ماهنامه شماره14(مهر ماه 1395)
مقدمه
پيشرفتهای سريع و رقابتهای سنگين در بازار، موجب شده سازمانها و شرکتها در جهت بهبود عملکرد زنجيرهتامين خود گام برداشته، در راستاي اهداف زنجيره حرکت نمايند؛ ازجمله زنجيرههاي مهم تأمین، زنجيرهتامين مواد غذایی است که به سبب خصوصيات ويژه نيازمند توجه خاص است.
اعتبار طرح امنيت مواد غذايي در دهه اخير به چالش كشيده شده است و با رشد اقتصاد و استانداردهاي زندگي بهبودیافته است؛ اين بهبود سبب شده تا مصرفكنندگان توجه بيشتري به كيفيت غذا نمايند.
یک محصول غذایی ایمن، نتیجه تمامی فرآیندها و فعالیتهایی است که در طی کل زنجیره غذایی انجامشده است. الزامات مربوط به شناسایی محصول، نیازمند داشتن یک سیستم شناسایی محصول و بازیابی اطلاعات مربوط به محصول مطمئن است.
در سالهاي اخير بسياري از دولتها سعي كردهاند سيستمهايي را جهت رديابي مواد غذايي بسازند تا مصرفكنندگان اطلاعات بيشتري در رابطه با توليد كسب نمايند. اين موضوع میتواند نهتنها افزايش اتكا به مواد غذايي، بلكه به پيگيري مشكلات و رديابي جريان توليد كه خطر ايمني مواد غذایی در آن اتفاق افتاده است، كمك نمايد.
یک گواهینامه قابلیت ردیابی زنجیره غذایی، پشتیبان و دربرگیرنده تمامی فرآیند و فعالیتهای شرکتهای تولیدی دخیل در تولید مواد غذایی است. این فرآیند، مستلزم مدیریت گزارشهای دقیق گردش مواد خام، مسئولیتپذیری تمام گروههای دخیل در این فرآیند و اثبات کاربرد یک سیستم مدیریت است.
قابلیت ردیابی بهعنوان عاملی کلیدی هم در قوانین مربوط به مواد غذایی و نیز در استانداردهای اختیاری ایمنی مواد غذایی نظیر ISO22000 است.
زنجيره تأمین مواد غذايي
زنجیره تأمین در خصوص کالاهای با عمر کوتاه و فاسدشدنی همواره یکی از بااهمیتترین و چالشبرانگیزترین مباحث مدیریتی در زمانهای مختلف بوده است. کالاهای با عمر کوتاه و بهخصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالشها را برای مدیریتزنجیره تأمین به وجود میآورند. این چالشها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها، نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین ، عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز میکنند.
بهعلاوه، حجم بالای کالايي که طول زنجیره تأمین جابجا میشوند، تصمیمگیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام میسازند؛ بنابراین، مدیریتزنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه و بهویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص میدهد.
ازآنجاکه بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلیترین اهداف هر صنعتی است، ایجاد پیوستگی و درنتیجه جابجایی سریع در زنجیره، یکی از اساسیترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب میشود. در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیهی محصولات سروکار داریم، این مسئله باعث میشود که هر نوع صرفهجویی در مدتزمانی که صرف جابجایی کالاها و ادارهی فعالیتهای زنجیره میشود، بهنوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی بااهمیت شود.
ازنقطهنظر کنترل حرارت کلیه عملیاتی که در محیطی بهجز محیطهای یخچالی و یا فریز شده اجرا میشوند، بدون شک باید خیلی سریع انجام شوند. برای مثال تسریع بارگیری و تخلیه بار کامیونها و تریلیهای حمل بار ریسک آلوده شدن و یا فاسدشدن کالاها را کاهش میدهد. امروزه به علت افزایش در ارائه انواع غذاهای آماده و محصولات گوشتی و غیر گوشتی بستهبندیشده، تنوع کالاهای فاسدشدنی و با عمر کوتاه با سرعت زیادی در حال افزایش است؛ بدیهی است که تنوع کالاها پیچیدگی کنترل زنجیره تأمین را بسیار بالا میبرد و درنتیجه با پیچیده شدن مدیریت انبارها و برنامهریزی ظرفیت انبارها و زمانبندی تولید، کارایی زنجیرهتامین با رکود مواجه میشود. بهعنوانمثال پیشبینی میزان مصرف همه انواع این کالاها کاری بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود؛ به علت تاریخمصرف محدود مواد غذایی تنها میزان محدودی از نقطه بهینه (نقطه اطمینان) میتواند در انبارها نگهداری شود و درنتیجه نمیتوان تضمین کرد که محصول خاصی همیشه و در هر زمان در انبار موجود باشد و بتوان بلافاصله به درخواستها پاسخ داد.
یکی دیگر از مشکلات زنجیره تأمین مواد غذایی، ضایعات هستند. ضایعات بیش از هر چیز از چرخش موجودی مازاد و موجودی جاری به وجود میآیند.
چرخش انبار کارآمد باید بتواند این مسئله را تضمین کند که کالاها از انبارها بر اساس سفارشها درست و صحیح و مطابق با آنچه در تاریخمصرف آنها پیشبینیشده بود خارج شوند. متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در بسیاری از زنجیرههای تأمین به چشم میخورد این است که حلقههای مختلف زنجیرهتامین مانند تولیدکننده، توزیعکننده، فروشنده و اجزای دیگر، از موجودی رو به انقضا و تاریخ دقیق مصرف محتویات انبارهای خود اطلاع دقیقی ندارند؛ مشاهده میکنیم که محدودهی این مشکل تا حدودی گستردهتر از مشکلات قبلی است. برای مثال در یک فروشگاه خردهفروشی هزینههای ضایعات مبلغی حدود 10% از کل هزینههای کلیه محصولات با عمر کوتاه را به خود تخصیص میدهد. در بخش خواروبار اروپا تخمین زدهشده که کالاهایی که تا پیش از به پایان رسیدن تاریخمصرفشان به فروش نمیرسند، سالانه هزینهای حدود چند بیلیون دلار خسارت به قسمتهای مختلف زنجیره وارد میکنند. گردش صحیح کالاها و کاهش میزان انبارداری در زنجیرهتامین، نکات کلیدی برای کاهش میزان ضایعات هستند.
با توجه به موارد فوق، بدیهی است که یک سیستم جمعآوری صحیح اطلاعات میتواند به حل چالشها و مشکلات مدیریتزنجیرهتامین مواد غذایی و سایر مواد فاسدشدنی کمکهای شایانی کند. ثبت صحیح دادهها به ما کمک میکند که موجودی و فروش را در طی کانال زنجیره تأمین پیگیری و دنبال کنیم. این امر باعث شفافیت زنجیرهتامین میشود و بنابراین به پیشبینیهای دقیقتر کمک کرده و از بهینهسازی کالا گیری انبارها پشتیبانی میکند؛ همچنین با وسعت بخشیدن به میدان دید در زنجیره توزیع، امکان برنامهریزی برای کالا گیری انبارها فراهم میشود. کالا گیری بهینه درعینحال که موجودی انبار را در یک سطح قابلقبول نگهمیدارد، باعث پایین آمدن میزان ضایعات انبار نیز میشود. قابلیت رؤیت و شانس بررسی زنجیره توزیع همچنین این امکان را به مدیران میدهد که از کمبودها و یا موجودی اضافی انبارها در زمان وقوع مطلع شده و پیش از اینکه تهدیدات بهصورت عملی نمایان شوند نسبت به آنها واکنش نشان داده و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.
در حال حاضر اصلیترین سیستمهای اطلاعاتی که به این منظور در زنجیرههای توزیع مختلف مورداستفاده قرار میگیرند، سیستمهای بارکد هستند. بارکدخوانها خطاهای ناشی از ورود و کنترل دستی دادهها را کاهش داده و قابلیت مشاهده را برای کمک به مدیریت زنجیره توزیع ارائه میدهند. بهعلاوه معرفی استانداردهای جدید بارکد که تاریخمصرف را نیز به کد اضافه کردهاند به حفظ یکپارچگی گردش موجودی کمک کرده و درنتیجه حل مشکل ضایعات را نیز سادهتر میکند.
باوجود مزایایی که برشمرده شد مشکلاتی نیز در رابطه با جمعآوری دادهها با استفاده از بارکد وجود دارد. خواندن بارکدها درهرصورت احتیاج به کنترل دستی در زنجیرهتامین دارد و بستهی بارکددار و یا بارکدخوان باید برای خواندن بارکدها بهصورت دستی جابجا شوند و این ثبت اطلاعات را بهخصوص در محیط انبارهای خردهفروشی که با میزان زیادی از کالاها سروکار دارند و درعینحال برای لجستیک مؤثری نیز طراحی نشدهاند، مشکل میسازد. همچنین قابلیت خواندن بارکدها در برخی مواقع به خاطر آلودگی یا خمیدگی بستهها با مشکل روبرو میشود و باعث کاهش دقت و صحت مقادیر خواندهشده میشود.[2]
- مزیتهای زنجیره تأمین فراوردههای غذایی در كشور عبارتاند از:
- مزیت تولید در برخی از محصولات اولیه و مواد خام
- وجود نیروی انسانی متخصص و کارآمد
- امکان ساخت داخل برخی از خطوط و ماشينآلات مواد غذایی
- توان ایجاد اشتغال بالاي مستقیم و غیرمستقیم در تولید و توزیع
- جمعیت مسلمانان جهان و منطقه و همچنین تقاضای بالاي بازارهای جهانی و منطقهای برای محصولات کشاورزی و فراوردههای غذایی
- مسائل زنجيره تأمین در خصوص فرآوردههاي مواد غذايي در كشور:
- مسائل داخلی بنگاهها، مانند: بهرهوری پایین نیروی انسانی، تنوع کم محصولات
- مسائل زنجیره تأمین، مانند: حاشیه پایین سود و گردش مالی بالا، بهرهوری پایین سرمایه، تولید محصولات با ارزشافزوده پایین
- ضعف نظام توزيع در كشور
- مسائل اقتصاد و محیط کسبوکار در سطح کشور، مانند: تعدد مراکز تصمیمگیری، ضعف نظام مالی و …
- مسائل بینالمللی، مانند: افزایش قیمت مواد اولیه غذایی در سطح جهان، تحریمها، بحران منطقه خاورمیانه و…
- مهمترین راهبردها برای دستیابی به اهداف زنجیره تأمین فراوردههای غذایی عبارتاند از:
- اصلاح مصارف؛
- ایجاد و تکمیل کارگاهها
- تنظیم موجودی كالا
- افزایش تطابق شغل و شاغل
- ارتقای توانمندی بنگاهها
- گسترش همکاری بنگاهها
- اصلاح روش تسویه و زمان پرداخت
- گسترش همکاریهای بینالمللی[3]
معرفي مختصري از RFID
اصولاً به هر سیستمی که قادر به خواندن و تشخیص اطلاعات افراد یا کالاها باشد سیستم شناسایی گفته میشود. بهطورکلی شناسایی خودکار و نگهداری دادهها روشی است که بهوسیله آن تجهیزات خواه سختافزاری یا نرمافزاری قادر به خواندن و تشخیص دادهها بدون کمک گرفتن از یک فرد هستند. در حقیقت تمامی شیوههای جمعآوری دادهها و ورود آنها به رایانهها بدون دخالت انسان را میتوان در ذیل عنوان «شناسایی خودکار» جای داد.
بارکدها، کدهای دوبعدی، سیستمهای انگشتنگاری، سیستم شناسایی با استفاده از فرکانس رادیویی، سیستم شناسایی با استفاده از قرنیه چشم و صدا و… ازجمله این راهکارها میباشند. یکی از اين روشها جهت شناسایی افراد یا کالاها استفاده از سیستم شناسایی با استفاده از فرکانس رادیویی است. یکی از اهداف مهم در مدیریتزنجیره تأمین ، شناسایی و ردیابی کالا از زمان تولید تا مصرف است. به عبارتی این فرایند میتواند بهوسیله بارکد و یا سایر وسایل شناسایی، صورت پذیرد. در زنجیره تأمین، حلقههای مختلف زنجیره، مانند تولیدکننده، توزیعکننده، فروشنده و اجزای دیگر، نیاز به دانستن موجودی انبارهای خود میباشند و در اختیار داشتند این اطلاعات میتواند منجر به صرفهجویی زیادی در هزینه، زمان و درنتیجه بهرهوری بالاتر شود. سیستمهای RFID راهحلی بالقوه، در این زمینه میباشند که میتوان بهوسیله آن، جریان مواد و محصولات از ابتدا تا انتهای زنجیرهتامین را پیگیری کرد. در حال حاضر از این سیستم، در صنعت بیشتر برای جلوگیری از سرقت، افزایش کارایی در کنترل موجودی و کاهش هزینههای بازرسی و حمل استفاده میشود. در یک بازار گسترده، اقلام کالا با تنوع بسیار زیاد توسط عرضهکنندگان متعدد وارد چرخه گردش و فروش شده و در مبادی و نقاط فروش تفکیک و شناسایی منحصربهفرد آنها اهمیت مییابد. سازوکارهای مربوط به یونیکسازی هر قلم کالای عرضهشده توسط یک تأمینکننده به گونه است که در سراسر جهان، هر کالا، فقط یک کد یا شماره دریافت میکند و هیچگونه تداخل و همپوشانی بین شمارهها بروز نمینماید.
شناسایی از طریق امواج رادیویی میتواند به ارائهی راندمان عملیاتی بالاتر و شفافیت بیشتر سطوح موجودی در زنجیره توزیع محصولات غذایی کمکهای بسیاری کند. با الصاق تگها یا فرستندههایی به محصولات و یا بستههای حملونقل و ایجاد یک زیرساخت از دستگاههای تگ خوان به هم متصل، اطلاعات مربوط به اشیاء فیزیکی را میتوان بهصورت خودکار و بدون دخالت دست، جمعآوری و ثبت نمود. سیستم RFID از تگ كه دارای یک ریزتراشه متصل به آنتن است، تشکیلشده است. تگ، روی هر چیزی که باید شناسایی شود (نظیر پالت محصول در انبار) چسبانده شده و دستگاه دیگری به نام قرائت گر یا RFID خوان با آن تبادل اطلاعات میکند. قرائت گر، با استفاده از امواج الکترومغناطیسی با تگها در مراحل مختلف زنجیره تأمین مواد فاسدشدنی ارتباط برقرار کرده و اطلاعات مختلفی را از روی این تگها میخواند. تگهای RFID دارای انواع مختلفی هستند. مهمترین عامل اختلاف بین تگها، فرکانس کار آنها است که از فرکانس پایین (حدود صد کیلوهرتز) تا فركانسهای بسیار بالا یا UHF)چند گیگاهرتز(را شامل میشود. بر اساس فرکانس مورداستفاده، برد ارتباطی تگ با تگ خوان [3] نیز تعیین میشود، به این صورت که فرکانسهای پایینتر، بردهای کمتری را پشتیبانی میکنند. عملکرد تگها در مجاورت اشیاء فلزی یا آب با توجه به فرکانس تغییر میکند و تگهای فرکانس پایین، عملکرد و برد بهتری در مجاورت آب و اشیاء فلزی دارند. معمولاً هر تگ RFID دارای مقداری حافظه (چند ده بیت تا چندین کیلوبیت) برای ذخیرهسازی اطلاعات است که قابلیت نوشتن و خواندن را دارا هستند.
تگهای RFID را میتوان به دودسته عمده تگهای غیرفعال و فعال دستهبندی نمود. تگهای پسیو باتری ندارند و انرژی لازم برای فعالسازی پردازنده و ارسال اطلاعات خود را از سیگنالی که از تگ خوان دریافت میدارند، تأمین میکنند؛ بدین ترتیب که ابتدا تگ خوان امواجی را به سمت تگ ارسال میدارد، سپس پردازنده تگ با استفاده از انرژی این امواج، بیدار شده و دستور دریافتی از سوی تگ خوان را پردازش میکند و توسط امواجی که انرژی آنها هم از امواج دریافتی تأمینشده است، نتیجه را به تگ خوان مخابره میکند. بدین ترتیب واضح است که برد این تگها بسیار محدود است؛ چراکه فاصله تگ از تگ خوان باید بهاندازهای باشد که انرژیی که تگ دریافت میکند، توان بیدار کردن پردازنده و تأمین انرژی موج برگشتی را داشته باشد. معمولاً برد تگهای پسیو از چند سانتیمتر تا چند متر است.
از طرف دیگر تگهای فعال، انرژی لازم برای پردازنده و ارسال امواج به سمت تگ خوان را از باتری همراه خود تأمین میکنند. بدین ترتیب برد این تگها در برخی موارد تا چند صد متر هم میرسد. قیمت این تگها بهمراتب از تگهای پسیو بالاتر است.
چهار نوع تگRFID ازلحاظ محدوده فرکانس وجود دارد:
- فرکانس پایین
- فرکانس بالا
- فرکانس بسیار بالا
- مایکروویو
کاربرد RFID در زنجیره تأمین
همانطور كه در بالا ذكر شد، استفاده از تکنولوژیهايی نظیر RFID در زنجیرهتامین، باعث ایجاد تحولی شده که منجر به کاهش هزینهها در عملیات زنجیرهتامین، ارتقاء در ارائه خدمات، امکان ارائه سرویسها و خدمات منحصربهفردی در زمینه محصولات میشود. قابلیتهایی که تکنولوژی RFID در شناسایی محصولات و به دست آوردن اطلاعات با منابع مختلف دادهای بهصورت بلادرنگ میدهد، این است که میتواند باعث گشودن افق تازهای در عملیات زنجیرهتامین و نیز پشتیبانی تصمیمگیری شود.
بهوسیله RFID کمپانیهای مختلف میتوانند اطلاعات خود را برای پشتیبانی در استفاده رایگان، تبادل اطلاعات بهصورت استاندارد و همکاری در پشتیبانی تصمیمگیری بهصورت شفاف با شرکای تجاری خود به اشتراکگذارند.
از دید عملیاتی این روش باعث پشتیبانی در تصمیمگیری برای موارد زیر شده است:
- مدیریت انبار
- مدیریت توسعه
- قابلیت ردیابی کالاها
- مدیریت فهرست اقلام و جایگزینی آنها
- ارائه سرویسهای اطلاعاتی به مشتریان
بکار بردن RFID در زنجیرهتامین به شرکا این امکان را میدهد که بهراحتی بدانند یک محصول در چه مکانی از حیات خود قرار داشته، مکان فعلی آن کجاست و به کجا خواهد رسید. نسل جدید و کمهزینه برچسبها و تگ خوانهای RFID، به کمک راهحلهای نرمافزارهای مرتبط به وجود آمده، قابلیتهای جدیدی را براي مدیریتزنجیرهتامین نظیر دسترسی بلادرنگ به اطلاعات اقلام و نیز تغییرات اساسی در اینکه چگونه لیست اقلام در زنجیرهتامین مدیریت میشود، به وجود آوردهاند.
حال مزایایی که کاربرد RFID در یک زنجیرهتامین واقعی دارد را موردبررسی قرار میدهیم. مهمترین مزیت RFID شفافسازی در زنجیره تأمین است.
شفافسازي زنجيره تأمین
مهمترین موضوعی که باعث نگرانی مدیران در زنجیره تأمین میشود، عدم قطعیت در فهرست موجودیها و انبارداری است.
که با استفاده از فناوری RFID این نگرانی به حداقل میرسد. در ذیل به برخی از مهمترین موارد کاربرد RFID در مدیریتزنجیرهتامین اشارهشده است:
- مدیریت فهرست موجودی
- پشتیبانی از دید کلی درباره فهرست موجودیهای برچسبگذاری شده بهعنوان جریانی در زنجیره تأمین
- ردیابی تغییرات ناپیوسته در فهرست اقلام برچسبگذاری شده
- هشدار بهموقع در لیست اقلام هنگام به وجود آمدن تغییرات در قوانین کسبوکار
- امکان عمل بهصورت درست بهموقع
– به حداکثر رساندن فضای انبار
هنگامیکه بدانیم کدام کالا و چه مقدار باید در انبار بوده و کدام کالا نباید باشد، این موضوع محقق میشود که درنهایت منجر به پایین آوردن بسیاری از هزینهها خواهد شد.
– به حداقل رساندن نقصان در کالاها
اگر سرقتی از مکانی که دارای مدیریت نادقیق لیست موجودی است، رخ دهد، میتواند تداخل زیادی را در کالاهای مورد انتظار و در دسترس به وجود آورد. با نقصان در کالاها در خردهفروشی، محاسبه سود خالص میتواند چالشهای زیادی را به وجود آورد.
– مزایا برای مشتریان
RFID مزایای نامحسوسی در درآمد حاصل از کاهش هزینهها ازجمله در تضمین سالم بودن مواد غذایی، کنترل تقلب، برنامهریزی ضمانت محصولات دارد. همچنین شرکتها باید از قابلیتهای RFID برای ارتقاء کیفیت خدمات، به مشتریان استفاده کنند. در ضمن استفاده از فناوریهای پیشرفته نظیر RFID درنهایت باعث کاهش قیمت تمامشده برای مشتری نیز خواهد شد.
– نوآوری در سرویسدهی به مشتریان
یکی از خردهفروشان انگلیسی کوشید تا برچسبهای RFID را در لباسهای تولیدیاش بکار برده که به خردهفروشان این امکان را میدهد که سطوح انبار را در پایان هرروز کاری برای مطمئن شدن از وجود انواع سایزها، طرحها و رنگهای لباس در انبار کنترل کنند. این روش همچنین امکاناتی را نیز به مشتریان از قبیل بردن یک برچسب به یک کیوسک برای تطابق لباس با کروات را میدهد.
همچنین مزایای دیگری در این راستا در مورد ردیابی کالاها بهصورت بلادرنگ برای تحویل کالاها وجود دارد. برای مثال، گمشدن ساک هرساله مبلغی حدود 100 میلیون دلار را برای خطوط هوایی به همراه دارد که نهتنها میتوان بدینوسیله این هزینهها را بشدت پایین آورد، بلکه میتوان خدمات به مشتریان را نیز از این طریق ارتقا داد.
بر اساس آنچه گفته شد، به نظر میرسد که بکار بردن برچسبهای RFID میتواند بسیاری از مشکلات را در زنجیره تأمین حل نماید.
- مشکلات و معایب RFID در زنجیره تأمین
قیمت بالا: علیرغم پیشرفتهای علمی و فنی صورت گرفته، قیمت برچسبهای فعال و غيرفعال بالاتر از آستانه مقرونبهصرفه بودن این برچسبها برای کاربردهای مختلف میباشند.
تداخل: به دو صورت اتفاق میافتد: تداخل Reader ها: زمانی اتفاق میافتد که سیگنالهای ارسال از چند دستگاه Reader تداخل پیدا میکنند. تداخل برچسبها: زمانی اتفاق میافتد که تعداد برچسبهای بسیار زیادی در فضای کوچکی وجود داشته باشند.
مسئله ایمنی: اکثر برچسبهای RFID حتی پس از خرید و خروج از فروشگاه فعال هستند. درنتیجه اطلاعات آنها میتواند توسط دستگاههای Reader خوانده شود؛ بنابراین احتمال سرقت کالاها افزایش مییابد. علاوه بر این بسیاری از سازمانها به هنگام خرید مشتری اطلاعات مشتری (ازجمله آدرس، نام و…) به برچسب RFID کالاها منتقل میکنند تا لیستی از مشخصات مشتریان خود داشته باشند؛ که این امر اطلاعات محرمانه مشتریان را به خطر میاندازد. موضوع امنیت زمانی بیشتر به چشم میخورد که به کاربردهای RFID در پزشکی توجه کنیم.
عدم وجود استانداردها: شرکتهای متعددی وجود دارند که دستگاههای RFID را تولید میکنند، اما قوانین و استانداردهای جهانی خاصی برای این تولید وجود ندارد. این مسئله سبب میشود که فنآوری RFID طراحیشده برای یک کمپانی یا شرکت، تنها در همان شرکت قابلاستفاده باشد و برچسبهای موجود بر روی محصولات یک کمپانی (مثلاً تأمینکننده) ممکن است توسط کمپانی دیگر (مثلاً تولیدکننده) خوانده نشود که این امر مشکلات فراوانی را ایجاد میکند. استانداردهای موجود برای تعیین فرکانس RFID نیز در کشورهای مختلف تفاوت دارد.]6[
بنابراين RFID بهعنوان یک تکنولوژی کلیدی برای افزايش بهرهوری زنجیره تأمین معرفی ميشود. دو نظریه بحثبرانگیز در خصوص کاربرد آن در زنجیره تأمین مواد غذایی وجود دارد:
نخستین نظریه مزایای آن را در مقابل بارکدها اعلام میکند و جنبههای مختلف بهرهبرداریهای ممکن با استفاده از RFID را بررسی میکند؛ درحالیکه نظریهی دوم بر روی هزینههای این تکنولوژی تأکید کرده و در خصوص تضاد مزایای قابلدسترسی با سرمایهگذاریهای عظیم موردنیاز بحث میکند. موافقان RFID سناریوهایی را ارائه کردهاند که در این سناریوها منافع عمدهای را که استفاده از RFID به ارمغان خواهد آورد، به تصویر میکشند. این پیشنهادها شامل دستیابی بهصرفه جویی در هزینهها، کاهش نیروی کار درگیر با شمارش موجودی کالا، جلوگیری از دزدی و افزایش کنترل تصدیق هویت است. در این سناریوها اکثر جوانب کاملاً واضح و شفاف ارائهشده و ارزشیابی کلی تضمینشده است. بحرانهای اجرای RFID در زنجیرهتامین مواد غذایی این مسئله را نشان میدهند که سناریوهای مجسم شده بر مبنای فرضیههای بسیار خوشبینانه بودهاند و تصورات دقیقاً تحققنیافتهاند. انتقاد اصلی آنها این است که تکنولوژی RFID بسیار گران است و اینکه سرمایهگذاری با این عظمت بازدهی و منفعت کافی را داشته باشد تا حدودی بعید به نظر میرسد.
باقیمتهای کنونی تجهیزات RFID سرمایهگذاری بر روی اختصاص تگ به هر بستهی مشتری ازلحاظ اقتصادی بههیچوجه بهصرفه نیست؛ ولی اگر تگها در سطح واحد حملونقل به کار گرفته شوند؛ کارتنها و جعبههای حملونقل و نه برای هر بستهی مجزای مشتری، با کاهش قابلتوجهی در سرمایهگذاری به نتایج مثبت آن دستیافت. بیشترین بهرهوری هزینه میتواند با استفاده توأم از تگهای RFID همراه با کانتینرهای قابل بازیابی به دست آید؛ که در این حالت یکبار سرمایهگذاری بر روی تگها میتواند بارها قابلاستفاده قرار گیرد.
قابلیت ردیابی مواد غذایی
قابلیت ردیابی از گذشته به معناي مشخص کردن یک ماهیت بهوسیله شناسنامههایی که از قبل ثبتشدهاند بوده است؛ درواقع اگر قرار است از اصطلاحات عمومیتر استفاده شود میتوان از اصطلاح از مزرعه تا میز غذا استفاده کرد و این دقیقاً همان چیزی است که معنای قابلیت ردیابی را در خود مستتر دارد. به دلایل مختلف ازجمله جنون گاوی و موارد مشابه صنایع غذایی و قابلیت ردیابی باهم مترادفاند. اطلاع از سالم بودن غذایی که استفاده مينماييم و عدم وجود هرگونه خطر آلودگی و بیماری حق مسلم تمامی مصرفکنندگان است و اين دقیقاً همان چيزي است كه اغلب توسط تولیدکنندگان و فنآوران از قلم میافتد.
این حقیقتی است که اگر شما بتوانید سلامت کالای خود را تضمین نمایید و همچنین نامی را نیز برای این محصولات برگزینید. بازهم به فکر سود بازاریابی و منفعت تجاری خود هستید. اطمینان خاطر مشتریان هم به این معنا میباشند بازار بهتر قیمت بهتر و این در حالی است که هزینههای بالقوه قابلیتهای ردیابی فراموششده و نادیده گرفته میشوند. یک محصول غذایی ایمن، نتیجه تمامی فرآیندها و فعالیتهایی است که در طی کل زنجیره غذایی انجامشده است. الزامات مربوط به شناسایی محصول که قابلاعمال به محصولات ارگانیک و یا گواهی منشأ محصول است، نیازمند داشتن یک سیستم شناسایی محصول و بازیابی اطلاعات مربوط به محصول مطمئن است.
الزامات قانوني شماره 178 سال 2002، رديابي را اینچنین تعريف كرده است: «توانايي پيگيري مواد غذايي، انواع خوراكي، منشأ حيواني مواد غذایی اعم از گوشت، فرآوردههاي لبني، … و يا موادي كه درنهایت تبديل به مواد غذایی و انواع خوراكي ميشوند، در تمامي مراحل توليد، فرآوري و توزيع ». رديابي شامل مديريت ارتباطات پيدرپي ميان واحدهاي دستهاي و واحدهاي لجستيكي در كل زنجیره تأمین است.
طبق تعريف عمومي سازمان جهاني استاندارد، رديابي توانايي براي پيگيري تاريخچه و موقعيت هر محصول تولیدشده بهوسیله ثبت اطلاعات آن محصول را گويند. اين اطلاعات از اولين مراحل توليد و تهيه مواد اوليه تا زمان رسيدن محصول به دست مصرفکننده را در برمیگیرد كه بهتناسب توانايي شرکتها ثبت ميشود.
همانطور كه در قبل نيز ذكر شد دستيابي به رديابي در سرتاسر زنجیره تأمین صنايع غذايي بسيار پيچيده است. در اين زمينه ذينفعان و طرفهای زيادي دستاندرکار اين مسئلهاند كه همگي نيازمند دسترسي به اطلاعات قابلاطمینان ميباشند.
توليدكنندگان، فروشندگان و مصرفكنندگان نيازمند توانايي رديابي معكوس و اعتبارسنجي محصولات غذایی و مواد اوليه (خام) بهکاررفته براي توليد مواد غذایی بهمنظور انطباق با قوانين و برآورده نمودن الزامات در زمينه كيفيت مواد غذايي ميباشند. رديابي تمامي اجزاي مواد غذايي شامل اطلاعات به هنگام و دقيق ما را قادر ميسازد تا در جهت كم كردن ريسكهاي غذايي و دستيابي به يك پاسخ سريع و مؤثر در مورد حوادث و افزايش قابليت اطمينان محصولات غذايي گام برداريم. يك سيستم رديابي قابلاعتماد بر پايه فرايندهايي پايهگذاري شده است كه ايجاد اطمينان مينمايد كه تمامي اطلاعات موردنظر ثبت ميشود. تمامي اطلاعات ثبتشده بايد انعكاس دقيق و شفافي از فرايند توليدي باشد. اين اطلاعات ابزار مفيدي در هر شركت صنايع غذايي محسوب ميشود. سيستمهاي رديابي مواد غذایی ميتواند بهطور كامل كاغذي باشد، اما بسيار زمانبر و هزينهبر بوده كه باوجود منابع محدود امكان اجراي آن را در شركتهاي كوچك و متوسط مشكل ميكند. براي رديابي صحيح در كل زنجیره غذایی، محصولات ميبايد بهطور يكتا در هر مرحله از مالكيت يا تغييرات آن مشخص شوند. درعینحال اين شناسهها بايد به يكديگر متصل باشند. رديابي مؤثر نياز به استانداردسازي اطلاعات مربوط به هر مرحله از زنجيره توليد دارد. اگر يكي از شركا در زنجيره، مديريت خود را بر اين ارتباطات از دست بدهد، موقعيت شكست در رديابي موردنظر رخ ميدهد.
یک گواهینامه قابلیت ردیابی زنجیره غذایی، پشتیبان و دربرگیرنده تمامی فرآیندها و فعالیتهای تمامی شرکتهای تولیدی دخیل در تولید مواد غذایی است. این فرآیند، مستلزم مدیریت گزارشهای دقیق گردش مواد خام، مسئولیتپذیری تمام گروههای دخیل در این فرآیند و اثبات کاربرد یک سیستم مدیریت است.
قابلیت ردیابی بهعنوان عاملی کلیدی هم در قوانین مربوط به مواد غذایی و هم در استانداردهای اختیاری ایمنی مواد غذایی نظیر ISO22000 است.
سازمان بینالمللی استاندارد و مرجع استاندارد ایتالیا این استانداردهای فنی را بهمنظور ایجاد رویکردی هماهنگ در سیستمهای قابلیت ردیابی بر طبق شیوههای کاری بهینه موجود ارائه کردهاند.
گواهینامه قابلیت ردیابی زنجیره غذایی، هر فرآیند خاص در هرکدام از شرکتها را واضحتر و قابلاطمینانتر نموده و به شما امکان میدهد اطمینان بیشتری را از طریق قابلیت اعتماد بیشتر به وجود آورید.
این استانداردها چارچوبی را بهمنظور ایجاد یک سیستم قابلیت ردیابی کارا و انعطافپذیر جهت دستیابی به اهداف متفاوت فراهم کرده و ارائه میدهند. مثل:
- پشتیبانی از اهداف ایمنی مواد غذایی و یا کیفیتی
- مستندسازی تاریخچه یا منشأ محصول
- تسهیل در انهدام یا بازخوانی محصولات
- شناخت گروههای مسئول در زنجیره تغذیه دام و مواد غذایی
- تسهیل در تائید اطلاعات مخصوص هر محصول
- ارائه اطلاعات به سهامداران و مصرفکنندگان مرتبط
:UNI تمامی عوامل دخیل در زنجیره غذایی علاقهمند به نشان دادن تعهد خود در رابطه باکیفیت و ایمنی مواد غذایی و تضمین قابلاعتماد بودن تأمینکنندگان خود میباشند. استانداردهای UNI ابزاری فنی جهت مطابقت با قوانین و یا سایر اهداف تعریفشده میباشند و درعینحال در صورت نیاز قابلاستفاده در مستند نمودن سوابق یا منشأ و محل یک محصول حتی در داخلی یک سازمان منفرد و یا در رابطه با سیستم زنجیره غذایی میباشند.
- UNI 10939: یک سیستم قابلردیابی در زنجیره زراعت مواد غذایی است و شامل اصول کلی برای طراحی و توسعه است.
- UNI 11020: یک سیستم قابلیت ردیابی در صنایع مواد غذایی-کشاورزی است و شامل اصول کلی و نیازمندیهای توسعه است.
ISO 22005: استاندارد بینالمللی ISO 22005 که در رابطه با ISO 22000 مورداستفاده قرار میگیرد، در حال طراحی و توسعه است.
:Road to Certification صدور گواهینامه و ثبت بر اساس استاندارد نتیجه یک ارزیابی موفق توسط یک مرجع مستقل شخص ثالث است. بعد از تصمیم به داشتن یک سیستم مدیریت، مراحل متعددی در پیادهسازی سیستم پیش روی شما است.
زیرساختهایی که نقش مهمی در این زنجیرهدارند عبارتاند از:
- سامانه محصولات
- سامانه اطلاعات زنجیره تأمین
- سامانه مبادله محصولات واسطهای
- سامانه خدمات مالی و بیمه
- سامانه مشاغل
- سامانه تجارت خارجی
هريك از فرايندهاي زنجیره تأمین غذايي شامل توليد، فرآوري، بستهبندي، حملونقل، توزيع و مانند آن بر روي يك محصول حائز مشخصات منحصربهفرد و خاص در سيستم رديابي است. از مواد اوليه تا فروش محصول، نياز است تا اطلاعات بيشتر و بيشتري جمعآوري شود و در دسترس قرار گيرد. اطلاعات تكميلي ممكن است در هر مرحله جهت تحليل و بهينه بودن فعاليتهاي توليدي جمعآوري شود. سه موضوع نقش اساسي در موفقيت هر سیستم رديابي دارد:
- تناسب
- استانداردسازي
- تعريف واحد منبع قابلردیابی
ابزارها و روشهاي پيادهسازي
پيادهسازي و ايجاد يكپارچگي در سيستمهاي رديابي نيازمند بهرهگيري از یکزبان برنامهنويسي رايج و استفاده از تكنولوژيهاي استانداردشده است. استفاده از سيستمهاي مبتني بر وب يكي از بهترين روشهاي ممكن براي پردازش، انبار و انتقال اطلاعات محسوب ميشود. وبسرويس يك تكنولوژي است كه امكان ميدهد نرمافزارهاي كاربردي، مستقل از نوع سیستمعامل و زبان برنامهنويسي با يكديگر ارتباط برقرار كنند. وبسرویسها شامل خانوادهاي از پروتكلها هستند كه عمل توصيف، تحويل و عمل متقابل با سرويسها را انجام داده و فراخواني اشياء و يا نرمافزارهاي كاربردي را در محيطهاي گوناگون آسانتر ميسازند. اين پروتكلها ميتوانند به دو زيرگروه تقسيم شوند.
زيرگروه اول با موضوعاتي چون پيامرساني، توصيف واسطه و پاسخگويي به تحويل سروكار دارند. زيرگروه دوم نيز پروتكلها و مشخصاتي هستند كه نحوه معرفي و يافتن وبسرويسها در سطح وب را تعريف ميكنند. براي ساده کردن پردازشهاي تجاري، برنامههاي غيرمتمركز بايد با يكديگر ارتباط داشته و از دادههاي اشتراكي يكديگر استفاده كنند. به شكل ساده يك وبسرویس از طريق وب اعمالي را انجام ميدهد و نتايج را به برنامه ديگري ميفرستد. اين يعني برنامهاي كه در يك كامپيوتر در حال اجراست اطلاعاتي را به كامپيوتر ديگري ميفرستد و از آن درخواست جواب ميكند. برنامهاي كه در آن كامپيوتر دوم است كارهاي خواستهشده را انجام ميدهد و نتيجه را بر روي ساختارهاي اينترنتي به برنامه اول باز پس ميفرستد. دلايل اصلي انتخاب وبسرویس بهعنوان اساس معماري سيستم رديابي موردبحث، دارا بودن مشخصاتي است كه آن را از ديگر تكنولوژيها و مدلهاي كامپيوتري جدا ميكند. اول اينكه وبسرویسها قابلبرنامهریزی هستند. يك وبسرويس كاري را كه ميكند، در خود مخفي نگهميدارد.
وقتي برنامهاي به آن اطلاعات داد وبسرویس آن را پردازش ميكند و در جواب آن اطلاعاتي را به برنامه اصلي بر پايه XML بنا ميدهد. دوم، وبسرویسها بر پايهها تكنولوژيهايي XML هستند بناشدهاند.
XML ها تكنولوژي هستند كه به وبسرویسها اين امكان را ميدهد كه با ديگر برنامهها ارتباط داشته باشد، حتي اگر آن برنامهها در زبانهاي مختلف نوشتهشده و بر روي سیستمعاملهای مختلفي در حال اجرا باشند. همچنين وبسرويسها خود توصيف هستند. به اين معني كه كاري را كه انجام ميدهند و نحوه استفاده از خودشان را توضيح ميدهند.
با گسترش كاربردهاي نرمافزار در تجارت و کسبوکار لزوم ايجاد ارتباط بين نرمافزارهای مختلف اهميت بيشتري يافت. نگرش سرویس گرا به اجزاي مختلف نرمافزار بهمثابه سرويس ايده جديدي بود كه ميتوانست اين ارتباط را در زمان كوتاهتر و با هزينه كمتر ميسر سازد. معماري سرویس گرا رهيافتي براي ساخت سامانههاي توزیعشده است كه كاركردهاي نرمافزاري را در قالب سرويس ارائه ميكند. از اين سرويسها هم ميتوان براي فراخواني در نرمافزارهاي ديگر و هم براي ساخت سرويسهاي جديد استفاده كرد.
براي مدلسازی اینگونه سيستمها بايد به چند شرط لازم دقت نمود:
- هر نقش زنجيره تأمین مسئول اجراي موضوع مربوط به خودش است
- هر از اجزاي زنجير تأمین میتوانند نقطه شروع پرسوجو باشند
- اطلاعات بايد بهصورت بازگشتي نيز مورد دستيابي باشد
- اطلاعات پروسههای زنجيره تأمین بايد قابلدستیابی باشد.
براي اينكه فعاليتها و حدود وظايف هر يك از نقشهاي كليدي در سيستم حفظ گردد نياز به اين است كه قوانين مشخصي جهت دسترسي و روابط بين كاربران ايجاد نمود. استاندارد نمودن رويههاي كاري پايايي سيستم را افزايش ميدهد. اين سيستم بايد داراي توانايي انتقال و نگهداري اطلاعات دقيق از طريق فرايندهاي زنجیره تأمین را داشته باشد كه امكان انجام اقدامات موردنیاز را چند ساعت پس از فراخواني فراهم ميآورد. برگرداندن سريع سوابق رديابي نقش كليدي براي كمك به برآورده ساختن الزامات موردنظر و پيشگيري از هرگونه زيان دارد. توانايي دقيقتر نمودن قلمرو فراخوان در مورد شناسايي دقيق اینکه كدام محصولات از محوطه كارخانه خارجشدهاند بسيار حياتي است. يك ابزار رديابي خوب تعداد دفعات شناسايي محصول را كاهش ميدهد.
يكي از بهترين روشها ايجاد يك سيستم انتقال اطلاعات استانداردشده از طريق يك فايل و افزودن اطلاعات هر يك از فرايندهاي زنجیره تأمین بهصورت گامبهگام است. به هنگام رخ دادن مشكل تمامي اطلاعات بايد بهصورت مستقيم در دسترس باشد؛ اما اين فايل شامل مقدار زيادي از اطلاعات حساس است كه همه افراد ذيربط ميبايستي به نقش خود در رابطه با آن عمل نموده و نسبت به بارگذاري اطلاعات لازم هر مرحله اقدام نمايند. بهعلاوه وجود ساختاري استاندارد بهمنظور پوشش دادن الزامات تمامي فرآيندها ضروري است. بهكارگيري یکزبان رايج باقابلیت درك بالا و شناسههاي كليدي واحد بهمنظور ايجاد جريان اطلاعاتي به همراه پارامترهای تجاري بسيار ضروري است.
بهمنظور ايجاد اطمينان از پيوستگي جريان اطلاعات، هر يك از شركا بايد شناسه بسته رديابي شده يا شناسه واحد حمل و نقلكننده را به شريك بعدي در زنجيره انتقال دهد تا رديابي كامل امکانپذیر شود. هريك از عناصر زنجيره ميبايستي از اطلاعات تأمينكننده و دريافتكننده آگاهي كامل داشته باشند. همچنين بهمنظور ايجاد يكپارچگي ميان اطلاعات فرايندهاي مختلف زنجیره تأمین، از شناسههاي واحد در مورد هر يك از بستههاي محصولات غذایی در كل زنجيره استفاده ميشود.
بهعنوانمثال شناسههاي مربوط به بستهها، شناسههاي مربوط به كمپانيها و يا شناسههای مرتبط با فرايندها و …
هر يك از مراحلي كه صورت ميپذيرد با يك شناسه مشخص میشود كه تمامي اين شناسهها بايد زير نظر شركت مسئول و هماهنگکننده تنظيم گردد. اطلاعات مربوط به فرآيندهاي زنجيره تأمين ميتواند از اطلاعات مربوط به كود و بذر محصول كشاورزي مربوطه تا مسير حملونقل، وسيله حملونقل، كارخانه فرآوريكننده و حتي وضعيت فرايندهاي حمل را شامل شود. اطلاعات مربوط به هر شناسه در هر مرحله ثبت ميگردد؛ اين اطلاعات بهصورت چندجانبه بايد در اختيار اجزاي زنجيرهتامين درآيد؛ در صورت نياز به رديابي محصول بهعنوانمثال به هنگام رخداد يك مشكل، سيستم اين امكان را فراهم ميآورد تا با واردکردن اطلاعات محصول و پارامترهاي خاص بسته غذایی موردنظر، شركت توليدكننده محصول شناساییشده و اطلاعات فرآيند استخراج شود.
شكل 1-1-فعاليتهاي يك سرويس از زنجيره تأمین
شكل 1-2-اطلاعات موجود در هر بسته زنجيره تأمین
يك سيستم رديابي صحيح بايد امكان دستيابي سريع بهتمامی جزئيات اطلاعاتي تغييرات صورت گرفته همانند نوع دانه استفادهشده، سم دفع آفات، ماشينآلات، موقعيت حملونقل، دما و شرايط رسيدگي به محصول و …در زنجيره مواد غذایی را شامل شود.
شكل 1-3- شبه ساختار رديابي مربوط به مواد غذايي
نتیجهگیری و پیشنهادها
سلامت غذایی در همه بخشهای جهان یک موضوع در حال رشد بوده و در دسترسی به بازارهای بزرگ مزایای مثبتی دارد ولی جهت انجام این امر تولیدکنندگان میبایست جنبههای سلامت غذا و کیفیت آن را بشناسند. اطلاعات رديابي از اولين مراحل توليد و تهيه مواد اوليه تا زمان رسيدن محصول به دست مصرفكننده را در برمیگیرد كه بهتناسب توانايي شركتها ثبت ميشود. رديابي تمامي اجزاي مواد غذایی شامل اطلاعات به هنگام و دقيق مارا قادر ميسازد تا در جهت كم كردن ريسكهاي غذايي و دستيابي به يك پاسخ سريع و مؤثر در مورد حوادث و افزايش قابليت اطمينان محصولات غذايي گام برداريم. سيستم رديابي صحيح بايد امكان دستيابي سريع بهتمامی جزييات اطلاعاتي تغييرات صورت گرفته در زنجيره مواد غذايي را شامل شود؛ شبه مدل عنوانشده در مسير يكپارچهسازي اطلاعات در سراسر زنجیره غذایی در طول مدت نگهداري محصولات غذايي در فروشگاهها به يك سيستم استانداردشده رديابي كه از توليد كشاورزي اوليه تا مصرفكننده گسترده است كه جايگزين مكانيزم انساني و خطاهاي احتمالي آن توصيف ميكند.