ابزارهای شناسایی خودکار و کاربرد آنها
مدلی برای پذیرش پیشامدهای ردیابی مهم در زنجیره گوشت و مرغ
نفت کد،پنجره ای به جهان شناسایی اقلام و مدیریت تامین کنندگان
ماهنامه شماره2(مهر ماه 1394)
ابزارهای شناسایی خودکار و کاربرد آنها |
چکيده
با توجه به پيشرفت روزافزون دنياي الكترونيكي و به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات، سيستمهايي تحت عنوان سيستمهاي شناسايي و جمعآوری خودكار داده طراحي شده است. توسعه و گسترش اين سيستمهاي شناسايي خودكار، موجب فراهم شدن اطلاعات به سهولت و سرعت بالا در سيستمهاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركتهاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستمهاي خود شده است. ابزارهاي شناسايي خودكار كه شامل باركد، شناسايي مبتني بر فركانس راديويي(RFID)، شناسايي نوري حروف (OCR)، شناسايي تصويري، كارت هوشمند، حافظه تماسي، نوار مغناطيسي، بلوتوث و غيره هستند با كمك به ورود اطلاعات به دستگاههاي الكترونيكي و ذخيره اطلاعات، كمك شاياني به بسترسازی اطلاعات مينمايند. ابزارهاي شناسايي خودكار كاربردهاي فراواني دارد. به طور نمونه ميتوان از آنها در احراز هويت، ردگيري، بهينهسازي و خودکارسازی فرآيندها و مديريت اطلاعات بهره گرفت. در اين مقاله به بررسي نحوه عملكرد، مزايا و معايب برخي از اين ابزارهاي شناسايي خودكار و كاربرد آنها پرداخته شده است.
مقدمه
امروزه حوزههاي تحليل، پردازش و نمايش اطلاعات در سيستمهاي كامپيوتري با پيشرفتهاي خوبي همراه بوده است و هر روزه شاهد توسعه و گسترش ابزارهاي مرتبط با اين حوزهها هستيم. اما فرآيند ورود اطلاعات همچنان به عنوان يك گلوگاه در سيستمهاي كامپيوتري شناخته ميشود. در سيستمهايي كه به تحليل و پردازش اطلاعات مربوط به وضعيت موجوديتهاي سيار ميپردازند، اين مسئله حادتر بوده و نيازمند ورود مكرر اطلاعات است كه اقدامي طاقتفرسا، پرهزينه و مستعد خطا است. براي مقابله با چنين مشكلاتي، سيستمهاي خودكاري به منظور خودكارسازي عمليات ورود اطلاعات طراحي و توسعه پيدا نمودهاند كه تحت عنوان سيستمهاي شناسايي و جمعآوری خودكار داده شناخته میشوند.
توسعه و گسترش سيستمهاي شناسايي خودكار موجب فراهم شدن اطلاعات سريع در سيستمهاي كامپيوتري شده كه اين امر باعث ايجاد انگيزه و اشتياق در شركتهاي فعال در حوزه فناوري اطلاعات براي طراحي و توسعه سيستمهاي تصمیمیار شده است؛ سيستمهايي كه قادرند با بهرهگيري از اطلاعات سريع فراهم شده توسط ابزارهاي شناسايي و جمعآوری خودكار داده، سيستمهاي كامپيوتري را در اتخاذ تصميمات هوشمند ياري دهند. به عنوان مثال میتوان سيستمهاي هدايت خودكار وسايل نقليه را در نظر گرفت كه با بهرهگیری از اطلاعات سريع كه توسط سيستمهاي شناسايي خودكار همچون سيستم موقعیتیاب جهاني (GPS) فراهم ميشود، به هدايت خودكار وسيله نقليه میپردازند.
سيستمهاي تصمیمیار و ساير سيستمهاي كامپيوتري كه از اطلاعات سريع مربوط به وضعيت موجوديتهاي فيزيكي سيار به واسطه سيستمهاي شناسايي خودكار استفاده ميكنند، بنگاهها را قادر ميسازند تا مديريت صحيحي بر اقلام و موجوديتهاي فيزيكي خود داشته باشند. بهكارگيري سيستمهاي شناسايي خودكار در بستر زنجیرههای تأمین فرصتهاي بیشماری را جهت اصلاح و تقويت سيستمهاي ردگيري، كنترل فرآيند و مديريت موجودي فراهم ميكنند. در يك نگاه كلان بايد گفت كه با استفاده از سيستمهاي شناسايي خودكار میتوان به بازمهندسي و اصلاح فرآيندهاي زنجيره تأمین از طريق حذف محدوديتهايي كه موجب كاهش عملكرد و راندمان زنجيره تأمین ميشوند، پرداخت.
مجموعه ابزارها و فناوریهایی كه در سيستمهاي شناسايي خودكار مورد استفاده قرار ميگيرند بسيار متنوع بوده و بسته به موضوع كاربرد، از ابزارهاي خاص در اين سيستمها استفاده میشود؛ سيستم موقعیتیاب جهاني (GPS)، سيستمهاي شناسايي مبتني بر فركانس راديويي (RFID)، کارتهای هوشمند (Smart Cards)، حافظههای تماسي (Contact Memories)، باركد (Bar Code) و غيره.
در سيستمهاي شناسايي خودكار به هر قلم، كد مشخصهای اختصاص داده ميشود كه شناساننده هويت آن قلم است. اين كد ميتواند يك عدد تصادفي بدون ساختار بوده و يا اينكه از يك ساختار منطقي برخوردار باشد. بهرهگيري از ساختارهاي منطقي در كدگذاري موجودیتها، فوايد زيادي را به همراه دارد كه در ادامه اين نوشتار به آن پرداخته ميشود.
1- ابزارهای شناسايی خودكار
با توجه به اهميت ويژه سيستمهاي شناسايي خودكار، تحقيقات گستردهای در اين خصوص صورت گرفته و ابزارهاي متنوعي با کارکردهای مختلف طراحي شده است. از ابزارها و فناوریهای رايج شناسايي خودكار میتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
- باركد (Bar code)
- شناسايي مبتني بر فركانس راديويي
- (Radio Frequency Identification)
- شناسايي نوري حروف
- (Optical Character Recognition)
- شناسايي تصويري (Vision Recognition)
- كارت هوشمند (smart cards)
- حافظه تماسي (Contact Memory)
- نوار مغناطيسي (Magnetic Stripe)
- بلوتوث (Bluetooth)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از ابزارهاي فوق پرداخته شده است.
2-1 . باركد (Bar Code)
باركد يكي از ابزارهاي شناسايي خودكار است كه در آن اطلاعات در قالب تعدادي خطوط ميلهاي و فاصلهدار با ضخامتهاي مختلف نمايش داده میشوند. در اين سيستم دستگاه خواننده (Reader)، تصويري از سمبل باركد تهيه نموده و پس از decode آن به استخراج اطلاعات ذخيره شده در آن ميپردازد. در حال حاضر بالغ بر صدها شكل مختلف از سمبلهاي باركد توسط شرکتها و موسسات مختلف طراحي شده است. در يك تقسيمبندي، سمبلهاي باركد به سه دسته تقسيم میشوند؛ ١ بعدي يا خطي، ٢ بعدي يا ماتريسي و تركيبي.
سمبلهاي يك بعدي از ظرفيت دادهاي پايين (15 تا ٢٠ كاراكتر)، سرعت پردازش بالا و هزينه نسبتاً پايين در مقابل سمبلهاي 2 بعدي برخوردار هستند. از مزيتهاي عمده باركد ميتوان به هزينه پايين آن نسبت به ساير ابزارهاي شناسايي خودكار اشاره نمود كه موجب استفاده فراگير آن در سيستمهاي شناسايي خودكار شده است. با تمام ويژگيها و مزيتهايي كه باركد از آن برخوردار است، اين سيستم داراي نقاط ضعفي است كه موجب گشته امروزه در بسياري از كاربردها، شرکتها به دنبال بكارگيري ابزارهاي جايگرين باشند. از نقاط ضعف باركد ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
• نياز به ارتباط مستقيم، نزديك و بدون مانع ميان دستگاه خواننده و بر چسب باركد
• عدم توانايي خواندن بيش از يك برچسب در يك تراكنش
• امكان مخدوش شدن برچسب باركد
• عدم امكان ويرايش و اصلاح برچسب باركد
موارد فوق بخشي از مشكلات و معضلات رايج در سيستمهاي باركد است كه موجب گشته تا فعالان اين عرصه در جستجوي روشهاي جديد شناسايي خودكار باشند به طوري كه فاقد مشكلات مذكور باشد.
2-2 . شناسايی نوری حروف (OCR)
اين تكنولوژي براي خواندن حروف توسط ماشين مورد استفاده قرار ميگيرد. با توجه به نياز روزافزون براي خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات و همچنين وجود تعداد زيادي اسناد چاپي كه در برگيرنده اطلاعاتي است كه ميبايست وارد سيستمهاي كامپيوتري شود، تلاشهاي گستردهاي جهت طراحي و توسعه ابزارهاي OCR صورت گرفته است.
شكل 2- نحوه عملكرد در تكنيك OCR
مزيت عمده اين فناوری حجم زياد اطلاعاتي است كه میتواند جمعآوری شود. برخلاف ساير فناوریهای شناسايي و جمعآوري خودكار اطلاعات كه توانايي جمعآوری حجم محدودي از اطلاعات را دارند، در اين فناوری محدوديتي براي حجم اطلاعات وجود ندارد. از معايب عمده اين فناوری ميتوان به بهاي زياد و پيچيدگي بالاي آن اشاره نمود. همچنين اين فناوری مانند باركد نياز به مداخله انسان در اجراي فرآيندهاي خود دارد.
2-3 . شناسايی تصويری (Vision Recognition)
در اين فناوری موجودیتهایی كه شناسايي ميشوند نياز به كد شناساننده ندارند، بلكه بر اساس ابعاد، شكل و ساير ویژگیهای ظاهري، مورد شناسايي قرار ميگيرند. در اين سيستم ابتدا تصاويري از موجوديت هدف تهيه شده و پس از آن براي شناسايي آن، تصاوير اخذ شده مورد تحليل و بررسي قرار ميگيرند. اين سيستمها بيشتر در خطوط مونتاژ و بخشهاي كنترل كيفيت کارخانهها مورد استفاده قرار میگیرند. از معايب اين فناوری میتوان به وجود پارهای از محدودیتها در شناسايي موجودیتها اشاره نمود؛ موجودیتها براي شناسايي بايد در وضعيت و موقعيت خاصي قرار گيرند تا حداقل خطا در شناسايي آنها اتفاق افتد.
شكل 3- نحوه عملكرد در فن شناسايی تصويری
2-4 . كارت هوشمند (Smart Card)
كارتهاي هوشمند از ديگر ابزارهاي شناسايي هستند كه با سرعت زيادي در حال توسعهاند. كارتهاي هوشمند يك سيستم ذخيره الكترونيكي اطلاعات است كه از قدرت پردازش نسبتاً مناسبي نيز برخوردار است. در این کارتها در كنار حافظهاي كه براي ذخيره و نگهداري اطلاعات در نظر گرفته شده است، پردازشگري نیز وجود دارد كه امكان اجراي برنامهها و الگوریتمها را بر روي كارت فراهم میکند.
در کارتهای هوشمند در كنار كد شناساننده موجوديت هدف میتوان حجم زيادي از اطلاعات مرتبط با آن موجوديت را نيز نگهداري نمود. به منظور جلوگيري از هرگونه سوء استفاده از اطلاعات مندرج در اين کارتها، اين اطلاعات بر اساس سطح امنيتي آنها، با بهرهگیری از الگوریتمهاي رمزنگاري، رمز شده و در بخشهاي مختلف حافظه قرار داده میشود.
به منظور حذف محدودیتهای مكاني در ارتباط با دستگاه کارتخوان، انواع متنوعي از کارتهای هوشمند طراحي شدهاند كه قادرند در فواصل مختلف، بدون نياز به اتصال مستقيم به کارتخوان، با آن ارتباط برقرار كنند. در حال حاضر كارتهاي هوشمندي طراحي شده است كه داراي منبع تغذيه بوده و قادرند در فواصل چندين متري از دستگاه کارتخوان به فعاليت بپردازند.
2-5 . حافظه تماسی (Contact Memory)
اين فناوری بسيار شبيه روشي است كه در كارتهاي هوشمند مورد استفاده قرار ميگيرد. دادههاي موجود در حافظه دستگاه از طريق تماس مستقيم دستگاه با سطح خواننده منتقل ميشود. برخلاف كارتهاي هوشمند در اين فناوری از پردازنده استفاده نميشود. حافظههای تماسي در اشكال متنوعي طراحي ميشوند؛ تعبيه در درون کارتهای پلاستيكي و اقسام ديگر.
در حافظههاي تماسي براي برطرف نمودن مشكل تماس مستقيم دستگاه حافظه با دستگاه خواننده، ميتوان آنها را به همراه ساير فناوریهای شناسايي خودكار همچون RFID كه داراي اين محدوديت نيستند، استفاده نمود.
2-6 . نوار مغناطيسی (Magnetic Stripe)
نوار مغناطيسي يكي ديگر از ابزارهاي شناسايي خودكار بوده كه نسبت به ساير فناوریها از هزينه بسيار پاييني برخوردار است. در حال حاضر كاربرد عمده اين فناوری در سيستمهاي پرداخت الكترونيكي است كه به عنوان کارتهای اعتباري در بانکها مورد استفاده قرار میگیرد.
سطوح امنيتي بكار گرفته شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار پايينتر از آن چيزي است كه در کارتهای هوشمند و سيستمهاي RFID وجود دارد. ميزان حافظه تعبيه شده در نوارهاي مغناطيسي بسيار محدود بوده و در حدود ٢۴٠ كاراكتر الفبايي گنجايش دارد.
2-7 . بلوتوث (Bluetooth)
بلوتوث، فناوری جديدي است كه هماکنون براي ارتباط ميان گوشيهاي تلفن همراه و ساير دستگاههای موبايل استفاده ميشود. چيپهاي بلوتوث داراي كد شناساننده منحصر به فردی هستند كه آنها را از يكديگر متمايز ميسازد. لذا ميتوان از آنها در سيستمهاي شناسايي خودكار بهره گرفت. در حال حاضر اين فناوری به سرعت در حال توسعه بوده و در آيندهاي نزديك از آن به صورت انبوه استفاده خواهد شد.
از ویژگیهای بسيار مهم چيپهاي بلوتوث، هويت مستقل آنها است؛ به اين معنا كه تمام مؤلفههای يك سيستم شناسايي خودكار اعم از كد شناساننده، دستگاه خواننده و غيره همگي در چيپ بلوتوث جمعآوري شده است. اين ويژگي موجب شده است كه چيپهاي بلوتوث برخلاف ساير فناوریهای شناسايي خودكار، فعال بوده و بدون نياز به يك فعالساز، قادر به برقراري ارتباط با ساير موجوديتهاي موجود در شبكه باشد. در ساير ابزارهاي شناسايي خودكار ارتباط ميان خواننده و موجوديت توسط دستگاه خواننده مديريت ميشود. ارتباط را آغاز نموده و به موجوديت، مجوز انتقال اطلاعات را صادر ميكند. در چيپهاي بلوتوث اين محدوديت وجود ندارد. ويژگي كه در هيچ يك از سيستمهاي شناسايي خودكار ديده نميشود.
در كنار مزيتهاي برجستهاي كه اين فناوري از آنها برخوردار است، به علت هزينههاي بسيار بالاي آن، هنوز استقبالي از سوي بنگاهها براي بكارگيري آن در فرآیند زنجيره تأمین نشده است.
شكل 7- كاربرد بلوتوث در تجارت
2-8 . شناسايی مبتنی بر فركانس راديويی (RFID)
شناسايي مبتني بر فركانس راديويي يا RFID، يكي ديگر از فناوریهای رايج شناسايي خودكار است كه در آن از نور مستقيم و انعكاس آن براي خواندن كد شناساننده موجودیتها استفاده نميشود. در اين سيستم سمبلهای باركد با تگهایی از جنس يك چيپ الكترونيكي جايگزين شده است و كد شناساننده موجودیتها در داخل آن نوشته ميشود.
تگهای RFID بر روي موجودیتها نصب ميشود و دستگاه خواننده از طريق امواج راديويي به محتويات تگ دسترسي پيدا ميكند.
ميزان حافظه تگهای RFID بسيار متنوع است؛ چند بايت تا چندين مگابايت. حافظه ميتواند از نوع فقط خواندني يا خواندني/نوشتني باشد. به جهت اينكه تگهای داراي حافظه زياد، براي ذخيره اطلاعات مرتبط با موجودیتها، مورد استفاده قرار ميگيرند، براي افزايش سطوح امنيتي از فنهای رمزنگاري براي پنهانسازی اطلاعات مندرج در تگها بهره گرفته ميشود. لازم به ذكر است كه اگر دستگاه خواننده قصد دسترسي به مندرجات پنهان شده در يك تگ RFID را داشته باشد، ابتدا بايد هويت خود را به عنوان يك عامل مجاز براي دسترسي به اطلاعات، ثابت نموده و سپس اقدام به دسترسي نمايد.
2- كاربردهای ابزارهای شناسايی خودكار
سيستمهاي شناسايي خودكار از كاربردهاي متنوعي برخوردار بوده و ابزارهاي شناسايي خودكار با توجه به ماهيت آنها تنها در بخشي از اين كاربردها مورد استفاده دارند. اهم كاربردهاي سيستمهاي شناسايي خودكار عبارت است از:
1- احراز هويت (Authentication)
2- ردگيري (Tracking)
3- بهینهسازی و خودکارسازی فرآيندها (Automation)
4- مديريت اطلاعات (Information management)
در ادامه به توضيح مختصر هر يك از كاربردهاي فوق و بررسي نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از آنها پرداخته شده است.
3-1 . احراز هويت (Authentication)
فرآيند احراز هويت ميتواند به صورت خودكار و يا توسط انسان صورت گيرد. در سيستمهاي شناسايي خودكار اين فرآيند به صورت خودكار انجام ميپذيرد. در سيستمهاي كنترل دسترسي به منظور تعيين هويت افراد از مكانيزمهاي احراز هويت توسط ابزارهايي همچون كارتهاي هوشمند، مشخصههای بيومتريك، نوارهاي مغناطيسي و غيره استفاده ميشود. در كنار احراز هويت موجودات، در مواردي نيز نياز است تا هويت اشياء احراز شود. به عنوان مثال در ارتباطات ميان تگهای RFID و دستگاه خواننده (reader) پيش از آنكه تگ شروع به ارسال اطلاعات نمايد، لازم است تا نسبت به هويت ادعايي دستگاه خواننده مطلع شود.
3-2 . ردگيری (Tracking)
از كاربردهاي ديگر سيستمهاي شناسايي خودكار ردگيري اشياء متحرك است كه شامل جمعآوری اطلاعات مربوط به موقعيت مكاني، مسير حركت و وضعيت اشياء است. اين كاربرد در سيستمهاي لجستيك و حمل و نقل اهميت ویژهای پيدا ميكند. در اين كاربرد، ابتدا شبکهای از دستگاههای خواننده نصب ميشود. اين شبكه حركت اشياء مشخصي را در محدوده تحت پوشش خود كنترل نموده و اطلاعات جمعآوری شده را به يك بانك اطلاعاتي مركزي جهت استفاده سيستمهاي كامپيوتري ارسال ميكند.
در سيستمهاي ردگيري در مقياس محدود ميتوان از ابزارهايي همچون باركد و RFID استفاده نمود. در مقياسهاي وسیعتر همچون ردگيري اقلام در خارج از محدوده بنگاه ميتوان از سيستم GPS بهره گرفت. با توجه به هزينه بسيار زياد سيستمهاي مبتني بر GPS و عدم توانايي شرکتها در تأمین هزینههای مورد نياز اين سيستمها، شرکتها ترجيح ميدهند امور لجستيك خود را به سازمانهاي طرف ثالث فراهمکننده خدمات لجستيك كه از منابع و تجهيزات كافي براي ارائه چنين سرويسهايي برخوردار هستند، برونسپاری كنند.
3-3 . بهینهسازی و خودکارسازی فرآيندها(Automation)
در اين حوزه سيستمهاي شناسايي خودكار براي مكانيزه و خودكارسازي فرآيندها و يا به عبارت ديگر خودكارسازي فرآيند ورود اطلاعات به منظور كاهش ميزان خطا و زمان، مورد استفاده قرار ميگيرند. از كاربردهاي عمده و مطرح سيستمهاي شناسايي خودكار در اين حوزه ميتوان به مقولههايي همچون انبارداري، لجستيك، حمل و نقل، خورده فروشي و غيره اشاره نمود.
در سيستمهايي كه كليه فرآيندها به صورت خودكار و سيستمي انجام میپذیرد، ابزارهاي شناسايي خودكار براي برقراري ارتباط ميان موجودیتها و زیرساختهای به كار رفته در فرآيند خودكار استفاده ميشوند. در این حالت، ماشين ابتدا هويت موجوديت را شناسايي نموده و پس از آن دستورالعملهاي مشخصي را در مورد موجوديت مورد نظر اجرا ميكنند. به عنوان نمونهای از سيستمهاي كاملاً خودكار ميتوان به سيستم مرتبسازی و بارگيري مراسلات و محمولههاي پستي در پايانهها اشاره نمود. در خطوط توليد نيز از اين روش براي برنامهريزي ماشينها و روباتها ميتوان استفاده نمود.
3-4 . مديريت اطلاعات (Information management)
در حوزه مديريت اطلاعات، سيستمهاي شناسايي خودكار به منظور دسترسي به اطلاعات مرتبط با موجودیتها مورد استفاده قرار ميگيرند. اين اطلاعات ميتواند در داخل شناساننده موجوديت يا برچسبي كه به موجوديت هدف متصل میشود، مندرج شود و يا اينكه در داخل يك بانك اطلاعاتي مركزي نگهداري شده و از كد شناساننده موجوديت براي دسترسي به اطلاعات موجود در بانك اطلاعاتي استفاده شود. در حالتي كه اطلاعات مرتبط با موجودیتها در شناساننده نگهداري ميشود، حافظه موجود در شناساننده به دو بخش تقسيم ميشود؛ بخش اول حافظه كه كد شناساننده موجوديت در آن نگهداري ميشود و يك حافظه فقط خواندني است و بخش دوم كه اطلاع مرتبط با موجوديت در آن نگهداري میشود و يك حافظه خواندني/نوشتني است.
نتیجهگیری
در جدول زير نقش ابزارهاي شناسايي خودكار در هر يك از حوزههای كاربردي كه در بالا اشاره شد، نمايش داده شده است.
جدول 1- نقش ابزارهای شناسايی خودكار در هر حوزه
با توجه به جدول بالا ميتوان دريافت كه باركد و بلوتوث را ميتوان در هر چهار مورد احراز هويت، رهگيري، خودکارسازی و مديريت اطلاعات به كار گرفت. با توجه به هزينه كمتر اين دو مورد و دامنه كاربرد بالاتر اين دو، ميتوان اين دو ابزار شناسايي خودكار به عنوان پرکاربردترین ابزار معرفي كرد. در مديريت اطلاعات از تمامي اطلاعات به استثناي OCR ميتوان بهره گرفت. در خودکارسازی نيز همانند مديريت اطلاعات ميتوان از چندين نوع ابزار شناسايي خودكار استفاده كرد با اين تفاوت كه از OCR ميتوان در خودكارسازي بهره جست و اين در حالي است كه كارت حافظه و نوار مغناطيسي در اين زمينه كارايي ندارند. جهت رهگيري نيز ميتوان علاوه بر باركد و بلوتوث از RFID بهره گرفت.
مدلی برای پذیرش پیشامدهای ردیابی مهم در زنجیره گوشت و مرغ |
چكيده
5 سال گذشته، سازمان غذا و دارو ایالات متحده (FDA) دو طرح مطالعاتی را پیرامون روشهایی که بتواند توانایی زنجیره تأمین را در عکسالعمل سریع به غذاهای ناسالم بهبود دهد آغاز نمود. در واقع، FDA در پی آن بود که محصولات مذکور سریعاً و کاملاً از زنجیره تأمین خارج شوند.
مفهوم پیشامدهای ردیابی مهم اولین بار در سال 2009 توسط مؤسسه متخصصین غذایی (IFT) مطرح شد. این مفهوم از طرف صنعت به دلیل ارضای نیازهای زنجیره تأمین آینده حمایت و مورد بررسی قرار گرفته است. این مفهوم بر روی برخی از فعالیتهای FDA اثر گذاشته است. FDA نیازمند شرکتهایی است که تولید، بستهبندی، حمل و نقل، توزیع، دریافت و یا واردات غذا را به منظور شناسایی و نگهداری پیشامدهای ردیابی مهم و رکوردهای مرتبط (KDE) با عناصر دادهای آنها انجام دهد. همانگونه که رکوردها بر اساس ورودیهای صنعت غذایی تعریف شده است.
در این مقاله مدلی برای چگونگی پذیرش پیشامدهای ردیابی مهم در زنجیره تأمین مواد غذایی ارائه میشود. استفاده از این مدل، شرکتهای زنجیره تأمین و دولت را برای ارزیابی ترازی از سرمایهگذاری لازم به جهت بهبود سیستمهای تکنولوژیکی و رویههای عملیاتی (به منظور ضبط اطلاعات CTE) توانمند میکند. اگر چه مدل برای صنعت گوشت و مرغ ارائه شده اما میتوان برای سایر بخشهای غذایی مانند غذاهای دریایی نیز پیادهسازی نمود.
1- پیشامد ردیابی مهم چیست؟
فعالیتهایی در زنجیره هستند که باید با ضبط اطلاعات کلیدی برای هر پیشامد، مستند شده تا حرکت محصول به سمت بالا یا پایین به طور صحیحی در سطح زنجیره ردیابی شود.
انجمن متخصصین غذایی، این پیشامدها را بصورت زیر تعریف میکند:
مواردی که در آنها محصول بین مکانها جابهجا میشود، تغییر شکل مییابد یا به عنوان نقطهای تعریف میشود که ضبط دادهها برای ردیابی مؤثر، لازم است. در واقع، این پیشامدها تغییر شکل محصول، انتقال یا مصرف هستند.
جهت اطمینان از اینکه زنجیره ردیابی قطع نمیشود، هر طرف تجاری مسئول حداقل یکی از این پیشامدها است و میبایست اطلاعات کلیدی را برای هر پیشامد ذخیره و با بقیه شرکای تجاری یا مسئولین دولتی تسهیم کند. این دادهها، عناصر دادهای کلیدی خوانده میشوند.
شش پیشامد ردیابی مهم در زنجیره تأمین گوشت و مرغ وجود دارد که در سه گروه دستهبندی میشوند:
پیشامدهای مرتبط با تغییر شکل:
پیشامدهایی هستند که معمولا ردیابی درونی در چهار دیواری یک شرکت را در برمیگیرند.
تغییر شکل داخلی (T1):
پیشامدی که طي آن یک یا چند ماده استفاده شده و محصول قابل ردیابی تولید و وارد زنجیره ميشود.
تغییر شکل بيروني (T2):
پیشامدی که یک محصول قابل ردیابی را برای ورود به زنجیره تأمین بستهبندی و برچسبگذاری میکند
پیشامدهای مرتبط با انتقال:
پیشامدهایی هستند که معمولا ردیابی بیرونی یک شرکت را در برمیگیرند.
پیشامد حمل:
پیشامدی که محصول قابل ردیابی از یک مکان معلوم به مکان تعریف شده دیگر جابهجا میشود.
پیشامد دریافت:
پیشامدی که محصول قابل ردیابی در یک نقطه معلوم، از مکان دیگری دریافت میشود.
پیشامدهای مرتبط با مصرف و زوال:
پیشامدهایی که چگونگي حذف یک محصول قابل ردیابی از زنجیره شود را ضبط میکنند.
پیشامد مصرف:
پیشامدی که محصول قابل ردیابی برای مشتری قابل دسترسی است.
پیشامد زوال:
پیشامدی که یک محصول قابل ردیابی فاسد یا غیر قابل استفاده میشود.
جدول 1- طبقهبندی پیشامدهای ردیابی مهم و توضیح آنها
در شکل زیر پیشامدهای ردیابی مهم که توسط هر بخش زنجیره تأمین مدیریت میشوند، ذكر شده است.
شکل 1- پیشامدهای قابل ردیابی مهم در زنجیره تأمین گوشت و مرغ
2- پیشامدهای مرتبط با تغییر شکل
پیشامدهای تغییر شکل زمانی اتفاق میافتد که یک محصول قابل ردیابی تغییر شکل یابد؛ بهوسیله: 1) تغییر ماهیت محصول با مخلوط کردن منابع متفاوتی از محصول، اضافه کردن محتویات، برش، پختن یا 2) تغییر ماهیتِ بستهبندی محصول مانند زمانی که یک شركت محصولات فلّهای را در بستههای متناسب مصرفکننده برای خودخدمتی مشتری قرار میدهد. دو نوع پیشامد تغییر شکل وجود دارد. تغییر شکل ورودی (T1) برای مستند سازی شناسایی محصولات ورودی و تغییر شکل خروجی (T2) برای مستند سازی شناسایی محصولات خروجی از پیشامد تغییر شکل.
3-1 . پیشامد تغییر شکل ورودی (T1)
پیشامدی که یک یا چند ماده استفاده شده برای تولید محصول قابل ردیابی را که وارد زنجیره میشود در بر میگیرد. مثالهایی از یک پیشامد ورودی زمانی است که محصولات خام یا محتویات محصولی از یک یا چند تأمینکننده؛ پردازش شده، ترکیب شده یا برش، پخت و بستهبندی دوباره میشود. هدف از این كار، ضبط تأمینکننده، شماره يا ID محصول و معرفی واحد تولید (مانند اندازه بهر یا انباشته، شماره سریال، تاریخ فروش، تاریخ استفاده، تاریخ تولید و غيره) برای همه محتویات استفاده شده برای ایجاد یک محصول قابل ردیابی است.
3-2 . پیشامد تغییر شکل خروجی (T2)
پیشامدی که یک محصول قابل ردیابی برای ورود به زنجیره، بستهبندی و برچسبزني میشود. مثالهایی از این پیشامد، زمانی است که محصول خروجی جدید در سبدهای مشتریان قرار داده میشود و یا همه بستههایی که در روی آنها معرفی واحد تولید، شماره يا ID محصول و تأمینکننده ذکر میشود.
3- پیشامد انتقال
پیشامدهای نوع انتقال، زمانی که یک محصول قابل ردیابی به طور فیزیکی از یک شریک تجاری به یک شریک تجاری دیگر منتقل شود، اتفاق میافتد. این محصول ممکن است جزیی از محتویاتی در پیشامد تغییر شکل باشد که توسط سازمان دریافتکننده استفاده شده است و یا اینکه محصول قابل ردیابی باشد که به شریک تجاری دیگر بدون تغییر شکل منتقل میشود. در برخی موارد، انتقال محصول قابل ردیابی بین دو بخش انبار و فرآوريکننده در یک سازمان نیز ممکن است پیشامد انتقال در نظر گرفته شود. معمولا در پیشامدهای انتقال، ابتدا پیشامد ارسال و سپس پیشامد دریافت اتفاق میافتد.
4-1 . پیشامد ارسال
پیشامدی که محصول قابل ردیابی از یک مکان به مکان معین دیگر فرستاده يا تحويل میشود. پیشامدهای ردیابی مهمِ ارسال معمولا توسط پیشامد دریافت دنبال میشوند. در برخی موارد، یک سازمان میتواند پیشامدهای ارسال و دریافتی که توسط خود سازمان ثبت میشود را تعیین کند. مانند زمانی که یک دسته (انباشته) محصول در حالت موقتی به واحدهای تولیدی دیگری منتقل میشود تا فرآیند تولید آن تکمیل شود. معمولا در این پیشامد، محصول قابل ردیابی بر روی كاميون، واگن یا کشتی از یک سازمان زنجیره تأمین به سازمان دیگر زنجیره تأمین فرستاده میشود.
4-2 . پیشامد دریافت
پیشامدی که در آن محصول قابل دریافت در یک مکان معین، از مکان معین دیگری دریافت میشود. پیشامدهای ردیابی مهمِ دریافت در پاسخ به پیشامد ارسال رخ میدهد. معمولا این پیشامد زمانی اتفاق میافتد که محصول قابل ردیابی در یک مکان بعد از انتقال بهوسیله كاميون، واگن یا کشتی بین هر دو سازمان زنجیره تأمین دریافت میشود و یا بین دو واحد سازمانی متعلق به یک مالک میتواند اتفاق بیفتد.
4- پیشامدهای نوع مصرف
پیشامدهای مصرف زمانی اتفاق میافتد که یک محصول، زنجیره تأمین را در قالب مصرف یا زوال ترک میکند. در واقع پیشامدی است که محصول، دیگر در زنجیره تأمین حضور ندارد و آنرا ترک کرده است.
5-1 . پیشامد مصرف
پیشامدی که محصول قابل ردیابی برای مشتریان در دسترس است. مثالهایی از این پیشامد زمانی است که به عنوان نمونه سینه مرغ برای آماده سازی یک منو غذایی در رستوران باز میشود.
5-2 . پیشامد زوال
پیشامدی است که محصول، دیگر قابل استفاده نیست و نمیتواند قابل دسترسی برای مشتریان باشد. مثالی از این پیشامد زمانی است كه محصول گوشتی تازه قبل از باز شدن در مراکز خدمات غذایی (رستوران) یا خردهفروشیها به تاریخ انقضای خود رسیده است.
توجه: انتقال مالی مالکیت برای محصول قابل ردیابی، پیشامد ردیابی مهم نیست. در واقع فروش یا خریدِ محصول قابل ردیابی جزء پیشامدهای ردیابی مهم نیست. حتی در مورد پیشامد مصرف در نقطه فروش، انتقال فیزیکی مدنظر است. مصرف محصول، توسط مصرفکننده است که باعث پیشامدی میشود که میبایست ضبط شود (نه انتقال مالکیت به مشتری).
5- کاربردهای پیشامدهای ردیابی مهم در زنجیره تأمین گوشت و مرغ
همه پیشامدها در بررسي شیوع بیماری ارزش یکسانی ندارند. زمانی که شیوع بیماری اتفاق میافتد، دفاتر سلامت دنبال اطلاعاتی هستند که نشان دهد کدام محصولات، کدام نشان تجاري یا واحد تولیدی با بیماریها یا مکانهای شیوع بیماری مرتبط هستند. این اطلاعات از طريق پیشامدهای مصرف که نشاندهنده محصولات، نشان تجاري یا واحدهای تولیدی که توسط بیمار مصرف شدهاند بیان میشود. لذا، زنجیره تأمین میتواند دفاتر سلامت را در شناسایی سریع و پاسخگویی سریع به شیوع بيماريها با تمرکز بر دو مورد زیر یاری رساند:
1) استفاده از شناساگرهای واحد محصول برای شناسایی سازگار محصول توسط همه اعضا
2) ضبط دادههای پیشامد انتقال و مصرف محصول
اولویت 1- محصولات را شناسهگذاری کنید و شناسه یکتای محصولات را ضبط کنید.
تأمینکنندگان بهتر است محصولات خود را با شماره شناسایی محصول (GTIN) شناسایی کنند. وقتی یک پیشامد ردیابی مهم گزارش میشود همه پیشامدهای مرتبط با یک محصول باید یک GTIN یکسان را ضبط و گزارش کنند. اگر محصولی بعدا به یک محصول قابل ردیابی جدید تبدیل شود، عضوی که آن را تغییر شکل داده GTIN جدیدی به محصول خروجی جدید میدهد و آن شماره میتواند برای همه پیشامدهای ردیابی مهمِ آن محصول گزارش شود تا زمانی که آن محصول دوباره تغییر شکل پیدا کند و یا از بین برود. گزارش محصول تأمینکننده و شماره اختصاصی به آن توسط همه مالکان پیشامدهای بالا و پایین زنجیره تأمین، به دفاتر سلامت کمک میکند تا به طور سریع همه پیشامدهای مرتبط با محصول مورد نظر را پیدا کنند. استفاده از شماره واحد ذخیرهسازی (SKU)، شماره مرجع واحد محصول شرکت یا شماره سفارش خرید به جای GTIN باعث میشود وضوح زنجیره تأمین با مشکل مواجه شود.
اولویت 2- تلاشهای ضبط را بر روی پیشامدهای مصرف و تغییر شکل متمرکز کنید.
برای پاسخ سریع به شیوع بیماریها، دفاتر سلامت نیازمند اطلاعات پیشامد مصرف از مراکز غذایی یا خردهفروشانِ مرتبط با مکان شیوع هستند. اطلاعات صحیح پی%