تأثیر مشتري نهايي بر پیادهسازی سيستم رديابي محصولات غذايي
فصلنامه شماره 38 (تابستان 1398)
چکيده
مزاياي پیادهسازی سيستم رديابي چنان گسترده است كه اكثر سازمانها با آن آشنا هستند و تمايل به استفاده از آن دارند بااینوجود، هنوز هزینههای اجراي اين سيستم نگرانیهایی را براي مديران ايجاد میکند كه مانع از اجراي آن میشود. در اين راستا تلاش شده عواملي را كه به سازمانها كمك میکند تا از موفقيت اين سيستم پس از پیادهسازی مطمئن شوند شناسايي شود. عوامل تأثیرگذار خود به دودسته عوامل اصلي و فرعي تقسيم میشوند. اين مقاله به بررسي تأثیر آگاهي مصرفکنندگان از مزاياي سيستم رديابي در عوامل اصلي (عامل اجتماعي) میپردازد. شواهد حاكي از آن است چنانكه مصرفکننده نهايي از تأثیر سيستم رديابي بر امنيت و كيفيت مواد غذايي و اصالت محصول آگاه باشد از آن استقبال میکند. اين استقبال كه به معني جذب و حفظ مشتريان بيشتر است، براي سازمانها بسيار اهميت دارد و میتواند يكي از مهمترین مشوقهای آنان در پیادهسازی سيستم رديابي محسوب شود.
مقدمه
پیادهسازی سيستم رديابي بیتردید تأثیر به سزايي در مديريت زنجيره و كاهش هزینههای تمامشده توليد دارد. علاوه بر آن پیادهسازی اين سيستم بسياري از مشكلات زنجيره تأمین را حل میکند مسائلي چون شناسایی کالا، خدمات و داراییها در سیستمهای مالی، اداری و انبارداری، مشخص بودن اصالت کالا، جلوگیری از حضور کالاهای تقلبی، قابلیت دیدن[1] و یا رصد زنجیره تأمین و نهایتاً تأمین امنيت محصولات میشود. [1]، [2] و [3]
در صنعت غذايي، امنيت و سلامت يكي از مهمترین و چالشبرانگیزترین مباحثي است كه دولتها بر آن تأکید داشته و قوانين سختگیرانهای در اين حوزه وضع کردهاند. امروزه براي اطمينان از رعايت اصول صحيح و بهداشتي در توليد مواد غذايي، نظارت و رديابي از مزرعه تا سفره مطرح است. بازاري كه در اين خصوص مورداستفاده قرار میگیرد، سيستم رديابي است كه با استفاده از فناوري اطلاعات و ثبت صحيح دادههای اصلي و رويدادي اطلاعات مرتبط با يك محصول را از آغاز تا انتها در اختيار متقاضيان قرار میدهد. سازمانهاي زيادي براي تأیید صحت محصولات غذايي خود، پیادهسازی سيستم رديابي را علیرغم هزینههای آن در دستور کاردارند. با استفاده از اين سيستم آنها ضمن ارائه اطلاعات محصول میتوانند هرگونه گزارش در خصوص مشكلات موجود در يك محصول را ریشهیابی و محصولات مشابه را فراخوان كنند. [4] و [5]
ازآنجاکه پیادهسازی سيستم رديابي هزینههایي را بر تأمینکنندگان تحمیل میکند، پیادهسازی صحيح سيستم بسيار اهميت مییابد. ضمن آنكه تأمینکنندگان اميدوارند ضمن صرفهجوییهایی كه اين سيستم برايشان ايجاد میکند، بين محصولات داراي رديابي و محصولات فاقد رديابي تفاوت وجود داشته باشد تا با تقبل پیادهسازی اين سيستم، مزیتهای بازار را نيز كسب كنند. [6]
نکتهای كه مطرح میشود آن است كه آيا مشتريان بهعنوان مصرفکننده نهايي محصولات علت از اهميت و تأثیر سيستم رديابي بر سلامت غذاي خود مطلع هستند؟
آيا اطلاع اين قشر از كاربردهاي سيستم رديابي میتواند مشوقي براي پیادهسازی سيستم رديابي توسط تأمینکنندگان اين گروه از محصولات باشد؟
آيا مصرفکننده نهايي محصولات غذايي بر پیادهسازی موفق سيستم رديابي تأثیر دارد؟
اين مقاله به بررسي تأثیر مشتريان نهايي مواد غذايي بر پیادهسازی سيستم رديابي در اين حوزه از محصولات میپردازد.
اهداف پژوهش
این پژوهش باهدف دستیابی به اهداف اصلی و فرعی زیر انجامشده است:
کمک به مدیران ارشد جهت شناسایی شرایط استقرار موفق نظامهای ردیابی و اتخاذ تصمیم صحیح
آگاهسازی مدیران از پیشنیازهای لازم و تغییرات احتمالی موردنیاز برای موفقیت پیادهسازی
اطمینان مدیران از پیادهسازی موفق سیستم در سازمان
تعاريف
بهمنظور درك راحتتر عبارات طرحشده در مقاله، تعاريف آنها در اين بخش ارائه میشود:
ازنظر سيم كي الوی و همكاران[2] (2000) زنجیره تأمین، زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود؛ بهعبارتدیگر زنجیره تأمین سیستمی است
که اعضاء بالادستی شامل تأمینکنندههای مواد خام و تولیدکنندهها از طریق جریان مواد و اطلاعات با اعضای پاییندستی زنجیره تأمین یعنی توزیعکنندهها، عوامل خردهفروشی و درنهایت مصرفکننده نهایی ارتباط برقرار میکنند. [7]
در کنار جریان مواد، دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتباری است نیز وجود دارد.
در دیدگاه مدیریت زنجیره تأمین، تمامی شرکتها، مراكز و افرادي که در تولید، حملونقل، توزيع يا ارائه خدمات يك محصول نقش دارند، مانند حلقههای یک زنجیر، به یکدیگر متصلاند. به شرکتها و سازمانها كه از ابتدا تا انتها مسير حركت اطلاعات و محصول را تشكيل میدهند زنجیره تأمین كالا گفته میشود. در اين راستا رديابي بهعنوان يك ابزار در مديريت زنجيره تأمین میتواند تأثیر به سزايي در دستیابی سازمانها به منافع بيشتر داشته باشد. [8]
رديابي:
ازنظر جین یو هوو همکاران[3] (2013) ردیابی زنجیره تأمین به معنی توانایی شناسایی بازیگران مسئول است، فعالیتها و مکانها بهوسیله شناسایی در سراسر زنجیره تأمین دنبال میشوند؛ بهعبارتدیگر، «ردیابی» به ردیابی یک محصول کشاورزی یا کالا اشاره دارد بهگونهای که ویژگیهای پرونده در کل فرآیند یا زنجیره تأمین در یک سیستم ردیابی، توسط یک گروه بزرگ و پویا از شرکا شناسایی می شوند. [9]
روي يانگ چن (2017) عقیده دارد که ردیابی در اصل مفهوم کنترل و نظارت بر فرآیندهای زنجیره تأمین است. ردیابی از منظر ایجاد اطمینان از ایمنی، کیفیت و پایداری در صنعت مواد غذایی ارزشمند است که با استفاده از سیستم اطلاعاتی، اطلاعات مواد غذایی و تقاضای مشتری برای ردیابی مؤثر مواد غذایی به دست میآید.
در یک پژوهش تقریباً 80٪ از پاسخدهندگان بر این باورند که قابلیت ردیابی با مفهوم ردیابی یا تعیین مبدأهمراه است. [10]
دادههای اصلي:
دادههایی در خصوص محصول كه به ماهيت آن اشاره دارد. اين دادهها همچنین پیرامون منابع سازمان بوده و منبع آن را تعریف میکند و مستقل هستند. اين دادهها میتوانند به شكل توصيفي يا مرجعي يك محصول را کاملاً شناسايي نمايند.
مثال:
- نام یک قطعه
- جنس
- عملكرد
- شماره فنی قطعه
- نام تولیدکننده و تأمینکننده
- تاریخ تولید
- تاریخ انقضاء
- ارتباط با سایر قطعات (BOM)
- مدتزمان تعویض قطعه و غیره
دادههای اصلی اطلاعاتي مانند مشتریان، تأمینکنندگان، مواد، خدمات، داراییها، قطعات، تجهیزات، مکانها، کارکنان و غیره را شناسایی میکنند. [11]
دادههای تراكنشي:
دادههای پیرامون تراکنشهای سازمانی یا تراکنشهای بین سازمانی هستند.
دادههای تراکنشی یک رویداد را توصیف میکنند و معمولاً با افعال توصیف میشوند و دارای بعد زمان هستند.
دادههای تراکنشی، تبادلات، توافقات و انتقالات بین سازمانها و افراد را مستند میکنند. [11]
مثال:
- عقد قرارداد خرید (در چه تاریخی، توسط چه کسی، با چه تأمینکنندهای، مربوط به کدام درخواست خریدی و غیره)
- پرداخت چک (در چه تاریخی، چه شمارهی چکی، تائید توسط چه کسی، به چه مبلغی و غیره)
- عملیات تولید (چه شماره برنامه تولیدی، با چه تجهیزات و مواد و قطعاتی، توسط چه کسی، دارای چه مهارتی، در چه مکانی، در کدام خط تولید، در چه تاریخی و غیره)
دادههای رويدادي
دادههای رویدادی درواقع از جنس دادههای تراکنشی هستند اما به جهت اهمیتی که دارند، دستهای جداگانه برای آنها در نظر گرفتهشده است
دادههای مربوط به استفاده عملیاتی از قطعات و اجزاء و همچنین فعالیتهای نگهداری و تعمیرات، شامل تغییرات مربوط به پیکربندی [11]
مثال:
- خرید قطعه بهوسیله سازمان (در چه تاریخی، توسط چه کارپردازی، از چه تأمینکنندهای، مربوط به کدام درخواست خریدی و غیره)
- پرداخت مبلغ قطعه (در چه تاریخی، چه شمارهی چکی، تائید توسط چه کسی، به چه مبلغی و غیره)
- عملیات سرویس دورهای (روی چه تجهیزی، توسط چه کسی، مستقر در چه مکانی، در چه تاریخی، چه لیست قطعاتی با چه شماره فنیهایی و غیره)
موفقيت پیادهسازی سيستم رديابي:
ازآنجاییکه سیستم ردیابی یک سیستم اطلاعاتی محسوب میشود و پیادهسازی آنیک پروژه برمبنای آی تی است، در تعریف موفقیت، موفقیت پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی و
اجرای پروژههای آی تی مدنظر قرار میگیرد. دلون و مک لین[4] (1992) در یک پژوهش بیان کردهاند که درک مفهوم موفقیت بستگی به طبقه و سطحی دارد که موفقیت در آن تعریف میشود. این سطوح[5] شامل سطح فنی برای تولید، سطح معنایی برای محصول تولیدشده و سطح اثربخشی یا نفوذ برای دریافتکننده هست که مرتبط با کاربرد، رضایت کاربر، تأثیر فردی و تأثیر سازمانی است و موفقیت در هر سطح جداگانه معنا مییابد. [12]
گودهو و تامپسون[6] (1995) استدلال کردندکه موفقیت با توجه به تأثیرات عملکردی (بهعنوانمثال، انجاموظیفه با استفاده از سیستم) و متناسب بودن فناوری با وظیفه یا تی تی اف[7] تعیین میشود. آنها اعتقاد دارند در ارزیابی موفقیت سیستم اطلاعاتی باید به تی تی اف یا سازگار بودن سیستم فناورانه با اهداف سازمانی از تهیه آن، توجه خاص شود. [13]
اک مونس و بی اف جیرمی (1996) موفقیت پروژه را دستیابی به اهدافی دانستند که منافع شرکتها را تضمین کند.
واقعیت آن است که تعریف موفقیت برای یک پروژه سخت است، زیرا از دیدگاههای مختلف میتوان آن را تعریف کرد. مهم است که پیش از پیادهسازی یک سیستم جدید به عنوان پروژه، هدف از اجرای آن توسط سازمان تبیین و مفهوم موفقیت تعریف گردد. [14]
مصرفکننده نهايي:
مصرفکننده نهايي[8] كسي است كه بهعنوان آخرين حلقه زنجيره تأمین و مشتري نهايي، محصول غذايي را تهیهکرده و آن را مصرف میکند. بهعبارتدیگر هدف وي از خريد محصول مصرف و تغذيه است نه فروش مجدد. اين فرد معمولاً به دنبال ویژگیهای خاصي در محصول است بهعنوانمثال علامت استاندارد، تاريخ انقضاء و هر چيزي كه خاطر وي را از كيفيت و سلامت محصول تهیهشده آسوده نمايد. [15]
شناسايي عوامل مؤثر در ادبيات تحقيق
بهمنظور شناسايي نقش مصرفکننده نهايي بر پیادهسازی سيستم رديابي، پژوهشهایی که پیشازاین در ایران و جهان در خصوص مفاهیم مرتبط با پیادهسازی سيستم رديابي انجامشده، موردبررسی قرار گرفت. پژوهشها حاكي از آن است كه پیادهسازی نظامهای نوين اطلاعاتي براي سازمانها مزيت رقابتي ايجاد میکند. موانعی مانند هزينه بالاي پیادهسازی وجود دارند اما شركتها با آگاهي از مزاياي پیادهسازی اين نظامها تمايل به استفاده از آن دارند. [1]
پیادهسازی سيستم رديابي اگر بهدرستی انجام شود، منافع بيشماري را براي سازمان به همراه دارد. براي اجراي صحيح سيستم رديابي، لازم است عوامل مؤثر بر آن شناسايي شود. [7]
براي موفقيت در پیادهسازی سيستم رديابي لازم است اهداف سازمان بهخوبی مشخص باشد و مديريت ارشد حمايتهاي مالي و معنوي را از آن به عمل آورد. طبيعي است كه اگر در سازمانها اهداف و راهبرد مشخص نباشند يا مدام دستخوش تغيير شوند، انتظارات تعریفنشده از سيستم رديابي سبب ميشود تا سيستم به سرانجام نرسد. مديريت ارشد و مدیر پروژه سازمان همچنین بايد بتواند نظر مساعد ذينفعان سازمان را نسبت به آن جلب كند بهعنوانمثال اگر سهامداران هزينههاي پروژه را تقبل نكنند يا كاركنان در مقابل استفاده از سيستم جديد مقاومت نشان دهند، پروژه با شكست روبرو خواهد شد. [16]
مديريت پروژه و تيمي كه مسئوليت اجراي سيستم را دارند نيز تأثیرگذار هستند. تواناييهاي مدير پروژه در مديريت منابع انساني، ريسك، هزينه، زمان، كيفيت و تخصص فني او نقش بسزايي در موفقيت پروژه دارد. [17]
انتخاب سيستم مناسب، كيفيت آن و كيفيت اطلاعات نيز بسيار ضروري هستند. کیفیت اطلاعات برای تصمیم گیران بسیار مهم است. مديران، سهامداران، سازمانهاي نظارتي، شركا و همه افرادي كه نياز به اطلاعات دارند، نيازمند نظامهایی هستند كه كيفيت اطلاعات را برای اعتماد و تصمیمگیری بر اساس آنها تضمين كند. کیفیت سیستم به کاربران کمک میکند تا آن را بهدرستی مورداستفاده قرار داده و مشتاق به استفاده از آن باشند. كاربران سيستم كه كاركنان سازمان هستند و از سيستم براي وارد نمودن اطلاعات، ثبت و ذخیرهسازی، به اشتراکگذاری و غیره استفاده میکنند به كيفيت سيستم و كاربري آسان آن توجه مینمایند. كيفيت سيستم سبب ميشود كاركنان آن را بهراحتی درك كرده و با آن كار كنند. [12]
تروناتزکی و همکاران در سال 1990 مدلی را ارائه کردند که در آن سه وجه محیط، سازمان و فناوری بهعنوان عوامل مهم برای سازگاری فناوری انتخابشده در سازمان، در نظر گرفتهشده است. چارچوب تروناتزکی و همکاران که به چارچوب TOE[9] معروف است، مدل تطبیقپذیری فنّاوری نامگرفته است. اين مدل که در شکل 1 نشان دادهشده است، با توجه به اهميت سازگار شدن يك فناوری جديد با سازمان قابليت كاربري دارد و در تحقيقات فراوانی استفادهشده است. [18]
چنانكه مشاهده میشود در مدل TOE عوامل بيروني نيز در موفقيت يك سازمان مطرحشده است.
یان کینگ دان و همکاران[10] (2017) نیز برای ارائه چارچوب عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی سیستم ردیابی در زنجیره تأمین مواد غذایی از ترکیب مدل TOE با مدل دلون و مک لین استفاده کردهاند. [12]
شكل 1- چارچوب تی او ای تروناتزکی و همکاران (1990)
در اين مدل نيز سه بعد بيروني (بعد اجتماعي دانش مشتري)، سازماني و فناوري بهعنوان عوامل تأثیرگذار در نظر گرفتهشدهاند سازمانها را ياري میکنند تا تصميمات فناورانه اتخاذ كرده و در اجراي آن به موفقيت برسند.
ماتیا ماتوی و جفری جونز (2016) در مقالهای که در آن مسائلی را که شرکتهای کوچک باید از آن آگاه باشند مانند مفاهیم، منافع و موانع پیادهسازی، محرکهای مؤثر و چارچوب ردیابی معرفی کردهاند. آنان در این مقاله محرکهای مؤثر بر ردیابی را به دودسته عوامل خارجی و عوامل داخلی دستهبندی کرده و چارچوبهای ردیابی را شامل قوانین و استانداردهای بینالمللی مانند جی اس وان و استانداردهای ISO 9000 و منافع و موانع را شامل مشتری و اجتماع، زنجیره تأمین بنگاه و مدیریت بحران میدانند. آنها در پایان به این نتیجه میرسند که سیستم ردیابی نیز تأثیرگذار است و مدل را با افزودن سیستم بین مفاهیم ردیابی و منافع و موانع مطابق شكل 2 تكميل كردند. [1]
عملکرد سیستم ردیابی
چنانكه مشاهده میشود، نقش عوامل بیرونی در اکثر پژوهشها نادیده گرفتهشده است و تأثیر کمتری را از نظر محققین دارد. محققاني چون پیتر سدان و همکاران 2017، نوراشکین علی الکساندر و همکاران 2016 و ک.پینتو و دنیس پی.سلواین (2008) مهمترین عوامل بیرونی را شامل قوانین و مقررات دولتها و حمایتهای آنان است که بر شرایط کاری و وضعیت اقتصادی که سازمانها در آن فعالیت میکنند، تأثیرگذار است؛ میدانند. [16] و [20]
اما بهمرور شاهد آن هستيم كه تحقيقات مؤید تأثیر فرهنگ جامعه و هنجارهای اجتماعی در پذیرش یا عدم پذیرش یک سیستم جدید نیز است.
در اين تحقيقات « درک و پشتیبانی مصرفکنندگان از ردیابی مواد غذایی» از اصلیترین عوامل تأثیرگذار اجتماعي شناساییشده است. [19]
بنابراين طبق ادبيات تحقيق به نظر میرسد شرکتها و سازمانها در اتخاذ هرگونه تصمیم همواره باید عواملی را که بیرون از چارچوب سازمان بوده و بر منافع آنها تأثیر میگذارند، در نظر بگیرند. [20] بهعنوانمثال اقدامات فرهنگی کشورها در خصوص اهمیت اصالت کالا بر رویکرد مشتریان در انتخاب محصول و درنتیجه بر بازار شرکتها مؤثر است. [22]
روش تحقيق و بررسي نظر خبرگان در ايران
- روش تحقيق
نتایج اين تحقيق قابلیت بهکارگیری در نهادها، شرکتها، سازمانها، بنگاهها و انواع زنجیرههای تأمین داخلی برای پیادهسازی موفق سیستم ردیابی را دارد.
با توجه به شیوه گردآوری دادهها و عوامل تشکیلدهنده، روش مورداستفاده در پژوهش حاضر روش توصیفی- پیمایشی است.
تحقيق در دو گام انجامشده است:
گام اول: برای تأیید متغیرهای شناساییشده در ادبیات تحقیق و شناسایی متغیرهای خاص کشور ایران که در ارتباط با موضوع پژوهش باشد به تاجران، تولیدکنندگان، صاحبان صنعت در حوزه مواد غذایی و نیز متخصصان شناسایی و ردیابی بهعنوان خبرگان حوزه مراجعه شد. جمعآوری اطلاعات از خبرگان با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر در این گام مرتبط با بخش کیفی روش تحقیق بوده است.
گام دوم: برای تأیید فرضیهها و پس از تأیید پرسشنامه جمعآوری اطلاعات از مدیران، کارشناسان و صاحبنظران با استفاده از پرسشنامه انجامشده و روش تحقیق در این بخش به شکل کیفی بوده است. تعداد کارشناسانی که باید بین آنها پرسشنامه توزیع میگردید با توجه به تعداد متغیرها و پرسشها تخمین زده شد.
برای نمونهگیری در این پژوهش از روش طرح نمونهبرداری تصادفی طبقهای استفادهشده است.
بهاینترتیب که برای دریافت نظرات تمامی کاربران سعی شده طبقات طراحان و پیاده سازان سیستم، طبقه تولیدکنندگان، بازرگانان و در هر طبقه نظر مدیران و کارشناسان دریافت شود. در هر طبقه نمونهبرداری تصادفی ساده انجامشده است.
سؤالات تحقيق که 30 سؤال بود و تعداد 150 پرسشنامه توزیعشده بين مديران، صاحبنظران، متصديان و کارشناسان شرکتهای فعال درزمینهی ردیابی و صنعت مواد غذایی جمعآوری گرديد.
- نظر خبرگان
بهمنظور اطمينان از تأثیر مصرفکنندگان نهايي بر موفقيت سيستم رديابي با خبرگان ايراني شاغل در اين حوزه مصاحبه شده و نتايج صحبتهای آنان بررسیشده است.
خبرگان انتخابشده براي اين تحقيق ده نفر و از هفت سازمان بودند. یک نفر از مصاحبهشوندگان خانم و باقی آنها آقا هستند. همه مصاحبهشوندگان دارای تحصیلات دانشگاهی و سابقه کاری مرتبط با موضوع بودند.
شش نفر از مصاحبهشوندگان فعالان حوزه صادرات و انجمنهای صنایع غذایی، دو نفر از آنان افراد فعال در بخش تولید در حوزه صنایع غذایی و دو نفر از آنان از دستاندرکاران شناسایی و کدگذاری بودند. دو خبره فعال در بخش شناسایی و کدگذاری سالها است در حوزه شناسایی اقلام، خدمات، مکانها، ردیابی محصولات و ارائه نظامهای جدید مبتنی بر وب در حوزه تجارت فعال هستند. این افراد با تکیهبر استانداردهای ملی و بینالمللی راهکارها، روشها و مدلهای موردنیاز برای ردیابی را ارائه داده و در بخش طراحی، تهیه نرم و پیادهسازی سیستم ردیابی مشاور سازمانها هستند.
دو نفر فعال بخش تولیدی صنایع غذایی سالها است در کارخانهها خود از سیستم ردیابی در کنترل کیفیت و نیز فراخوان محصولات بهرهبرداری میکنند. شش نفر از فعالان در انجمنها و اتحادیههای صنایع غذایی بیشتر دغدغههای اعضا و تولیدکنندگان خود را در حوزه محصولات کشاورزی داشتند. عمده اعضای این انجمنها نگران شناسایی صحیح محصولات، عدم تقلب نام تجاری و نیز رصد آن در طی زنجیره تأمین تا وصول مشتری نهایی هستند. این افراد ردیابی را برای امور نظارتی و مدیریتی در عرضه و صادرات محصولات نیاز دارند.
خبرگان آگاهي جامعه را از مباحث امنيت مواد غذايي و فوايد سيستم رديابي ضروری دانسته آن را به شرح جدول 1 بيان نمودند.
جدول 1- نظر خبرگان | |
---|---|
نام سازمان | متغیر موردنظر و توضیحات |
سازمان 1 |
|
سازمان 2 |
|
سازمان 3 |
|
سازمان 4 |
|
سازمان 5 |
|
سازمان 6 |
|
سازمان 7 |
|
- تحليل آماری
با بررسي نظرات خبرگان و جمعبندی نتايج حاصل از آن و نتايج ادبيات تحقيق متغيرهاي مؤثر بر سيستم رديابي شناسايي شدند. دادههای جمعآوریشده توسط نرمافزار مورد تحليل آماري قرار گرفت و نشان داد كه براي موفقيت در پیادهسازی سيستم رديابي لازم است اهداف سازمان بهخوبی مشخص باشد و مديريت ارشد حمايتهاي مالي و معنوي را از آن به عمل آورد.
مديريت ارشد و مدیر پروژه سازمان همچنین بايد بتواند نظر مساعد ذينفعان سازمان را نسبت به آن جلب كند بهعنوانمثال اگر سهامداران هزينههاي پروژه را تقبل نكنند يا كاركنان در مقابل استفاده از سيستم جديد مقاومت نشان دهند، پروژه با شكست روبرو خواهد شد.
مدیریت پروژه و تيمي كه مسئوليت اجراي سيستم رادارند نيز تأثیرگذار هستند. تواناييهاي مدير پروژه در مديريت منابع انساني، ريسك، هزينه، زمان، كيفيت و تخصص فني او نقش بسزايي در موفقيت پروژه دارد.
انتخاب سيستم مناسب، كيفيت آن و كيفيت اطلاعات نيز بسيار ضروري هستند. کیفیت اطلاعات برای تصمیم گیران بسیار مهم است. مديران، سهامداران، سازمانهاي نظارتي، شركا و همه افرادي كه نياز به اطلاعات دارند، نيازمند نظامهایی هستند كه كيفيت اطلاعات را برای اعتماد و تصمیمگیری بر اساس آنها تضمين كند. کیفیت سیستم به کاربران کمک میکند تا آن را بهدرستی مورداستفاده قرار داده و مشتاق به استفاده از آن باشند. كاربران سيستم كه كاركنان سازمان هستند و از سيستم براي وارد نمودن اطلاعات، ثبت و ذخیرهسازی، به اشتراکگذاری و غیره استفاده میکنند به كيفيت سيستم و كاربري آسان آن توجه مینمایند. كيفيت سيستم سبب ميشود كاركنان آن را بهراحتی درك كرده و با آن كار كنند. همچنین عوامل بيروني مانند حمايت دولت، قوانين مرتبط با رديابي، رضايت مشتريان. [19] و [12] و [1]
ازآنجاکه هدف مقاله بررسي نقش آگاهي مصرفکننده نهايي است، علاوه بر تأثیر عوامل متنوع داخلي و خارجي، آگاهي مشتري بهعنوان يك عامل مؤثر بر موفقيت پیادهسازی سيستم رديابي به شكل فرضيه زير بررسي شد:
فرضیه صفر: عامل بیرونی (آگاهي مشتری) بر پیادهسازی سيستم رديابي تأثیر ندارد.
فرضیه پژوهش: عامل بیرونی (آگاهي مشتری) بر پیادهسازی سيستم رديابي تأثیر دارد.
شكل 3 – بررسي تأثیر نقش مشتري نهايي در عوامل اجتماعي
با توجه به جدول 4 مشخص میشود که میانگین عامل اجتماعی 852/0 است و در خودگردان سازی بین حد بالا (191/1) و پایین (574/0) قرار دارد لذا تأثیر و ارتباط معناداری بین متغیر عامل اجتماعی و متغیر وابسته عوامل اصلی وجود دارد. عامل اجتماعی با ضریب اهمیت 831/0 چهارمین مؤلفه تأثیرگذار در ابعاد اصلی است که بر موفقیت سیستم ردیابی مؤثر واقع میشود. این مؤلفه شامل فرهنگسازمانی در پذیرش، همکاری و مشارکت همهجانبه واحدهای مرتبط با سیستم جدید، فرهنگ جامعه و آگاهی عمومی در استقبال از محصولات دارای ردیابی و پرداخت بیشتر برای خرید این محصولات، آموزش عمومی و سازمانی برای بالا بردن آگاهی عمومی جامعه در خصوص لزوم ردیابی در محصولات غذایی و درنهایت شامل ارزش درک شده پروژه از سوی کارکنان و افراد درگیر در پروژه است.
جدول 2- ارزیابی نرمال بودن عوامل اجتماعي
متغير | مينيمم | ماكزيمم | كجي | نسبت بحراني | كشيدگي | نسبت بحراني |
---|---|---|---|---|---|---|
Q18 | 2.000 | 5.000 | .042 | .212 | .620 | -1.566 |
Q10 | 2.000 | 5.000 | .361 | -1.823 | .715 | -1.805 |
Q23 | 2.000 | 5.000 | .193 | .974 | .409 | -1.032 |
Q07 | 2.000 | 5.000 | .345 | -1.743 | .235 | .593 |
Multivariate | .757 | .676 |
جدول 3 – عوامل مؤثر بر رديابي
شماره دسته | كد پرسش | رتبه آماری | عنوان متغیر | عنوان انگلیسی | عنوان پیشنهادی |
---|---|---|---|---|---|
4 | Q07 | 0.47 | فرهنگسازمانی | Org. culture | عامل اجتماعی
social factor |
Q23 | 0.56 | فرهنگ جامعه و آگاهي عمومي | Community culture and public awareness | ||
Q10 | 0.45 | آموزش | Education | ||
Q18 | 0.76 | ارزش درک شده پروژه | Perceived value |
جدول 4‑ مقایسه نتایج حداکثر درست نمایی و خودگردان سازی
پارامتر | ML | Bootstrap- ULS | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
Estimate | S.E. | P | Mean | SE | L | U | |||
اجتماعی | <- | عوامل اصلی | 0.831 | 0.173 | *** | 0.852 | 0.191 | 0.574 | 1.191 |
پیشنهادهای كاربردي
با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاداتی باهدف دستیابی به اهداف فوق ارائه میشود.
پیشنهادها در بخش سازمانی (مدیران ارشد):
- توجه به استراتژی سازمان و درک لزوم پیادهسازی سیستم ردیابی برای سازمان
- تعیین اهداف سازمان، تبیین دستاوردهای ممکن سیستم
- مشخص کردن انتظارات از پیادهسازی سیستم ردیابی
- استفاده از فردی آشنا و مسلط به مفاهیم، مدلها و استانداردهای موجود برای پیادهسازی سیستم ردیابی بهعنوان مدیریت پروژه
- توجه به منابع سازمانی مانند توانمندی سازمان در بخش آی تی و مهارت کارکنان با نظامهای مرتبط
- توجه به قوانین و مصوبات حمایتی دولت و استفاده از مزایای ممکن
- توجه به دانش عمومي جامعه و پیشبینی برنامههای ترويجي و دانشي عمومي
- مشخص کردن سیاستهای کشور در خصوص کیفیت و امنیت مواد غذایی
- تعیین سطح دخالت دولت برای تأمین بسترها و زیرساختها
- تعیین سیاستهایی بهمنظور ایفای نقش اثربخش لجستیک و حملونقل
- تعیین سیاستها برای بالا بردن آگاهی عمومی جامعه از امنیت مواد غذایی و نقش نظامهای ردیابی
پیشنهاد برای مرکز ملی شمارهگذاری کالا و خدمات ایران:
- توسعه استانداردها و مدلهای ردیابی
- برقراري ارتباطات بالادستي با اركان دولت بهمنظور آگاهسازی و توجیه دولت بهمنظور حمايت از فناوري رديابي
- تهیه برنامههای آگاهیبخش برای ارتقاء فرهنگسازمانی و جامعه
نتیجهگیری:
در اين تحقيق عوامل مؤثر بر رديابي به دودسته عوامل اصلي و فرعي تقسيم شدند. در مرور ادبیات پیشین نیز بسیاری از محققین نقش عوامل اجتماعي را در نظر گرفته بودند. این امر به همراه نتایج پژوهش نشان میدهد قرارگیری متغیر فرهنگ جامعه و آگاهي عمومي در عوامل اجتماعي بهعنوان يك عاملي اصلي اشتباه نیست بلکه پژوهش حاضر تحقیقات پیشین را تأیید میکند. نظرسنجیهای داخلی نيز آمادگي مصرفکننده نهايي در پرداخت و استقبال از سيستم ردیابی مورد تأکید است.
بیشک برای اجرای هر نظام جدید در سازمان یا کشور نوع برخورد جامعه با آن مهم است. پذیرش نظام جدید، تغییراتی که به دنبال آن ایجاد میشود و نیز درک اهمیت پروژه و تأثیری که بر سلامت جامعه دارد، سبب همکاری، همدلی و استقبال عمومي جامعه برای اجرای آن میشود.
با توجه به نتايج بهدستآمده از تحلیلهای آماري اهتمام دولتها در بالا بردن آگاهي عمومي سبب میشود مردم از تأثیر رديابي بر اصالت محصول آگاه شده و هم چنانکه به علائمي مانند نشان استاندارد يا سيب سلامت توجه میکنند، به محصولات داراي برچسب رديابي توجه كرده و اطلاعات آن را مطالعه نمايند. استقبال مردم بهعنوان مصرفکنندگان نهايي محصولات غذايي، از محصولاتي كه داراي رديابي هستند و مبدأ و مقصد آنها مشخص است درواقع تضمینکننده بازار براي شرکتهايي است كه براي پیادهسازی سيستم رديابي تلاش و هزينه کردهاند و بهنوعی بهترين تشويق براي تولیدکنندگان است.
تصویب قوانینی که سازمانها را مجبور به پیادهسازی سیستم ردیابی میکند، هرچند انگیزهای برای اجرای این سیستم میشود و حمايت مديريت ارشد و ساير عوامل مؤثر بر موفقيت پیادهسازی سيستم رديابي تا زمانی که مصرفکنندگان نهايي با مفاهيم رديابي و تأثیر آن آشنا نباشد، نمیتواند نقش اساسی در موفقیت پیادهسازی داشته باشد. نقش قوانین زمانی تأثیرگذار است که سازمانها به پیادهسازی سیستم ردیابی بهعنوان یک عامل مؤثر در تسهیل امور تجاری، اعتقاد داشته و مشتريان از تأثیر آن بر امنيت مواد غذايي آگاه باشند. در چنین شرایطی است که حمایت مديريت ارشد، دانش مدير پروژه، انتخاب سيستم كارآمد، دولت و غیره در تأمین تجهیزات یا وجود قوانین تشویقی به سازمان کمک میکند تا راحتتر هزینههای پیادهسازی سيستم را قبول كرده و از مزاياي آن بهرهمند شود. [22] و [23]
رضایت مشتری از سازمان و وفاداری وی به محصولات، خواسته اصلی هر سازمانی است. نگرانیهایی كه امروزه در خصوص مواد غذايي وجود دارد و علاقهای كه به اطلاع داشتن از كيفيت مواد اوليه، مبدأ مواد، فرايند توليد، نوع حملونقل و نگهداري و غیره وجود دارد؛ میتواند انگیزهای براي استقبال از سيستم رديابي مواد غذايي از مزرعه تا سفره باشد. [1] و [19]
اين تحقيق نشان میدهد پیادهسازی سیستم ردیابی در سازمانهای ایرانی بیشتر بهمنظور اهداف تجاری درون بنگاهی انجام ميشود. درواقع سازمانها با توجه به نیازهای داخلی خود مانند مدیریت موجودی ممکن است اقدام به پیادهسازی سیستم ردیابی نمایند و رضایت مشتری در این بخش نقش اساسی باز نمیکند؛ اما استقبال مشتري از محصولات داراي رديابي به نسبت محصولات فاقد آن اهميت بيشتري براي سازمانها دارد. این نتیجه بهمنظور نادیده گرفته نقش مشتری نیست.
با توجه به نتايج بهدستآمده بايد گفت آموزشهای عمومي و همگاني از دو منظر اهميت مییابد و سبب ارتقای سطح اجتماعی میشود. از یکسو آموزش فنی کاربران برای استفاده از سیستم و نیز بازگو کردن اهداف پروژه و اهمیت آن، از یکسو آموزشهای همگانی و آگاهسازی مردم از اطلاعاتی که میتوانند در خصوص محصولات دارای ردیابی داشته باشند و مزایایی که این محصولات در اطمینان از کیفیت و امنیت غذایی دارند.