جرثقیل سقفی

فصل اول: مقالات علمی و تخصصی

document  آشنایی بازپرسازی موثر و کارآمد

document  رمزینه کردن اطلاعات اقلام تجاری راه حلی موثر برای ایجاد سیستم لجستیک معکوس

document  مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی

document  نقش لجستیک در زنجیره تامین

 

آشنایی بازپرسازی موثر و کارآمد

1- مقدمه

موضوع بازپرسازي مؤثر و کارآمد نخستین بار توسط هيئت مديره ECR اروپا مطرح شد و با کمک کارگروه پروژه تبادل الکترونيکي داده‌ها (EDI) در اروپا توسعه داده شد.
يکي از اهداف و مقاصد مشترک پروژه‌هاي ER و EDI بهبود درک مشترک از اصول و تکنيکهاي ضروري فرايندهاي تجاري است. استفاده از زبان مشترک اساس فهم مشترک است و مانند بسياري از قواعد مديريتي، ECR به گسترش ترمينولوژي (اصطلاحشناسي) خاص خود و کلمات و اختصارات مربوطه ‌مي‌پردازد.
پروژه بازپرسازي مؤثر كه اختصاراً ER ناميده مي‌شود، به منظور تعريف مجموعهاي از فرايندهايي كه در آن‌ها ميزان عرضه به تقاضاي مشتريان نزديكتر باشد‏‌‏، به وجود آمد‎. اين پروژه شامل همكاري نزديك و تبادل دوطرفه اطلاعات بين تمامی شرکای تجاري است و هدف آن، بيشينه كردن كالاهاي در دسترس در عين كمينه كردن موجودي و حمل‌ونقل در زنجيره تأمین است. پروژه EDI به منظور تعريف چهارچوبي براي يك سيستم بدون كاغذ و خودكار براي تمام ارتباطات ميان خردهفروش‌ها و تأمین‌کنندگان تعريف شده است.
اهداف پروژه جزئيتر ER عبارت‌اند از:

  •  تعريف دامنه بازپرسازي مؤثر و اصول کسب‌وکاری كه اين موضوع در آن عملي مي‌شود.
  •  توسعه محدوده مدل‌هاي بازپرسازي مؤثر
  •  تعيين ميزان موجودي در فرايند بازپرسازي
  •  ترويج استاندارهاي EDI جهت استفاده در بازپرسازي مؤثر
  •  تعريف بلوك‌هاي ساخت بازپرسازي مؤثر پايهاي و عناصر مهم براي اجراي آن
  •  توسعه متدولوژي اجراي مدل‌ها
  •  رساندن كاربران استفاده از بازپرسازي مؤثر به تعدادي قابل توجه در گروه‌های خواربارفروشی از طريق نشان دادن مزايا و دستاوردهاي اثبات شده به وسیله نمونه‌هاي آزمايشي اجرا شده
    همچنین اهداف پروژه EDI كه به منظور تكميل مدل‌هاي بازپرسازي مؤثر طراحي شده است، عبارت‌اند از:
  •  تعريف حداقل مجموعه تراكنش‌ها براي تجارت پايه بين توليدكنندگان و خردهفروش‌ها
  •  تعريف استاندارد پيام عمومي
  •  افزايش تعداد كاربران
  •  تعريف تراكنش‌هاي EDI توسعه يافته جهت پشتيباني از مدل‌هاي بازپرسازي مؤثر پيشرفته تر
  •  توافق بر سر زیرساخت‌های EDI و استانداردهاي پيام مورد نياز براي پشتيباني تراكنش‌ها
  •  تسريع در استفاده از EDI در بازپرسازي مؤثر

در این مقاله به تشریح مفاهیم ER و نقش آن در بهبود زنجیره تأمین پرداخته شده است.

2- معرفی بازپرسازی مؤثر

Efficient (صفت) به معنی: 1- بهره ور با كمترين اتلاف كار و تلاش، 2- توانا و کار کردن به صورت اثربخش، 3- تأثیرگذار بودن
Replenish (فعل، متعدي) به معنی: دوباره پر کردن، دوباره نو کردن (كالا يا موجودي)
در اين تحقيق، بازپرسازي مؤثر فرايندي است كه با پر كردن قفسههاي فروشگاه (يا انبار) با فراهم آوردن محصول خوب در مکان خوب در بهترين زمان به مقدار مناسب و بهترين روش ممکن کمک ميکند. اجزاي ECR به وسیله يک جريان آزاد اطلاعات دقيق و به موقع حمايت شده و با جريان کالا در سراسر زنجيره تأمین يکپارچه ميشوند. درواقع ER فرايند پرکردن قفسه‌هاي فروشگاه با تركيب صحيح كالاها و كمينه كردن تلاش زائد، كه در قالب واژه‌هاي هزينه كم و سطح بالاي خدمات مشتري قابل اندازهگيري است، سروکار دارد. بازپرسازی مؤثر شامل استفاده فعال از باركد، اسکن و ارتباطات الكترونيكي به گونهاي كه اطلاعات از جريان كالاها پيشي ‌گيرد؛ و همچنين شامل فرايند جابجايي و مسئوليت‌هايي براي تواناترين شركاي زنجيره تأمین است. شواهد ناشي از آزمايش‌ها نشاندهنده مقياس بهبودهاي ممكن است. اين بهبودها حاصل كاربرد تعدادي از تكنيك‌هاي ER هستند. به طور كلي، کارآمدی از دو سطح ذيل به دست مي‌آيد:

  •  حفظ سطح بالاي كالاهاي در دسترس در عين كم كردن موجودي
  •  انبارش و حمل كالاهاي در دسترس به مؤثرترین شيوه

اگرچه تعريف بازپرسازي بر جايگزيني كالاهايي كه در روز گذشته فروخته شدند، دلالت دارد و اين جايگزيني متكي بر تقاضاي مصرفكننده است، اما بازپرسازي شامل افزايش كالاي در دسترس امروز در پاسخ به آنچه در روزهاي بعد فروخته خواهد شد، است.
در حالی که داده‌هاي روزانه فروش، پايه قابل اعتماد بیشتري براي بازپرسازي نسبت به شيوه‌هاي سنتي مديريت موجودي خردهفروش ارائه مي‌كنند، نياز به پيشبيني فروش آينده به ویژه پيش‌بيني مربوط به ارتقا همچنان وجود دارد. ارائه كالا در پاسخ به فروش پيش‌بيني شده، تأمین يا ذخيره ناميده مي‌شود، ازاین‌رو بهتر است بگوييم مصرف، محرك بازپرسازي مؤثر است و شامل ذخيره و تأمین مؤثر است. شكل 1 دامنه بازپرسازي مؤثر را نشان مي‌دهد.

شكل 1- دامنه بازپرسازی مؤثر

1-طبيعت شبكه توزيع بين توليدكننده و خردهفروش به متغيرهاي زيادي وابسته است، ويژگي‌هاي فيزيكي كالا (مانند چرخه عمر كالا يا فسادپذيري آن)، ماهيت فرايند توليد، حجم فروش و توزيع جغرافيايي بازارها. انواع مختلفي از زنجيره تأمین وجود دارد؛ ازاین‌رو در اين نوشتار براي توصيف آن‌ها و شناسايي مناسبترين تكنيك‌هاي بازپرسازي مؤثر، شيوهاي ارائه شده است.
اين شيوه از فرايند، در شكل 2 نمايش داده شده است. شكل 2 بيانگر اين مطلب است كه بازپرسازي مؤثر هم به يك زنجيره تأمین مؤثر و هم مديريت مؤثر گروه كالا نياز دارد.

شكل 2- الزامات بازپرسازی مؤثر

در پیچیده‌ترین حالت، بازپرسازي مؤثر از طريق مديريت گروه كالا با بعد تقاضا مرتبط است. مديريت گروه كالا، مديريت دستهاي از كالاهاي مرتبط توسط توليدكننده، توزيعكننده و خردهفروش، به يك شيوه يكپارچه از توليد تا فروش نهايي است؛ به گونهاي كه ارزش مصرفكننده بيشينه شود. اين فرايند مديريت، نيازمند يك پايگاه داده از مشتري‌هاي فروشگاه است تا بتواند پايهاي براي تحليل رفتار خريد و علائق ارائه دهد و علاوه بر آن سامانه اسکن نقطه فروش به منظور ارائه داده‌هاي فروش جديد كه ممكن است از طريق كارت‌هاي وفاداري به پايگاه داده مشتري مرتبط شوند.
اين پايگاه‌هاي داده ممكن است به همراه سامانه‌هاي اسکن عملكرد علامت تجاري، جهت بهبود قابليت اعتماد، پيش‌بيني‌هاي فروش و به همراه برنامه‌ريزي چيدمان قفسه‌ها و سامانه مديريت فضا‏‌‏، به منظور افزايش دقت بازپرسازي بكار روند.
هدف از معرفي تكنيك‌هاي بازپرسازي مؤثر، بهبود مؤثر فرايندهاي بازپرسازي است. به هر حال تمام اين تكنيك‌ها بايستي با دقت مورد استفاده قرار گيرند. در صورتی كه استفاده از يك تكنيك در يك ناحيه، منجر به كاهش مؤثر در ناحيه ديگر شود، هيچ ارزشي به دست نمي‌آيد.
يك عنصر كليدي در اينجا موازنه است؛ جايي كه هدف، بهينه كردن تعادل هزينه‌هاي عملياتي، موجودي‌ها، بهره‌برداري از ظرفيت و سطوح خدمات در تمام زنجيره تأمین به منظور افزايش سود مصرفكننده و شركاي تجاري است. اين مهم تنها در جايي محقق مي‌شود كه اين درك حاصل شود كه کارآمدی از انتقال هزينه‌هاي حمل‌ونقل از يك طرف تجاري، به طرف ديگر حاصل نمي‌شود؛ بلكه از تشريك مساعي حقيقي همراه با دسترسي و تبادل آزاد داده‌هاي اساسي حاصل مي‌شود. بازپرسازي مؤثر بايد بر اساس ديدگاه‌هاي مشترك و مورد توافق فروش واقعي و پيش‌بيني شده باشد.
براي اينكه سود مصرفكننده بيشينه شود، حجم زيادي از اصول كاري و قالب‌هاي پيام‌هاي استاندارد مورد نياز است. بازپرسازي مؤثر همچنين نيازمند تعهد ويژه مديريت نيز هست. اين امر بدين معني است كه مهارت‌ها، منابع و اطلاعات در دسترس بايد براي مديريت گروه كالا در فروشگاه ارائه شود. استفاده ابتكاري از تجهيزات و كارخانه و طرح فرايندهاي کسب‌وکار نيز براي به دست آوردن سود، مورد نياز است. ساختار هزينه نيز بايد ميان شركاي تجاري واضح باشد.
طرح‌هاي فعاليت مشتري نيز براي هم‌زمان‌سازی با توليدكننده و قابليت لجستيكي نياز است. درنهایت ارتباط بين مشتري‌هاي متفاوت و كانال‌هاي توزيع نيازمند يكپارچه‌سازي برنامه‌ها و عمليات است، به عنوان نمونه در برنامه‌ريزي فعاليت در فروشگاه، ارتباطات با برنامهريزي توليد و جاريسازي موجودي (جايي که پيشبيني و تعيين فروش مؤثر، سياستهاي مديريت موجودي مؤثر ‌مي‌بايست برقرار شود) و سرانجام انتقال الکترونيکي وجوه قابل مشاهده است. افزايش انعطافپذيري توليد و شبكههاي فيزيكي توزيع براي افزايش تنوع محصول، كاهش زمان تحويل و الزامات بسته‌بندي سفارش مورد نياز است. انعطافپذيري در به اشتراك گذاشتن منابع حمل‌ونقل بايد داراي استاندارد بسته‌بندي، ظرفيت بار مؤثر و قابل بازگشت باشد.
تكنولوژي اطلاعات، نقشي كليدي در درك اين پروژه دارد. براي پشتيباني از پردازش سفارش به موقع، ارائه قابليت ديد موجودي در دسترس و اعمال سامانه تداركاتي جديد، نياز به تكنولوژي اطلاعات پيشرفته است. قابليت EDI، بارکد دهی واحدها و پالت‌هاي كالاهاي تجاري و استفاده از قالب استاندارد پيام‌ها ازجمله ويژگي‌هاي اصلي پشتيباني است.
درنهایت، شراكت، تعدادي اصول كاري مشترک را مي‌طلبد: اعتماد دوطرفه، استاندارد تبادل اطلاعات، تمايل به ائتلاف تجربه‌ها و درك سود حاصل و هزينه براي دو طرف تجاري. پايه تسهيم هزينه‌ها و قوانين عملياتي مشاركت كه بين خردهفروش و توزيعكننده تعريف شده، بايد مورد توافق قرار گيرد. اين موارد متضمن تعهد به شراكت، توافق روي گروه كالا، اهداف اجرا، تعهد خدمات، اندازهگيري عملكرد، سبك‌هاي توزيع فيزيكي و متدولوژي و مسئوليت پيش‌بيني فروش است.
عليرغم دشواري آشكار اين الزامات، در صورت وجود خواست براي شروع و تجربه، سودهاي حاصل از بازپرسازي مؤثر نمايان خواهد شد. اين سود، بدون سرمايهگذاري منابع عظيم مالي نيز قابل حصول است.
Saul Gellerman در مديريت منابع انساني نوشت: «هيچ چيزي براي يك سازمان حیاتی‌تر از توانايي آن سازمان در انتقال اطلاعات قابل درك، مرتبط و دقيق نيست. اگر اعضاي سازمان از آنچه ساير اعضا از آن‌ها نياز دارند، آگاه نباشند، ارزش عملي تمامي‌ مزيت‌هاي سازماني- منابع تكنيكي و مالي، استعدادهاي متنوع و ارتباطات- از بين مي‌رود.»
در اينجا بجاي منابع انساني بايد بازپرسازي مؤثر و بجاي سازمان، زنجيره تأمین را قرار دهيم و در اين صورت است كه عنصر كليدي براي اجراي موفقيت، يافت خواهد شد.

3- چهار ركن اصلی ECR و ارتباط ميان آن‌ها

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، بازپرسازی مؤثر یکی از پروژههای ECR اروپا است. شكل 3 چگونگي فيت‌شدن بازپرسازي مؤثر در ECR را نشان مي‌دهد. پاسخ مؤثر به مصرفکننده مجموعهاي از تكنيك‌هاي مشارکتي است كه به بيشينه کردن ارزش افزوده به وسیله فرايندها از توليد تا سبد فروشگاه کمک ميكند. 4 ركن اصلي ECR عبارت‌اند از:

  •  معرفي مؤثر محصول
  •  طبقه بندي مؤثر موجودي
  •  ارتقا و بهبود مؤثر
  •  بازپرسازي مؤثر

كه تمامي آن‌ها در زير چتر مديريت گروه كالا قرار مي‌گيرند.

شكل 3- جایگاه بازپرسازی مؤثر در ECR

واضح است كه معرفي مؤثر محصول، طبقهبندي مؤثر موجودي و ارتقاي مؤثر، همگي براي بازپرسازي مؤثر در يك زنجيره تأمین مؤثر مهم هستند. ECR اروپا بر پايه تعريف اين سه عنصر شروع شده است و كاري كه به عنوان بخشي از پروژه‌هاي ER و EDI تقبل شده است، داراي فرضي خاص در مورد پتانسيل‌هاي آن براي بهبود مؤثر نيست.
تكنيكهاي بازپرسازي مؤثر جهت كار با يك دسته کالا، براي معرفي مورد پذيرش و با مجموعهاي از فرضيهها در مورد حجم ارتقا تعريف شدهاند. تكنيك‌هاي توصيف شده در اينجا تضمين مي‌كنند كه اين برنامهها دوباره با کارايي بهينه، پرشدهاند؛ اگرچه ECR مستلزم اين است كه تمام اين عناصر گسترش يابند.

4- دامنه پروژه بازپرسازی مؤثر

بازپرسازي مؤثر، تمامی زنجيره تأمین، از منبع اصلي مواد خام تا عرضه كارخانه، توليد، توزيع توليدكننده به خرده‌فروش‌ها و قرار گرفتن در قفسه‌هاي فروشگاه را شامل مي‌شود.
پروژه تحليل زنجيره ارزش (VCA) با توصيف تكنيك‌هايي نظير توليد همزمان و عرضه يكپارچه، فرصت‌هايي را نيز براي بهبود در بخش توليد زنجيره تأمین ايجاد مي‌كند. مطمئناً، دامنه احتمالي بازپرسازي مؤثر شامل چنين فعاليت‌هايي مي‌شود؛ اما در مرحله اول، دامنه آن به زنجيره تأمین از كارخانه تا نقطه فروش محدود مي‌شود.
اين مرحله شامل آن دسته از فرايندهاي بازپرسازي مي‌شود كه منجر به ايجاد تقاضا براي محصول و از طرف مقابل منجر به اقدام توليدكننده در پاسخ به اين تقاضا مي‌شوند. اين فرايندها شامل سفارشدهي فروشگاه، پردازش سفارش خريد و فروش، گزارش موجودي و مديريت انبار و حمل‌ونقل مي‌شود؛ اما اين پروژه تنها سفارش‌ها و جابجايي‌ها را در نظر مي‌گيرد.
فعاليت‌هاي مرتبط با پيش‌بيني و برنامه‌ريزي مربوط به آينده بوده و تاكنون در اين برنامه در نظر گرفته نشده‌اند. به علاوه، اگرچه بسياري از فرايندهاي اجرا شده در اين سطح، خارج از قرارداد طرف سوم ارائه‌دهنده خدمات حمل‌ونقل مي‌باشند، اين مرحله از پروژه به گونهاي آن‌ها را به كار مي‌گيرد كه گويي آن‌ها ازجمله فعاليت‌هاي اصلي هستند. مرحله بعدي پروژه ER به طور ويژه بر مشاركت اين طرف‌هاي سوم، نياز به پيام‌هاي EDI اضافي و پتانسيلي براي همافزايي به وسیله منابع ادغام در اين ناحيه تمركز مي‌كند.
كارهاي انجام شده در مرحله اول پروژه ER، شامل مدل‌هاي بازپرسازي، با مجموعه پيام‌هاي ايجاد شده در پروژه EDI هماهنگ و يكنواخت شده است. اين فعاليت‌ها و فعاليت‌هاي آتي در بازپرسازي مؤثر و EDI در شكل 4 نشان داده شده‌اند.

شكل 4- فعاليت‌هاي بازپرسازي مؤثر و EDI

همان‌طور كه قبلاً بیان شد، پروژه كنوني ER به تراكنش‌هاي ميان تأمین‌کنندگان و خردهفروش‌ها محدود شده است و معرف بهبود مؤثر توليد نيست. فرايندهاي ER در قالب 4 سرفصل گروهبندي و با مجموعهاي از پيام‌هاي EDI مورد نياز براي پشتيباني آن‌ها همتراز شده‌اند و عبارت‌اند از:

  •  تنظيم داده‌هاي اصلي
    فرايندها و پيام‌هاي مورد نياز براي اطمينان از وجود شمارهدهي (کدگذاري) يكسان محصول و مكان ميان شركاي تجاري
  •  سفارشدهي
    فرايندها و پيام‌هايي كه الزامات تأمین كالاها و ارتباطات را فراهم مي‌كنند.
  •  توزيع فيزيكي
    فرايندها و پيام‌هايي كه دستورالعمل‌های جابجايي كالاها را فراهم مي‌كنند.
  •  مالي
    فرايندها و پيام‌هايي كه با پرداخت براي كالاهاي عرضه شده، مرتبط هستند.

فازهاي بعدي پروژه‌هاي ER و EDI، مجموعهاي از پيام‌ها و فرايندها را گسترش مي‌دهد كه شامل انتقال الكترونيكي وجوه و استفاده از خدمات شركت‌هاي حمل‌ونقل است. اين موارد از طريق باکس‌های‌ هاشور خورده و سايهدار شده در دياگرامها توضيح داده ‌مي‌شود.
تنظيم داده‌هاي اصلي به گونهاي انجام مي‌شود كه تنظيم وقت و مقادير بهبود را در بر ميگيرد. در حال حاضر، هيچ توجهي به استفاده از داده‌هاي فروش و تكنيك‌هايي نظير پيش‌بيني مشترك به منظور بهبود كيفيت برنامه توليد نشده است.
پروژه‌هاي ECR آينده، در حالی که احتمالاً به طور مستقيم با مسائل ER نظير مديريت گروه كالا مرتبط نيستند، مانند مديريت دسته کالا، ممكن است نيازمند ارتباطات EDI ميان شركاي تجاري باشند. هم تراكنش‌هاي توليد و هم تراكنش‌هاي بازاريابي و فروش ممكن است نيازمند توسعه بيشتر به تنظيم داده‌هاي اصلي باشند.

5- متدولوژی مورد استفاده در ER

متدولوژي شامل پنج جزء است كه عبارت‌اند از:

5-1 . دسته بندی انواع مختلف زنجيره تأمین فيزيكی

اين مورد تعدادي از نقاط انبارش و ذخيره ميان توليدكننده و خردهفروش را در نظر مي‌گيرد. ممكن است برخي از كالاها به طور مستقيم از نقطه توليد به فروشگاه انتقال يابند؛ در حالی که برخي ديگر قبل از ارسال به فروشگاه، از توليدكننده به انبارهاي خردهفروش ارسال مي‌شوند. ممكن است عمده‌فروش‌ها و دلال‌ها، زنجيره‌هاي ديگر قبل از توزيع به نقطه فروش باشند.
اين فرايند، تعدادي از معيارها براي تعيين اينكه احتمالاً مناسبترين فرايند براي گروه‌هاي ويژه كالا و ويژگي‌هاي تجاري کدم‌اند را توصيف مي‌كند. در حدود 80%‌ ارزش بازار خردهفروشي اروپا، در چهار نوع عمده زنجيره تأمین گسترش يافته و درنتیجه مدل‌هاي زنجيره تأمین بر اين زنجيره‌هاي اصلي تمركز كرده اند:

  •  كارخانه، انبار توليدكننده، انبار خردهفروش، فروشگاه
  •  كارخانه، انبار توليدكننده، فروشگاه
  •  كارخانه، انبار خردهفروش، فروشگاه
  •  كارخانه، فروشگاه

5-2 . دسته بندی انواع مختلف كالاهای توزيع‌ شده در زنجيره‌ها

اين مورد، ويژگي‌هاي فيزيكي محصول نظير دما (یخ‌زده، خنك، محدود)، وزن و حجم و ويژگي‌هاي فروش، بالا يا پايين بودن حجم فروش، مصرف يكنواخت يا همراه با نوسان كالا را مورد توجه قرار میدهد.

5-3 . توسعه مدل‌های پايه، پيشرفته و ايدهآل بازپرسازی مؤثر

هر كدام از اين مدل‌ها شامل تكنيك‌هاي ER و تعدادي از الزامات تكنيكي و تجارياي كه بايد اجرا شوند، هستند. پيام‌هاي EDI مورد نياز براي هر مرحله نيز به همراه گام‌هايي كه بايستي به منظور پيشرفت از مدل پايه به بازپرسازي مؤثر ایده‌آل برداشته شود، مشخص شده اند.

5-4 . توصيف تعدادی از تكنيك‌های ER

اين مورد ممكن است شامل تعدادي از فرايندهاي تجاري، راهحلي بر پايه نرمافزار كامپيوتري يا تركيبي از هر دو و مواردي از قبيل بازپرسازي مستمر، مديريت قفسه‌ها و اسکن نقطه فروش باشند.

6- مزايای بازپرسازی مؤثر

چشمانداز ECR اروپا عبارت است از: کار کردن با همديگر براي انجام بهتر خواسته‌هاي مصرفکننده با کمترين هزينه.
ECR يک بنياد مستقل است که به وسیله تأمین‌کنندگان، توزيعکنندگان و خردهفروشان به منظور فراهم کردن بهترين ارزش ممکن براي مصرفکننده اروپايي با تنوع خدمات و محصولات در يک ديدگاه مشارکتي جهت بهبود زنجيره تأمین تشکيل شده است. در يک محيط رقابتي شديد از پيشرفت تجارت بينالمللي و توسعه سريع تکنولوژيکي، ECR اروپا در هر سطح، فرصت واقعي به اشتراکگذاري مزاياي رويكرد جامع مديريت زنجيره تأمین را براي تمامي ذينفعان ارائه ‌مي‌دهد.
بازپرسازي مؤثر يکي از اصول بهبود عملکرد زنجيره تأمین است. بازپرسازي مؤثر فرصتهايي در اختيار مصرفکنندگان قرار ‌مي‌دهد تا دامنه وسيعي از کالاهاي تازهتر، با تنوع و سازگاري بيشتر و تأمین شده در يك ‌شبکه توزيع با قيمت پايينتر را خريداري کنند.
بازپرسازي مؤثر سازگاري خردهفروشان و در دسترس بودن محصولات قابل اطمينان، قابل تعمير و نگهداري، سطوح بالاي سرويس (در زمينه‌هاي تحويل درست، کيفيت، کامل و به موقع)، موجودي بهينه، جابجايي و حمل‌ونقل و هزينه‌هاي اجرايي را نويد ‌مي‌دهد. بازپرسازي مؤثر بهرهوري توليدکننده در موجودي و هزينه‌هاي موجودي را به همراه دارد. همچنين فرصت استفاده ساده و مؤثر از تسهيلات توليد و دستيابي به مزاياي بيشتر با تأمینکنندگانشان از طريق به‌کارگیری اصول مشابه بالاتر زنجيره تأمین را ايجاد ‌مي‌کند.
به عبارت مفصلتر از طريق به‌کارگیری اصول ER در ميان مجموعه وسيعي از کاربران، همه بخشها از مزاياي کار مشارکتي برخوردار خواهند شد. این موضوع از طریق يکي‌کردن و استفاده مشترک از منابع حمل‌ونقل و جابجايي و تسهيل در طول و در ميان زنجيره‌هاي تأمین متعدد محقق میشود.
در بيشتر موارد خاص، مزاياي آشکار براي توليدکنندگان و خردهفروشان عبارت‌اند از:

  •  موجوديهاي کمتر
    ممکن است بزرگ‌ترین عامل تأثیرگذار بر روي اثربخشي زنجيره تأمین موجودي باشد. نه‌تنها پول نقد سازمان را راکد ‌مي‌کند بلکه در بسياري موارد نياز به انبارهاي بزرگ و گسترده براي انبار کردن آن‌ها و منابع اجرايي براي مديريت آن‌ها نياز داريم. ازاین‌رو، سطوح بالاي موجودي سطوح بالاي سرويسدهي را تضمين نمي‌کند. کاربرد اصول بازپرسازي مؤثر کاهش اساسي در سطوح موجودي زنجيره تأمین ايجاد ‌مي‌کند، بنابراين ‌مي‌توان از طريق کاهش مخارج ذخيرهسازي سرمايه را آزاد و به صورت مستقيم هزينه‌هاي کاربردي را بهبود داد.
  •  بهبود عمليات انبارداري
    تقریباً 3/1 هزينه‌هاي عملياتي انبار خردهفروش سنتي به دريافت، قرار دادن و بازيابي محصولات اختصاص داشت. تکنيکهاي جديد و انواع عمليات انبار، مانند ناخنک زدن (Cross-Docking) و کار کردن pick-by-line-to-zero که به طور دقيق تحويل و دريافت زمان‌بندی شده مقدار صحيح موجودي را قادر ‌مي‌سازد، بجاي بيشتر نگرشهاي سنتي pick-by-store ‌مي‌تواند کاهش هزينه‌هاي زيادي را به همراه داشته باشد.
  •  استفاده بهتر از وسايل نقليه
    هزينه‌هاي مهم و قابل توجه زنجیره تأمین از طريق انتقال کالاها بين کارخانه‌ها و انبارهاي توليدکننده، بين انبارها و مراکز توزيع خردهفروشي و بين تسهیلات و مغازه‌ها به وجود ‌مي‌آيد. اگرچه در نگاه اول ممكن است به نظر برسد كه كاهش موجودي كه از طريق كاهش زمان تحويل و افزايش تناوب سفارش‌ها حاصل مي‌شود، منجر به كم شدن حجم سفارش‌ها و كاهش توانايي تكميل كارايي بار كاميون‌ها مي‌شود؛ اما توجه كمي ‌به اين مطلب شده است. آزمايش‌ها نشان داده است كه مزاياي زيادي در هر دو ناحيه بيان شده، قابل حصول است.
    اين مزايا با تشريك مساعي در زنجيره تأمین و با هدف بهينه نمودن استفاده مشترك از كاميون‌ها قابل افزايش است؛ كه اين امر در قالب تكنيك ادغام حمل‌ونقل تحلیل میشود.
  •  کاهش اقلام غير قابل فروش
    سود واقعي بازار و مصرفكننده، كاهش ميزان توليد اقلامی است كه بايد به علت نزديك بودن به پايان عمر حضورشان در قفسه، از رده خارج شوند. در صورت وجود بازپرسازي كارا، محصول با سرعت بيشتري فرايند زنجيره تأمین را طي مي‌كند كه اين به معناي افزايش مدت زمان عمر فروش محصول است. ممكن است كالاهاي تازهتري به مصرف‌كننده‌ها عرضه شود كه منجر به افزايش دامنه انتخاب مصرفكننده، بهتر شدن جايگاه فروش و كاهش هزينه‌ها مي‌شود.
  •  حذف موجودی‌های از رده خارج
    براي پيش‌بيني تقاضا، تنظيم سطح موجودي مورد نظر و استفاده از تكنيك‌هاي بازپرسازي مؤثر، اصول يكسان صرفه‌جويي در زمان و چرخه سريع كاري در يك رويكرد اشتراكي و خبره اعمال شده است كه مشكل حذف موجودي‌هاي از رده خارج را حل مي‌نمايد.
  •  کاهش کالاهاي برگشت از فروش
    علاوه بر ايده در دست گرفتن زمان زنجيره تأمین، همزماني بيشتر عرضه توليدكننده با تقاضاي مشتري، شانس وجود كالاهاي نامنطبق را كاهش مي‌دهد. در اينجا تبادل الكترونيكي داده‌ها يك توانمندساز كليدي در سرعت بخشيدن به ارتباطات و حذف درك ناصحيح است كه منجر به رد كردن كالاها مي‌شود. طبیعتاً، هنوز توجه زيادي بايد به جنبه‌هاي كنترل كيفيت زنجيره تأمین معطوف شود تا از كاهش نواقصي كه منجر به برگشت كالاها مي‌شود، اطمينان يابيم.
    با حذف جابجايي‌هاي ناخواسته كالاها، احتمال وقوع خطاها نيز كاهش زيادي مي‌يابد. نه‌تنها از طريق كارايي حمل‌ونقل، سرمايه زيادي به دست مي‌آيد، سود زيادي نيز از طريق كارايي بخش حساب‌هاي دريافتني توليدكننده و حساب‌هاي پرداختني خردهفروش به دست مي‌آيد. هيچ نيازي به صرف زمان براي پيگيري صورتحساب و پردازش بدهي‌ها و اعتبارها نيست.
    جمعبندي تمام مزاياي ذكر شده نشان دهنده برد همه عناصر زنجیره تأمین است. كارايي توليدكننده‌ها و خرده‌فروش‌ها افزايش مي‌يابد و اثرات آن را مي‌توان به صورت كاهش قيمت محصولات منعكس نمود. علاوه بر اين، آن‌ها قادر خواهند بود تا محدوده و تازگي كالاهاي ارائه شده را نيز افزايش داده و به دنبال آن دامنه انتخاب مصرف‌كننده‌ها و ارزش پول افزايش مي‌يابد؛ كه آن‌ها را به خريد بيشتر ترغيب نموده و به دنبال آن، فروش افزايش مي‌يابد.

 مزايای غيرمستقيم و ناملموس

تلاش مديريت براي اعمال تكنيك‌هاي ECR در بازپرسازي، علاوه بر مزایای فوق، مي‌تواند منجر به مزاياي غیرمستقیم دیگری نیز شود؛ که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  •  ساده سازی
    از طريق حذف فعاليت‌هاي بدون ارزش افزوده و كاهش پيچيدگي، مشكلات به طور سادهتري قابل رؤیت هستند. تمركز بر مسئوليت و جوابگويي كاركنان، حل اين مشكلات را آسانتر مي‌كند.
  •  يكپارچگي
    نگاهي كلي به عملكرد زنجيره تأمین در تجارت توليد و استفاده از داده‌هاي معمولي، به تسهيل تصميمگيري اثربخشتر كمك مي‌كند. به ویژه اين يكپارچگي امكان متعادل نمودن هزينه‌هاي توليد و حمل‌ونقل را به منظور بهينه نمودن هزينه- اثربخشي عرضه به وجود مي‌آورد.
  •  روابط
    روابط روشن و ساده موانع داخلي و خارجي موفقيت را كاهش مي‌دهند. همكاري در حل مشكل، هدفجويي و سنجش عملكرد تضمين مي‌كند كه تمامی شرکا با تأكيد بر بهبود، با هم همكاري مي‌كنند.
  •  انعطاف‌پذیری
    ترغيب كاركنان زنجيره تأمین براي گسترش محدوده مهارت‌هاي آن‌ها و درك عمليات زنجيره تأمین، به آن‌ها اجازه مي‌دهد كه محدوده وسیع‌تری از عمليات را پشتيباني کنند و پاسخگويي آن‌ها را نيز افزايش مي‌دهد.

7- اندازه گيری مزايا

تنها در صورتي بازپرسازي مؤثر، موفق ارزيابي مي‌شود كه مزاياي آن براي هر دو طرف شركاي زنجيره تأمین قابل حصول باشد. بعلاوه، اطمينان از اينكه صرفهجويي در يك ناحيه منجر به انتقال هزينه‌ها به ناحيه ديگر نمي‌شود نيز اهميت زيادي دارد. چه در ساير عملكردهاي سازمان و چه در شركاي تجاري.
بنابراين، هدف از بازپرسازي كارا جستجوي تعادل بهينه براي هر يك از شركا در موارد زير است:

  •  موجوديهاي کمتر و ذخيرهسازي نیازمندی‌ها
  •  استفاده مؤثر از موجوديها (مانند ساختمان‌ها، امکانات و وسايل نقليه)
  •  حداقل جابجايي
  •  سطوح پايين اقلام غير قابل فروش، موجودي از رده خارج، خسارات و برگشت از فروش
    طبیعتاً تعدادي از شاخص‌هاي معمولي براي تعيين اين تعادل و ارتقاي درك مشترك پارامترهاي زنجيره تأمین ضروري هستند؛ اين پارامترها عبارت‌اند از:
  •  برگشت موجودي
  •  هزينه‌هاي لجستيکي و استفاده از تسهيلات
  •  سطوح خدمات (تحويل درست، …)
  •  هزينه هاي بالاسري

هزينه یابی بر اساس فعاليت، تكنيكي براي آزمايش هزينه‌ها در فرايندهاي زنجيره تأمین است، اما اين فعاليت بايد به وسیله ساير شاخص‌هاي پذيرفته شده سنجش عملكرد، تكميل شود.
براي رسيدن به مزاياي دوجانبه، الزاماتي وجود دارد:

  •  استانداردهاي معمولي براي شمارهدهي و تبادل داده
    لزوم استفاده طرفين تجاري از واژه‌هاي يكسان براي توصيف فرايندها و مقياس‌هاي مشترك. اطلاعات بايد در قالب‌هاي استاندارد تعيين شده مبادله شوند؛ با توسعه پيام‌هاي EDI مناسب مي‌توان به اين فرايند، كمك زيادي نمود.
  •  پيوستگي و نگهداري عملكرد
    تنها در صورتي به بازپرسازي به چشم فرايندي كارا نگريسته مي‌شود كه سطح بالايي از استانداردهاي عملكرد به صورت پيوسته قابل حفظ كردن باشند. سطوح هدف و مرزهاي پذيرش بايد توسط طرفين پذيرفته شوند.
  •  قابليت ديد
    در يك بازپرسازي كاراي مشترك، به منظور اجتناب يا بازگرداندن تبادل هزينه‌ها، بايد هزينه‌هاي مربوطه بر اساس يك اصل توافق شده، براي طرفين قابل رؤیت باشند.
  •  اعتقاد دوجانبه به هزينه‌هاي اظهار شده
    قابل ديد بودن به تنهايي براي اطمينان از اينكه تصميم‌ها به درستي گرفته شدهاند، كافي نيست. بايد اعتمادي دوجانبه مبني بر صحت هزينه‌هاي اظهار شده وجود داشته باشد تا امكان ادامه گفتگوها در يك فضاي صادقانه وجود داشته باشد. توافق بر سر تكنيك‌هاي مورد استفاده نيز مورد نياز است.

8- نتیجه‌گیری

زنجيره‌هاي تأمین پيچيده و متنوع هستند. بازپرسازی مؤثر به منظور تسهیل فرایندهای زنجیره تأمین و کاهش هزینه‌های موجودی، نخستین بار توسط ECR اروپا مطرح گردید و هدف آن بهبود جریان کالا در زنجیره تأمین با استفاده از تکنیکهای مختلفی مانند EDI است.
هدف اين پژوهش، كمك به اجراي بازپرسازي مؤثر، ايجاد انگيزه براي اجراي آن‌ها و درك اصول آن‌ها بود؛ اما بازپرسازي يك بسته نرمافزاري نيست كه بتوان آن را تهيه کرد؛ بلكه تركيبي از تكنيك‌ها و رويكردهاي مختلف است و موفقيت آن بستگي به چند اصل ساده اما حياتي دارد.

  •  اگر به دنبال اجراي موفق آن هستيم، تعهد مديريت ارشد بايد وجود داشته باشد. شركت بايد ديد روشني از آنچه از بازپرسازي مؤثر توقع دارد داشته باشد و آماده تغيير ساختارها به منظور تطبيق با آن باشد.
  •  انتخاب شركايي كه بتوان به همكاري و اعتماد دوطرفه مناسب به آن‌ها رسيد، حياتي است.
  •  بايد اصول عملياتي مورد توافق شركاي تجاري قرار گيرد. نياز به توافق بر روي گروه كالا، اهداف آزمايش و تعهد خدمات اشتراكي و خروجي‌هاي مورد انتظار وجود دارد.
    بهرهبرداري از موفقيت‌ها در اين آزمايش‌هاي اوليه بسيار حياتي است. كاربردها بايد به مقياس وسيعي و به سرعت گسترده شوند و آنگاه براي ساير شركا و تكنيك‌ها تكرار شوند. بنابراين، كاربرد گام‌به‌گام اصول بازپرسازي مؤثر مي‌تواند پايهاي براي سازمان فراهم كند كه بر پايه آن ساير فرايندهاي ECR ساخته شوند.

رمزینه کردن اطلاعات اقلام تجاری راه حلی موثر برای ایجاد سیستم لجستیک معکوس

چکيده

یکی از مفاهیمی که امروزه در ادبیات مربوط به زنجیره تأمین زیاد به گوش می‌رسد مفهوم لجستیک معکوس است. لجستیک معکوس بر بازگرداندن مواد و محصولات قابل احیا / بازیافت و قابل استفاده مجدد در زنجیره تأمین روبه‌جلو دلالت دارد. ایجاد یک سیستم لجستیک معکوس نیازمند ارتباط دقیق و سریع عناصر موجود در آن است. در این مقاله پس از معرفی لجستیک معکوس و برخی از مزایای آن پیشنهاد شده است که برای ایجاد سامانه‌ی کارآمد لجستیک معکوس اطلاعات هر مکان و هر قلم تجاری موجود در زنجیره تأمین ابتدا رمزینه و سپس در یک شبکه مشترک میان تمام حلقه های زنجیره تأمین اشتراک‌گذاری شوند.

مقدمه

در رقابتهای تجاری موجود در عصر حاضر، باید بتوان محصولات متنوع را با توجه به خواست مشتری در اختیار وی قرار داد. خواست مشتری بر کیفیت بالا و خدمت‌رسانی سریع و هزینهی کمتر، موجب تغییر در پارادایمهای تولید و خدمت‌رسانی از تولید انبوه به سمت تولید ناب و سپس تولید چابک شده است. این موضوع سبب شده است که زنجیرهای از همکاریها بین مجموعههای مختلف صنعتی- خدماتی شکل گیرد. طبعاً درست، دقیق و به هنگام عمل کردن حلقههای این زنجیره در بازار رقابتی موجود، سبب ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و کسب سهم بیشتری از بازار میشود.
در حالت کلی زنجیره تأمین از دو یا چند سازمان تشکیل میشود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریان‌های مواد، اطلاعات و جریانهای مالی به یکدیگر مرتبط می‌شوند. این سازمانها میتوانند بنگاههایی باشند که تولیدکننده مواد اولیه، قطعات، محصول نهایی و یا ارائهدهنده خدماتی چون توزیع، انبارش، عمدهفروشی و خردهفروشی باشند. خود مصرفکننده نهایی را نیز باید به عنوان یکی از این سازمانها در نظر گرفت.
این جریانهای موجود در زنجیره تأمین صرفاً جریانی روبه‌جلو نیستند بلکه امروزه به منظور تکمیل چرخه زیست‌محیطی صنعتی، نظارت بر محصول، بالا بردن عمر مواد و محصولات و بستن چرخه‌ی عمر، جریانی رو به عقب نیز شکل گرفته که در آن از فعالیت‌هایی همچون بازیافت، ساخت مجدد، احیا و بازسازی که می‌توانند در سطوح مختلف به کار روند، حمایت می‌شود. هدف اصلی این جریان که به لجستیک معکوس موسوم است طولانی‌تر کردن عمر مواد و محصولاتی است که دارای مزایای زیست‌محیطی هستند. البته این تلاشها، تنها دارای مزایای زیست‌محیطی نیستند، بلکه فرصت‌های اقتصادی و مالی مناسبی نیز بر پایه اصل برنده- برنده از طریق چنین فعالیت‌هایی ایجاد می‌شود. از دیدگاه اقتصادی، شرکت‌ها می‌توانند از سود حاصل از احیا و بازیافت محصولات به طور مستقیم استفاده کنند. این سود مادی تنها منحصر در احیا و بازیافت محصول نیست بلکه به دلیل توسعه مفهوم خدمات پس از فروش و تلاش شرکت‌ها در جهت کسب رضایت مشتری، لجستیک معکوس اهمیت ویژهای یافته است.

شكل 1- جریان کالا در لجستیک مستقیم و معکوس

لجستیک معکوس چیست؟

لجستيك معكوس يك اصطلاح و عبارت كلي است كه در سطح گسترده، دربرگيرنده تمام عمليات مرتبط با مصرف مجدد كالا و مواد است. مديريت اين عمليات می‌تواند به مديريت بهبود توزيع و جمعآوري كالا و مواد منتهي شود. به طور كلي لجستيك معكوس را می‌توان « انتقال دقيق، به موقع و درست مواد، اقلام و كالاهاي قابل استفاده و غير قابل استفاده از انتهایی‌ترین نقطه و آخرين مصرفكننده از طريق زنجيره تأمين به واحد مناسب و مورد نظر» تعريف كرد. . به عبارت ديگر لجستيك معكوس «فرايند حركت و انتقال براي كالاها و توليداتي است كه در زنجيره تأمين داراي قابليت بازگشت هستند».
مهم‌ترین اصل در لجستيك معكوس اين است كه بسياري از مواد كه اصطلاحاً غير قابل استفاده يا فاقد كاربرد براي مصرفكننده هستند، داراي ارزش بوده و با اندكي اصلاح و مرمت می‌توانند مجدداً وارد زنجيره تأمين شوند. گرچه فعالیت‌های زیادی را می‌توان در قالب لجستیک معکوس در نظر گرفت اما برخی از اهم فعالیت‌های لجستیک معکوس که عمدتاً به طور اختصاصی در این حوزه مطرح است، عبارت از تعمیر و تعویض، استفاده مجدد، نوسازی محصول، ساخت مجدد و بازیافت است.

شکل 2- شمای کلی نحوه ارتباطات در لجستیک معکوس

بنابراین لجستیک معکوس فرایند حرکت و انتقال مناسب اقلام (مصرف شده و نشده) از آخرین مقصد توزیع شده براي کسب ارزشمندي محصولات در نزد مشتري و یا مصرف مناسب آن است.
لازمه‌ی مدیریت و کنترل هماهنگ تمامی فعالیت‌های زنجیره تأمین معکوس، آگاهی دقیق و درست حلقههای زنجیره از یکدیگر است. درواقع به همگام‌سازی دقیق اطلاعات است که سبب استحکام حلقههای زنجیره تأمین معکوس میشود. طبعاً اگر حلقههای زنجیره تأمین ارتباط درست و به هنگامی با یکدیگر برقرار نکنند و یا پیامها برای حلقه‌ها غیر قابل فهم باشد، گسست حلقههای زنجیره از همدیگر قطعی خواهد بود. واضح است که گسست حتی یک حلقه، به معنای گسست کل زنجیره است. معنای گسست زنجیره نیز تأمین نشدن مناسب خدمت یا کالای مورد نظر است که نتیجهی آن عدم کسب انتفاع مادی برای حلقههای حاضر در این زنجیره خواهد بود.
ناگفته پیداست که برای ایجاد جریان اطلاعات دقیق و به هنگام نیازمند شناسایی تمام موجودیتهای اثرگذار در زنجیره و تسهیل این تبادل دقیق و به هنگام میان آن‌ها است.
برای ایجاد یک سیستم لجستیک معکوس چه باید کرد؟
توجه دقيق و عميق به استقرار لجستيك معكوس براي بسیاری از سازمان‌ها از اهميت شاياني برخوردار است. فناوري اطلاعات می‌تواند كمك شاياني در برپايي يك سيستم موفق لجستيك معكوس کند. امروزه دنيا شاهد فناوری‌های كاربردي و يكپارچه توانمندي در اين زمينه است كه طبقه كاملاً جديدي از انواع طراحی‌های راهبردي زنجيره تأمين را ايجاد می‌کند. پيوند تركيب لجستيك معكوس با رويكرد فناوري اطلاعات منجر به تكميل فرايند آن می‌شود.
اين نكته را نبايد فراموش كرد كه لجستيك معكوس، نيازمند تشريك مساعي خوب و نزديك تمام حلقههای درگیر براي جلوگيري از تضادها و برخوردهاي ناهمگون در آن است. راه حلی که برای این موضوع اندیشیده شده است استفاده از کدهای منحصربه‌فرد برای هر واحد فیزیکی دخیل در لجستیک معکوس و نیز هر کالای ارائه شده است. این کد علاوه بر اینکه باید منحصربه‌فرد باشد باید بتواند منعکس‌کننده اطلاعات شی یا مکان مورد نظر باشد به طوری که بتوان آن را به طور دقیق شناخت و جای هیچگونه تردید و شکی نسبت به مشخصات آن نباشد. در صورتی که همه عناصر زنجیره تأمین از یک سیستم طبقهبندی و کدگذاری مشترک استفاده کنند، به دلیل تسهیل تبادل اطلاعات بهبود قابل ملاحظهای در فرایندهای زنجیره حاصل می‌شود. هم‌اکنون سیستمهای طبقهبندی و کدگذاری مختلفی وجود دارد که هرکدام دارای ویژگیها و اهداف خاص خود بوده و هر سازمانی به تناسب نیاز خود از آن‌ها استفاده می‌کند. درنتیجه به دلیل عدم استفاده تمامی عناصر زنجیره تأمین از یک سیستم کدگذاری یکسان جهت انجام تبادلات اطلاعاتی خود، بهبودی در زنجیره تأمین معکوس حاصل نمی‌شود. همین نیاز باعث شده است که سازمانی جهانی موسوم به GS1متشکل از بیش از 110 کشور برای استانداردسازی و ایجاد کدهای یکنواخت جهانی برای هر موجوديت فعال قانوني، كاركردي يا فيزيكي اعم از کالا، خدمات، مکان فیزیکی و هر آنچه بتوان اطلاعات از پيش تعريف‌شده‌اي را از آن بازخواني نمود ایجاد شود. طبعاً بهبود عملکرد زنجیرههای تأمین در سطح جهانی نیاز به توسعه خدمات GS1 دارد چراکه توسعه خدمات GS1 میتواند سبب شود که در آن کالاها و اطلاعات مربوط به آن‌ها به نحو کارا و ایمن جابجا شوند.
از سوی دیگر تمام حلقههای درگیر در یک لجستیک معکوس باید با یکدیگر مرتبط باشند و به صورت هم‌زمان از تغییرات و اتفاقات مختلف آگاهی یابند. اين آگاهي به دو شيوه قابل تحقق است:
همه اعضای زنجیره تأمین معکوس ارتباطات دوبه‌دو داشته باشند:
در اين حالت:
هر عضو زنجیره تأمین معکوس براي هر نوع تغيير در اطلاعات مشترك بايد با تك‌تک اعضا تماس برقرار و تغييرات جديد را اعم از ايجاد، حذف يا ويرايش، اطلاع‌رساني کند. بديهي است مديريت چنين فرايندي بسيار هزينه‌زا و زمان‌بر است. به علاوه، فواصل زماني چنين به‌روزآوری اطلاعات به مجموعه منابع نهاد مالك بستگي خواهد داشت. بنابراين اين شيوه، كارايي لازم را ندارد و نمي‌تواند اهداف سیستم را برآورده سازد.
هر زنجیره تأمین معکوس، وظيفه هم‌زمان‌سازی را به شبكه‌اي مشترك ميان تمام عناصر زنجیره بسپارد.
در اين حالت:
هر حلقه زنجیره تأمین معکوس براي هم‌زمان‌سازی اطلاعات خود با ساير شركا كافي است اطلاعات خود را در مخزن اطلاعات منتشر کند. با این عمل سبب دسترسي دريافت‌كننده نهايي می‌شود. دريافتكننده نهايي، اطلاعات اصلي و کوچک‌ترین تغییرات در اطلاعات را از طریق شبکه به سرعت دریافت می‌کند و متناسب با آن تصمیم‌گیری‌های لازم را انجام می‌دهد. مخزن اطلاعات مرجع مي‌تواند خصوصی، ملي،‌ منطقه‌اي يا محلي باشد. این مخزن، اطلاعات لازم براي فرايند هم‌زمان‌سازی را در بردارد و در آن از ساختار طبقه‌بندي اقلام استفاده می‌شود. بر اساس اشتراك‌هاي موجود و متناسب با حقوق و مجوزهای تعریف شده از سوی منبع اطلاعات، هم‌زمان‌سازی را ميان منابع اطلاعات و دريافت‌‌كننده‌ها برقرار مي‌سازد؛ یعنی آنكه اشتراك‌هاي جديد اقلام يا نهادها را به اطلاع ناشر اطلاعات مي‌رساند و از سوی دیگر نشرهاي اقلام يا نهادهاي جديد را به اطلاع مشتركين مي‌رساند. در عین حال الزامات جديد هم‌زمان‌سازی را به اطلاع مشتركين مي‌رساند. همان‌طور که بیان شد این مخزن می‌تواند ملی یا منطقهای باشد؛ بنابراین اگر در پی یک زنجیره تأمین معکوس جهانی باشیم می‌بایست این مخزن‌های اطلاعات در سطح جهانی با هم ارتباط داشته باشند؛ بنابراین لازم است اطلاعات این مخزن‌های اطلاعات به طور پيوسته با یک مرجع ثبت جهاني همزمان ‌شود و این امر منجر به پياده‌سازي مفهوم «نقطه يگانه ورود» میشود؛ بنابراین پس از ثبت اطلاعات در مخزن ملی یا منطقهای، اطلاعات به سرعت از طریق مخزن یگانه جهانی به اطلاع مخزن مربوطه در هر گوشه‌ی جهان می‌رسد و از این طریق سایر حلقههای زنجیره تأمین معکوس از اطلاعات مطلع می‌شوند.
همچنین در صورتی که سایر افراد یا شرکت‌های خارج زنجیره تأمین تمایلی به دریافت اطلاعات برخی از ناشران اطلاعات داشته باشند می‌توانند آن را به مخازن ‌اطلاعات منتخب خود اعلام ‌دارند. اين مخازن با جستجو در مرجع ثبت جهاني، مخزن اطلاعات مرتبط با ناشران مورد نظر را مي‌يابند. سپس مرجع ثبت، اشتراك جديد را به مخزن اطلاعات ناشر اطلاع مي‌دهد. مخزن اطلاعات منبع، اطلاعات درخواستي را در مخزن اطلاعات دريافتكننده نشر مي‌دهد تا به اطلاع مشترك جدید رسانده شود. البته باید توجه داشت که حق دسترسی به اطلاعات منوط به سطح تعریف شده منبع اطلاعات خواهد بود. اين نهاد مجاز به روزآمدسازي اطلاعات اصلي در يك مخزن اطلاعات عمومي نيست.

نتیجه‌گیری

شکل گیری و ایجاد یک سیستم کارای لجستیک معکوس نیازمند ایجاد ارتباطی به هنگام میان تمام حلقههای این زنجیره است. برای شکلگیری این ارتباط به هنگام می‌بایست اطلاعات استاندارد شده و از طریق یک شبکه جهانی مبتنی بر مفهوم نقطه يگانه ورود میان اعضا و حلقههای زنجیره به اشتراک گذاشته شود.

مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی

1- مقدمه

پیشرفت علم و فناوری مدیران ارشد سازمان را وادار به استفاده از ابزار گوناگون جهت دستیابی به اهدافشان می‌نماید که این امر دسترسی مصرف کنندگان به محصولاتي با قیمت پایین‌تر و کیفیت بالاتر را امكان‌پذير مي‌كند. از سوي ديگر، با توجه به اوضاع حاکم در بازار امروزی و افزایش انتظارات مشتری در زمینه قیمت، کیفیت محصول، تحویل به‌موقع و پیشرفت قابل توجهی که در سیستم حمل و نقل رخ داده، فشاری دو چندان به بنگاه‌ها وارد آورده تا نگاهی مجدد به روند زنجیره تامین بیندازند و با مشتریان و اهداف استراتژیک خود پیوندی دوباره ببندند. چرا که یک زنجیره تامین موثر موجب کوتاه‌تر شدن بازه‌های زمانی تحویل، افزایش رضایت مشتری و کاهش حجم موجودی انبار می‌شود.
مدیریت زنجیره تامین همچنین بسیاری از محاسبات، تدارکات و تصمیم گیری‌ها مانند برنامه‌ریزی تولید و انتخاب مسیر حمل و نقل را میسر می‌سازد.ترقی و توسعه زنجیره تامین در بنگاه‌هایی رخ خواهد داد که برنامه‌ریزی تولید و انبارداری پیچیده خود را که دارای ضعف اطلاعاتی مي‌باشد را به گونه‌ای کارا هدایت نماید .
مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی پیش‌بینی دقیق‌تر در امر فروش و سازماندهی موثر در تولید را بر عهده خواهد داشت . زیرساختهای آن شامل شش فرآیند: برنامه ریزی الکترونیكي، بازیابی امکانات، تدارکات الکترونیكي، مشارکت الکترونیكي، لجستیک و تبادلات B2B الکترونیکی است .

2- زنجيره تامين

هر سازمانی، اعم از شرکت‌های بزرگ، شرکت‌های دولتی، یا کسب و کارهای کوچک می‌خواهند خواسته‌های مشتریان و سهامداران گوناگون خودرا برآورده سازند. عملکرد یک سازمان به وسیله فعالیت‌های سایر سازمان‌هایی که تشکیل زنجیره تأمین می‌دهند، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. نقش تسهیم اطلاعات در دستیابی به رقابت پذیری، موضوعی است که طی سال‌های اخیر در سطوح مختلف اعم از شرکت، کسب و کار و زنجیره تأمین مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. کارایی و اثربخشی هر سازمان، حاصل عملکرد مدیریت و ساختار زنجیره تأمین آن سازمان است. رمز بقای سازمان‌های امروزی، در درک و شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته شده است. زنجیرة تأمین شامل تمامی فعالیت‌های مرتبط با جریان و مبادله کالاها و خدمات، از مرحله ماده خام تا مرحلة محصول نهایی قابل مصرف توسط مشتری است. این نقل و انتقالات علاوه بر جریان مواد، شامل جریان اطلاعات و مالی نیز می‌شود.
با توجه به نظر «کریستوفر» زنجیره تأمین شبکه‌ای از سازمان‌های بالا دستی تا پایین دستی است که در فرایند‌ها و فعالیت‌های مختلفی درگیر هستند که در قالب محصولات و خدمات در دست مشتری نهایی ایجاد ارزش می‌کنند. تأکید این تعریف بر درنظرگرفتن ارضای نیاز مشتریان در تمامی فعالیت‌های زنجیره تأمین مي‌باشد. با گسترش جهانی شدن بازارها، تنها راه ادامه بقای شرکت‌ها و سازمان‌ها منوط به افزایش رقابت پذیری و کسب و حفظ مزیت رقابتی پایدار است. برای رسیدن به رقابت پذیری زنجیره تأمین، باید خدمت به مشتریان سرلوحه فعالیت‌ها قرار گیرد. امروزه رقابت بین شرکت‌های منفرد، جای خود را به رقابت بین زنجیره‌های تأمین داده است. یکی از قابلیت‌های ضروری برای دستیابی به رقابت پذیری زنجیره تأمین، تسهیم اطلاعات است. تسهیم اطلاعات به توانایی شرکت برای تسهیم دانش با شرکای زنجیره تأمین به شیوه‌ای اثربخش و کارا اشاره دارد. تسهیم اطلاعات اثربخش به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین توانایی‌های فرایند زنجیره تأمین به ‌شمار می‌رود . موفقیت در یکپارچگی زنجیره تامین به ارتباطات قوی که به تبادل داده و ارتباطات الکترونیکی یا تامین الکترونیکی وابسته است، اشاره دارد .
مشتریان به عنوان نیروی محرکی جهت بهبودی زنجیره تامین به شمار مي‌روند .

شكل 1- جايگاه مشتري در زنجيره تامين

2-1 زنجیره ارزش

مدل زنجیره ارزش که اولین بار توسط مایکل پورتر ارایه شد، چهارچوب ارزشمندی برای لحاظ کردن ارتباط استراتژیک میان وظایف و فعالیت‌های درون سازمانی است. شرکت‌ها از زنجیره ارزش به عنوان الگو و چهارچوبی به منظور درک موقعیت هزینه و شناسایی فعالیت‌های مختلف در اجرای استراتژی، استفاده می‌کنند.
کلیه فعالیت‌های زنجیره ارزش به دو دسته فعالیت‌های اصلی و فعالیت‌های پشتیباني تقسیم می‌شوند:
1- فعالیت‌های اصلی که شامل لجستیک داخلی (عملیات ساخت/تولید کالا)، لجستیک بیرونی، بازاریابی و فروش، و خدمات است.
2- فعالیت‌های پشتیبانی شامل زیرساختارهای مدیریتی شرکت است كه تمامی فرایندها و سیستم‌هایی که هماهنگی فعالیت‌ها را تضمین می‌کند را در برمي‌گيرد. مدیریت منابع انسانی، توسعه تکنولوژی و تدارکات از اين جمله اند.
زنجیره‏های عرضه یا ارزش به‏ جای اینکه تنها یک سازمان را شامل شوند معمولا سازمانهای تجاری جداگانه‏ای را دربر مي‌گيرند. به‏ علاوه زنجیره عرضه با ارزش برای هر سازمانی‏ دارای دو بخش است:یک بخش عرضه و یک‏ بخش تقاضا. بخش عرضه از شروع زنجیره‏ (ابتدای زنجیره) آغاز شده و با عملیات داخلی‏ سازمان خاتمه می‏یابد. بخش تقاضا در زنجیره‏ از نقطه‏ای که ستاده سازمان به مشتری به ‏ آن تحویل داده می‏شود شروع شده و به مشتری‏ نهایی در زنجیره پایان می‏یابد. زنجیره تقاضا عبارتست از بخش فروش و توزیع. در زنجیره‏ ارزش طول و اندازه هر بخش وابسته به مکانی‏ است که یک سازمان خاص در زنجیره قرار دارد؛ سازمانی که به مشتری نهایی نزدیکتر است.

3- مديريت زنجيره تامين

یکی از مهمترین علوم مدیریتی که در این زمینه مباحث بسیار سودمندی را مطرح کرده است، مدیریت زنجیره تامین است. با بهره‌گیری از این ابزار سازمان شما قادر خواهد بود روابط تجاری خود را با بهینه‌سازی تبادل اطلاعات با همکاران تجاری نظیر تامین‌کنندگان مواد اولیه، توزیع‌کنندگان محصولات و پیمانکاران حمل و نقل کالا توسعه دهد. بدین ترتیب بنگاه اقتصادی شما موفق خواهد شد تا در زمان بسیار کمتری محصول خود را به بازار عرضه نموده و زمان تولید و هزینه‌های اتلافی را پایین آورد.
زنجیره تامین مشتمل بر تمام فعالیت‌های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرف‌کننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها است.

3-1 چشم انداز مشتری

نگاه امروز بنگاه‌ها به مشتریان تنها نگاه به یک مصرف کننده صرف نیست. مشتریان در سازمان‌های امروزی در تولید کالا و ارائه خدمات رویه‌های انجام امور و فرآیندها، توسعه دانش و توان رقابتی، همراه و همگام اعضای سازمان هستند. نیل به اهداف سازمانی بستگی تام به تعریف و تعیین نیازها و خواسته‌های بازارهای هدف و نحو مطلوب‌تری از رضایت مشتری دارد. رضایتمندی مشتریان تأثیری شگرف بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت.
اشلسینگر و هسکیت در نظریه «چرخه خدمت مطلوب» وجود رابطه مابین مشتریان رضایت‌مند و کارکنان رضایت‌مند در سازمان را بیان می کنند.

شكل 2- چرخه خدمت مطلوب
ادغام مديريت زنجيره تامين با مديريت روابط مشتريان به بهبود در مزيت‌هاي رقابتي شركت منجر مي‌گردد. در تفكر استراتژيك اقتصاد قديم، كاهش هزينه ها و افزايش خدمات مشتريان به صورت مجزا و جداگانه ديده مي‌شد، در حاليكه در اقتصاد جديد، اين دو در تلفيق با همديگر اتفاق مي‌افتند.

3-2 اجزای تشكيل دهنده زنجيره تامين

3-2-1- زنجیره تامین بالا دست: این بخش شامل تامین‌کنندگان اولیه (که خودشان می‌توانند مونتاژ کننده یا سازنده باشند) و تامین کنندگانشان هستند که همه این مسیرها از مواد سرچشمه می‌گیرد. فعالیت‌های اصلی این قسمت خرید و حمل است.
3-2-2- زنجیره تامین داخلی: این بخش شامل همه پردازش‌های استفاده شده به وسیله یک سازمان در تبدیل داده‌های حمل شده به سازمان به وسیله تامین‌کنندگان به خروجی‌هاست، از زمانی که مواد وارد سازمان می‌شود تا زمانی که محصول نهایی برای توزیع به خارج سازمان حرکت می‌کند. فعالیت‌ها اینجا شامل حمل مواد، مدیریت موجودی، ساخت وکنترل کیفیت است.
3-2-3- زنجیره تامین پایین دست: این بخش شامل همه فرایندهای درگیر در توزیع و تحویل محصولات به مشتریان نهایی است. بسيار مشاهده می‌شود که در زنجیره‌تامین وقتی محصول واگذار یا مصرف می‌گردد، زنجيره پایان می‌پذیرد. این فعالیت‌ها شامل بسته بندی، انبار و حمل است. این فعالیت‌ها ممکن است با استفاده از چندین توزیع کننده انجام شود مثل کل فروشان و خرده فروشان.
زنجیره‌تامین درهمه شکلها و اندازه‌ها وجود دارد و ممکن است بسیار پیچیده باشد. زنجیره تامین برای یک ماشین شامل صدها عرضه کننده، هزاران کارگاه ساخت و کارگاه مونتاژ، انبارها، دلالها، فروشندگان تجاری مستقیم، عمده‌فروشان، مشتریان و وظایف پشتیبانی از قبیل مهندسی محصول، آژانس‌های خرید، بانک ها و شرکتهای نقل و انتقال است.
لازم به ذكر است كه پيرامون اين موضوع باید به مسئله جهانی شدن ، توسعه انواع محصولات، رفع موانع سازمانی و به اشتراک گذاری اطلاعات رسیدگی شود.
زنجیره تامین مدیریت نشده مطلقا پایدار نیست. شکلی که به طور متعدد در زنجیره تامین مدیریت نشده دیده می شود اثر شلاق چرمی است. این اثر نوسانی كه در زنجیره تامین ایجاد می‌کند عامل اصلی آن تغییرات در میزان تقاضا است. وقتی از سطح مشتری جزء به سطح بالاتری در این زنجیره حرکت می کنیم دیده می‌شود که تغییرات کوچک در سطح پایین تغییرات عمده‌ای را در سطح بالاتر زنجیره ایجاد می‌کند. در نهایت شبکه می‌تواند نوسان بزرگی داشته باشد. هر سازمانی در زنجیره تامین سعی می کند تا مساله را از دیدگاه خود حل کند. این پدیده به عنوان اثر شلاق چرمی شناخته می‌شود که در تمامی صنایع مورد توجه قرار می گیرد و اثر خود را از طریق افزایش هزینه و ضعف در سطح خدمات نشان می‌دهد.
3-2-3-1- علل وقوع اثر شلاق چرمي

  •  نوسانات قیمت
  •  سیاست‌های سفارش‌دهی دوره ای
  •  بازی کمبود ـ سهمیه بندی: به علت اینکه تولید کنندگان در زمانی که کمبود عرضه وجود دارد اقدام به سهمیه بندی می‌کنند مشتریان در هنگام سفارش دهی بیش از نیاز واقعی سفارش می‌دهند.
  •  زمانبدی تولید بر مبنای  پیش‌بینی تقاضای عمده‌فروشان به جای پیش بینی تقاضای مشتری
  •  نوسان تقاضا، مشکلات کیفی، اعتصابات، آتش‌سوزی کارخانه
  •  زمان تحویل
  •  به‌روز کردن پیش بینی تقاضا

شكل 3- اثر شلاقي

3-3 تحولات مدیریت زنجیره تامین

در دو دهه 60 و70 میلادی، سازمان‌ها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش می‌کردند تا با استانداردسازی و بهبود فرایندهای داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ پیش نیاز دستیابی به خواسته‌های بازار و در نتیجه کسب سهم بازار بیشتری است. به همین دلیل سازمان‌ها تلاش خود را بر افزایش کارایی معطوف می‌کردند. در دهه 80 میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای به افزایش انعطاف‌پذیری در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقمند شدند. در دهه 90 میلادی به همراه بهبود در فرایندهای تولید و بکارگیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهای داخلی و انعطاف پذیری در توانایی‌های شرکت کافی نیست بلکه تامین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند. توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاست‌های توسعه بازار تولید کننده داشته باشند. با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف دیگر با توسعه سریع فناوری اطلاعات در سال‌های اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیاری از فعالیت‌های اساسی مدیریت زنجیره با روش های جدید در حال انجام است.

3-4-اهداف مديريت زنجيره تامين

از اهداف مديريت نجيره تامين مي‌توان کاهش هزینه یا کاهش موجودی‌ها، افزایش مسئولیت‌پذیری در برابر مشتریان، بهبود ارتباط زنجیره تامین، کاهش زمان چرخه تولید و بهبود هماهنگی را ذكر كرد.
سه عامل اصلی که باعث شدند تا مدیران موضوع مدیریت زنجیره تامین را بصورت جدی دنبال کنندعبارتند از:

  •  انقلاب اطلاعات
  •  تقاضای مشتریان در جهت خرید محصولات وخدمات با کیفیت با هزینه کمتر تحویل مناسب تر تکنولوژی مدرن‌تر وطول عمر بیشتر که در نهایت به افزایش رقابت در بین تولیدکنندگان وسازندگان منجر شد
  •  ضرورت ایجاد ساختاری جدید در روابط بین سازمانی

3-5- فرایندهای اصلی زنجیره تامین

مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرایند اصلی به شرح زير است:

  •  مدیریت اطلاعات: امروزه نقش و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث می‌شود تا فرایندها موثرتر و کاراتر شده و مدیریت آن آسان‌تر شود. در زنجیره تامین موضوع هماهنگی در فعالیت‌ها بسیار اهمیت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکاء باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده‌ای در تصمیم گیری‌ها و سرعت، دقت، کیفیت و جنبه های دیگر وجود داشته باشد.
  •  مدیریت لجستیك: این بخش کلیه فعالیتهای فیزیکی از مرحله تهیه مواد خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای حمل ونقل، انبارداری، زمانبندی تولید و … را شامل می‌شود.
  •  مدیریت روابط: این بخش از مهمترین مباحث زنجیره تامین است و تاثیر شگرفی بر همه زمینه‌ها در زنجیره تامین و سطح عملکرد آن دارد. بسیاری از شکست‌های آغازین در زنجیره تامین معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایي است که بین طرف‌های درگیر در زنجیره بوقوع می‌پیوندد. در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکاء و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای کسب موفقیت است.

شكل 4- فرآيندها در زنجيره تامين

3-6- سطوح عملكرد زنجيره تامين

  •  ترکیب شرکای زنجیره تامین: زنجیره تامین بر اساس کارایی عوامل راهبردی و با توجه به نیازمندی‌های مشتری زنجیره تامین برنامه‌ریزی شده است به‌طوری که محدوده محصولات موجود، خدمات محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش دهد بر پایه آگاهی از محصولات نهایی در زنجیره تامین پایه ریزی می‌شود.
  •  استقرار ارتباط‌های مشارکتی: این قسمت به انواع مشارکت‌ها و تعاملات ضروری شرکت اشاره دارد. این عملکرد ارتباط‌های زنجیره تامین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش می‌دهد. هر تغییری در زنجیره تامین باید به اطلاع شرکا برسد تا در تمام زنجیره پیاده شود.
  •  طراحی زنجیره تامین برمبنای سود دهی: مدیریت زنجیره تامین مشارکت موثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب می‌کند اما ارتباط هر شرکت با شرکتهای خارج از آن بسیار مشکل‌زا است. در مورد شرکا دقت به مواردی همانند مرکز رقابت، انگیزه شرکا و ترکیب آنها ضروری است.
  •  اطلاعات مدیریت زنجیره تامین: نقش سیستم‌های اطلاعاتی در اصطلاح زنجیره تامین اهمیت خاصی دارد. این بخش نقش فناوری را در اصطلاح زنجیره تامین نشان می‌دهد.
  •  کاهش هزینه زنجیره تامین: اصلی‌ترین هدف استقرار زنجیره تامین کاهش هزینه است. این تلاش‌ها برای راهبردها و سیاست‌های افزایش کارایی انجام می‌شود. دلایل اصلی هزینه‌زایی عبارتند از عدم وضوح فرایند زنجیره تامین، تغییرات رویه‌های داخلی و خارجی شرکت، ضعف موجود در طراحی تولید، وجود اطلاعات ناقص برای تصمیم‌گیری، ضعف حلقه های زنجیره در ارتباط بین شرکا زنجیره تامین.

3-7- مديريت زنجيره تامين و تجارت الكترونيكي

مدیریت زنجیره تامین بر رویکرد مشتری محور استوار است. بر این اساس ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان دقیق اطلاعات مدیریت دقیق آن بستری مناسب از نرم افزارها و سیستم‌های اطلاعاتی یکپارچه و شبکه‌های اکسترانت و اینترانت موردنیاز است. با به‌کار گیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین نیز می‌توان مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصولات و خدمات و اطلاعات از طریق شرکت‌های رایانه‌ای و به‌خصوص اینترنت با تامین‌کنندگان بهره جست. بر مبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک شرکت‌های همکار در یک زمینه به‌خصوص از طریق شبکه‌های الکترونیکی نیز می‌توانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند. چنین همکاری اغلب بین شرکت‌های حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق می‌افتد. تاثیر تجارت الکترونیک بر مدیریت زنجیره تامین شامل دریافت سفارشات از طریق شبکه وب، پاسخگویی به سفارشات، پرداختهای الکترونیکی، کاهش سطح موجودی‌ها. بطور کلی مدیریت زنجیره تامین یکی از زیر ساختهای پیاده‌سازی تجارت الکترونیک است. از دید صنعتی تجارت الکترونیک بین بنگاه‌ها عمدتا در صنایعی رخ می‌دهد که زنجیره تامین در آنجا شکل گرفته باشد. یک تولید کننده همواره عاملی است که در وسط فرایند فعالیت اقتصادی قرار دارد. تولید‌کننده خود خریدار کالا از تامین‌کنندگان خود و فروشنده کالای جدید به خریداران خود می‌دهد.

3-8- مشكلات زنجيره تامين

  •  تعدد مراکز تصمیم گیری: با توجه به اینکه در زنجیره‌تامین، سازمان‌های مختلفی دخیل هستند لذا هماهنگی و یک‌صدا شدن در زنجیره تامین نیاز به هماهنگی بالایی دارد.
  •  عدم اطمینان: یک منبع اصلی عدم اطمینان زنجیره تامین پیش بینی تقاضاست. پیش بینی تقاضا از چندین فاکتور از قبیل رقابت، قیمت‌ها، شرایط فعلی، توسعه تکنولوژیکی، و سطح عمومی تعهد مشتریان تاثیر می‌پذیرد. دیگر عامل عدم اطمینان زنجیره تامین زمان‌های تحویل است که خود به عواملی مانند نسبت خرابی ماشین‌ها در فرایند تولید خطی، فشردگی ترافیکی که در حمل و نقل دخالت می کند و مشکلات کیفیت مواد که ممکن است تاخیرات تولید را ایجاد کند وابسته است.
  •  عدم هماهنگی: این نوع مشکلات هنگامی اتفاق می‌افتد که یک بخش شرکت با دیگر بخشها ارتباط خوبی ندارد. وقتی پیغام برای شرکا تجاری غیر قابل فهم باشد و وقتی بخش‌های شرکت از بعضی مسائل آگاهی ندارد و یا خیلی دیر از آنچه مورد نیاز است و یا آنچه باید اتفاق بیفتد آگاه می‌شوند. از جمله می‌توان به اثر شلاق چرمی و ذخیره فریبنده اشاره کرد.
  •  ذخیره فریبنده: این گونه مشکل زمانی که مشتریان محصولی را می‌خواهند که در دسترس نیست اتفاق می‌افتد. گرچه در حقیقت وجود دارد مثل وقتی که محصول در جایی نادرست قرار می گیرد یا اینکه مقدار ذخیره ناصحیح است.

3-9- مزايا و منافع زنجيره تامين

  •  کاهش هزینه‌های لجستیک، تدارکات ونگهداری
  •  کاهش پرسنل
  •  بهبود بهروری
  •  بهبود چرخه مالی
  •  تحویل بموقع
  •  وضوح اطلاعات و انعطاف پذیری
  •  استاندارد سازی
  •  جهانی شدن
  •  صرفه جویی در مقیاس
  •  افزایش قدرت انتخاب مشتریان و دستیابی آنها به تامین‌کنندگان
  •  کاهش فواصل وابعاد زمانی

3-10- ضعف ها و مشکلات زنجیره تامین کالا در کشور

  •  عدم هماهنگی در درون وزارتخانه‌ها
  •  عدم هماهنگی بین وزارتخانه‌ها
  •  عدم هماهنگی در سطح ملی
  •  عدم هماهنگی در کشور ما با سایر کشورها
  •  مشکلات حمل و نقل بار و امکانات مناسب برای پایانه‌های بار
  •  عدم توجه مناسب به فرایند بسته بندی
  •  کمبود متخصصان علم لجستیک در کشور
  •  عدم هماهنگی بین اجزای زنجیره
  •  عدم دسترسی به آمار صحیح وقابل اعتماد
  •  مقاومت در برابر تغییرات
  •  سیستمی متشکل از عدم اعتماد دوطرفه
  •  درک ضعیف از اقتصاد بازار

3-11- زنجيره تامين سنتي و الكترونيكي

در SCM سنتی ساختار SCM دارای دوطرف، یکی فروش و دیگری خرید است که از یک طرف اطلاعات و از طرف دیگر کالا جریان پیدا کرده و پس از گذشتن از سلسله مراتب خاص خود به دست مصرف کننده می‌رسد. در SCM الکترونیکی با مطرح شدن اینترنت ساختار سنتی فوق تغییر یافته، بخشی از آن حذف شده و بخشهای جدیدی به آن اضافه شدند که از جمله اضافه شدگان پایگاه ها، فرایند SCM در اثر تغییر ساختار آن، دچار تغییر شده و انتظار می رود بخشهایی از آن حذف گردد. در طرف فروش SCM به طور سنتی مشخصات حاکم بدین شرح است:
یک رابطه یک به یک بین فروشنده و خریدار و ماهیت رابطه از نوع رقابتی مي‌باشد. به دلیل رقابتی بودن رابطه، گرایش به مخفی کردن اطلاعات در طرفین بالا است. اما در روش الکترونیکی یا جدید روابط فراتر از یک به یک شده و می‌تواند به صورت‌های مختلفی مثلا یک به همه، همه به یک و غيره برقرار شود. در نتیجه حاکمیت انحصاری یک شرکت جای خود را به چند شرکت یا یک مرکزیت می‌دهد. به دلیل حاکم شدن نگرش مشارکتی در آن ارتباطات فیمابین بهبود یافته و از حالت رقابتی (بازنده – بازنده) به حالت (برنده ـ برنده) تغییر یافته و اطلاعات با رغبت بیشتری تبادل می‌شود.

4- لجستيك چيست؟

لجستیک به معنی یکپارچه سازی دو یا چند فعالیت با هدف برنامه ریزی، پیاده سازی، کنترل کارآمد جریان مواد و محصولات از مکان اصلی به نقطه مصرف می‌باشد. لجستیک شامل یکپارچه سازی اطلاعات، حمل و نقل، موجودی، انبار، جابجایی کالا و بسته بندی می‌باشد. لجستیک به دلیل ماهیتش اغلب مترادف با فعالیت توزیع، هم برای توزیع فیزیکی محصول، مدیریت زنجیره تامین، مدیریت خط لوله و هم برای تامین و حمل و نقل می‌آید.
توضیحات به‌کاررفته، برای تعریف اولیه لجستیک، مشابه می‌باشد. برای نمونه، لجستیک به معنی اخذ کالای موردنظر در زمان و مکان مناسب و وضعیت مورد نیاز مشتریان می‌باشد.
در اصلاح عموم، فرم بسیار معمول لجستیک به‌صورت تجارتی برپایه حمل محموله‌های بزرگ از اقلام در اندازه مورد نظر مشتری در مکان جغرافیایی خاص می‌باشد. همچنین محموله‌ها معمولا به‌وسیله کانتینر، بارگیر و یا دیگر واحدها و نه به‌وسیله اقلام یا بسته های اختصاصی ردیابی می‌شوند.
عملیات لجستیک ممکن است بصورت مفهومی به عنوان زیرمجموعه ای از مفاهیم تجارت و عملیات سازمانی دیده شود.

شكل 5- يكپارچگي الكترونيكي
اصولاً عملیات لجستیک ترکیبی از سه مولفه کلیدی است، که اولین آن، بهره‌وری لجستیک، که برای ایجاد استانداردهای بهره‌وری معناداربرای اندازه گیری قابلیت ردیابی و مدیریت هزینه‌های لجستیک به‌کار می‌رود. دومین مولفه آن، عمل خدمات لجستیک که با مقادیراستاندارد ردیابی که به قابلیت عملیات لجستیک برای ارائه خدمات به مشتری می‌آید، مرتبط است و در نهایت، سیستمهای اندازه‌گیری بازده عملیات لجستیک که بر روی کمیت و کیفیت عملیات ردیابی شده تمرکز دارند.
امروزه مدیران به‌صورت فزاینده‌ای با چالش‌های پیشرفت عملیات لجستیک در سازمانهایشان مواجه هستند. هنگامی‌که یک شرکت با این چالش مواجه می‌شود و ریسک پیشرفت آن را می‌پذیرد، مدیران آن باید رهبری روند تغییرات را برعهده گیرند. مزیت لجستیک، مدیران و دیگران را برمی‌انگیزد تا عوامل تغییرات لجستیک را بپذیرند. برتری لجستیک مدیریت تغییرات می‌باشد که برروی اینکه چگونه به سمت تغییرات در سازمان پیشرفته و برای پشتیبانی تحولات روند لجستیک شان فرهنگ سازی کنند، تمرکز دارد.

4-1- لجستیک الکترونیکی: شفافیت، معتبرسازی و تصدیق

تفاوت میان لجستیک سنتی و لجستیک الکترونیکی چیست؟ این سوال سختی است که ممکن است بهتر باشد، با تجربه مشخصات لجستیک الکترونیکی درک شود .
این تعریف به پشتیبانی لجستیک در وب برمی‌گردد، هرچند که به نظر می‌رسد، لجستیک الکترونیکی، از برنامه‌های کاربردی الکترونیک برپایه وب که به‌وسیله سفارش فعال می‌شود بوجود آمده، در طول مراحل تا تکمیل رهبری شده و صورتحساب، پرداخت و گزارش بوجود می‌آید.
اگر یک یا چند ابزار لجستیک الکترونیکی، در سفارش برای تحویل زنجیره درخواست شود، آنگاه سه خصوصیت شفافیت، معتبرسازی و تصدیق که به عنوان ارزش افزوده به‌صورت الکترونیکی برای زنجیره لجستیک الکترونیکی در مقابل سفارش با فکس یا تلفن که در لجستیک سنتی اتفاق می‌افتد، شناخته می‌شود. در حقیقت خصوصیت شفافیت مهمترین تفاوت بین لجستیک سنتی و لجستیک الکترونیکی می‌باشد .لجستیک الکترونیکی، مجموعه اقداماتی است که بر روی شبکه اینترنت صورت گرفته و کارخانجات پراکنده، کامیون‌ها، کشتی‌ها، انبارها و کاربران نهایی را در زمان به هنگام، به یکدیگر مرتبط می‌سازد. مجموعه اقدامات زنجیره‌تامین، تمایل به پراکندگی درقسمت‌های مختلف شرکت دارند و لجستیک الکترونیکی بر روی یکپارچگی عملکردهای متعدد شرکت، پافشاری می‌ورزد.
لجستیک الکترونیکی، چیزی بیش از حمل و نقل بوده و شامل طیف وسیعی از رویه‌هایی است که در تامین کالاها و مواد اولیه وجود دارد.
این رویه‌ها شامل سفارش تدارک و تامین، مدیریت موجودی، انبارداری و توزیع، کارآیی حمل و نقل، برنامه زمانبندی حرکت محموله، مدیریت بازده و خدمات مشتریان است. ارتباطات بايد به هنگام بوده و اطلاعات ازطریق سیستم‌های اداری پشتیبانی شود که در نتیجه کاهش امور دستی و دفتری هستند.
لجستیک الکترونیکی سازمانها را قادر ساخته است که با جمع‌آوری اطلاعات و پالایش آن (جهت تدارک و اجرا) تصویر بزرگ و دید وسیعی از شرکت را به دست آورند. از این‌رو، مدیریت کلیه زنجیره تامین به صورت الکترونیکی امکان پذیر بوده و سیستم لجستیکی، اقدام به تولید اطلاعاتی می‌کند که به عنوان بازخور به دیگر بخش‌های سازمان جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی، منتقل می‌شود.
امروزه اینترنت، زمینه‌ای را برای دستیابی هرچه بیشتر به اطلاعات صحیح عرضه و تقاضا (به جای پیش بینی آن) فراهم آورده است.
به طور خلاصه، لجستیک الکترونیکی، شالوده‌ای را پی‌ریزی می‌کند که با شفافیت به‌هنگام، ارتباطات بدون مرز و راه‌حل‌های مشترک در زنجیره تامین، موجب بهبود فرایندهای یک شرکت می‌شود و نهایتا ما را در پیاده‌سازی زنجیره تامین الکترونیکی یاری می‌کند.
امروزه، به دلیل این که شرکت‌های زیادی، راه رسیدن به موفقیت را بهبود در زنجیره تامین خود تلقی کرده‌اند؛ لجستیک به موضوعی قابل توجه برای مدیران ارشد خصوصا مدیران حمل و نقل، تبدیل شده است. درواقع، می‌توان گفت که لجستیک الکترونیکی، به یک سلاح رقابتی کلیدی تبدیل گشته است.
لجستیک الکترونیکی بر تامین کنندگان و توزیع کنندگان شرکت‌های بزرگ در امر لجستیک الکترونیکی، تاثیر به‌سزایی داشته است.

شكل6- لجستيك الكترونيكي

5- مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی

در یک تعریف کلی مي‌توان آن را تلاشی سیستماتیک جهت ارایه مدیریت زنجیره تامین یکپارچه (از مواد خام تا مشتری نهایی) با هدف رفع نیازهای مشتری عنوان نمود كه نوعی تغییر و تحول در فرهنگ فرآیند کسب و کار، سیاست‌های مدیریتی، معیارهای عملکرد و ساختار سازمانی به‌وجود می‌آورد و در نهايت منجر به درک روشن‌تري از بهینه‌سازی جریان اطلاعاتی، سرمایه و لجستیک به ما خواهد داد. نقش مهمی که زنجیره تامین الکترونیکی به عنوان یک تکنولوژی اطلاعاتی مدرن علاوه بر کاهش هزینه تجاری می‌تواند ایفا کند افزایش فرصت‌های تجاری و کاهش بحران مالی بین‌المللی در صادرات و واردات است.
اینترنت، فن آوری اطلاعات (IT) و ارتباطات الکترونیکی، نه تنها فرصت‌های گسترده‌‌ای را در محیط رقابتی کسب و کار به‌وجود آورده است، بلکه تغییرات قابل توجهی نیز در فعالیت‌های کسب و کار ایجاد نموده است. بنابراین، در متون علمی، حرف “E” را می توان در مقابل واژگان مفاهیم مورد استفاده قرار داد اگر آن مفهوم نیاز به استفاده از اینترنت دارد و یا الکترونیکی است. در این مطالعه، “E”مخفف مفاهیم مربوط به اینترنت به منظور اشاره به تجارت الکترونیکی، خرده‌فروشان الکترونیکی، مشتریان الکترونیکی و غيره است. به جای آنها، از کلمات تجارت الکترونیکی e-commerce، خرده فروشان الکترونیکی e-retailersو یا e-tailers(خرده فروشان الکترونیکی) و مشتریان الکترونیکی e-customersاستفاده می شود.

شكل 7- مديريت زنجيره تامين
زنجیره تأمین الکترونیکی به یک شبکه تولیدی اطلاق می‌شود که مشتریان و عرضه کنندگان را به بهترین حالت به هم مرتبط می‌سازد که نتیجه این شبکه تولیدی افزایش ارزش افزوده فعالیت‌های تولیدی می‌باشد. امروزه مفهوم مدیریت زنجیره تأمین به مدیریت کلیه فعالیت‌های درون زنجیره با استفاده از فن آوری اطلاعات اطلاق می‌شود به عبارت دیگر زنجیره تامین الکترونیکی در عصر نو و اقتصاد جدید یک عامل حیاتی میان تولیدکنندگان است که به‌صورت مستقیم بر میزان تقاضای بازار و هزینه و زمان تاثیر‌گذار خواهد بود. شرکت‌ها برای موفقیت و افزایش بهره‌وری زنجیر ارزش خود بايد از زنجیره ارزش هوشمند استفاده کرده، زمان چرخه خود را کاهش و وفاداری مشتریان خود را افزایش دهند.
مدیریت توزیع بر رابطه بین شرکای تجاری، بازرگانی تمركز دارد که به عنوان اصل و پایه تبادل داده الکترونیکی می‌باشد و هدف در آن کاهش دخل و خرج و هزینه است. زنجیره تامین الکترونیکی به مشتریان، تولید کنندگان و توزیع‌کنندگان دسترسی داشته و تبادل اطلاعات را میان تمام شرکای تجاری تسهیل می کند. تبادل داده الکترونیکی کمکی در جهت ردیابی کالاها، کاهش خطا و کاغذ بازی است و برای توسعه آن باید از تغییر و تحول نقطه فروش آغاز نمود.
همانطور که در قبل اشاره شد جهت کسب موفقیت در یکپارچگی زنجیره تامین الکترونیکی به ارتباطات قوی نیاز است توزیع الکترونیکی نیز عاملی است که به تداوم و پایداری یکپارچگی سازمانی کمک می نماید و این امر به وسیله نظارت الکترونیکی بر ایجاد و تحویل محصول میسر می‌گردد. در نهایت باید عنوان نمود که ESCM بر یکپارچگی در تمام شبکه تمرکز دارد.
پژوهشگران دریافتند که زنجیره تامین الکترونیکی از لحاظ کاهش هزینه های حمل و نقل، کاهش حجم موجودی انبار و ذخایر، کوتاه شدن چرخه سفارش ، قیمت کمتر برای مصرف کنندگان و تولید کنندگان، هزینه کمتر و همچنین دسترسی بیشتر سازمان و مصرف کنندگان به محصولات، بسیار کارا تر از روند سنتی آن است. همکاری‌های تجاری در اين زمينه باعث می‌شود که تفکرات عمودی سنتی به تفکرات باز تغییر یابد.
روند كاري آن‌را می‌توان سفارش دهی ، سازماندهی محصولات، مدیریت ذخایر، ارسال کالا، مدیریت حمل و نقل، مدیریت موجودی انبار، ارائه خدمت به مشتری و مدیریت پرداخت نام برد. علاوه بر عوامل مذکور پیش بینی فروش دقیق‌تر و سازماندهی برای تولید موثر تر را نیز به عهده دارد، این سیستم در امور حمل و نقل می تواند به شرکت‌ها کمک کند تا علاوه بر کاهش هزینه های حمل و نقل بتوانند منابع خود را بهینه ساخته و اجازه ردیابی محموله تا مکان مورد نظرشان را داشته باشند.
همچنین با توسعه فناوری اطلاعات و مدیریت امنیت در اینترنت، شرکت می‌تواند حل و فصل حساب با شرکای تجاری و مشتریان را به‌صورت آنلاین انجام دهد. می‌توان زنجیره تامین الکترونیکی B2B را سنگ بنای پیشرفت زنجیره تامین الکترونیکی نام برد زیرا با کاربرد آن پیش بینی تقاضا در بازار آینده دقیق‌تر خواهد بود. در این سیستم کنترل برون‌سپاری در مسير کارامدتری قرار خواهد گرفت. طرفداران برون‌سپاری عاملي جهت ايجاد ارزش افزوده از طريق افزايش بهره برداري از دارايي‌ها، حذف پيشگيرانه هزينه‌هاي سرمايه‌اي، كاهش هزينه‌هاي عملياتي و مديريت زمان جهت تمركز برروي شايسته محوري شركت مي‌گردد.
چهار عامل تجارت الکترونیکی، اشتراک اطلاعات، اکوسیستم زنجیره تامین و اشتراک دانش در این سیستم ، چهارچوبی جهت ایجاد بازار الکترونیکی هوشمند است که باعث کاهش سربار اجرایی می گردد؛ اشتراک اطلاعات ارتباط موثری بین تامین کنندگان ، خریداران و سیستم حمل و نقل است. زنجیره تامین الکترونیکی به تجدید طراحی و تغيير فرآيند كسب و كار و نياز دارد تا بتواند درآمدها را از طریق دسترسی مستقیم به مشتری در هر مکان و زمان، شخصی سازی اطلاعات ، به تاخیر انداختن محصولات متمایز ، نظارت کمتر به محصولات ، کاهش زمان و هزینه ارسالی ، کاهش هزینه ذخایر با متمرکز سازی، انتقال موثر تر سرمایه و قیمت گذاری منعطف افزایش می‌دهد.
وظيفه ESCM یکپارچگی تکنولوژی مخصوصا در اینترنت مي‌باشد، اینترنت به مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی قدرت داده و با اطلاعات به موقع و مناسب شرکای تجاری را هدايت مي‌كند. فرصت‌ها در زنجیره تامین الکترونیکی به سه قسمت تقسیم می گردد: کسب و کار الکترونیکی ، وب بیس و اشتراک اطلاعات.
از فواید زنجیره تامین الکترونیکی می‌توان علاوه بر ارسال به موقع اطلاعات، افزایش شفافیت و صحت داده‌ها را نام برد. مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی مدیریت نظم است.
اگرچه به کمک تکنولوژی اطلاعات (IT)حوزه عملکرد SCM گسترش یافته و شامل تأمین کنندگان و مصرف کنندگان نیز شده است، اما به هر صورت هدف از ایجاد SCM‌ الکترونیکی(e-SCM) کاهش هزینه‌های نقل و انتقال اطلاعات و نهایتاً محصولات از یک طرف و گسترش فرصت‌های تجاری و دامنه همکاری بین شرکتها از طرف دیگر بوده است.
در فرایند مديریت زنجیره تأمین الکترونیکی، سه عنصر جدید الکترونیکی و یا اینترنتی وارد شده است که قبلاً وجود نداشته است. اول تجارت الکترونیکی(e-commerce) دوم تدارکات و خرید الکترونیکی (e-procurement)و سوم همکاری الکترونیکی (e-collaboration). امروزه اینترنت توانسته بستر مناسبی در جهت صرفه جویی‌های عظیم در هزینه‌های زنجیره تامین و نیز افزایش کارایی خدمات به مشتریان فراهم آورد. (e-Logestic) عمدتا این امر در راستای اهداف شركت‌هايي است كه خواهان استفاده از تجارت الكترونيكي در بهبود زنجيره تامين خود هستند. امروزه به دلیل گسترش سیستم‌های مبتنی بر وب، داد و ستد الکترونیکی و ارتباط با مشتریان در شرکت‌های بزرگ بسیار وسیع‌تر شده است. لازم به ذکر است که این سیستم برای شرکت‌های کوچک نیز بسیار مقرون به صرفه مي‌باشد. کاربرد فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی در بهبود مدیریت زنجیره تامین خواه ناخواه تاثیر گذار است.
تجدید در مدیریت زنجیره تامین به صورت الکترونیکی کاربردهای فراوانی دارد که یکی از مهم‌ترین‌های آن موارد را می‌توان پیدایش دید بهتر در پذیرش تقاضای مشتریان دانست كه مانند یک وسیله نقلیه تقاضای مشتریان را با چرخش سریع تر و سفارشی سازی بیشتر محیا می سازد.
سیستم لجستیک الکترونیک نيز در آن با فریندهای مبتنی برERP و سیستم اطلاعات مشتریان و اطلاعات دیگر ادغام می‌شود (بايد عنوان نمود که سیستم‌های ERP به طور خاص تاثیر مثبتی بر SCM دارد). فرض اجرای موفقیت‌آمیز مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی را می‌توان با آوردن ERP ,MIS تكميل نمود.

5-1- لجستیک الکترونیکی و زنجیره تامین الکترونیکی

لجستیک زیرمجموعه‌ای از مدیریت زنجیره تامین بوده و بنابراین لجستیک الکترونیکی نیز زیرمجموعه ای از مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی می‌باشد.
لجستیک الکترونیکی زیرمجموعه‌ای از یک بازار لجستیک خارجی بزرگ می‌باشد. لجستیک الکترونیکی می‌تواند به معنی انتقال کالاها و خدمات بوسیله تکنولوژی ارتباطات اینترنت مانند انتقال داده الکترونیکی پست الکترونیکی و وب جهاني باشد. همچنین لجستیک الکترونیکی به عنوان جزئی از کسب و کار الکترونیکی، مفاهیم لجستیک را به‌صورت الکترونیکی جهت هدایت کسب و کار از طریق اینترنت، به‌کار می‌برد. بسیار دشوار است که لجستیک را به‌صورت کامل تعریف کنیم، زیرا توان مواجه کسب و کار الکترونیکی با لجستیک و زنجیره تامین هنوز به‌صورت کامل درک نشده است. تعریف ساده لجستیک الکترونیکی، مراحل لازم برای انتقال کالای فروخته شده در اینترنت به مشتریان می‌باشد.
کاربرد فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک در زمینه تدارکات و اجرا می‌تواند منافع عظیمی را با کاهش هم‌زمان هزینه‌ها وافزایش رضایت مشتریان، به همراه داشته باشد.
معمولاً سرمایه گذاری تنها بر روی فناوری اطلاعات، کفایت نمی‌کند، بلکه ممکن است تغییرات اساسی در جنبه‌های فیزیکی زنجیره تامین ضروری باشد، تا منافع بالقوه لجستیک الکترونیکی به طور کامل حاصل آید. از این رو بهبودهای رقابتی حاصل از لجستیک الکترونیکی، می‌تواند برای سایر رقبا که مایل و یا قادر نیستند که به چنین بهبودهایی دست یابند، تهدیداتی را ایجاد کند.
در نتیجه تغییرات زنجیره تامین (که به وسیله لجستیک الکترونیکی تسهیل یافته است) می‌تواند در بعضی شرکتها مورد توجه قرار نگیرد و یا اینکه برعکس، در بعضی دیگر از شرکت‌ها، موجبات تغییرات اساسی و پر هزینه در شیوه تولید شود. به دلیل عوامل ذکر شده فوق، لجستیک دیگر نمی‌تواند یک عملکرد و موضوع جزیی داشته باشد، بلکه نیازمند آن است که به عنوان عامل محوری برای رسیدن به موفقیت کل شرکت محسوب شده و مدیریت شود. به این ترتیب ممکن است تغییرات داخلی وخارجی در فعالیت‌های زنجیره تامین، دلیل کافی برای تجدیدنظر اساسی بعضی شرکت‌ها، در استراتژی کلی شرکت باشد.

5-2- اثر مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی بر زنجیره ارزش

هدف اصلی از تجزیه و تحلیل فعالیت‌های اصلی و پشتیبانی، یافتن توان بالقوه حوزه ها (فعالیت ها)، به منظور ایجاد و کسب ارزش است. به‌کار گیری اینترنت در مدیریت زنجیره تامین بر تمامی بخش های زنجیره ارزش هر سازمان اثر دارد. از جمله باعث فروش مستقیم به مشتریان از جمله مشتریان بین المللی، توانایی نظارت بر سیستم‌های حمل و نقل، ارتباط بهتر با همه شرکا در زنجیره تامین، کارآمدی بیشتر فرآیندهای داخلی مثل فرایندهای سفارش و تحویل، خدمت رسانی 7 روزه و 24 ساعته، توسعه و اصلاح سرویس دهی به مشتری می‌شود.

6- نتيجه گيری

اجزای مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی عبارتند از 1.لجستیک الکترونیکی 2.برنامه ریزی الکترونیکی 3.کسب و کار الکترونیکی 4. اینترنت 5.مشتری الکترونیکی 6.تجارت الکترونیکی و همانطور كه اشاره شد كاربرد فناوري اطلاعات با تجارت الكترونيك در زمينه تداركات و اجرا مي‌تواند با كاهش هزينه‌ها و افزايش رضايت مشتريان، همراه باشد.
در زنجيره تامين الكترونيكي لازم است كه شركت‌ها نه تنها در زمينه تقويت فناوري اطلاعات و اينترنت تمام سعي خود را به كار ببندند بلكه بايد منافع لجستيكي خود را نيز بهبود و توسعه بخشند.
و به دليل مزيت‌هايي كه لجستيك مي‌تواند در اين پروسه داشته باشد لازم است كه به عنوان عامل محوري در اين امر مدنظر باشد.
تغيير در زنجيره تامين موجب تغيير در ساختار و فعاليت‌هاي دروني و بيروني سازمان مي‌شود و همچنين باعث پيوند بين سطوح مختلف مديريت مي‌شود و با توجه به اينكه در عصر حاضر شناسايي و تامين نياز مشتري امري است كه در بازار كسب و كار از اهميت بالايي برخوردار است لذا بايد به زنجيره تامين الكترونيكي از ديدگاه يك مزيت رقابتي برتر نگريست.
مزیت كاربرد RFID موجب پيشبرد سريع اهداف در زنجيره تامين الكترونيكي مي‌شود اما متاسفانه نه تنها اين تكنولوژي در خيلي از موارد به‌كار گرفته نشده است بلكه بسياري از سازمان‌ها در بكار گرفتن آن ترديد دارند و ريسك اعمال آن را نمي‌پذيرند.
بنابراين براي رسيدن به موفقيت و رفع چالش‌هاي موجود بايد مقدمه ورود كاربرد آن را به‌صورت جدي در سيستم زنجيره تامين الكترونيكي و طرق مختلف كسب و كار راه‌اندازي نمود.

نقش لجستیک در زنجیره تامین

چکيده

در دنیاي رقابتی امروز با توجه به ویژگی‌های محیط‌های جدید تولیدي و طبیعت مشـتریان، دیگـر شیوه‌های مـدیریت تولیـد گذشته که داراي یکپارچگی کمتري در فرایندها است، کارایی خود را از دست داده اسـت و امـروزه شرکت‌ها نیازمندنـد تـا یکپارچگی را در تمام فرایندهاي تولید – از مواد خام گرفته تا مصرف‌کننده نهایی- داشته باشند. مـدیریت زنجیـره تأمین بـه عنوان یک رویکرد یکپارچه براي مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پول، توانایی پاسخگویی به ایـن شـرایط را دارا است. مدیریت زنجیره تأمین داراي سه فرایند عمده و اصلی شامل: مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مـدیریت روابط است.
مدل نقشه راه زنجیره تأمین یا یک رویکرد سیستماتیک جدید برای نگاشت، ارزیابی و بازنگری استراتژی زنجیره تأمین برای حصول اطمینان از انطباق آن با جهت‌گیری شرکت در خصوص موقعیت رقابتی است که در سال 2013 و توسط دیوید هرنان پرز ارائه شد. فعالیت‌های‌ لجستیکی‌ در همه‌ حوزه‌های‌ زندگی‌ انسان‌ به‌طور مستقیم‌ و غیر مستقیم‌ تأثیرگذار هستند؛ از امور فردی‌ و روزمره‌ گرفته تا زندگی‌ خانوادگی‌ و همین‌طور چرخه حیات سازمان‌ها‌ و غیره، همه و همه به‌ صورتی‌ فراگیر متأثر از موضوعات‌ و مفاهیم‌ لجستیکی است ‌و از آنجایی که هدف لجستیک حداقل کردن هزینه‌های سازمان با ایجاد مطلوبیت زمانی و مکانی برای کالا است، روش‌هایی مانند لجستیک ناب، برون‌سپاری، لجستیک مجازی، لجستیک معکوس، لجستیک یکپارچه و مدیریت زنجیره تأمین و سایر نظریه‌ها و روش‌های لجستیکی به دنبال ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان و افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های لجستیکی به عنوان بخش مهمی از هزینه‌های تولید هستند به‌گونه‌ای که توسعه و به‌کارگیری مؤثر علم لجستیک و بهره‌گیری از مفاهیم علمی در مدیریت زنجیره تأمین کالا طی سنوات گذشته در برخی از کشورها موجب کاهش ۵% تولید ناخالص ملی آنان شده است.
در این مقاله ابتدا به تعریف لجستیک پرداخته خواهد شد و سپس تاریخچه لجستیک الکترونیکـی آورده می‌شود، پـس از آن لجستیک الکترونیکی، عملکرد و خصوصیات آن، روند توسعه آن و درنهایت عملکرد آن در زنجیـره تأمین مـورد بررسـی قـرار خواهد گرفت.

1- مقدمه

در رقابت‌های جهانی موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشتری، در دسترس وی قرار داد. خواست مشتری بر کیفیت بالا و خدمت‌رسانی سریع، موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلاً وجود نداشته است، درنتیجه شرکت‌ها بیش از این نمی‌توانند به تنهایی از عهده تمامی کارها برآیند. در بازار رقابتی موجود، بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافته‌اند. علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است. بر این اساس، فعالیت‌هایی نظیر برنامه‌ریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه‌ریزی محصول، نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً همگی در سطح شرکت انجام می‌شده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است. مسئله کلیدی در یک زنجیره تأمین، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامی این فعالیت‌ها است. مدیریت زنجیره تأمین پدیده‌ای است که این کار را به طریقی انجام می‌دهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند. در حالت کلی زنجیره تأمین از دو یا چند سازمان تشکیل می‌شود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریان‌های مواد، اطلاعات و جریان‌های مالی به یکدیگر مربوط می‌شوند. این سازمان‌ها می‌توانند بنگاه‌هایی باشند که مواد اولیه، قطعات و محصول نهایی تولید می‌کنند و یا خدماتی چون توزیع، انبارش، عمده‌فروشی و خرده‌فروشی ارائه می‌نمایند. حتی خود مصرف‌کننده نهایی را نیز می‌توان یکی از این سازمان‌ها در نظر گرفت.
معمولاً تولیدکنندگان از یک سو نگران امور طراحی و تولید هستند و از سویی دیگر دغدغه چگونگی تأمین مواد و توزیع محصولات خود را دارند. عدم توسعه و استفاده از شیوه‌های نوین لجستیکی باعث می‌شود محصولات با کیفیت مورد نظر و در زمان مورد نظر مشتری تولید نشود و پس از تولید نیز با مشکلات فراوان به دست مصرف‌کنندگان برسد. اصلاح سیستم‌های لجستیکی موجب می‌شود که صاحبان صنایع با مشکلات کمتری مواجه شده و با دلگرمی بیشتری به کار اصلی خود بپردازند.
به‌علاوه نقش لجستیک از منظر یک مزیت استراتژیک رقابتی برای سازمان‌ها، شرکت‌ها و نهایتاً سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی نیز درخور توجه است. منظور از مزیت رقابتی، امتیاز ویژه‌‌ای است که یک کارخانه و یا یک کشور نسبت به رقبای خود دارد. در هر حال موضوع کاهش هزینه و افزایش سرعت ارائه محصول یا خدمت به مشتری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. در هر دو مقوله هزینه و سرعت، لجستیک نقش بسیار ارزنده‌ای دارد. بنگاه‌های اقتصادی سعی می‌کنند با کاهش هزینه‌ها و افزایش قدرت و سرعت پاسخگویی خود، مشتریان بیشتری را در سطح ملی و بین‌المللی جذب کنند. لذا صاحبان صنایع با بهره گرفتن از سیستم‌های لجستیکی که نقش عمده‌ای در کاهش هزینه و افزایش سرعت پاسخگویی دارند می‌توانند نه تنها در گسترش بازار محصولات خود در داخل موفقیت‌های چشمگیری حاصل کنند بلکه خواهند توانست قدرت رقابت‌پذیری خود را در صادرات منطقه‌ای و بین‌المللی افزایش دهند.
با روند رو به رشد رقابت شركت‌ها، سازمان‌ها و بنگاه‌ها در به دست آوردن بازارهاي جهاني، نوآوري و خلاقیت نیز از سطح بنگاه – بنگاه بـه سـطح زنجیـره تأمین – زنجیـره تأمین جابجا می‌شود. افزایش مزاياي رقابتی تنها در صورتی حاصل می‌شود که تمامی اعضا و اركان زنجیره تأمین کاملاً با یکدیگر هماهنگ باشند. مدیریت زنجیره تأمین در برگیرنده تمامی برنامه‌ریزي‌ها و مدیریت فعالیت‌هایی است که در تـدارك، تأمین، تبـدیل و هماهنگی‌هاي لجستیکی است. از این جهت، مدیریت زنجیره تأمین شامل همکاري و هماهنگی با شرکاي زنجیـره نیـز کـه خود شامل تأمین‌کنندگان، واسطه‌ها، ارائه‌دهندگان خدمات شخص ثالث و مشتریان است، خواهد بود. در واقع مدیریت زنجیـره تأمین، وظیفه یکپارچه‌سازي عرضه و تقاضا در داخل و میان شرکت‌ها را بر عهده دارد. مدیریت لجسـتیک بخشـی از مـدیریت زنجیره تأمین است که وظیفه اصلی آن برنامه‌ریزي، اجرا و کنترل جریان مستقیم و معکوس مواد، کالاها و اطلاعات مـرتبط و ذخیره‌سازي آن‌ها به گونه‌اي کارا و اثربخش میان نقطه مبدأ و نقطه مصرف به منظـور بـرآوردن الزامـات مشـتري است. فعالیت‌های مدیریت لجستیک نوعاً شامل مدیریت حمل‌ونقل ورودي و خروجی، مـدیریت ناوگـان حمـل، انبـارداري، جابجـایی مواد و کالا اجراي سفارش، طراحی شبکه لجستیک مدیریت موجودي برنامه‌ریزي عرضـه و تقاضـا و مـدیریت اشـخاص ثالـث تأمین‌کننده خدمات لجستیک است. عملکرد لجستیک شامل تدارك و خرید، برنامه‌ریزي و زمان‌بندی تولید، مونتـاژ و بسـته‌بندي و خدمات به مشتریان است. لجستیک در تمامی سطوح برنامه‌ریزي و اجرا حضور فعـال دارد: چـه اسـتراتژیک، چـه عملیاتی و چه تاکتیکی. مدیریت لجستیک یک عملیات یکپارچه‌سازي است که تمامی فعالیت‌های لجستیکی را با هم هماهنـگ ساخته و بهینه می‌نماید. بدیهی است که تحت این مدیریت فعالیت‌های لجسـتیک مـی‌بایـد بـه همـاهنگی و یکپـارچگی بـا سایر فعالیت‌ها اعم از بازاریابی، فروش، ساخت و تولید، مالی و فناوري اطلاعات دست یابند. امروزه اینترنت توانسته است بستري را در جهت صرفه‌جوئی‌های عمده در هزینه‌هـاي زنجیـره تأمین و نیـز افـزایش کارایی خدمات مشتریان فراهم آورد. لجستیک الکترونیکی عمدتاً در راستاي اهداف شرکت‌هایی است که خواهـان اسـتفاده از تجـارت الکترونیک در بهبود زنجیره تأمین خود هستند. همچنین، نباید فراموش کرد که لجستیک الکترونیکی محدود به حمل‌ونقل نیست، بلکه به طور وسیعی وارد حیطه مدیریت استراتژیک، شده است.

2- تعريف لجستيك

لجستيك به معني يكپارچه‌‌سازي دو يا چند فعاليت با هدف برنامه‌ريزي، پياده‌سازي، كنترل كارآمد جريان مواد و محصولات از مكان اصلي به نقطه مصرف است. لجستيك شامل يكپارچه‌سازي اطلاعات، حمل‌ونقل، موجودي، انبار، جابجايي كالا و بسته‌بندي است. لجستيك به دليل ماهيتش اغلب مترادف با فعاليت توزيع، هم براي توزيع فيزيكي محصول، مديريت زنجيره تأمين، مديريت خط لوله و هم براي تأمين و حمل‌ونقل مي‌آيد. توضيحات به كار رفته براي تعريف اوليه لجستيك مشابه‌اند؛ براي نمونه، لجستيك به معناي اخذ كالاي مورد نظر در زمان و مكان مناسب و وضعيت مورد نظر مشتريان است.
در يك تعريف كلي؛ لجستيك فرايند طرح‌ريزي، اجرا و كنترل جريان كارا و سودمند و ذخيره‌سازي مواد خام، موجودي درون فرايند، محصولات نهايي و اطلاعات مربوطه از نقطه مبدأ تا نقطه مصرف به منظور انطباق با نيازهاي مشتري است. با چنين تعريف گسترده‌اي لجستيك به طور ذاتي با ديگر عمليات ما پيوند مي‌خورد و چه‌بسا نقشي را در درون سازمان شامل شود و يا حداقل بر آنان تأثير بگذارد.
اما بايد گفت كه در متون مختلف، تعاريف گوناگوني براي لجستيك ارائه شده است كه هر كدام منشأ متفاوتي داشته و در جاي خود قابل بررسي است. چند نمونه از تعاريف به شرح زير است:

  •  لجستيك به معناي فراهم‌کننده بهترين مواد با مناسب‌ترين قيمت در بهترين زمان و مكان است.
  •  لجستيك به كليه فعاليت‌هاي هماهنگي كه در جهت بررسي پژوهش، مطالعه و برآورد نيازمندي‌ها و احتياجات اوليه در زمينه وسايل و تجهيزات، ماشين‌آلات، تأسيسات و قطعات از هر نوع و كليه امور مربوط به تهيه، توليد، بيمه، نگهداري، انبارداري، توزيع و حمل‌ونقل است اطلاق مي‌شود.
  •  لجستيك تركيبي از فعاليت‌هاي گوناگون اعم از بهبود وضع روحيه و رفاه كاركنان تا صدور مواد، حمل‌ونقل، انبارداري، كنترل موجودي و سفارش مواد بازرگاني است.
  •  در لغت‌نامه آكسفورد، ذيل واژه لجستيك چنين آورده شده است: لجستيك عبارت است از علم و عمل جابجايي، انبار كردن و ذخيره‌سازي كالاها و امكانات.
    چنانچه مشاهده مي‌شود هر يك از تعاريف بالا بر زمينه‌هاي خاصي تأكيد مي‌كنند و هیچ‌یک در بر گيرنده مفهوم جامع و كامل لجستيك نيستند. شايد بتوان گفت جامع‌ترين تعريفي كه تاکنون در اين زمينه ارائه شده است از سوي پيترسون بوده كه به اين صورت است: «لجستيك متشكل از كليه فعاليت‌هاي پشتيباني مأموريت عمده سازمان است كه شامل مواد، ذخيره‌سازي، برنامه توليد، حمل‌ونقل، بسته‌بندي، توزيع، طراحي سيستم‌ها، اطلاعات لجستيك، مديريت و مهندسي سيستم‌هاي پشتيباني، مهندسي چرخه زندگي و خدمات مشتري است.»

3- تعریف لجستیک الکترونیکی

لجستیک الکترونیکی، استفاده از فناوري وب براي پشتیبانی از فرآیندهاي حمل، نگهداري و انبارداري است کـه موجـب می‌شود مسیرهاي توزیع بهینه و به همگام شوند. لجستیک الکترونیکی، مجموعه اقداماتی است که بر روي شبکه‌اینترنت صورت گرفته و کارخانه‌های پراکنده، کامیون‌ها، کشتی‌ها، انبارها و کاربران نهایی را در زمان به هنگام، به یکـدیگر مـرتبط می‌سازد. مجموعه اقدامات زنجیره تأمین، تمایل به پراکندگی در قسمت‌های مختلف شرکت دارند و لجستیک الکترونیکـی بـر روي یکپارچگی عملکردهاي متعدد شرکت، پافشاري می‌ورزد. اکنون، کلمه لجستیک الکترونیکی به عنوان رکن جدایی‌ناپذیر کسب‌وکار الکترونیکی درآمده است. لجستیک الکترونیکـی در جهت پشتیبانی از نسل جدید مدل‌های کسب‌وکار الکترونیکی براي ظهور فروشگاه‌های الکترونیکـی در حال توسعه است و این تحولی است که از سال 2002 به وجود آمده است.
لجستیک الکترونیکی، چیزي بیش از حمل‌ونقل بوده و شامل طیف وسیعی از رویه‌هایی اسـت کـه در تأمین کالاهـا و مـواد اولیه وجود دارد. این رویه‌ها شامل، سفارش تدارك و تأمین، مدیریت موجودي، انبـارداري و توزیـع، کارایی حمل‌ونقل، برنامه زمان‌بندی حرکت محموله، مدیریت بازده و خدمات مشتریان اسـت. ارتباطـات، می‌بایستی بـه هنگـام بـوده و اطلاعات از طریق سیستم‌های اداري پشتیبانی گردد که درنتیجه کاهش امور دستی و دفتري هستند. لجستیک الکترونیکی سازمان‌ها را قادر ساخته است که با جمع‌آوري اطلاعات و پالایش آن (جهت تدارك و اجرا) تصویر بـزرگ و دید وسیعی از شرکت را به دست آورند. ازاین‌رو، مدیریت کلیه زنجیره تأمین بـه صـورت الکترونیکـی امکان‌پذیر بـوده و سیستم لجستیکی، اقدام به تولید اطلاعاتی می‌کند که به عنوان بازخور به دیگـر بخش‌هاي سـازمان جهـت اتخـاذ تصـمیمات استراتژیک و تاکتیکی، منتقل می‌شود.

4- تفاوت میان لجستیک سنتی و لجستیک الکترونیکی

این سؤال سختی است که ممکن است بهتر باشد، با تجربه مشخصات لجستیک الکترونیکی درک شود.
این تعریف به پشتیبانی لجستیک در وب برمی‌گردد، هرچند که به نظر می‌رسد، لجستیک الکترونیکی، از برنامه‌های کاربردی الکترونیک بر پایه وب که به‌وسیله سفارش فعال می‌شود، به وجود آمده، در طول مراحل تا تکمیل رهبری شده و صورتحساب، پرداخت و گزارش به وجود می‌آید. اگر یک یا چند ابزار لجستیک الکترونیکی، در سفارش برای تحویل زنجیره درخواست شود، آنگاه سه خصوصیت شفافیت، معتبرسازی و تصدیق که به عنوان ارزش افزوده به‌صورت الکترونیکی برای زنجیره لجستیک الکترونیکی در مقابل سفارش با فکس یا تلفن که در لجستیک سنتی اتفاق می‌افتد، شناخته می‌شود. در حقیقت خصوصیت شفافیت مهم‌ترین تفاوت بین لجستیک سنتی و لجستیک الکترونیکی است. در يك نگاه كلي اگر بخواهيم بدانيم لجستیک چیست بايد گفت لجستیک به معنی یکپارچه‌سازي دو یا چند فعالیت با هدف برنامه‌ریزي، پیاده‌سازي، کنترل کارآمد جریان مواد و محصولات از مکان اصلی به نقطه مصرف است. لجستیک شامل یکپارچه‌سازي اطلاعات، حمل‌ونقـل، موجـودي، انبـار، جابجـایی کـالا و بسته‌بندي است. لجستیک به دلیل ماهیتش اغلب مترادف با فعالیت توزیع، هـم بـراي توزیـع فیزیکـی محصـول، مـدیریت زنجیره تأمین، مدیریت خط لوله و هم براي تأمین و حمل‌ونقل می‌آید. توضیحات به کار رفته، براي تعریف اولیه لجستیک، مشابه است. براي نمونه، لجستیک به معنی اخذ کالاي مورد نظر در زمـان و مکان مناسب و وضعیت مورد نیاز مشتریان است. در اصلاح عموم، فرم بسیار معمول لجستیک به صورت تجارتی بر پایه حمل محمولـه‌هـاي بـزرگ از اقـلام در انـدازه مـورد نظـر مشتري در مکان جغرافیایی خاص است. همچنین محموله‌ها معمولاً به‌وسیله کانتینر، بارگیر و یا دیگر واحـدها و نـه به‌وسیله اقلام یا بسته‌هاي اختصاصی ردیابی می‌شوند. عملیات لجستیک ممکن است به‌صورت مفهومی به عنوان زیرمجموعه‌اي از مفاهیم تجارت و عملیات سازمانی دیده شود. اصـولاً، عملیات لجستیک ترکیبی از سه مؤلفه کلیدي است که اولین آن، بهره‌وري لجستیک که براي ایجاد اسـتانداردهاي بهـره‌وري معنادار براي اندازه‌گیري قابلیت ردیابی و مدیریت هزینه‌هاي لجستیک بکار می‌رود. دومین مؤلفه آن، عمل خـدمات لجسـتیک که با مقادیر استاندارد ردیابی که به قابلیت عملیات لجستیک براي ارائه خدمات به مشتري می‌آید، مـرتبط اسـت و درنهایت، سیستم‌هاي اندازه‌گیري بازده عملیات لجستیک که بر روي کمیت و کیفیت عملیات ردیابی شده تمرکز دارند. امروزه مدیران به‌صورت فزاینده‌ای با چالش‌هاي پیشرفت عملیـات لجسـتیک در سازمان‌هایشـان مواجـه هسـتند.
هنگامی کـه یـک شرکت با این چالش مواجه می‌شود و ریسک پیشرفت آن را می‌پذیرد، مدیران آن باید رهبري روند تغییـرات را به عهده گیرنـد. مزیت لجستیک، مدیران و دیگران را برمی‌انگیزد تا عوامل تغییرات لجستیک را بپذیرنـد. برتـري لجسـتیک مـدیریت تغییـرات است که بر روي اینکه چگونه به سمت تغییرات در سازمان پیشرفته و براي پشتیبانی تحولات رونـد لجستیکشـان فرهنـگ‌سازي کنند، تمرکز دارد.
بسیار مشکل است که لجستیک را به‌صورت کامـل تعریـف کنـیم، زیـرا تـوان مواجه کسب‌وکار الکترونیکی با لجستیک و زنجیر تأمین هنوز به‌صورت کامل درك نشده است. یک تعریف ممکن این است که لجستیک الکترونیکی به‌صورت ساده به معنی مراحل لازم براي انتقال کالاي فروخته شـده در اینترنـت بـه مشـتریان است. Kim و Lee در سال 2002 بر روي تعریف لجستیک الکترونیکی که به معنی فعالیت و معماري مجـازي لجسـتیک کسب‌وکار براي کمپانی‌هایی که بر پایه تکنولوژي اینترنت هستند، توافق کردند. همچنـین چهـارچوب لجسـتیک الکترونیکـی به‌صورت توسعه چهارچوب لجستیک سنتی با امکان یکپارچگی کسب‌وکار در سیستم‌هاي اطلاعاتی مجزا، است. سیستم لجستیک الکترونیکی مجموعه‌اي از داده، سخت‌افزار، نرم‌افزار و قوانینی هستند که بـراي پشـتیبانی یـک فعالیـت بـا یکـدیگر همکاري می‌کنند. لجستیک الکترونیکی در وهله اول براي ایجاد یک سیستم مدیریت حمل‌ونقل کـه از تکنولـوژي بر پایـه IP استفاده می‌کند، می‌باشد. لجستیک الکترونیکی بر پایه چند سایتی بوده و نباید به صورتی عمل کند که بر پایه چند سایت تبـدیل شود. تفاوت آن با دیگر ابزارهاي بهینه‌سازي که بر ارسال از طریق یک سایت و به عهده گرفتن دارایی‌ها متمرکز هستند، آن است که می‌تواند به سمت اجراي طرح بهینه‌سازي حرکت کند. این موضوع شفافیت بلادرنگ کل شبکه حمل‌ونقل را فـراهم کـرده و به‌صورت کارآمدي توسعه گسترش آن دارایی‌ها را براي اجرا به‌صورت اسـتاندارد، بهینـه مـی‌سـازد. لجسـتیک الکترونیکـی در زنجیره تأمین الکترونیکی شامل مسیر واقعی عملیات حمل‌ونقل و همه مراحل پیش‌بینی، برنامه‌ریزي، تحویل، تحویـل پسـتی و گزارش‌دهی سیکل مدیریت حمل‌ونقل را پشتیبانی می‌کند. در حالی که سیستم‌هاي دیگر ممکن است عملکـرد بهتـري را در قسمتی از آن‌ها داشته باشند، هرچند که به نظر می‌رسد، سیستم دیگري وجود نداشته باشد که مدیریت تمام مراحل را داشته و قادر باشد شرکای تجاري در یک سطح با یکدیگر همکاري، جریان کاري مؤثر و کاهش نیاز به مدیریت سطح بالا را داشته باشـند. سیستم لجستیک الکترونیکی به وسیله روند سیستم اطلاعات و ارزش می‌تواند توصیف شود. مراحل لجستیک الکترونیکی شامل درخواست انتقال، حمل‌ونقل و ردیابی می‌باشد. سفارش خرید هنگامی‌که پاسخ دریافت شد، به‌روزرسانی می‌شود. مرحلـه حمل‌ونقل نیز به وسیله مدیر مرحله تجارت و بر اساس سفارش خرید به‌روزرسانی نهایی، درخواست می‌شود. هنگامی کـه کـالا حمل می‌شود، شماره ردیابی که با شماره سفارش خرید در سیستم لجستیک الکترونیکی انطبـاق داده شـده، بـه مشـتري داده می‌شود. مشتریان می‌توانند محموله خود را به کمک این شماره ردیابی کنند.
بر اساس آنچه بیان شده، سیستم لجستیک الکترونیکی به استراتژي و هدف تاکتیکی که با چارچوب سه مرحلـه‌اي برنامـه‌ریزي و همکاري، تعامل و اجرا سازمان‌دهی شده، شکسته می‌شود. علاوه بر این، مدل می‌تواند اینکـه چگونـه اطلاعـات به وسـیله شامل شدن یک مؤلفه زیرساخت فنی تبادل شده و نیز شامل مؤلفه اطلاعـاتی کـه عمـق دانـش و اطلاعـات مـورد نیـاز بـراي پشتیبانی قابلیت‌هاي داخلی و خارجی براي پیشبرد مدل لجستیک را تشریح می‌کند، باشد. همچنین، مدل می‌تواند تعیین کنـد که چگونه اطلاعات با شامل شدن یک مؤلفه ساختار فنی و همچنین دارا بودن یـک مؤلفه infomediary کـه عمـق دانـش و اطلاعات مورد نیاز براي پشتیبانی قابلیت‌ها به‌صورت داخلی و خارجی براي پیشبرد مـدل لجسـتیک را شـرح خواهـد داد، تبـادل شده است. بسیار حیاتی است که بدانیم همه مراحل به وسیله تمامی صنایع و کمپانی‌ها به کار برده نشده و این مدل مسیر سـاختار یافته‌اي براي درك اجزا ممکن درگیر در لجستیک و حمل‌ونقل را فراهم می‌کند. بسیاري از نویسندگان، تکنولوژي اطلاعات را در حد بهبود لجستیک رقابتی ارتقا می‌دهند. تکنولوژي اطلاعات یکی از ابزارهـاي نادر و سودمندي است که به‌صورت هم‌زمان قابلیت‌ها را افزایش داده و قیمت را کاهش می‌دهد. بر طبق گزارش Coyle سیستم اطلاعاتی لجستیک ممکن است به عنوان یک ساختار تبادل بـین افـراد، تجهیـزات و روش‌هاي کاري است که اطلاعات مناسب قابل دسترس براي مدیران لجستیک با هدف برنامه‌ریزي، پیاده‌سازي و کنترل را فـراهم می‌کند.
اخیراً پیشرفت‌هاي مهمی در توسعه و کاربرد تکنولوژی‌ها در اجراي لجستیک و زنجیره تأمین به وجود آمـده اسـت. در بسـیاري از موارد، این تکنولوژی‌ها در تعدادي از تبادلات، اجتماعات و ارائـه‌دهنـدگان خـدمات کـاربردي قابـل دسترسـی بـوده و داراي قابلیت‌هاي وب می‌باشد. سیستم تحقیقاتی و هوشمند بر اساس گزارش Coyle در سال 2003، سیستم تحقیقات و هوشمند محیط را جستجو کرده و مشاهدات و نتایج قابل دسترس در محیط لجستیک و کل شرکت را ارائه می‌دهد. محیط براي تشخیص راه‌هاي زیر بازدید می‌شود:

  •  دیدگاه هدایت نشده: دید عمومی به اطلاعات هنگامی که هدف خاصی وجود ندارد.
  •  دیدگاه مشروط: نمایش مستقیم، شامل جستجوي فعال براي محدوده کم‌وبیش به‌صورت واضح تعریف شده از انواع اطلاعات نیست.
  •  جستجوي غیر تفضیلی: براي فراهم کردن اطلاعات خاص با جستجوي نسبتاً محدود شده و غیرساختاریافته
  •  جستجوي تفضیلی: یک جستجو معمولاً برنامه، پروسه یا متدولوژي از قبل مشخص براي اطلاعات خاص امن یا اطلاعات مرتبط با یک پیامد خاص را دنبال می‌کند.
  •  سیستم گزارش‌ها و خروجی‌ها در اجزاء اصلی اطلاعات لجستیک آخرین مرحله می‌باشد که گزارش اهدافی ماننـد برنامـه‌ریـزي، عملیات و کنترل را دنبال می‌کند. بر طبق تحقیق Coyle در سال 2003، سه نوع گزارش وجود دارد: گزارشات برنامه‌ریزي: این گزارش شامل اطلاعاتی مانند روندهاي فروش و پیش‌بینی، دیگـر اطلاعـات بـازار و طـرح‌ریزی‌هاي اقتصادي عوامل هزینه و اطلاعات گذشته و آینده می‌باشد.
  •  گزارشات عملیات: براي نمونه، این گزارشات به‌صورت بلادرنگ براي مدیران اطلاعات قابل دسترس را فـراهم می‌کند، آن‌ها اطلاعاتی مانند موجودي کنونی انبار، سفارشات خرید و فروش، زمان‌بندی و کنترل محصول و حمل‌ونقل را فـراهم می‌کند.
  •  گزارشات کنترل: این گزارشات اطلاعات هزینه و عملیات را در زمان مربوطه خلاصه کرده و بودجه و مخـارج واقعـی را مقایسه کرده و هزینه‌هاي مستقیم حمل‌ونقل را در دسترس قرار می‌دهند.

ایـن گزارشـات پایـه‌اي بـراي رویکردهـا و تاکتیک‌هاي عملیاتی راهنمایی دوباره به‌صورت استراتژیک را فراهم می‌کند. بر طبق گزارش Closs در سال 1994، سیستم اطلاعـات لجسـتیک شـامل دو نـوع جریـان یکپـارچگی همکـاري و فعالیت‌های عملیاتی می‌باشد. فعالیت‌های هر یک از جریان‌ها در شکل زیر نشان داده شده است. آن‌ها جریان هماهنگی هستند کـه شـامل آن دسته که به زمان‌بندی و برنامه‌ریزي نیازهاي شرکت مرتبط بوده، می‌باشند.
جریان اطلاعات لجستیک فعالیت‌های جریان عملیاتی به شروع و ردیابی رسیدها، واگذاري لیسـت موجـودي، حمـل کـالا جـایگزین در انبـار و سفارشـات مشتري مرتبط می‌باشد. نتیجه‌گیري کاربرد فناوري اطلاعات و تجارت الکترونیک در زمینه تدارکات و اجرا می‌تواند منافع عظیمی را با کاهش همزمان هزینه‌ها و افزایش رضایت مشتریان، به همراه داشته باشد. معمولاً سرمایه‌گذاري تنها بر روي فناوري اطلاعات، کفایت نمی‌کند، بلکه ممکن است تغییرات اساسی در جنبه‌هاي فیزیکی زنجیره تأمین ضروري باشد تا منافع بالقوه لجستیک الکترونیکی به طور کامل حاصل آید. ازاین‌رو بهبودهاي رقابتی حاصل از لجستیک الکترونیکی، می‌تواند براي سایر رقبا که مایل و یا قادر نیستند که به چنین بهبودهایی دست یابند، تهدیداتی را ایجاد کند. درنتیجه تغییرات زنجیره تأمین (که به وسیله لجستیک الکترونیکی تسهیل یافته است) می‌تواند در بعضی شرکت‌ها مورد توجه قرار نگیرد و یا اینکه برعکس، در بعضی دیگر از شرکت‌ها، موجبات تغییرات اساسی و پرهزینه در شیوه تولید شود. به دلیل علل ذکر شده فوق، لجستیک دیگر نمی‌تواند یک عملکرد و موضوع جزئی داشته باشد، بلکه نیازمند آن است که به عنوان عامل محوري براي رسیدن به موفقیت کل شرکت محسوب شده و مدیریت شود. به این ترتیب ممکن است تغییرات برنامه‌ریزي استراتژیک برنامه‌ریزي ظرفیت، برنامه‌ریزي لجستیک، برنامه‌ریزي محصول، برنامه‌ریزي خرید، مدیریت موجودي، عملیات توزیع پردازش سفارش، مدیریت سفارش حمل‌ونقل و ترابري، فعالیت‌های هماهنگی، فعالیت‌های عملیاتی داخلی و خارجی در فعالیت‌های زنجیره تأمین، دلیل کافی براي تجدیدنظر اساسی بعضی شرکت‌ها، در استراتژي کلی شرکت است.
درنتیجه نگاه دقیق‌تری به مفهوم لجستیک الکترونیکی شده است.

5- بهره‌برداری از لجستيك الكترونيكی

امروزه اینترنت توانسته است بستری را در جهت صرفه‌جوئی‌های عظیم در هزینه‌های زنجیره تأمین و نیز افزایش کارایی خدمات مشتریان فراهم آورد. لجستیک الکتــرونیک عمدتاً در راستای اهداف شرکت‌هایی است که خواهان استفاده از تجارت الکترونیک در بهبود زنجیره تأمین خود هستند.

از آنجا كه رقابت در بسیاری از بخش‌هاي تجارت تشدید شده است و توقعات مشتریان نیز به طور مداوم در حال تحول است؛ بسياري از شركت‌ها در صدد استفاده از لجستیک الکترونیک در حیطه مدیریت زنجیره تأمین خود هستند.
همان‌طور که گفته شد لجستیک الکترونیکی، مجموعه اقداماتی است که بر روی شبکه‌اینترنت صورت گرفته و کارخانجات پراکنده، کامیون‌ها، کشتی‌ها، انبارها و کاربران نهایی را در زمان به هنگام، به یکدیگر مرتبط می‌سازد. مجموعه اقدامات زنجیره تأمین، تمایل به پراکندگی در قسمت‌های مختلف شرکت دارند و لجستیک الکترونیکی بر روی یکپارچگی عملکردهای متعدد شرکت، پافشاری می‌ورزد. ازاین‌رو لجستیک الکترونیکی، چیزی بیش از حمل‌ونقل بوده و شامل طیف وسیعی از رویه‌هایی است که در تأمین کالاها و مواد اولیه وجود دارد. این رویه‌ها شامل سفارش تدارک و تأمین، مدیریت موجودی، انبارداری و توزیع، کارایی حمل‌ونقل، برنامه زمان‌بندی حرکت محموله، مدیریت بازده و خدمات مشتریان است. ارتباطات، می‌بایستی به هنگام بوده و اطلاعات از طریق سیستم‌های اداری پشتیبانی گردد که درنتیجه کاهش امور دستی و دفتری هستند. از طرفی نیاز به زمان توزیع سریع‌تر، مشتری‌گرایی بیشتر و سطح خدمات بهتر ملموس بوده و باید به وسیله دسترسی به هنگام بر اطلاعات محموله، پشتیبانی گردد. با وجود این، نه‌تنها مشتریان مایل به پرداخت هیچ‌گونه مبلغی در ازای این منافع اضافی نیستند، بلکه به همان میزان خواهان کاهش در قیمت‌ها هستند؛ بنابراین، رویکردهای سنتی در مدیریت زنجیره تأمین نمی‌تواند پاسخگو به توقعات چنین مشتریانی باشد. در طول سالیان متمادی که شرکت‌های بزرگ با استفاده از سیستم‌های کامپیوتری پیچیده نظیر مبادله اطلاعات الکترونیکی به ارتباط با تأمین‌کنندگان، مراکز توزیع و غيره می‌پرداختند تا به خواسته‌هایی برسند که در بالا به آن اشاره شد.
امروزه، به دلیل اینکه شرکت‌هاي زیادي، راه رسیدن به موفقیت را بهبود در زنجیره تأمین خود تلقـی کـرده‌انـد؛ لجسـتیک بـه موضوعی قابل توجه براي مدیران ارشد خصوصاً مدیران حمل‌ونقل، تبدیل شده است. در واقع، می‌تـوان گفـت کـه لجسـتیک الکترونیکی، به یک سلاح رقابتی کلیدي تبدیل گشته است. لجستیک الکترونیکی بر تأمین‌کنندگان و توزیع‌کنندگان شرکت‌هاي بزرگ در امر لجستیک الکترونیکی، تأثیر بسـزایی داشـته است. شرکت‌هایی نظیر ORACLE، DELL، CISCO و INTEL، بدین وسیله صرفه‌جوئی‌های عظیمـی را در هزینـه‌هـاي خــود داشـته‌انــد. ایــن امــر تأثیر زنجیـروار و تسلسـلی را بــه همـراه خواهـد داشـت. شــرکت‌هاي SERCOM LACK COMMUNICATIONS و SITUATIONS، دو نمونه بـارز از شرکت‌هایی هسـتند کـه سـرمایه‌گـذاري عظیمـی را در تجارت الکترونیک و فناوري اطلاعات داشته‌اند تا خدمات بهتري را براي مشتریان موجود خود ارائه دهند. لجستیک الکترونیکی و زنجیره تأمین الکترونیکی لجستیک زیرمجموعه‌اي از مدیریت زنجیره تأمین بوده و بنابراین، لجستیک الکترونیکی نیز زیرمجموعه‌اي از مـدیریت زنجیـره تأمین الکترونیکی است. لجستیک الکترونیکی زیرمجموعه‌اي از یـک بـازار لجسـتیک خـارجی بـزرگ است. لجسـتیک الکترونیکی می‌تواند به معنی انتقال کالاها و خدمات به‌وسیله تکنولوژي ارتباطات اینترنت مانند انتقال داده الکترونیکی، پسـت الکترونیکی و وب جهان‌گستر باشد. همچنین لجستیک الکترونیکی به عنوان جزئی از کسب‌وکار الکترونیکـی، مفـاهیم لجسـتیک را به‌صورت الکترونیکـی جهـت هدایت کسب‌وکار از طریق اینترنت، بکار می‌برد.
به طور خلاصه، لجستیک الکترونیکی، شالوده‌ای را پی‌ریزی می‌کند که با شفافیت به هنگام، ارتباطات بدون مرز و راه حل‌های مشترک در زنجیره تأمین، موجب بهبود فرایندهای یک شرکت می‌شود و نهایتاً ما را در پیاده‌سازی زنجیره تأمین الکترونیکی یاری می‌کند.
در حال حاضر با توجه به کاهش سریع در هزینه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری کامپیوتر، دیگر سیستم‌های مبادله اطلاعات الکترونیکی سنتی با پروتکل‌های غیر منعطف، هزینه‌های سنگین و کمبود دوستی با مشتری، پاسخگوی شرکت‌ها نبوده و بسیاری از شرکت‌ها به طور قابل توجهی، به سیستم‌های مبتنی بر وب به خاطر ارزان بودن و ساده بودن آن‌ها، تمایل پیدا کرده‌اند. بدین خاطر، دادوستدهای الکترونیکی با تأمین‌کنندگان و مشتریان، در شرکت‌های بزرگ بسیار گسترده‌تر شده است. همچنین امروزه چنین سیستم‌هایی از لحاظ هزینه‌ای برای شرکت‌های متوسط و کوچک، مقرون به صرفه است. این در حالی است که چنین شرکت‌هایی در گذشته یا هیچ نوع معامله الکترونیکی نداشته و یا اگر هم داشتند، بسیار محدود و با تعداد اندکی از مشتریان قدرتمندی بود که بر روی آن پافشاری می‌کردند.
واقعیت کلیدی آن است که وب قادر است تا محیطی را به صورت «سیستم‌های باز» جهت ارتباط میان مشتریان و تأمین‌کنندگان – در همه اندازه‌ها و شکل‌ها – فراهم آورد. این بدان معناست که برخلاف مبادله اطلاعات الکترونیکی سنتی (که نیازمند نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای بخصوصی است). یک شرکت می‌تواند با استفاده از نرم‌افزار و سخت‌افزار و ارتباطاتی یکسان با همه مشتریان، تأمین‌کنندگان، کارمندان از راه دور از طریق وب متصل گردد.
درنتیجه، کاربرد فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک در بهبود مدیریت زنجیره تأمین به طور روزافزونی در حال گسترش بوده و بر تمامی بخش‌های زنجیره تأمین خواه‌ناخواه تأثیرگذار است.

6- منافع لجستيك الكترونيكي

مجموعه اقدامات زنجیره تأمین، تمایل به پراکندگی در قسمت‌های مختلف شرکت دارند و لجستیک الکترونیک بر روی یکپارچگی عملکردهای متعدد شرکت، پافشاری می‌ورزد. لجستیک الکترونیک، چیزی بیش از حمل‌ونقل بوده و شامل طیف وسیعی از رویه‌هایی است که در تأمین کالاها و مواد اولیه وجود دارد. این رویه‌ها شامل، سفارش تدارک و تأمین، مدیریت موجودی، انبارداری و توزیع، کارایی حمل‌ونقل، برنامه زمان‌بندی حرکت محموله، مدیریت بازده و خدمات مشتریان است. ارتباطات، می‌بایستی به هنگام بوده و اطلاعات از طریق سیستم‌های اداری پشتیبانی گردد که در پی کاهش امور دستی و دفتری هستند. به عنوان مثال، می‌توان به شرکت کامپاک اشاره کرد که به طور چشمگیری اتکای خود را به کاغذ کاهش داده است. استفاده از وب در این راستا برای حذف مبادلات کاغذی، می‌تواند صرفه‌جوئی‌های عظیمی را در هزینه و زمان به همراه داشته باشد. وب، همچنین باعث تسهیل در امر حذف سفارشات خرید، تأییدیه‌های توزیع، صورتحساب‌های مواد و فاکتورها می‌گردد. دور شدن از انجام عملیات کاغذی، می‌تواند سرعت عکس‌العمل شرکت را افزایش دهد و ارتباطات را با افرادی که در نواحی زمانی متفاوتی بوده و یا در شیفت‌هایی خارج از ساعات اداری هستند، بهبود بخشد. یکی دیگر از منافع بالقوه و قابل توجه وب، کاهش اشتباهاتی است که ناشی از فعالیت‌هایی نظیر دوباره وارد کردن اطلاعات، دریافت سفارشات به وسیله تلفن یا نمابر و غیره است.
وب، بهبودهایی را در امر تدارکات و عملیات بخصوص در رابطه با دسترسی موجــــــودی و توزیع به موقع امکان‌پذیر می‌سازد. تمامی زنجیره تأمین، می‌بایستی کاملاً آشکار و شفاف باشد. تا بتوان از آن طریق رضایت کامل مشتری را به دست آورد و به کلیه منافع لجستیک الکترونیک رسید. این امر مستلزم حرکت پایاپای اطلاعات و کالاها و خدمـــــات است. در این صورت، مشتری می‌تواند، اطلاعات کامل و به هنگام را از وضعیت محموله خود از طریق اینترنت به دست آورد. تأمین‌کنندگان و توزیع‌کنندگان نیز می‌توانند در زمان کارمندان خود که در گذشته صرف پاسخ به سؤال‌ها درباره موقعیت سفارش می‌شد، صرفه‌جویی کنند. این، تفاوتی اساسی را بین لجستیک در اقتصاد قدیم و جدید، روشن می‌سازد. مشکلاتی که ناشی از شفافیت کانال‌های ارتباطی موجودی بزرگ‌تر است، تنها به خاطر ماهیت فنی آن نیست، بلکه مشکلاتی را نیز شامل می‌شود که ناشی از شفافیت و ارتباطات مشارکتی بین بخش‌های مختلف یک زنجیره تأمین است. بدین خاطر، به نظر می‌رسد که ائتلافی بین بخش‌های مختلف، جهت دستیابی به پیش‌بینی، زمان‌بندی و برنامه‌ریزی منابع دقیق‌تر، ضروری است. در بخش انبار و توزیع، می‌بایستی کنترل موجودی بر روی هر محموله و حتی هر کالا صورت گیرد. مراکز انبار و توزیع باید این انعطاف را داشته باشند که به درخواست‌های متنـــوع مشتریان توجه کنند. نیاز به این انعطاف‌پذیری و سازگاری، با اشکال جدید رقابت بین‌المللی و جهانی (که تغییر دائمی خواسته‌های مشتریان را در پی دارد) بیشتر درک می‌شود. دوباره تأکید می‌شود که آشکار بودن موجودیو نیز شفافیت اطلاعات، دو رکن اسـاسی در سیستم‌های لجستیک الکترونیک جهت وصول به موفقیت هستند. لجستیک الکترونیک، امروزه موجب بهبود و توسعه روش‌های مدیریت زنجیره تأمین در امر توزیع کالاها و خدمات با تحمل هزینه‌هایی کمتر، شده است. پیشرفت‌هایی که در مدیریت اطلاعـــــات، برنامه‌ریزی‌های پیچیده و سیستم‌های زمان‌بندی صورت گرفته است، از آن جمله‌اند. اگرچه چندین دهه است که تولید به هنگام (JIT)، مطرح شده است ولیکن به طور سنتی، عمدتاً در تأمین تعداد نسبتاً کوچکی از مشتریان کاربرد داشته است. اکنون تکنولوژی اطلاعات، توانسته بر مشکلات اداری ناشی از تولید و تأمین مقادیر بزرگ سفارش‌های شخصی بر اساس تولید به هنگام غلبه کند. در بعضی بخش‌ها این امر توانسته، حرکت به سوی سیستم‌های ساخت تولیدات سفارشی در کارخانجات عظیم را، تسهیل بخشیده و کالاها را به طور مستقیم به مصرف‌کننده نهایی، تحویل دهد. شرکت مایکل دل نمونه بارزی از چنین شرکت‌هایی است. ارزش واقعی، زمانی ظهور می‌یابد که سیستم لجستیک الکترونیک با دیگر فرایندهای مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات نظیر MRP یا ERP، سیستم‌های اطلاعات مشتریان و نیز اطلاعات بازار ادغام گــردد. علاوه بر این، ترکیب سیستم‌های کامپیوتری اطلاعات مدیریت با نرم‌افزارها و اطلاعات لجستیکی، می‌تواند تجزیه و تحلیل خرید و فروش کالا را برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان و نیز کاهش هزینه‌ها، تسهیل بخشد. ادغام مدیریت زنجیره تأمین با مدیریت روابط مشتریان به بهبود در مزیت‌های رقابتی شرکت منجر می‌گردد. در تفکر استراتژیک اقتصاد قدیم، کاهش هزینه‌ها و افزایش خدمات مشتریان به صورت مجزا و جداگانه دیده می‌شد؛ در حالی که در اقتصاد جدید، این دو در تلفیق با همدیگر اتفاق می‌افتند. هدف «تولید درست در مکان، زمان و هزینه درست» بسیار بیش از گذشته، امکان تطبیق و سازگاری پیدا کرده است. شرکت DELL در حرکت به سوی تولید و توزیع به هنگـــــام، اقدام به حذف کامل توزیع‌کنندگان مانند عمده‌فروشان و خرده‌فروشان از زنجیره تأمین خود، کرده است. همه شرکت‌هایی که درگیر در کانال‌های توزیع هستند، جهت بقا در بازار، نیازمند آگاهی از تغییرات و تحولات بالقوه‌ای هستند که ممکن است به طور ناگهانی در بخش‌های مختلف صنعت به وقوع بپیوندد. در بعضی از موارد، ممکن است کانال‌های توزیع هنوز اقداماتی را انجام دهند و معاملات را کنترل کنند، لیکن دیگر از روش سنتی خرید مجموعه‌های بزرگ سفارشی، ذخیره و سپس عرضه آن به مشتری پیروی نمی‌کنند. این شرکت‌ها به جای این روش، نیازمند آن هستند که تأمین‌کنندگانشان، کالاها را بر مبنای JIT تولید کرده و تک‌تک سفارشات را به طور مستقیم به توزیع‌کنندگان و یا مبادی محلی توزیع‌کنندگان، ارسال کنند.
واضح است، تأمین‌کنندگانی که در گذشته و به طور سنتی، مجموعه‌های بزرگ را تولید و سپس آن را در یک کانتینر گذاشته و در طول یک هفتــــه به مشتریان بزرگ خود، ارسال می‌کردند، مجبور هستند تا در ابتدا، توانائی‌های جدید مدیریت زنجیره تأمین خود را توسعه و بهبود بخشند تا اینکه بتوانند به طور مطمئن و اثربخشی به تولید بر اساس JIT پرداخته و هزاران سفارش فردی را در هر هفته به آدرس‌های مختلف، حمل و ارسال کنند.
توسعه چنین توانائی‌هایی، می‌تواند مستلزم فرایندی پرهزینه و مدت‌دار و نیز اجرای فعالیت‌هایی سنگین باشد. تجربه شرکت‌کنندگان در «صندوق توسعه تجارت الکترونیک ایرلند»، نشان می‌دهد که شرکت‌های کوچک و متوسط، اغلب نیازمند 2 سال (یا بیشتر) برنامه‌ریزی و تغییرات جهت ورود اینترنت در فرایندهای شرکت هستند. این ریسک تأمین‌کنندگان، موجب از دست رفتن مشتریان کلیدی خواهد شد، اگرچه آن‌ها قادر نباشند از پس هزینه‌های مربوطه برآیند و یا توانائی‌هایشان را با سرعت تقاضای مشتریان ارتقا دهند. آن‌ها باید درصدد پیش‌بینی تقاضای مشتریان بوده تا اینکه بتوانند هرچه زودتر هرگونه ارتقایی را در توانائی‌هایشان، اعمــــــال کنند. ضمن اینکه می‌بایستی از سرمایه‌گذاری‌های سنگین در توانائی‌های غیرضروری نیز، اجتناب ورزند.

زمان حمل سریع‌تر، ممکن است نیازمند سازگاری شرکت با تولید سفارشی باشد. این امر می‌تواند مشکلاتی را برای تأمین‌کنندگانی به وجود آورد که موقعیت جغرافیایی آن‌ها، نسبت به مشتریانشان، به نزدیکی رقبایشان باشد. شرکت‌هایی که رقبایشان، اقدام به مدیریت زنجیــره تأمین از طریق لجستیک الکترونیک می‌کنند، ممکن است دچار مشکلات جدی گردند، حتی اگر مشتریان آن‌ها هم به طور فعالانــــه در پی تغییرات در برنامه‌های زنجیره‌های تأمین خود نباشند. اگرچه لجستیک الکترونیک، مزایای رقابتی بالقوه‌ای را به همراه دارد ولیکن تأخیر زمانی ناشی از دستیابی به آن می‌تواند خطراتی را برای شرکت‌هایی به ارمغان آورد که دیرتر دست به چنین انتخابی می‌زنند. چراکه ممکن است زمانی که آن‌ها از ابتکــــارات رقبایشان تقلید می‌کنند، رقبای تهاجمی آن‌ها، توانائی‌هایشان را در سطح بالاتری رسانیده باشند. توانائی‌های جدیدی که به وسیله توسعه و بهبود در لجستیک الکترونیک، به وجود آمده است، ممکن است موجب ترغیب شرکت‌های بزرگ در رقابت برای تولیـــــــد کارهای نیمه سفارشی و سفارش‌های کوچک که در گذشته متعلق به شرکت‌های کوچک و بزرگ بود، گردد. آن‌ها، ممکن است امروزه قادر به کسب سودهایی از چنین سفارش‌هایی باشند، در حالی که در گذشته هزینه‌های اداری چنین سفارش‌هایی که به شیوه نیمه دستی صورت می‌گرفت، هرگونه سود بالقوه‌ای را غیرممکن می‌ساخت. همچنین شرکت‌های دوردست به همین نحو، ممکن است بازارهایی را مورد هدف قرار دهند که در گذشته به واسطه محدوده جغرافیایی، محدود می‌شدند. شرکت‌هایی که بر روی محدوده‌های جغرافیایی و یا ساخت مجموعه‌های کوچک با قیمت‌های بالاتر تمرکز می‌کنند، امکان بیشتری دارد که نسبت به سایر رقبای بزرگ‌ترشان، مجبور به تجدیدنظر در استراتژی‌هایشان به سمت مدیریت زنجیره تأمین جدید گردند.

7- استراتژی «تأمین از خارج»

با فرض اینکه شرکتی نیازمند بهبود و ارتقای اساسی در توانائی‌های لجستیکی خود است، حال این سؤال مطرح است که آیا لجستیک، یک کارکرد درون‌سازمانی است یا اینکه می‌بایستی به صورت «تأمین از خارج» صورت پذیرد. طرفداران «تأمین از خارج» استدلال می‌کنند که این سیاست، باعث ایجاد ارزش افزوده از طریق افزایش بهره‌برداری از دارائی‌ها، حذف پیشگیرانه هزینه‌های سرمایه‌ای، کاهش هزینه‌های عملیاتی و آزاد شدن زمان مدیریت جهت تمرکز بر روی شایستگی‌های محوری شرکت می‌گردد. آن‌ها تأکید می‌کنند که پیمانکاران بهتر، محاسنی دارند که از آن جمله می‌توان به داشتن دانش تخصصی و دسترسی به اطلاعات درباره بهترین فعالیت‌ها اشاره کرد. آن‌ها همچنین از منافع صرفه اقتصادی و تخصص‌گرایی در زمینه ارائه خدمات به مشتریان متعدد نیز بهره می‌برند.
لیکن، باید توجه داشت که سیاست تأمین از خارج ممکن است مضراتی را نیز همانند هزینه‌های مربوط به اجرای این سیاست و کاهش بالقوه کنترل در پی داشته باشد. کاهش کنترل بدان علت است که شرکت‌ها، وابستگی شدیدی به تأمین‌کنندگان لجستیکی خود پیدا کرده، در حالی که دیگر، مهارت‌های لجستیکی سابق خود را نداشته و تجهیزات خود را به کنـــــاری گذاشته‌اند. این وابستگی شدید می‌تواند در صورت بروز هرگونه مشکلی همانند اختلاف و منازعه بین طرفین، توقف فعالیت‌های تأمین‌کنندگان و یا هرگونه تغییر در اهداف آن‌ها (به عنوان مثال در فروش)، مخاطرات جدی را برای شرکت‌های وابسته به همراه آورد. برای موفقیت‌آمیز بودن سیاست تأمین از خارج، وجود ارتباطات مشارکتی به همراه منافع و مسئولیت مشترک برای همه طرف‌های درگیر الزامی است. یک برنامه صحیح «تأمین از خارج» نیازمند سطح بالایی از اشتراک مساعی در بیـن طرف‌هاست. «شرکت خواهان تأمین»، می‌بایستی اعتماد بالایی را به شرکت‌های تأمین‌کننده خدمات لجستیکی جهت اجرای وظایف اصلی‌شان، داشته باشند. خدمات مشتریان و انعطاف‌پذیری، موضوع‌های قابل توجهی در این زمینه هستند. شکست در ایجاد هرگونه عملیات لجستیکی در بازار رقابتی و در حال رشد، بدون توجه به دو عامل فوق، مطمئناً موجبات عدم رضایت مشتری و از دست رفتن تجارت می‌شود. دستیابی به موفقیت، به اجرای فعالیت‌هایی بستگی دارد که سطح بالایی از خدمات و اطمینان را برآورده می‌سازند.

امروزه، تعدادی از شرکت‌ها هستند که اقدامات کامپیوتری جامعی را به صورت الکترونیک عرضه می‌کنند. به طور خلاصه، آن‌ها خدماتشان را با عنوان شرکت‌های تأمین‌کننده خدمات کاربردی ارائه می‌کنند. علاوه بر این، تعدادی از شرکت‌های لجستیک ثالث، مؤسسات حمل‌ونقل و شرکت‌های اینترنتی (دات – کام)، می‌توانند اقدامات مبتنی بر وب را از سفارش گرفته تا پیگیری و مدیریت حمل‌ونقل ارائه کنند. شرکت‌های قدیمی حمل‌ونقل (دریایی)، هم سیستم‌های الکترونیکی را راه‌اندازی کرده‌اند که کار عمده آن‌ها حمل‌ونقل بسته‌های مختلف است.

8- اثرات لجستیک الکترونیک برزنجیره تأمین

از مشخصات اصلی زنجیره تأمینی که لجستیک الکترونیکی آن را پشتیبانی می‌کند می‌توان به پاسخگویی بدون تأخیر، عدم نقص، چابکی، ارزش‌مداری، بهینه‌شدن دارائی‌ها و ارزش افزوده اشاره کرد که در اینجا به شرح مختصری از این موارد پرداخت شده است.

  •  پاسخگوی بدون تأخیر:
    لجستیک الکترونیکی سیستم‌هایی را پشتیبانی می‌کند که سرعت بالایی داشته و دارای قابلیت پاسخگویی بدون تأخیر می‌باشد. این قابلیت و سرعت بالا به این علت است که اساس و اصول لجستیک الکترونیکی بر پایه وب و اینترنت نهاده شده که خود مستلزم داشتن سرعت بالا است.
    لجستیک الکترونیکی بر همه فعالیت‌ها از مرحله در اختیار گرفتن مواد اولیه تا مرحله حمل کالا نظارت دارد و اطلاعات لحظه‌به‌لحظه را به شرکا سازمان و مشتریان ارائه می‌کند.
  •  کاهش اشتباهات:
    علاوه بر پاسخگویی بدون تأخیر، لجستیک الکترونیکی باید بی‌نقص عمل نماید زیرا یکی از خصوصیات لجستیک الکترونیکی کاهش موجودی در سراسر زنجیره تأمین و تقاضا مداری است که باعث کارآمدی بیشتر و اشتباهات کمتر می‌شود به این مفهوم که سیستم مشتری محور می‌شود و با توجه به سفارش‌های مشتریان خدمات خود را ارائه می‌دهد.
    به عنوان مثال در صورت وجود سیستم موجودی بهنگام، دیر رسیدن قطعه باعث توقف خط تولید می‌شود. اگر ما از یک سیستم لجستیک الکترونیکی قوی بهره‌مند باشیم می‌توانیم از طریق اطلاعات موجود به ریشه‌یابی مسئله بپردازیم و برای بدترین حالت نیز تصمیم بگیریم. نیاز به عملیات بی عیب و نقص بدین معنی است که سازمان باید شرکای تجاری را برای خود برگزیند که مفهوم لجستیک الکترونیکی را دریافته باشند و در چنین محیطی احساس راحتی کنند. برای مثال شرکت‌هایی که از سیستم تعیین موقعیت جهت تعیین دقیق موقعیت کامیون‌های خود استفاده می‌کنند یا شرکت‌های خدماتی تحویل کالا که از طریق الکترونیکی تحویل کالا را تأیید کرده و دریافت محموله را به سازمان اطلاع می‌دهند.
  •  بهینه‌سازی دارائی‌ها :
    لجستیک الکترونیکی نقش کلیدی را در استفاده بهینه از دارائی‌های موجود در زنجیره تأمین ایفا می‌کند. شفافیت و آگاهی از امکانات شرکای تجاری، طرح‌ریزی و به‌کارگیری امکانات را تسهیل نموده و درنتیجه می‌توان فرایندهایی که میزان موجودی ذخایر اطمینان را به حداقل میزان ممکن می‌رسانند ایجاد و مدیریت نمود. بدین ترتیب لجستیک الکترونیکی می‌تواند تأثیر قابل ملاحظه‌ای را در بهینه‌سازی دارایی‌ها به وجود آورد و از میزان سطوح غیر ضروری بکاهد.
  •  ارزش افزوده:
    لجستیک معمولاً به عنوان فرایندی هزینه‌بر به نظر می‌رسد اما مفاهیم لجستیک الکترونیکی این امکان را برای سازمان فراهم می‌کند که عملیات لجستیک در کلاس جهانی را از طریق یکپارچه نمودن خدمات تأمین‌کنندگان برتر، به صورت مجازی فراهم آورد که این مهم بدون اتلاف سرمایه و با هزینه اندک میسر بوده و سطح عملیات لجستیکی را در سطح جهانی حفظ خواهد نمود. این امر موجب توسعه لجستیک و بهینه شدن بازگشت سرمایه سازمان می‌شود.
  •  ساختار ارتباطی:
    ساختار شبکه‌ای، زیرساخت انعطاف‌پذیری را برای یکپارچه کردن اعضای زنجیره تأمین مجازی به وجود می‌آورد. در ساختار شبکه‌ای یک هسته مرکزی مسئول برقراری ارتباط با واحدهای تأمین‌کننده خدمات اساسی سازمان است. این هسته از طریق شبکه‌هایی با واحدهای مذکور مرتبط می‌شود و فعالیت‌های مورد نظر سازمان را توسط آن‌ها انجام می‌دهد. البته باید توجه داشت که سازمان‌های مجازی از هسته مرکزی دائمی استفاده نمی‌کنند و صرفاً از طریق ائتلاف‌های موقتی شکل می‌گیرند. بدون نیاز به داشتن مالکیت همه واحدهای تأمین‌کننده خدمات پشتیبانی، برحسب نیاز می‌توانند از طریق شبکه‌های الکترونیکی به آن‌ها دسترسی پیدا کنند و کارهای متنوعی را برحسب ائتلاف‌های راهبردی و قراردادهای سازمانی انجام دهند. با استفاده از این ساختار، سازمان‌ها می‌توانند ضمن انجام فعالیت‌ها و عملیات گسترده خود، سیستم‌های کوچک‌تری داشته باشند و از پیچیدگی‌های ساختارهای بزرگ اجتناب کنند.

9- نتیجه‌گیری

کاربرد فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک در زمینه تدارکات و اجرا می‌تواند منافع عظیمی را با کاهش همزمان هزینه‌ها و افزایش رضایت مشتریان، به همراه داشته باشد.
معمولاً سرمایه‌گذاری تنها بر روی فناوری اطلاعات، کفایت نمی‌کند، بلکه ممکن است تغییرات اساسی در جنبه‌های فیزیکی زنجیره تأمین، ضروری باشد تا منافع بالقوه لجستیک الکترونیک به طور کامل حاصل آید. ازاین‌رو بهبودهای رقابتی حاصل از لجستیک الکترونیک، می‌تواند برای سایر رقبا که مایل و یا قادر نیستند که به چنین بهبودهایی دست یابند، تهدیداتی را ایجاد کند، لذا تغییرات زنجیره تأمین که به وسیله لجستیک الکترونیک تسهیل یافته است؛ می‌تواند درنتیجه در بعضی شرکت‌ها مورد توجه قرار نگیرد و یا اینکه برعکس، در بعضی دیگر از شرکت‌ها، موجبات تغییرات اساسی و پرهزینه در شیوه تولید شود.
به خاطر علل ذکر شده در بالا، لجستیک دیگر نمی‌تواند یک کارکرد و موضوع بخشی باشد، بلکه نیازمند آن است که به عنوان عاملی محوری برای رسیدن به موفقیت کل شرکت محسوب شده و مدیریت گردد و به این ترتیب تغییرات داخلی و خارجی در فعالیت‌های زنجیره تأمین، ممکن است دلیل کافی جهت تجدید نظر اساسی بعضی شرکت‌ها، در استراتژی کلی شرکت محسوب گردد.