جنبه‌های خاصی از FSC را به دست آورند. به‌این‌ترتیب، درک کل‌نگر از این که چگونه کسب‌وکارهای کشاورزی موادغذایی می‌توانند جریان محصولات غذایی و اطلاعات مربوط به آن را در FSC ‌های گسترده و جهانی شده ردیابی کنند، هنوز در مرحله نوپای توسعه است. برای مثال، مالهوترا[32]، گوسین[33]، ال ساوی[34]، در سال 2007 پیشنهاد کردند که اتخاذ یک رویکرد جامع‌تر از قابلیت ردیابی که از منبع تا مصرف‌کنندگان نهایی گسترش می‌یابد، ضروری است تا درک کاملی از پردازش اطلاعات و اشتراک‌گذاری در میان ذی‌نفعان زنجیره تأمین به دست آید.

در این راستا، فناوری بلاک‌چین بهبودهای قابل‌توجهی در شفافیت و اعتماد در قابلیت ردیابی موادغذایی ایجاد می‌کند. بااین‌حال، استدلال بسیاری از ارائه‌دهندگان راه‌حل در مورد قابلیت ردیابی از “مزرعه تا چنگال[35]” یک مفهوم ناقص است؛ زیرا قانون حفظ حریم خصوصی ردیابی محصولات را برای ‌مصرف‌کنندگان محدود می‌کند. در این راستا، ردیابی (برای ردیابی روبه‌جلو) از مزرعه تا چنگال غیرممکن است، مگر اینکه ‌مصرف‌کننده عضوی از برنامه وفاداری خرده‌فروشان باشد. بااین‌حال، ردیابی (برای ردیابی به عقب) از “چنگال تا مزرعه” یک مفهوم عملی است که توسط ‌مصرف‌کننده‌ای که یک بارکد محور GS1 یا کد دیگر ارائه شده توسط برند (به‌عنوان‌مثال، کد QR اختصاصی) اسکن می‌کند، فعال می‌شود. ازاین‌رو، “شفافیت” مزرعه به چنگال توصیف مفیدتری از آنچه امکان‌پذیر است (در مقابل قابلیت ردیابی مزرعه به چنگال) است. درحالی‌که لزوماً برای این کار به بلاک‌چین نیاز نیست، بسته به پیچیدگی زنجیره تأمین، بلاک‌چینی که اطلاعات تغییرناپذیری داشته باشد (به‌عنوان‌مثال، گواهی ذبح حلال یا ارگانیک اصلی از منبع معتبر) می‌تواند یکپارچگی داده‌ها و منشأ اطلاعات را بهبود بخشد.

بلاک‌چین به‌عنوان “لایه ارزش اینترنتی[36]” جدید معرفی می‌شود که سه‌گانه قابلیت ردیابی، اعتماد و شفافیت را برای تراکنش‌های مربوط به داده‌ها یا کالاهای فیزیکی فراهم می‌کند و احراز هویت، اعتبارسنجی، قابلیت ردیابی و ثبت را تسهیل می‌نماید. استفاده از استانداردهای GS1 با یکپارچه‌سازی فناوری بلاک‌چین، راه‌حل‌های جهانی را قادر می‌سازد که استانداردهای شناسایی شرکت‌ها، مکان‌ها، محصولات و دارایی‌ها را با یکپارچگی تراکنش‌های بلاک‌چین مرتبط کند؛ بنابراین، ترکیب استانداردهای بلاک‌چین و GS1 می‌تواند به الزامات نظارتی در حال ظهور و سختگیرانه‌تر برای اشکال پیشرفته ردیابی در FSCها پاسخ دهد.

یک بلاک‌چین را می‌توان برای ارائه اطلاعات کامل در مورد فرایندهای FSC پیکربندی کرد که برای تأیید انطباق با مشخصات و ردیابی محصول به منبع آن در رویدادهای نامطلوب (مانند فراخوان ایمنی ‌مصرف‌کننده) مفید است. این قابلیت برنامه‌های مبتنی بر بلاک‌چین را قادر می‌سازد تا مشکلاتی را که در چندین حوزه از جمله FSC وجود دارد را حل کنند که در آن داده‌های تأیید شده و رد نشده در تمام بخش‌ها برای فعال‌کردن عملکرد کل FSC به‌عنوان یک واحد حیاتی هستند. در چارچوب استانداردهای GS1، ردیابی غذا در صنعت است. تعریف شده و مورد تأیید صنعت است و شامل دسته‌بندی ویژگی‌های قابلیت ردیابی است. این‌ها شامل نیاز به اختصاص شناسه‌های منحصربه‌فرد برای هر محصول یا کلاس محصول و گروه‌بندی آن‌ها در واحد منابع قابل‌ردیابی است.

بازیگران FSC هم خالق داده هستند (منبع معتبر یک ویژگی داده هستند) و هم کاربر داده (نگهبان داده‌های ایجاد شده توسط طرف‌های دیگر مانند یک تأمین‌کننده بالادستی). داده‌ها به ترتیب متوالی کشاورزی، برداشت، تولید، بسته‌بندی، توزیع و خرده‌فروشی ایجاد و استفاده می‌شوند. در یک FSC بهینه‌سازی شده، طرف‌های تبادل مختلف باید از طریق مجموعه‌ای از استانداردهای داده قابل همکاری مشترک به هم متصل شوند تا اطمینان حاصل شود که داده‌های ایجاد شده و استفاده شده درک مشترکی از ویژگی‌ها و قوانین داده ارائه می‌دهند (قوانین ایجاد و اشتراک داده در استانداردهای GS1 گنجانده شده‌اند).

یک بلاک‌چین را می‌توان با ایجاد یک پلتفرم با دسترسی و کنترل داده‌های تغییرناپذیر پیکربندی کرد تا ارزش‌افزوده در FSC ‌هایی ایجاد کند که در معرض دست‌کاری فاحش نیست. علاوه بر این، فناوری بلاک‌چین می‌تواند بر ضعف‌های ایجاد شده ناشی از انطباق چند دهه با حداقل الزامات ردیابی نظارتی، مانند ثبت هویت طرف مبادله که منبع کالاهای ورودی است و ثبت هویت طرف مبادله که گیرنده است، غلبه کند.

فناوری بلاک‌چین شرکای تبادل FSC را قادر می‌سازد تا با ارائه یک تاریخچه ایمن، غیر قابل‌جعل و کامل از محصولات غذایی از مزرعه تا خرده‌فروشی، قابلیت ردیابی موادغذایی را حفظ کنند. بر خلاف قابلیت ردیابی لجستیک محور، استفاده از استانداردهای بلاک‌چین و GS1 می‌تواند قابلیت ردیابی ویژگی محور را ایجاد کند که نه‌تنها به جریان فیزیکی محصولات غذایی مربوط می‌شود، بلکه سایر اطلاعات مهم از جمله کیفیت محصول و اطلاعات مربوط به ایمنی را نیز ردیابی می‌کند. در مورد دوم، بازیگران کسب‌وکار موادغذایی همیشه به دنبال مزیت رقابتی و قیمت‌گذاری بهینه از طریق محصول (به‌عنوان‌مثال، کیفیت) یا ادعاهای تمایز فرایند (مانند تخم‌مرغ بدون قفس، تولید ارگانیک) هستند.

این در پاسخ به تحقیقاتی است که نشان می‌دهد بخش فزاینده‌ای از مصرف‌کنندگان به دنبال محصولات غذایی هستند که به بهترین نحو با ترجیحات سبک زندگی‌شان مطابقت داشته باشد؛ مانند ارزش‌های گیاه‌خواری، وگانیسم، یا ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی. در شکل 4، کیوگ (2018) عملکردهای اساسی ردیابی را تشریح می‌کند و جریان زنجیره تأمین، داده‌های رویداد ردیابی را در مقابل جریان اطمینان از ویژگی‌های اعتبار مانند کیفیت غذا و گواهینامه سلامت موادغذایی متمایز می‌کند. به‌عنوان‌مثال، در تئوری اقتصاد، کالاها متشکل از ویژگی‌های معمولی، جستجو، تجربه یا اعتبار در نظر گرفته می‌شوند. کالاهای طبقه‌بندی‌شده (مانند بنزین یا گازوئیل) دارای ویژگی‌های شناخته شده و منابع و مکان‌های شناخته شده برای مکان‌یابی و خرید هستند.

در مورد جستجو، به کالاهایی اطلاق می‌شود که ‌مصرف‌کننده می‌تواند به‌راحتی و بدون هیچ هزینه‌ای به منابع اطلاعاتی قابل‌اعتماد در مورد ویژگی‌های محصول قبل از خرید دسترسی پیدا کند. جستجو فی‌نفسه «بدون هزینه» است و می‌تواند از بازرسی و امتحان‌کردن لباس‌ها قبل از خرید یا برای اطلاع از یک محصول غذایی، از جمله مواد تشکیل‌دهنده، اندازه بسته‌بندی، دستورالعمل‌ها یا قیمت متفاوت باشد. در مثال بازرسی لباس قبل از خرید، دالک[37]، کرش بامر[38] و ساتر[39] (2009) این مثال را به‌عنوان «جستجو» از «تجربه» متمایز می‌کنند و استدلال می‌کنند که تجربه مستلزم ویژگی‌های ناشناخته کالا است که فقط پس از خرید آشکار می‌شوند.

شکل 4 – محصول FSC و جریان اطلاعات

محصولات طبقه‌بندی‌شده با عنوان کالاهای تجربه‌ای دارای ادعای ویژگی‌هایی مانند خوش‌طعم، طعم‌دار، مغذی یا مرتبط با سلامتی هستند؛ مانند کاهش کلسترول هستند که برای تأیید این ادعاها نیاز به مصرف محصول دارند و البته ممکن است اثبات آن‌ها زمان بر باشد (مانند تأثیر در کاهش کلسترول). در صورت آزمایش رانندگی با ماشین یا دریافت نمونه یا طعم‌دهنده یک محصول غذایی در فروشگاه، تأیید ویژگی‌های تجربه ممکن است آسان باشد. بااین‌وجود، رانندگی آزمایشی یا نمونه‌برداری، عملکرد محصول را در طول زمان تأیید نمی‌کند. به‌طورکلی، تأیید ویژگی‌های تجربه غذا آسان نیست، و ممکن است زمان قابل‌توجهی (و هزینه‌های احتمالی) برای تأیید این ادعا طول بکشد.

اعتبار ادعاها با اطلاعات نامتقارن بین ‌تولیدکنندگان موادغذایی و ‌مصرف‌کنندگان موادغذایی مشخص می‌شود. دلیل این امر این است که ویژگی‌های ذاتی محصول (مانند کیفیت غذا، ایمنی موادغذایی) یا روش‌های بیرونی پردازش (مانند ارگانیک، حلال) است و مصرف‌کنندگان نمی‌توانند این ادعاها را قبل یا بعد از خرید تأیید کنند. در این راستا، یک بلاک‌چین پیشرفت قابل‌توجهی در نحوه جریان اعتبار داده‌ها و اضافه‌شدن آن‌ها به یک محصول یا ثبت و ضبط دسته/مجموعه آن‌ها ارائه می‌دهد. به‌عنوان‌مثال، تغییرناپذیری داده‌ها به این معناست که مالک برند می‌تواند سابقه‌ای مانند گواهی شخص ثالث (به‌عنوان‌مثال، تجزیه‌وتحلیل آزمایشگاهی که ادعای گیاه‌خواری یا گواهی USDA[40] ارگانیک را تأیید می‌کند) اضافه کند، اما نمی‌تواند آن را ویرایش یا تغییر دهد. این ویژگی یکپارچگی موردنیاز را به FSCها اضافه می‌کند و شفافیت و اعتماد ‌مصرف‌کننده را افزایش می‌دهد، به‌خصوص اگر داده‌های شخص ثالث برای درخواست مشتریان در دسترس قرار گیرد. در این زمینه، ترکیبی از استانداردهای GS1 و بلاک‌چین این قابلیت را برای ‌مصرف‌کننده فراهم می‌کند که یک محصول غذایی را اسکن کند و رکورد دیجیتال آن را برای تأیید اعتبار ادعاها جستجو کند.

در یک سطح دقیق‌تر، تکه‌تکه‌شدن FSCها و پراکندگی جغرافیایی آن‌ها، نیاز به بلاک‌چین و استانداردهای GS1 برای دستیابی به سطح دانه‌بندی بهینه واحدهای ردیابی را نشان می‌دهد. به‌این‌ترتیب، ترکیب بلاک‌چین می‌تواند به تضمین کیفیت و سلامت موادغذایی کمک کرده و قابلیت ردیابی دقیق و در زمان واقعی محصولات را فراهم کند. علاوه بر این، سرعت فرآیندهای احراز هویت موادغذایی، بلاک‌چین را به توانمندسازی بالقوه یک سیستم غذایی فعال و کاتالیزور کلیدی برای پیش‌بینی موقعیت‌های خطرناک و انجام اقدامات پیشگیرانه لازم تبدیل می‌کند. راه‌اندازی اقدامات خودکار و فوری در FSC، انگیزه‌ای برای شرکت‌های بزرگ برای پذیرش فناوری بلاک‌چین بوده است. به‌عنوان‌مثال، والمارت از استانداردهای GS1 و فناوری بلاک‌چین استفاده می‌کند. این شرکت با استفاده از استانداردهای GS1 به‌عنوان یک‌لایه پایه، گوشت خوک و پالت‌های انبه را که با شناسه‌های عددی منحصربه‌فرد در چین و ایالات متحده برچسب‌گذاری شده‌اند، ردیابی می‌کند. والمارت ارزش قابل‌توجهی از بلاک‌چین مجهز به GS1 را نشان داده است و ریسک تجاری و ریسک ‌مصرف‌کننده را در فراخوان ایمنی محصول کاهش می‌دهد. به طور خاص، والمارت فراخوان ایمنی محصول را برای انبه شبیه‌سازی کرد و این تمرین کاهش زمان اجرای فراخوان ایمنی محصول را از ۷ روز قبل از پیاده‌سازی بلاک‌چین به ۲.۲ ثانیه با استفاده از بلاک‌چین نشان می‌دهد.

سهم GS1 در شخصی‌سازی واقعی محصولات غذایی، انگیزه مطالعه دوس سانتوس[41]، توریسی[42]، یامادا[43] و پانتونی[44] (2019) شده است که الزامات ردیابی را در غذاهای مبتنی بر دستور غذایی بررسی کرده و قابلیت ردیابی کل زنجیره را با تمرکز بر گواهی مواد تشکیل‌دهنده پیشنهاد می‌کند. با استفاده از فناوری بلاک‌چین، می‌توان منبع هر دسته یا تعداد زیادی از مواد تشکیل‌دهنده را تأیید کرد. کیم[45] و همکاران (2018) اپلیکیشنی به نام “بایت‌های غذایی[46]” را با استفاده از فناوری بلاک‌چین توسعه داد که به مصرف‌کنندگان این امکان را می‌دهد تا با دسترسی به داده‌های استاندارد GS1 از دستگاه‌های تلفن همراه، ویژگی‌های کیفی خاص غذای خود (به‌عنوان‌مثال، ارگانیک بودن) را تحقیق و تأیید کنند، در نتیجه سهولت استفاده مصرف‌کننده و در نهایت اعتماد آن‌ها افزایش می‌یابد.

فناوری بلاک‌چین می‌تواند به شرکای FSC کمک کند تا بهترین شیوه‌ها را برای ردیابی و مهار اقدامات فریبکارانه و همچنین تقلب در محصولات غذایی ایجاد کنند. برای حل این مسائل، استیپلز[47] و همکاران (2017) یک سیستم ردیابی مبتنی بر HACCP، GS1 و فناوری بلاک‌چین را توسعه می‌دهد تا ردیابی قابل اعتماد زنجیره تأمین گوشت خوک را تضمین کند. در سیستم پیشنهادی آن‌ها، GS1 به هماهنگی اطلاعات زنجیره تأمین کمک می‌کند و بلاک‌چین برای ردیابی ایمن موادغذایی اعمال می‌شود.

ادامه دارد …

  • منابع
  1. Autio, M., Autio, J., Kuismin, A., Ramsingh, B., Kylkilahti, E., & Valros, A. (2017). Bringing farm animal to the consumer’s platedthe quest for food business to enhance transparency, labelling and consumer education. In N. Amos, & R. Sullivan (Eds.), The business of farm animal welfare. Greenleaf Publishing.
  2. Barnard, C., & O’Connor, N. (2017). Runners and riders: The horsemeat scandal, Eu law and multi-level enforcement. The Cambridge Law Journal, 76(1), 116e144. https://doi.org/ 10.1017/S000819731700006X.
  3. Bourlakis, M. A., & Weightman, P. W. H. (2008). Food supply chain management. Blackwell Publishing Ltd.
  4. Chemeltorit, P., Saavedra, Y., & Gema, J. (2018). Food traceability in the domestic horticul-ture sector in Kenya: An overview.Cho, S., & Choi, G. (2019). Exploring latent factors influencing the adoption of a processed food traceability system in South Korea. International Journal on Food System Dynamics, 10(2), 162e175. https://doi.org/10.18461/ijfsd.v10i2.10.
  5. Choi, T. Y., & Hong, Y. (2002). Unveiling the structure of supply networks: Case studies in Honda, Acura, and DaimlerChrysler. Journal of Operations Management, 20(5), 469e493. https://doi.org/10.1016/S0272-6963(02)00025-6.
  6. Global Report: The Edelman Trust Barometer 2020. (2020, January 19).
  7. GS1. (2014). Marsh holds place of honor in history of GS1 barcode [Text]. Retrieved from https://www.gs1.org/articles/1606/marsh-holds-place-honor-history-gs1-barcode.
  8. GS1. (2015). Traceability for fresh fruits and vegetables implementation Guide. Retrieved from https://www.gs1.org/sites/default/files/docs/traceability/Global_Traceability_Implem entation_Fresh_Fruit_Veg.pdf.
  9. GS1. (2017). GS1 global traceability standard. GS1. Retrieved from https://www.gs1.org/ sites/default/files/docs/traceability/GS1_Global_Traceability_Standard_i2.pdf.
  10. GS1. (2017). GS1 global traceability standard. Release 2.0. Ratified 2017 (GS1’s framework for the design of interoperable traceability systems for supply chains). GS1.
  11. GS1. (2019). GS1 foundation for fish, seafood and aquaculture traceability guideline. Retrieved from https://www.gs1.org/sites/default/files/docs/traceability/GS1_Foundation_ for_Fish_Seafood_Aquaculture_Traceability_Guideline.pdf.
  12. Keogh, J. G. (2018). Blockchain, provenance, traceability & chain of custody. https://www.linkedin.com/pulse/Blockchain-provenance-traceability-chain-custody-john-g-keogh/.
  13. Kim, M., Hilton, B., Burks, Z., & Reyes, J. (2018). Integrating Blockchain, smart contract-tokens, and IoT to design a food traceability solution. In 2018 IEEE 9th annual informa-tion technology, electronics and mobile communication conference (IEMCON) (pp. 335e340). https://doi.org/10.1109/IEMCON.2018.8615007.
  14. Manning, L. (2016). Food fraud: Policy and food chain. Current Opinion in Food Science, 10, 16e21. https://doi.org/10.1016/j.cofs.2016.07.001.
  15. Manning, L., & Soon, J. M. (2016). Food safety, food fraud, and food defense: A fast evolving literature. Journal of Food Science, 81(4), R823eR834. https://doi.org/10.1111/1750-3841.13256.
  16. Nelson, P. (1970). Information and consumer behavior. Journal of Political Economy, 78(2), 311e329. https://doi.org/10.1086/259630.
  17. Olsen, P., & Borit, M. (2013). How to define traceability. Trends in Food Science & Technology, 29(2), 142e150. https://doi.org/10.1016/j.tifs.2012.10.003.
  18. PTI. (2020). Theproduce traceability            initiative.Retrieved from      https://www.producetraceability.org/.
  19. PWC. (2016). Food fraud vulnerability assessment and mitigation: Are you doing enough to prevent food fraud?.
  20. Rejeb, A., Keogh, J. G., & Treiblmaier, H. (2019). Leveraging the internet of things and Blockchain technology in supply chain management. Future Internet, 11(7), 161. https://doi.org/10.3390/fi11070161.
  21. Rejeb, A., Keogh, J. G., & Treiblmaier, H. (2020). How Blockchain technology can benefit marketing: Six pending research areas. Frontiers in Blockchain, 3, 1e12. https:// doi.org/10.3389/fbloc.2020.00003.
  22. Schiefer, G., & Deiters, J. (2013). Transparency for sustainability in the food chain: Chal-lenges and research needs EFFoST critical reviews #2. Elsevier.
  23. Walmart. (2018). Fresh leafy greens new Walmart food traceability initiative questions and answers.

[1] FSCs

[2] food quality

[3] food safety

[4] food authenticity

[5] food defense

[6] food security

[7] Edelman Trust Barometer (ETB)

[8] گزارش جهانی: Edelman Trust Barometer 2020

[9] UNFAO 2018

[10] CFIA 2019

[11] در زنجیره غذایی، نارسایی در کیفیت، ایمنی و اصالت یک غذا و سیستم‌های مورد استفاده برای تولید آن از نظر اخلاقی و/یا قانونی اشتباه تلقی می‌شود و می‌توان آن را به عنوان یک رسوایی غذایی طبقه‌بندی کرد.

[12] Halaburda

[13] Rejeb

[14] Süle

[15] Keogh

[16] Tranfield

[17] Denyer

[18] Smart

[19] trusted third party

[20] Lacity

[21] هش به عملکردی گفته می‌‌شود که ورودی حروف و اعداد را به یک خروجی رمزنگاری‌‌شده با در ازای ثابت تبدیل می‌‌کند. هش (Hash) با استفاده از الگوریتم‌‌های خاص ساخته می‌‌شود و برای مدیریت بلاکچین‌ها ضروری است.

[22] Lemieux

[23] Proof-of-Work )POW(

[24] nonce

[25] Proof-of-Stake

[26] سایر پروتکل‌های اجماع شامل نظریه تحمل خطای بیزانسی سنتی که در آن مجموعه اقتصادی باید برای تعداد کل گره‌ها نمونه‌برداری شود.

[27] Ripple

[28] Stellar

[29] unique node list

[30] Olsen and Borit

[31] Radio Frequency Identification) RFID(

[32] Malhotra

[33] Gosain

[34] El Sawy

[35] farm to fork

[36] Internet layer of value

[37] Dulleck

[38] Kerschbamer

[39] Sutter

[40] برنامه جهانی ارگانیک که توسط USDA اجرا می شود ، مسئول برچسب گذاری مواد غذایی ارگانیک است. برای اینکه غذایی به عنوان “ارگانیک” برچسب گذاری شود باید از استانداردهای ارگانیک USDA برخوردار باشد.

[41] Dos Santos

[42] Torrisi

[43] Yamada

[44] Pantoni

[45] Kim

[46] Food Bytes

[47] Staples

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.