ارزیابی تکنیک های شناسایی محصول با تلفن همراه
قابلیت ردیابی در زنجیره تامین غذا و خوراک
ارزیابی تکنیک های شناسایی محصول با تلفن همراه |
ماهنامه شماره 1 (شهريور ماه 1394)
چکيده
محصولات و كالاهاي مصرفي از دو طريق اينترنتي و فروشگاههاي سنتي به فروش ميرسند كه هر يك از اين دو روش مزاياي خاص خود را دارد. در اين مطالعه به بررسي مزاياي اين دو روش پرداخته شده است. هدف از اين تحقيق، تشويق و ترغيب افراد به سوي خريد آنلاين و بهرهگيري از مزاياي آن است، از جمله مزيتهاي آن میتوان به نظرات و پیشنهادات ساير مصرفکنندگان اشاره كرد. تمايل به استفاده از تكنولوژي تلفن همراه، براي مثال ضرورت استفاده از اينترنت همراه، تحولي عظيم را در دستيابي بالقوه به تجربه خريد در دنياي واقعي را محقق ساخته است. چالش كليدي در اين راستا، شناسايي سريع و صحيح محصولات است. تحقيق حاضر پنج روش شناسايي محصول به وسيله تلفن همراه را در يك مطالعه مقايسهاي مورد بررسي قرار میدهد. «زمان اتمام كار» و «سهولت در كاربري» متغيرهاي وابسته مورد ارزيابي در اين مطالعه هستند. اين اولين مطالعهاي است كه مزاياي شناسايي خودكار را مورد سنجش كمي قرار داده است. نتايج نشان میدهد كه شناسايي خودكار يك محصول از طريق اسكن برچسب آن ميتواند تا هشت برابر سریعتر از وارد كردن نام محصول در فيلد متني باشد. نكته شگفتانگیز اين است كه تشخيص باركد با استفاده از دوربين گوشي همراه ميتواند با سرعت و دقتي تقریباً برابر با اسكن تگ RFID صورت پذيرد. اين بررسي ميتواند مبنايي براي توسعهدهندگان تكنولوژي شناسايي خودكار از طریق تلفن همراه باشد.
1- مقدمه
در سالهاي اخير، اينترنت به وسيلهاي ارزشمند براي خريداران جهت جستجوي اطلاعات محصول بدل گشته است. با هدف تصميم براي خريد منطقي، مشتريان در بيشتر مواقع به مقايسه قيمت، مشخصات فني، نظرات مشتريان و اطلاعات مشابه در وب دسترسي دارند. فروشگاههاي آنلاين جهت معرفي بهتر محصول و برپايي حراجهاي تأثیرگذار، در وبسایت خود از شيوه دسترسي آسان به اطلاعات و طبقهبندی اطلاعات محصولات بر اساس عملكرد آنها بهره ميگيرند. با اين وجود در حالی که درآمدهاي فروشگاههاي آنلاين در حال افزايش است، فروشگاههاي حقيقي فعال در سطح شهر هنوز جذابيت خود را براي مشتريان حفظ كردهاند. يك دليل آن بيشك متفاوت بودن خريد اينترنتي با تجربه خريد از فروشگاهها و مراكز خريد است.
همانطور كه در بالا اشاره شد، جدايي ميان محصولات و اطلاعات مربوطه ما را به سوي پديدهاي سوق میدهد كه آن را «فروش هيبريدي» يا «خريد چند كاناله» مينامند. به اين دليل كه مشتريان ميخواهند اهرم شفافيت در خريد اينترنتي را به همراه تجربه خريد از فروشگاههای حقيقي داشته باشند، به طور متناوب بين جستجوي اطلاعات در اينترنت و خريد كالاي خود از فروشگاههاي حقيقي در حال تكاپو هستند. اين امر سبب چند قسمتي شدن فرآيند خريد در زمان و مكان ميشود.
تكنولوژيهاي جديد، تركيبي از اطلاعات اينترنتي و خريد سنتي را در اختيار ما ميگذارند. با استفاده از اينترنت موبايل، مشتريان ميتوانند به اطلاعات مرتبط با كالاهاي موجود در فروشگاهها دسترسي پيدا كنند. بدين ترتيب هنگام خريد، میتوان از هر دو فضا بهره گرفت؛ مشاهده و لمس محصولات و امكان دسترسي به بانك كاملي از اطلاعات مرتبط با كالا اگرچه دسترسي به اينترنت موبايل روند رو به رشدي دارد، با اين حال سرويسهاي مرتبط با كالا هنوز به صورت گسترده توسط مشتريان پذيرفته نشده است. به نظر ميرسد كه براي فراگيري همه جانبه و با توجه به قابليت استفاده از آن، برخي از نقاط ضعف بايد مورد بررسي قرار گيرد. از اين جمله میتوان به محدوديت در امكان جستجو و دستيابي به وبسایتهای مورد نظر به دليل كوچك بودن صفحه نمايش و همچنين دشوار بودن وارد كردن متن با حجم بالا اشاره كرد به خصوص در مواردي كه در متن خريد، ورود رشتههاي متني طولاني مانند نام محصول و كد محصول مانع دسترسي افراد به اطلاعات بيشتر از محصول به وسيله تلفن همراه ميشود.
به عنوان رويكردي به اين مسئله، در تحقيق و آزموني تكنيكهاي ارتباطي جهت تسهيل در شناسايي محصولات از طريق تلفن همراه مورد مطالعه قرار گرفت. از يك سو گوشيهاي تلفن همراه به برنامههاي باركدخوان مجهز شدهاند و با استفاده از دوربينهاي تلفن همراه و الگوريتمهاي تشخيص تصوير (Image Recognition Algorithms)، باركدهاي يك بعدي و دو بعدي قابل شناسايي هستند. از سوي ديگر، دو تكنولوژي وجود دارد كه گوشيهاي تلفن همراه را به دستگاه خوانشگر تگهاي شناسايي با امواج راديويي (RFID reader) تبديل كرده است. تكنولوژي اول، NFC يا ارتباط از فاصله نزديك، يك استاندارد ارسال مشتري مدار است كه با تماس تگهاي RFID با آنتن تلفن همراه خواندن تگها را ميسر ميسازد. از موارد كاربرد NFC در حال حاضر میتوان به پرداخت موبايل، پوسترهاي هوشمند و ارائه بليط اشاره كرد.
در تكنولوژي دوم، تلفنهاي همراه به خوانشگرهايي (readers) مجهز شدند كه قابليت شناسايي تگهاي RFID در فركانس بسيار بالا (860-960 MHz) از فاصله بيش از 50 سانتيمتر را دارد كه EPC (كد الكترونيكي محصول) ناميده ميشود و استانداردهاي آن جهت استفاده در زنجيره تأمین به كار گرفته ميشود و در مورد جايگزيني آن با باركد در آينده، بحثهايي مطرح شده است. هنوز مشخص نيست كه در صنعت كالاهاي مصرفي NFC موفقتر خواهد بود يا EPC .
تاكنون پروژههاي تحقيقاتي و كاربردي بسياري صورت گرفته كه در آنها از اين امكانات فني جديد در حوزه خريد استفاده شده است. با اين حال در هيچ يك از آنها مزاياي شناسايي خودكار در مقايسه با وارد كردن اطلاعات به صورت دستي مورد مطالعه قرار نگرفته است. علاوه بر اين، هيچ يك از مطالعات بر يافتن تكنيكهاي مناسب براي شناسايي محصول در هنگام خريد به كمك گوشي تلفن همراه تمركز نداشته است. در اين تحقيق تلاش بر اين است كه به سؤالات زير پاسخ داده شود.
• اهميت مزاياي شناسايي محصول به صورت خودكار در مقايسه با شناسايي محصول به صورت دستي چگونه است؟
• در فرآيند خريد، مناسبترين تكنيك شناسايي با استفاده از تلفن همراه كدام است؟
2- بررسی پتانسيل استفاده از برنامههای کاربردی تلفن همراه در فرآیند خرید
به منظور بررسي پتانسيل افزايش ميل به خريد از طريق اينترنت و گوشي همراه، يك تحقيق اينترنتي صورت گرفت. براي دريافت اطلاعات مناسب ابتدا پرسشنامهاي 20 سؤالی طراحي شد كه به20 دقيقه زمان جهت تكميل نياز داشت. پرسشنامهها از طريق ايميل براي شرکتکنندگان ارسال شد (دوستان، آشنايان، همكاران و محققاني در زمينه RFID). 136 پاسخنامه كامل از 15 كشور متفاوت و 4 قاره جهان دريافت شد. افرادي با سابقه علمي و كاري متفاوت كه 25% آنها را خانمها تشكيل ميدادند، اين پرسشنامه را پر كردند. سن اين افراد بين 18 تا 50 سال بود. شرکتکنندگان سطح تحصيلات متفاوتي با يكديگر داشتند، 88% آنها تحصيلات دانشگاهي داشتند. زبان پرسشنامه انگليسي بود. در ادامه به شرح نتايج برگزيده از ارزيابي توصيفي اين تحقيق ميپردازيم.
اين تحقيق به بررسي رفتار خريد سه نوع محصول ميپردازد: دوربين ديجيتال، كتاب و نوشابههاي خوراكي. اين انتخاب بر اساس مطالعه نلسون و كينگ و بالاسوبرامانيان بوده كه در آن «محصولات تحقيقي» و «محصولات تجربهاي» را از هم متمايز ساخته است. كالاي تحقيقي كالايي است داراي خصوصياتي كه قبل از خريد میتوان اطلاعات آن را مورد ارزيابي قرار داد، مانند ميزان مگا پیکسل در انتخاب دوربينهاي ديجيتال. در مقابل كالاي تجربهاي، داراي خصوصياتي است كه قبل از خريد و استفاده از محصول قابل شناسايي نيست، مانند نوشابهها. كتاب نيز مابين اين دو نوع كالا قرار ميگيرد. میتوان قبل از خريد در مورد آن تحقيق كرد ولي پيش از خريد نميتوان آن را خواند و به طور كامل از محتواي آن آگاه شد. اين طبقهبندي شيوه خريد محصولات و به خصوص اطلاعاتي كه ما بر اساس آن تصميم به خريد ميگيريم را تحت تأثیر قرار میدهد.
در بخش اول تحقیق به بررسی سؤال زیر میپردازیم. «مزایا و معایب خرید آنلاین محصولات در مقایسه با خرید از فروشگاههاي حقیقی چیست؟» این سؤال برای هر سه محصول ذکر شده مطرح شد و شرکتکنندگان به صورت متن آزاد به آن پاسخ دادند. پاسخها حاكي از آن بود که اکثریت افراد مزایای زیر را در خرید فیزیکی مشاهده کردهاند (اعداد مربوط به خرید دوربین دیجیتال است ولی نتایج در سایر محصولات نیز مشابه بوده است.)
- میتوان کالا را از نزدیک دید و آن را لمس کرد. (64%)
- در صورت وجود ایراد یا مشکل در کالا میتوان آن را به فروشگاه برگرداند. (57%)
- دسترسی سریع به محصول و عدم نیاز به ارسال کالا (15%)
برای خرید آنلاین مشتریان به فواید زیر اشاره کردهاند:
- مقایسه آسان قیمت و اطلاعات کالا که سبب بررسی بهتر و جامعتر میشود. (60%)
- دسترسی آسان به جزییات فنی کالا، نقد و بررسی تخصصی، و نظرات مشتریان (52%)
- سهولت در خرید و عدم نیاز به حضور فیزیکی شخص در هنگام خرید (29%)
با نگاهی به مزایای خرید آنلاین، این نکته مشخص میشود که دو مزیت مهم این نوع خرید بر پایه دسترسی به اطلاعات جانبی است. برای اینکه بدانیم آیا افراد از روش ترکیبی جستجوی اطلاعات محصول در اینترنت و خرید از فروشگاههای سنتی اقدام میکنند، این سؤال مطرح شد: «آیا تا به حال این تجربه را داشتهاید که اطلاعات محصول را به صورت اینترنتی جستجو کنيد ولی در نهايت کالا را از فروشگاه فیزیکی خریداری کرده باشید؟» پاسخ 79% شرکتکنندگان به این سؤال مثبت بوده است. دستگاههای الکترونیکی و کتاب بیشترین میزان جستجوی اینترنتی را به خود اختصاص دادهاند.
برای پی بردن به این نکته که مشتریان، علاقهمند به کسب چه اطلاعاتی از طریق تلفن همراه خود هستند، این سؤال مطرح شد که «بر اساس چه اطلاعاتی برای خرید تصمیمگیری میکنید: تجربیات شخصی، توصیه دوستان و آشنایان، توصیه کاربران اینترنتی ناشناس، سازمانهای حمایت از مصرفکنندگان، يا مجلات مستقل؟» پاسخ این سؤال برای هریک از محصولات بسیار متفاوت بود. در خرید دوربین دیجیتال، مشتریان بیشتر بر مشخصات فنی (93%)، قیمت (85%)، توصیه دوستان و آشنایان (72%) تکیه داشتند. در خرید کتاب، تجربه شخصی (86%) و توصیه دوستان و آشنایان (84%) بالاترین میزان اهمیت را به خود اختصاص دادند. در خرید نوشابه، افراد بیشتر بر اساس تجربه شخصی خود (87%)، توصیه دوستان و آشنایان (64%) و قیمت (64%) تصمیم به خرید میگیرند. اینگونه به نظر میرسد که در صورتی که کاربران را قادر سازیم که توصیههای خود را از طریق تلفن همراه با دوستان و آشنایان به اشتراک گذارند، پتانسیل بالایی را در خريد كالا به خصوص در مورد کالاهای تجربهای به همراه دارد .
بر اساس سؤالهای بالا، مشخص شد که استفاده از برنامههای کاربردی تلفن همراه برای خرید، پتانسیل حمایت از سوی مشتریان را دارد. در قدم اول جهت ارزیابی پتانسیل عملیاتی شدن آن در کسب و کار، این سؤال مطرح شد که «در یک فروشگاه حقیقی، بابت دستیابی به مجموعه کاملی از اطلاعات محصول به وسيله تلفن همراه تا چه میزان هزینه خواهید کرد؟» میل به پرداخت در تمامی محصولات (تلفن همراه، دوربین و کتاب) یکسان بود. برای نمونه در زیر نظرات مربوط به دوربین دیجیتال آورده شده است.
- هزینهای پرداخت نخواهم کرد. این خدمات باید به صورت رایگان در اختیار عموم مردم قرار بگیرد. (51%)
- هزینهای پرداخت نخواهم کرد. اما مایل به دریافت تبلیغات هستم. (18%)
- حاضر به پرداخت هزینه پیامهای کوتاه هستم. (19%)
- هزینهای حدود 3 تا 5 دلار را میتوان برای آن در نظر گرفت. (5%)
برخی از شرکتکنندگان نیز نظر خود را با درج متنی در قسمت توضیحات بیان کردند، برخی به تعیین نرخ تعرفه ثابت و برخی دیگر به قیمتگذاری متناسب با کالای موردنظر اشاره داشتند.
با جمعبندی نتایج به دست آمده از این بررسیها مشخص شد که افراد از دریافت اطلاعات محصول بر روی گوشي تلفنهای همراه خود استقبال کردهاند. با این حال اطلاعات محصول باید قابل دسترسی باشد که در اينجا موضوع بحث نیست. علاوه بر تعرفه ثابت اینترنت موبایل و صفحه نمایشهای متناسب، امکان شناسایی آسان عاملی اساسی در طراحی سیستمهای ارائه اطلاعات محصول از طريق تلفنهای همراه به حساب میآید.
3- طراحی و اجرای تحقیق
این تحقیق از دو مأموریت عملی و یک مصاحبه تکمیلی تشکیل شده است. در مأموریت اول، شرکتکنندگان محصولات را تک به تک از طبقات مختلط برداشته و با پنج روش شناسایی مختلف، آنها را شناسایی کردند. در مأموریت دوم، کاربران عملیات شناسایی را برای سه محصول موجود در یک ردیف انجام داده و سه محصول مشخص شده را با هم مقایسه کردند. به دلیل کمبود زمان، تنها سریعترین روش شناسایی دستی با سریعترین روش شناسایی خودکار مورد مقایسه قرار گرفت. در مصاحبه تکمیلی شرکتکنندگان بر اساس «سهولت در كاربري» هریک از تکنیکهای شناسایی را رتبهبندی كردند.
3-1 . شرکتکنندگان
براي این تحقيق 17 نفر انتخاب شدند كه 6 نفر از آنها خانم بودند. ميانگين سني اين افراد حدود 27 سال بود و زمینه شغلی آنها (منشی، کارمند، پزشک، بازرگان، مهندس، IT و غیره) متفاوت بود. تمامي افراد شرکتکننده در تحقيق با كاربري تلفن همراه و وارد كردن متن در آن كاملاً آشنا بودند. این مطالعه در دو روز متوالی در سپتامبر 2008 انجام شد.
3-2 . مدل تحقیق
این مطالعه و آزمايشها بر روی یک گروه ثابت از افراد صورت پذیرفت. متغیر وابسته در این تحقیق، زمان لازم برای شناسایی محصول (زمان خاتمه مأموریت) بود. در این آزمایش 4 بطری نوشابه مختلف که با حروف A,B,C,D علامتگذاری شده بودند، به عنوان محصولات مورد شناسایی مورد استفاده قرار گرفتند. دلایل انتخاب این محصولات بدين شرح است. بررسیها نشان داد که نوشابه محصولی است كه عموماً از فروشگاههای سنتی خریداری میشود و محصول مورد نظر به آسانی با نام آن شناسایی ميشود. همچنین مشتریان برای خرید نوشابه به اطلاعات جانبی مانند توصیه دوستان و آشنایان اعتماد میکنند. به منظور تصادفی سازی مناسب ميان نام محصولات، بطریهای نوشابه به طور تصادفی از میان 300 بطری نوشابه مختلف در یک سوپرمارکت انتخاب شدند. بر روي هر بطری كد ميلهاي EAN13، ليبل نام محصول، تگ NFC-RFID و تگ EPC-RFID قرار داشت.
روشهای شناسایی زیر متغیرهای مستقل این تحقیق به شمار می آیند.
- ورود باركد به صورت دستي (MBE)
در ورود باركد به صورت دستي (MBE)، شماره زير كد ميلهاي به صورت دستي توسط كاربر وارد میشود. برای این کار گوشي هوشمند Nokia N95 مورد استفاده قرار گرفت و دلیل انتخاب این گوشی مناسب بودن آن برای ورود اعداد بود كه با نصب یک نرمافزار ساده به کاربر امکان ورود بارکد (EAN8، UPC12، EAN13) را میدهد و كاربر با فشار دكمه تأیید، پیامی مبنی بر شناسایی محصول دریافت مینماید. در اين تحقيق تمامی محصولات دارای كد میلهای 13 رقمي EAN13 بودند. اين روش متداولترین روش برای کالاهای مصرفی به حساب میآید.
- جستجوی كالا به صورت دستي (MPS)
در روش جستجوی محصول به صورت دستي (MPS)، کاربر باید لغات كليدي محصول مورد نظر را جهت جستجوی اينترنتی در گوشي خود وارد نمايد. در اين روش گوشیهای iphone مورد استفاده قرار گرفت چون نسبت به گوشیهای ديگر اينترنت قویتری داشته و صفحه کلید روی صفحه نمايش آن نسبتاً بزرگتر است. براي مقایسه، زمان مورد نیاز برای وارد کردن لغات کلیدی تا هنگام زدن کلید جستجو مورد محاسبه قرار گرفت. ضمن آنكه لغات كليدي از پیش تعیین شده در اختيار شرکتکنندگان قرار نگرفت تا خود آنها شخصاً لغات كليدي را جهت جستجوی محصول مورد نظرشان انتخاب نمايند. بنابراین برای کمی سازی مزایای شناسایی خودکار، زمان مورد نیاز برای یافتن لغات کلیدی مناسب برای جستجو باید محاسبه و لحاظ شود.
- شناسایی بارکد به صورت خودكار (ABR)
در روش شناسایی بارکد به صورت خودكار (ABR)، به هر يك از كاربران یک گوشي تلفن همراه هوشمند Nokia N95 داده شد كه مجهز به دوربين داخلی و نرمافزار شناسایی بارکد بود. نرمافزار شناسایی بارکد به کار گرفته شده به لحاظ تجربی قابل اطمینانترین بارکد خوان محسوب میشد. كاربران با گرفتن بارکد محصول در مقابل دوربین تلفن همراه در فاصله 3 سانتیمتری، آن را اسکن میکردند. آنها پس از شناسایی بارکد، فیدبک دریافت میکردند.
- اسکن تگ NFC
در روش اسکن تگ NFC، نرمافزار Java با استفاده از JSR 257 بر روي گوشي Nokia 6131 نصب شد. اين گوشي به سيستم NFC RFID reader مجهز است. در اجرای اين روش كاربر تگ NFC را با آنتن گوشي همراه خود لمس مینماید. دامنه خواندن تگ حدود 5 سانتیمتر است. پس از شناسایی تگ، ضرب آهنگي اتمام عمليات خواندن توسط گوشي را اعلام میکند.
- اسکن تگ EPC
در روش اسکن تگ EPC، نمونه اولیه گوشي همراه Nokia E61I كه روي آن نرمافزار Java نصب شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. اين گوشي مجهز به EPC UHF RFID reader بود. در اين روش برای شناسایی محصول، كاربر بايد با گوشي خود را محصول را نشانه میگرفت. (دامنه خواندن آن بر اساس تنظیمات شرکت سازنده تا 50 سانتیمتر میرسد.)
در ابتدا شرکتکنندگان در مقدمهای شفاهی با تکنیکهای مختلف شناسایی آشنا شدند و به آزمایش آن پرداختند. به كاربران اجازه داده شد تا هركدام از روشها را دو مرتبه تمرين كنند تا مهارت لازم جهت بهکارگیری آنها را داشته باشند سپس دو مأموریت به آنها سپرده شد. پس از انجام مأموریتها با هریک از شرکتکنندگان مصاحبهای صورت گرفت.
مأموریت 1- شناسایی تک محصول
مأموریت اول آنها، استفاده از پنج روش شناسايي (MBE, MPS, ABR, NFC, EPC) برای شناسایی هر یک از چهار محصول (A,B,C,D) بود. در مجموع هر كاربر بايد 20 مورد شناسايي انجام میداد که ترتیب انجام اين كار به صورت تصادفي بود. مأموریت اول به طور ميانگين براي هر نفر 10 دقيقه به طول انجاميد.
هر 20 مورد شناسايي بدين طريق انجام میشد كه ابتدا یک گوشي تلفن همراه که نرمافزار متناسب با روش شناسایی مربوطه بر روی آن نصب شده بود، به كاربر داده میشد. برنامه شناسایی بر روی تمامی گوشیها فعال بود. به محض اعلام آمادگي كاربر، سرپرست اجراي تحقيق يكي از چهار بطري را به وي نشان میداد تا مأموریت شناسایی بر روی آن محصول انجام شود. با اشاره سرپرست به بطري مورد نظر، سنجش زمان نیز آغاز میشد و کاربران به شناسایی محصول میپرداختند. به محض اينكه كاربر كالا را شناسايي میکرد زمان ثبت متوقف میشد. گوشي به سرپرست برگردانده و reset میشد.
مأموریت 2- مقایسه محصولات چندگانه
در مأموریت دوم يك تكنيك شناسايي خودكار و يك تكنيك شناسايي دستي انتخاب شد. محققان روش وارد كردن بارکد به صورت دستي (MBE) و اسکن تگ NFC را برگزيدند زيرا اين دو روش سریعترین و مناسبترین روش برای کاربران به حساب میآمدند.
به دلیل محدودیت زمان، اين بار به هر كاربر سه بطري A,C و D به صورت تصادفی ارائه شد. هر تکنیک یک بار انجام میشد. نیمی از کاربران با تکنیک MBE و نیمی دیگر با تکنیک NFC آغاز کردند. همانند تمرین اول به هر یک از کاربران یک گوشي تلفن همراه که نرمافزار متناسب با روش شناسایی مربوطه بر روی آن نصب بود، داده شد. به محض نشان دادن علامت شروع، كاربر شروع به شناسايي بطریها در یک ردیف مینمود. به محض تأیید آخرين شناسايي و شنيدن صداي بيپ كار ثبت زمان متوقف میشد.
مصاحبه:
پس از انجام مأموریتها، از کاربران خواسته شد که بر اساس Likert Scale به اين روشها از 1 (كاربري بسیار سخت) تا 5 (كاربري بسیار آسان) امتیاز دهند.
4- قابليت استفاده و نتايج حاصل از تحقيق
نتايج تحقيقات بر اساس دو متغير اندازهگيري شده «زمان» و «سهولت در كاربري» و همچنين نظرات و مشاهدات كاربران در حين آزمايش به شرح زير است.
نتايج حاكي از آن بود كه روشهای شناسايي خودكار تا 8 برابر سریعتر عمل ميكنند. اندازهگیری زمان شناسايي هر محصول در مأموریت اول نشانگر اين حقيقت بود كه روشهای شناسايي خودكار بطور چشمگيري سریعتر از روشهاي شناسايي بهصورت دستي است. ضمناً اين آزمایشها نشان داد كه روش شناسايي با NFC هشت برابر سریعتر از كندترين روش شناسايي دستي (MPS) است. در حين تحقيق بسياري از كاربران در مورد روش MPS به محققان متذكر میشدند كه چرا خودتان را بابت اين روش اذيت ميكنيد، پر واضح است كه كسي از اين روش براي شناسايي كالا استفاده نمیکند.
شكل 1- زمان متوسط شناسايی در هر روش
سریعترین روش، اسكن تگ NFC با زمان متوسط 3/3 ثانيه براي شناسايي محصول بود. رتبه دوم به اسكن تگ EPC با زمان متوسط 5/4 ثانيه اختصاص يافت. قابل ذكر است كه از لحاظ فني اسكن تگ NFC و EPC كاركردي مشابه داشته و بر پایه RFID هستند. رتبه سوم كه شگفتي همگان را در برداشت روش شناسايي باركد به صورت خودكار (ABR) با زمان متوسط 4/5 ثانيه بود. نكته جالب اينكه در اين روش اختلاف زماني بسيار كمي با روش اسكن تگ RFID ديده ميشود.
در مقايسه روش وارد كردن باركد به صورت دستي (MBE) نسبت به روش شناسايي باركد بهصورت خودكار، به طور تقريبي به سه برابر زمان بيشتر نياز است. كندترين روش شناسايي MPS شناخته شد و دليل آن وارد كردن لغات كليدي با طول 7 تا 31 كاراكتر بود، ضمن اينكه در اين تحقيق افرادي كه خودشان گوشي iphone داشتند بهتر از سايرين عمل كردند.
در مأموریت دوم، زمان متوسط شناسايي خودكار سه محصول 4/8 ثانيه بود، در حالی که اين زمان براي شناسايي دستي به طور چشمگيري كندتر بود و به طور متوسط حدود 2/39 ثانيه به طول ميانجاميد.
شكل 2- سهولت در كاربری در روشهای شناسايی
در رابطه با سهولت در كاربري نيز NFC و EPC و ABR به ترتيب جايگاههاي اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. بر اساس اظهارات كاربران استفاده از روشهای شناسايي دستي بسيار دشوارتر بوده است.
میتوان اين گونه نتيجه گرفت كه براي شناسايي كالا، رابطه مستقيمي بين زمان و سهولت در كاربري وجود دارد. جالب آنكه سه نفر از شش خانم عضو اين گروه تحقيقي 17 نفره ادعا كردند كه در مورد سهولت در كاربري تفاوتي ميان وارد كردن شماره باركد بهصورت دستي و شناسايي باركد به صورت خودكار وجود ندارد.
5- نتیجهگیری
اين بررسي نشان میدهد كه در خريد آنلاين، امكان دسترسي به اطلاعات تكميلي براي مشتريان ارزشمند است. گوشيهاي تلفن همراه امكان ارائه اين اطلاعات را فراهم ميآوردند. اين مطالعه همچنين به بررسي اطلاعاتي ميپردازد كه مشتريان بر اساس آن تصميم به خريد ميگيرند. با توجه به نتايج به دست آمده، در كالاهاي تحقيقي برنامههاي كاربردي بايد بتوانند امكان دسترسي آسان به مشخصات فني و مقايسه قيمت را فراهم آورند. در كالاهاي تجربهاي، توصيه دوستان و آشنايان و تجربه شخصي از اهميت بالايي برخوردارند. اين تحقيق اولين مطالعه در نوع خودش است كه به بررسي انگيزه مشتريان در پرداخت هزينه براي دريافت اطلاعات تكميلي محصول بر روي تلفن همراه ميپردازد.70% افراد تمايلي ندارند تا هزينهاي بابت كسب اطلاعات محصول پرداخت نمايند. در نتيجه كارآفرينان بايد به طراحي مدلهاي تجاري مناسب براي سيستمهاي ارائه اطلاعات محصول از طريق تلفن همراه بيانديشند. اگر مشتريان براي كسب اطلاعات كالا نخواهند هزينه پرداخت كنند پس چه كسي بايد این کار را انجام دهد؟ تجربه نشان داده است كه خردهفروشان علاقه چنداني به شفافيت اطلاعاتي و استفاده از ابزاري كه اين امكان را به مشتري میدهد ندارند ولي در عين حال ممانعت از استفاده از چنين ابزاري براي مشتريان دشوار به نظر ميرسد.
نتايج بررسي، مزاياي چشمگير تشخيص خودكار شناسه را نسبت به وارد كردن شماره 13 رقمي يا لغات كليدي در فيلد متني نشان ميدهد. از ديگر مواردي كه تاكنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است، اهميت استفاده از شناسايي خودكار در هنگام شناسايي چند محصول به صورت همزمان است (كه در ماموريت دوم شبيه سازي شد). در حاليكه مشتريان ميتوانند سه محصول در يك رديف را در 3/8 ثانيه شناسايي كنند، بسيار دور از ذهن به نظر ميرسد كه كسي مايل باشد سه باركد را به صورت دستي در 2/39 ثانيه وارد نمايد.
نتيجه ديگري كه ميتوان از اين تحقيق گرفت، اين است كه روش شناسايي باركد به صورت خودكار، فاصله زماني بسيار كمي با دو روش RFID دارد. به همين خاطر ميتوان تا زمانيكه محصولات و سيستم شناسايي آنها به RFID مجهز نشده است و همچنين به دليل هزينه زيادي كه RFID در بردارد، از روش شناسايي باركد به صورت خودكار (ABR) بهره گرفت. نكته قابل ذكر ديگر اين است كه بايد برنامه باركد خواني وجود داشته باشد كه بتوان آن را بر روي تمام گوشيهاي همراه نصب نمود.
قابلیت ردیابی در زنجیره تامین غذا و خوراک همراه |
ماهنامه شماره 1 (شهريور ماه 1394)
1- مقدمه
سيستم رديابي ابزاري مفيد براي کمک به عمليات سازمان در زنجيره محصولات غذايي انسان و خوراك حيوان يا گياه (علوفه، كود، افزودنيها، آفتزداها و غيره) است تا به اهداف تعريف شده در سيستم مديريتي مربوطه برسد. انتخاب يک سيستم رديابي متأثر از قوانين، مشخصات محصول و انتظارات مشتري است.
پيچيدگي سيستم رديابي بسيار متغير است و بستگي به خصوصيات محصول و اهدافي دارد که بايد به آنها نائل شد.
استقرار يک سيستم رديابی توسط يک سازمان بستگی به موارد ذيل دارد:
- محدوديتهای ذاتی فنی در سازمان و محصولات (مانند طبيعت مواد خام، اندازه بهرها يا دستهها، رويه های گردآوری و حملونقل، پردازش و بستهبندی)
- هزينه ها و منفعتهای به کار گرفتن چنين سيستمی
شايان ذكر است كه بهكارگيري يک سيستم رديابي به خودي خود و به تنهايي، براي نيل به ايمني مواد غذايي کفايت نميکند.
2- دامنه شمول
اين استاندارد بينالمللي اصولي را مشخص و الزامات اساسي را براي طراحي و استقرار يک سيستم رديابي محصولات غذايي تعيين مينمايد. چنين سيستمي ميتواند بهوسيله يک سازمان در هر مرحله از زنجيره محصولات غذايي به کار گرفته شود. اين استاندارد به قدر کافي منعطف است تا به سازمانهاي مرتبط با مواد غذايي براي انسان و سازمانهاي مرتبط با علوفه و خوراك دام و طيور و كودها و سموم مصرفي در زراعت و باغداري اجازه دهد آن را با وضعيت خود سازگار نموده و به اهداف شناسايي شده خود نائل شوند.
سيستم رديابي يک ابزار فني براي کمک به يک سازمان است به گونهاي که كمك ميكند فعاليتها و محصولات او مطابق اهداف تعريف شدهاش باشد و هنگامي که نياز به تعيين تاريخچه يا مکان محصول يا اجزاء وابستهاش دارد آن را به کار بگيرد.
3- مراجع الزامی
استاندارد ISO 22000 سال 2005، سيستمهاي مديريت ايمني مواد غذايي- الزامات هر سازمان در زنجيره غذايي است.
4- اصطلاحات و تعاريف
براي درك مفاهيم اين سند اصطلاحات و تعاريف ارائه شده در ISO 22000 و همچنين مواردي که در پي ميآيد کاربرد دارند.
محصول: نتيجه يک فرآيند
يادآوري: محصول ميتواند شامل مواد بستهبندی هم باشد.
فرآيند: مجموعهاي از فعالیتهای مرتبط با هم و يا مؤثر بر هم که وروديها را به خروجيها تبديل ميکند.
- يادآوری 1: وروديهاي يک فرآيند عموماً خروجي ديگر فرآيندها هستند.
- يادآوری 2: فرآيندها در يک سازمان عموماً برنامهريزي شدهاند و تحت شرايط کنترل شده براي ايجاد ارزش افزوده اجرا ميشوند.
- يادآوری 3: فرآيندي که در آن، مطابقت محصول با مشخصات مربوطه با روشهاي معمولي و اقتصادي ممكن نباشد، به عنوان «فرآيند ويژه» محسوب ميشود.
دسته (بهر يا بچ): مجموعه واحدهايي از يک محصول که تحت شرايط يكساني توليد، پردازش و يا بستهبندي شدهاند.
يادآوري: مجموعه واحدها ميتواند تا سطح يک واحد محصول کاهش داده شود.
شناسايي بهر: فرآيند تخصيص يک کد يکتا به يک بهر
مکان/ موقعيت: جاي توليد، فرآوري، توزيع، ذخيرهسازي و جابهجايي از فرآوري اوليه تا مصرف.
قابليت رديابي: توانايي دنبال کردن حرکت يک محصول غذايي يا خوراك حيوان يا گياه، طي مراحل تعيين شده مربوط به توليد، فرآوري و توزيع آن.
- يادآوری 1: جابهجايی می تواند مربوط به منشأ مواد، تاريخچه فرآوری يا توزيع محصول غذايی يا خوراك حيوان يا گياه باشد.
- يادآوری 2: اصطلاحاتی از قبيل «رديابی سند»، «رديابی کامپيوتری» يا «رديابی تجاری» نبايد به کار برده شود.
زنجيره غذايی: توالي مراحل و عمليات مربوط در توليد، فرآوري، توزيع و جابجايي محصولات غذايي يا خوراك حيوان يا گياه از محل توليد اوليه تا مصرف.
يادآوری: توليدات اوليه شامل خوراك براي حيوانات توليدکننده غذا و همچنين حيواناتي است كه براي غذا در نظر گرفته ميشوند.
جريان مواد: حرکت هر ماده در هر نقطه در زنجيره محصولات غذايي يا خوراك حيوان يا گياه.
مواد: فرآوردههاي غذايي يا خوراك حيوان يا گياه، اجزاء فرآوردههاي غذايي و خوراك حيوان يا گياه و مواد بستهبندي.
سازمان: گروهي از افراد و تسهيلات با نظم و چيدماني از مسئوليتها، اختيارات و روابط
- يادآوری 1: يک سازمان می تواند تنها يک نفر باشد.
- يادآوری 2: يک سازمان می تواند عمومی يا خصوصی باشد.
دادهها: اطلاعات ثبت شده
سيستم رديابي: مجموع دادهها و عملياتي كه سبب ميشود اطلاعات دلخواه درباره محصول و اجزاء آن در تمام مراحل توليد هر قطعه يا کل محصول نگهداري شده و در زنجيره بهکاربرده شود.
5- اصول و اهداف رديابی
5-1 . کليات
سيستمهاي رديابي بايد قادر به مستند کردن تاريخچه محصول و يا مکان يک محصول در زنجيره غذايي (Feed & Food) باشند. سيستمهاي رديابي براي جستجوي علتهاي عدم تطابق کمککننده هستند و توانايي بازپسگيري و يا فراخوان محصولات را در صورت نياز فراهم ميسازد. سيستمهاي رديابي ميتوانند استفاده مقتضي و قابليت اطمينان اطلاعات را همراه با اثربخشي و بهرهوري سازمان بهبود ببخشند.
سيستمهاي رديابي بايد بتوانند سازمان را به اهداف مربوطه از نقطه نظر فني و اقتصادي برسانند.
جابهجايي محصولات ميتواند مربوط به منشأ مواد، تاريخچه فرآوري و توزيع محصولات غذايي (Feed and Food) باشد و بايد حداقل يک مرحله به جلو و يک مرحله به عقب براي هر سازمان در هر زنجيره مشخص باشد. ممکن است بيش از يک قسمت از زنجيره در توافقات سازمانها لحاظ شود.
اصول
هر سيستم رديابي بايد ويژگيهاي زير را داشته باشد:
- قابل رسيدگی و تصديق
- سازگار و منصفانه
- نتيجهگرا
- به لحاظ هزينه با صرفه
- قابل بهکارگيری عملی
- موافق با هرگونه مقررات مرتبط يا سياستها
- سازگار با نيازمندیهای با دقت تعريف شده.
5-2 . اهداف
در توسعه يک سيستم رديابي زنجيره محصولات غذايي (feed and food) ضروري است که اهداف ويژهاي که بايد به آنها نائل شد شناسايي شود. اين اهداف بايد متناسب با ملاحظات و اصول معين شده در بند 4.2 باشد. مثالهايي از اهداف در پي ميآيد:
- برای پشتيبانی از ايمني و سلامت مواد غذايی و اهداف کيفی
- برای تأمین انتظارات مشتری
- برای تعيين تاريخچه يا منشأ محصول
- برای تسهيل بازپسگيری و يا فراخوان محصول
- برای شناسايی سازمانهای مسئول در زنجيره محصولات مواد غذايی (feed and food)
- برای تسهيل صحهگذاری اطلاعات خاص درباره يک محصول
- برای ارتباط و مبادله اطلاعات مربوط به ذينفعان و مصرفکنندگان
- برای برآورده شدن هرگونه قوانين و مقررات بينالمللی، ملی، منطقهای يا محلی
- برای بهبود اثربخشی، بهرهوری و سودآوری سازمان
6- طراحی سيستم رديابی
ملاحظات کلي در طراحي
يک سيستم رديابي ابزاري است که بايد در زمينهاي گستردهتر از يک سيستم مديريتي طراحي شود.
انتخاب يک سيستم رديابي بايد در نتيجه تعادل و توازن بين الزامات مختلف امکانسنجي فني و اقتصادی بودن صورت پذيرد.
سيستم رديابي بايد قابل رسيدگي و تصديق باشد.
هر جزء از سيستم رديابي بايد مورد ملاحظه قرار گرفته و بر مبناي مورد به مورد توجيه شده باشد و مشخص شود اهداف مربوطه به دست ميآيند.
در طراحي يک سيستم رديابي موارد زير بايد گنجانده شود:
- اهداف
- الزامات قانونی و سياستهای مرتبط با رديابی
- محصولات و يا اجزاء تشکيل دهنده آنها
- محل قرارگيری (موقعيت) در زنجيره غذايی (feed and food)
- جريان مواد
- الزامات اطلاعات
- رويه ها
- مستندسازی
- هماهنگی زنجيره غذای (feed and food)
6-1 . انتخاب اهداف
سازمان بايد اهداف مربوط به سيستم رديابياش را مشخص کند.
سازمان بايد الزامات مربوط به سياستها و قوانين و مقررات را مشخص نمايد.
سازمان بايد الزامات و نيازمنديهاي مربوط به قوانين، مقررات و سياستهاي مرتبط که بايد بهوسيله سيستم رديابي برآورده شوند، شناسايي کند.
6-2 . محصولات و اجزاء تشکيل دهنده آنها
سازمان بايد محصولات مرتبط و يا اجزاء تشکيلدهنده محصول را که براي اهدافي رديابي ميشوند، شناسايي و تعيين کند.
7- مراحل طراحی سيستم رديابی
7-1 . تعيين محل قرارگيری در زنجيره غذايی(feed and food)
سازمان بايد محل قرارگيري خود را در زنجيره غذايي از طريق شناسايي حداقل تأمينکنندگان و مشتريانش تعيين نمايد.
7-2 . مستندسازی جريان مواد
سازمان بايد جريان مواد در کنترلش را با روشي که منجر به نيل به اهداف سيستم رديابي ميشود تعيين و مستند نمايد.
7-3 . الزامات اطلاعاتی برای رديابی
سازمان بايد براي برآورده شدن اهداف رديابياش اطلاعات زير را مشخص کند.
- اطلاعاتی که بايد از تأمينکنندگان به دست آيد.
- اطلاعاتی که بايد در رابطه با محصول و تاريخچه فرآوری اش گردآوری شود.
- اطلاعاتی که بايد برای مشتريان يا تأمينکنندگانش فراهم كند.
يادآوری: اطلاعات لازم براي يک سيستم رديابي تحت تأثير اهداف آن و موقعيت سازمان در زنجيره هستند.
8- استقرار رویهها
رويهها عموماً مربوط به مستند کردن جريان مواد و اطلاعات مرتبط شامل نگهداري مستندات و صحهگذاري آنها ميشود. سازمان بايد رويههايي که شامل حداقل موارد ذيل هستند مستقر كند:
تعريف محصول
تعريف بهر و شناسايی و شناسهگذاری آن
مستندسازی جريان مواد و اطلاعات مشمول و حاملهای اطلاعاتی (حفظ سوابق)
مديريت دادهها و پروتکلهای (موافقتنامهها) و ثبت کردن آنها
پروتکلهای (موافقتنامهها) بازيابی اطلاعات
در ايجاد، توسعه و پيادهسازي يک سيستم رديابي ضروري است که عمليات كنوني سازمان همراه با سيستمهاي مديريتي حال حاضر در نظر گرفته شوند.
رويههاي مديريت اطلاعات رديابي بايد شامل روشهايي باشد که جريان اطلاعات مربوط به مواد و محصولات را در صورت نياز ثبت کرده و ارتباط دهد.
رويههايي بايد در ارتباط با عدم تطابقها در سيستم رديابي ايجاد شده باشد. اين رويهها بايد شامل اقدامات اصلاحي و پيشگيرانه باشند.
9- الزامات مستندسازی
سازمان بايد تعيين کند که کدام مستندات براي رسيدن به اهداف سيستم رديابي ضرورت دارند. مستندسازي مناسب بايد حداقل شامل موارد ذيل باشد:
- توصيفی از مراحل مرتبط در زنجيره
- شرحی از مسئوليتهای مديريت داده های رديابی
- مستندسازی اطلاعات ثبت يا نوشتهشده فعاليتهای رديابی و فرآيند توليد، جريانها و نتايج صحهگذاری رديابی و مميزی ها.
- مستنداتی که نشاندهنده اقدامات به عمل آمده برای مديريت عدم تطابقهای مربوط به استقرار سيستم رديابی هستند.
- زمان نگهداری مستندات
10- هماهنگی زنجيره محصولات غذايی و خوراك حيوان يا گياه (Feed and Food)
اگر يک سازمان در يک سيستم رديابي با ديگر سازمانها مشارکت نمايد، اجزاء طراحي شده بايد با هم هماهنگ شود.
زماني كه هر سازمان، منبع بلافاصله قبل از خود را و دريافتکننده بلافاصله بعد از خود را مشخص ميکند، ارتباطات در زنجيره غذايي (feed and food) برقرار ميشود. هنگامي که يک ادعا درباره رديابي زنجيره مواد غذايي (Feed and Food) براي اهداف تجاري مطرح شود، مراحل مرتبط در زنجيره غذايي بايد بهوسيله سازمان مدعي شناسايي شده و با اطلاعات مرتبط، صحهگذاري و پشتيباني شود.
يادآوري: يک سيستم رديابي در يك زنجيره ميتواند هنگامي به کار گرفته شود كه قسمتهاي آن به طور پيوسته و متوالي با هم مرتبط شده باشند.
11- پیادهسازی سيستم رديابی
11-1 . کليات
سازمان بايد تعهدش را به پيادهسازي سيستم رديابي از طريق تخصيص مسئوليتهاي مديريتي و فراهم نمودن منابع لازم به اثبات برساند. به دنبال طراحي و ايجاد سيستم رديابي، سازمان بايد مراحل پيادهسازي آن که در ادامه بيان شده است را طي کند. هر سازمان ميتواند ابزار مناسب خود را براي رديابي، ثبت و تبادل اطلاعات انتخاب کند.
11-2 . طرح رديابی
هر سازمان بايد طرحي براي رديابي که قسمتي از يك سيستم مديريتي گستردهتر است برقرار نمايد. طرح رديابي بايد شامل همه الزامات شناخته شده باشد.
11-3 . مسئوليتها
سازمان بايد مسئوليتهاي کارکنانش را در طرح رديابي تعريف و به آنها اطلاع دهد.
11-4 . طرح آموزش
سازمان بايد يک برنامه آموزشي تنظيم و اجرا نمايد. کارکناني که ميتوانند بر سيستم رديابي اثر بگذارند بايد به قدر کافي آموزش ديده و مطلع شوند.
11-5 . پايش
سازمان بايد برنامهاي براي پايش سيستم رديابي تنظيم و اجرا نمايد.
11-6 . شاخصهای کليدی عملکرد
سازمان بايد شاخصهاي کليدي عملکرد براي سنجش اثربخشي سيستم رديابي را تعيين و به کار گيرد.
11-7 . مميزی های داخل
سازمان بايد مميزيهاي داخلي را در فواصل زماني برنامهريزي شده انجام دهد تا اثربخشي سيستم براي برآورده کردن اهداف مشخص شده را ارزيابي کند.
11-8 . بازنگری
سازمان بايد سيستم رديابي را در فواصل زماني مناسب يا هنگامي که تغييراتي در اهداف و يا محصول و يا فرآيندها داده ميشود بازنگري کند. بر اساس اين بازنگري، اقدام يا اقدامات مناسب اصلاحي يا پيشگيرانه تعيين و اجرا شود. اين موضوع به استقرار فرآيند بهبود مداوم منجر ميشود.
بازنگری بايد شامل موارد زير و نه محدود به آنها باشد:
- نتايج آزمون رديابي
- يافتههاي مميزي رديابي
- تغييرات در محصول يا فرآيندها
- اطلاعات مربوط به رديابی كه توسط ديگر سازمانها در زنجيره مواد غذايی فراهم شده است.
- اقدامات اصلاحی مربوط به رديابی
- بازخوردهای دريافتی از مشتری شامل شکايات مرتبط
- مقررات جديد يا اصلاح شده مؤثر بر رديابی
- روشهای ارزيابی آماری جديد