ماهنامه شماره15(آبان ماه 1395)
مقدمه
محصولات هوشمندي كه تعاملات ما با خود را به توليدكنندگان از طريق اينترنت چيزها به اشتراك میگذارند و با ثبت آن بر پهناي كلان دادهها و سپس با استفاده از رایانشهای ابري به تحليل و پيشگويي رفتار ما خواهند پرداخت. چشمها و گوشهایی بیشمار گويي در اطراف ما، لحظهلحظه فعالیتهای ما را با مراكز ثبت دادههای بزرگ به اشتراك میگذارند و تصوير ما را در ذهن خطوط توليد شفاف و شفافتر میکنند و ما را از سايرين متمایزتر مینمایند تا توليدات آينده را بیشازپیش بر ما منطبق سازند. آنها با نظارت بر تاریخهای مصرف و انقضاء وسایل پيرامون ما، تجهيزات موردنیاز و جايگزين ما را پیشتر به فروشندگان محلي اطراف ما ارسال داشته و با ارسال پیشنهادها ويژه ما را به خريد محصولات جايگزين ترغيب میکنند. بدين ترتيب بدون صرف هزينه و سوختهای فسيلي و بدون آلوده كردن هوا و صرف وقت نيازهايمان تأمین خواهد شد.
حركت در جهت هوشمند كردن خط توليد و توجه به اين مسئله كه كاهش هزینههای تمامشده محصول برابر است با سود بيشتر، براي توليدكنندگان بسيار موردتوجه است. زيرا در بازارهای رقابتي امروزي، كالايي كه باقیمت مناسبتر ارائه شود همواره گوي سبقت را از رقبا خواهد ربود. در اين ميان نيروي انساني همواره بهعنوان يكي از اركان پرهزينه در خط توليد مطرح بوده است. دستيابي به فناوري كه تمامي خصوصيات نيروي انساني را دارا باشد و نقاط ضعف آن را نيز برطرف كرده باشد همواره آرزوي مديران بالادستي بوده است. استفاده از رباطها به شكل چشمگيري اين هزینهها را كاهش داده و در آينده نيروي انساني باقیمانده در خطوط توليد را كنار خواهد زد.
انقلاب صنعتی چهارم با برقراری ارتباط میان انسان و ماشین، یکبار دیگر جهان را دگرگون میکند. انقلاب صنعتی چهارم که بر پایه انقلاب سوم استوار است، با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، ماشینها را به یکدیگر و به انسانها متصل میکند و مجموعه واحدی را به وجود میآورد. این مجموعه، بسیار منعطف است و میتواند کالاهای بسیار متنوعتری را تولید کند بهطوریکه شما میتوانید کالای خاص خودتان را داشته باشید. کالاها ضمن آنکه قابلیت بهروزرسانی دارند، امکان ارائه خدمات بیشتر توسط سازندگان را فراهم میآورند و کارخانهها قادرند خدمات بسیار بهتری را به مشتریان ارائه دهند. همچنین خطوط تولید بسیار منعطف و بسته به سفارش مشتری قابل تنظیم هستند. طراحان بر اساس نیاز مشتری کالا طراحی میکنند و کارخانهها دیگر به انبار نیاز ندارند.
بد نیست چند سناریوی احتمالی در مورد انقلاب صنعتي چهارم و دگرگوني ارتباط ميان محصولات را باهم مرور کنیم. فروشگاهی را تصور کنید که دیگر بههیچوجه نگران تمام شدن محصولاتش نیست، چون سیستم کنترل هوشمند انبار در هرلحظه از موجودی تمام محصولات باخبر است و حتی کار سفارش را هم خودش انجام میدهد. دنیایی را تصور کنید که در آن بتوان یخچالتان را طوری تنظیم کنید که وقتی تعداد تخممرغهای داخلش به دو عدد رسید، بهصورت خودکار سفارش خرید تخممرغ به فروشگاه نزدیک خانهتان ارسال شود؛ یا اینکه بتوانید روشن یا خاموش بودن اتو یا اجاقگازتان را بهوسیلهی تلفن هوشمندتان از محل کار چک کنید.
اتومبیلی که از آن استفاده میکنید، مجهز به سنسورهای فراوانی است، ضمن آنکه میتواند اطلاعات دریافتی از عملکرد راننده را به طراحان منتقل و زمینه تحولات آینده را فراهم کند، به شرکتهای بیمه نیز از طریق این شبکه یکپارچه، اطلاعات ارزشمندی را منتقل میکنند که میتواند برای رانندههای محتاط تخفیف به همراه داشته باشد.
در مثالي سادهتر فرض كنيد كه سوار خودرو مدرن خود شدهاید و برخلاف تلاش شما خودرو حركت نمیکند تا اينكه پس از لحظاتي نيروهاي امدادي بهطور خودكار براي كمك بهسوی شما گسيل میشوند. برخلاف تصور كه داريد خودرو شما مشكلي ندارد و اين مشكل شماست كه مانع از حركت خودرو شده است. علائم حياتي شما در طول شب از طريق تخت خواب هوشمندتان آناليز شده و جدا از اينكه براي جلوگيري از بروز حمله قلبي چند باري شمارا از خواب بيدار كرده است، اطلاعات را نيز براي پزشك و ساير مراجع ارسال كرده و آنها كنترل خودرو شمارا در دست گرفتهاند تا مبادا خطر جدي شما و اطرافيانتان را تهديد كند. نگاهي به اين مثال ساده بهروشنی آشكار میسازد كه آينده چگونه محصولات انقلاب صنعتي چهارم را به زندگي ما میآورد و چگونه شيوه سنتي توليد را میبلعد. محصولات هوشمند جدا از تعيين مسير خود در چرخه توليد از مواد اوليه تا مشتري نهايي، از هوشمندي خود براي ارائه بهترين خدمات به مشتري استفاده میکنند و خود را بهينه و بروز میکنند. آنها با تحليل وضع موجود خود و ارسال آن براي مركز خدمات مشتريان، خويش را براي بازرسیهای دورهای آماده كرده و نيز در صورت بروز اشكال جهت انجام تعميرات با مراكز تعمير در ارتباط هستند و خيال مشتريان را از تعمير و نگهداري راحت میکنند.
یکی ديگر از سادهترین و قابلدرکترین مثالهایی که میتوان زد ترموستات تست است. شما با استفاده از این ترموستات میتوانید با موبایل خود دمای منزل خود را کنترل کنید و یکی از جالبترین نکات این است که این ترموستات میتواند زمان خواب و … شمارا یاد بگیرد و زمانی که شما خواب هستید دما را با توجه به دمایی که شما دوست دارید تنظیم کند، پس دیگر نیازی به نگرانی نیست که نصف شب هوای خانه شما گرم یا سرد شود. این ترموستات تمام شبها بیدار است. شرکت اسمارت تینگز که توسط سامسونگ خریداریشده نیز حسگرهای مختلفی را برای ایجاد خانه هوشمند در اختیار شما قرار میدهد. با استفاده از این سنسورها میتوانید متوجه شوید چه شخصی وارد منزل شما شده و یا از آن خارج میشود و حتی در صورت چکه کردن آب نیز گزارشی مربوط به نشتی سیستم آب دریافت کنید. با گسترش و ارتقای ابزارهای موجود در این اکوسیستم، بهعنوانمثال دستبند هوشمند مخصوص فعالیتهای بدنی شما میتواند بهمحض خوابیدن شما، تلویزیون و چراغها را خاموش کند و یا حتی پیش از سوارشدن بر خودرو درزمانی مشخص، بهترین مسیر برای رسیدن شما به مقصد توسط خودرو انتخاب و در صورت دیر رسیدن به محل قرار، پیامکی به شخص مقابل ارسال شود. در مقیاس کلان از این سیستم میتوان در جهت بهبود فعالیتهای شهری مانند شمارش تعداد فضاهای خالی موجود در پارکینگها و یا بررسی کیفیت آبوهوای شهرها و وضعیت ترافیکی نیز بهره برد.
انقلاب صنعتی چهارم در حقیقت ارتقای فناوریهای معرفیشده در انقلاب سوم صنعتی و ترکیبی از فناوریهای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی است. این انقلاب که در حال حاضر بانام ‘Industry 4.0 ‘ شناخته میشود محور توسعه صنایع آینده و به تعبیری همزمان، چشمانداز و راهبرد کشورها برای ورود به عرصه رقابتی است. این الگو که ابتدا در کشور آلمان خلق و طرح شد، در ادامه جایگاه خویش را در کل کشورهای اروپایی یافته و سپس با گسترش دامنه آن به ایالاتمتحده امریکا و آسیا در عمل تبدیل به یک جنبش عظیم شد که بانام انقلاب صنعتی چهارم شناخته میشود. بسیاری از مفاهیم جذاب و پربسامد همانند دادههای بزرگ، اینترنت اشیاء، نظامهای سایبری-فیزیکی و …. در ذیل این عنوان تعریف و یکپارچه میشود
تعاريف كلي
انقلاب صنعتی اول با مهار انرژی بخار و مکانیزه کردن صنعت نساجی در بریتانیا و در اواخر قرن هجدهم آغاز شد. انقلاب صنعتی دوم تقریباً یک قرن پس از انقلاب صنعتی اول و با خط مونتاژ متحرکی که هنری فورد، مؤسس کارخانه فورد موتور ایجاد کرد، آغاز شد و در اوایل قرن بیستم به اوج رسید. کارخانهها توانستند با ایجاد خطوط مونتاژ، محصولات خود را بهصورت انبوه تولید و به قیمت ارزان به بازار عرضه کنند. انقلاب صنعتی سوم که در سال ۱۹۷۰ آغاز شد، انقلاب دیجیتال نام داشت و از الکترونیک و فناوری اطلاعات در فرایندهای تولید استفاده کرد. ما انسانها در طول دهههای اخیر ماشینهای بیشتری را برای انجام برخی امور مرتبط با صنعت به کار گرفتهایم. انجام امور بهوسیلهی ماشینها و با نظارت انسان و سپس حرکت به سمت انجام کارها بهوسیلهی کامپیوترها و بدون دخالت ما، همان چیزی است که اکنون تحت عنوان چهارمین انقلاب صنعتی شناخته میشود.
مجمع جهانی اقتصاد اخیراً اقدام به انتشار مقالهای از کلاس شواب، بنیانگذار این مجمع، کرده که در آن در خصوص انقلاب صنعتی چهارم که در حال پیدایش است صحبت به میان آمده است. به گفته وی، در آستانه یک نقطه فصل انقلاب در فناوری قرار داریم که شیوه زندگی و کار «که البته وابسته به هم هستند» را به شکل اساسی دگرگون خواهد کرد. این دگرگونی ازنظر اندازه، دامنه و پیچیدگی ازآنچه تاکنون و پیشازاین رخداده متفاوت است. الوین تافلر، نویسنده مشهور آمریکایی، سالها پیش، دگرگونی ژرف اقتصادی و اجتماعی تاریخی جوامع بشری را در چارچوب نظریه «امواج سهگانه» تحلیل کرده بود. بنا به نظریه امواج سهگانه همه عرصههای زندگی اعم از عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این فرایند سهگانه تاریخی دگرگونشدهاند. اینک اما سخن از انقلاب صنعتی چهارم است. به باور این نویسنده بشریت در حال تجربه فرایند دگرگونی جوامع بشری و خیز به سمت انقلاب صنعتی چهارم است. به گمان نویسنده، انقلاب صنعتی چهارم تنها ادامه ساده انقلاب پیش از خود یعنی انقلاب صنعتی سوم نیست، بلکه بسیار بزرگتر و پیچیدهتر از آن است. در چارچوب این انقلاب است كه سطوح فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی به همگرایی میرسند. چنین امری دارای پیامدهايي در عرصه زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشر نیز هست و عرصههای یادشده در این فرایند دستخوش دگرگونی میشوند. فرایند انقلابهای صنعتی بر اساس موتور محرکه آن به چهار دوره تقسیم میشود: نخستین انقلاب صنعتی نیروی آب و بخار را برای مکانیکی کردن تولید به کار گرفت. در ادامه دومین انقلاب صنعتی از نیروی برق برای تولید انبوه استفاده شد. سومین انقلاب صنعتی، نیروی برق و فناوری اطلاعات را به شکل توأمان، برای خودکار کردن تولید به کار گرفت. انقلاب چهارم که در شرایط کنونی برپایِ انقلاب سوم پدید میآید ترکیبی از بهکارگیری همزمان فناوریهای نو در عرصه فیزیکی، دیجیتال و زیستشناسی است؛ اما مهمترین پیامد انقلاب صنعتی چهارم، به گمان کلاوس شواب، شاید این باشد که همه عرصههای زندگی از اقتصاد، شغل مدیریت و حتی چگونگی سکونت و زیستفرهنگی را به شکلی فراگیر و پیوسته تحت تأثیر قرار میدهد.
او مینویسد: هماکنون، بسیاری از این پدیدهها نظیر هوش مصنوعی، از اتومبیل خودکار و پهپاد ها و نرمافزارهایی که در کار ترجمه و یا سرمایهگذاری به کار گرفته میشوند در اطراف ما مشاهده میشوند. پیشرفت شگفت آمیز در زمینه فناوری هوش مصنوعی در سالهای اخیر که به شکل تصاعدی در توانایی کامپیوتری که بهواسطه دسترسی به انبوه اطلاعات فراهم آمده این امکان را فراهم آورده تا حتی بتوان با الگوریتمهای مناسب حتی علائق فرهنگی ما را هم کشف کرد. فناوری ساخت دیجیتال همزمان موجب تعامل روزمره با جهان بیولوژیک و زیست شناسانه شده است. مهندسان، طراحان و معماران ترکیب طراحی محاسباتی، مهندسی مواد و زیستشناسی مصنوعی را به عرصه همزیستی بین میکروارگانیسمها، بدن ما، محصولات مورد مصرف ما و حتی ساختمانهای مسکونی تبدیل کردهاند.
پیامدهای انقلاب صنعتی چهارم بسیار گسترده است تا جائی که این انقلاب عرصه آموزش و مهارتآموزی، بهداشت و سلامت و حتی احساس نسبت حریم خصوصی را نیز دگرگون خواهد کرد. نویسنده بر این باور است: انقلاب صنعتی چهارم، درنهایت، نهتنها آنچه ما انجام میدهیم، بلکه آنچه هستیم را تغییر خواهد داد. همچنين هویت ما و تمام موضوعاتی که مرتبط با ماست را تحت تأثیر قرار خواهد داد. احساس ما از حریم خصوصی، درک ما از مالکیت، الگوهای مصرف، زمان اختصاصیافته به کار و اوقات فراغت، چگونگی توسعه فرصتهای شغلی، پرورش مهارتها، رابطه میان مردم و نيز روابط را پخته خواهد کرد. به گمان کلاوس شواب، انقلاب صنعتی چهارم مانند انقلابهای صنعتی پیش از خود محملي براي چالشها و فرصتهای تازه است. انقلاب صنعتی چهارم نیز همانند انقلابهای پیش از خود، این توان را دارد که سطح درآمد جهانی و کیفیت زندگی برای جمعیت در سراسر جهان را افزایش دهد.
پیشنیازهای كلي انقلاب صنعتي چهارم
- اينترنت چيزها
- اينترنت اشيا
- اينترنت دادهها
- اينترنت انسانها
- اينترنت همهچیز
- مسائل حقوقي
- بانکهای اطلاعاتي
- كلان دادهها
- دادههای آلاينده
- غبار هوشمند
- پردازش ابري
- شاخصهای آمادگي شبکهای
اينترنت چيزها: عبارت اینترنت اشیا، برای نخستین بار در سال ۱۹۹۹ توسط کوین اشتون مورداستفاده قرار گرفت و جهانی را توصیف کرد که در آن هر چیزی، ازجمله اشیا بیجان، برای خود هویت دیجیتال داشته باشند و به کامپیوترها اجازه دهند آنها را سازماندهی و مدیریت کنند. اینترنت در حال حاضر همه مردم را به هم متصل میکند ولی با اینترنت اشیاء تمام اشیاء به هم متصل میشوند. البته پیش از آن کوین کلی در کتاب قوانین نوین اقتصادی در عصر شبکهها (۱۹۹۸) موضوع نودهای کوچک هوشمند (مانند سنسور باز و بسته بودن درب) که به شبکه جهانی اینترنت وصل میباشند را مطرح نمود. اینترنتِ اشیاء مفهومی جدید در دنیای فناوری و ارتباطات است که بهطور خلاصه اینترنت اشیاء فناوری مدرنی است که در آن برای هر موجودی (انسان، حیوان و یا اشیاء) قابلیت ارسال داده از طریق شبکههای ارتباطی، اعم از اینترنت یا اینترانت، فراهم میگردد.
مسائل حقوقی اینترنت اشیاء:
مالکیت داده: کدام موجودیت مالک دادههای خامی خواهد بود که گردآوری منظم شده است؟ اطلاعات محرمانه مثل خون در رگهای هر سازمان است. آیا ارائهدهنده خدمت میتواند از دادههای گردآوریشده برای خدمترسانی به سایر مشتریان استفاده کند؟ اگر روابط کسبوکاری میان سازمان و ارائهدهنده قطع شود آیا سازمان میتواند به دادههای قبلی خود دست پیدا کند؟ چه کسانی حق دسترسی به اطلاعات یک مشتری رادارند؟ اطلاعات مربوط به حسگرهای دمای خانه به سازنده تجهیزات تعلق دارد یا شرکت ارائهدهنده دسترسی اینترنت؟ یا سازمان هواشناسی؟ یا اداره گاز و فروشندگان انرژی؟
مسئولیت: اگر حسگرها یا ارتباطات در یک برنامه کاربردی اینترنت اشیاء خوب عمل نکند و آسیب انسانی و یا دارایی رخ دهد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ بهعنوان نمونه یک حسگر دود ممکن است خوب اطلاعات را منتقل نکند و خانهای در آتش بسوزد. یا یکی از ابزارهای پزشکی باعث صدمه جدی به فرد شود. زمانی که چندین تأمینکننده برای یک قطعه وجود دارد کدامیک باید پاسخگو باشند؟ تولیدکننده حسگر، تولیدکننده واسط برنامه کاربردی، انتقالدهنده مخابراتی، جمعآوریکننده داده از راه دور از کدام موجودیت یا سازمان باید مسئولیتپذیری مالی درخواست شود؟
اینترنت اشیا در ایران: یکی از پروژههايي كه در ايران در اين خصوص در ساليان اخير تعریفشده است، با عنوان «تدوین کسبوکار اینترنت اشیا در کشور» (از تاریخ ۱۰ دی ۱۳۹۳ تا ۱۰ خرداد ۱۳۹۴)، انجامشده است. در این پروژه بر اساس تجربیات علمی و عملیاتی کشورهای مختلف در حوزههای حاکمیت، کسبوکار، کاربردها و فناوریها مطالعات اولیه صورت گرفت و نقشه راه ایران باهدف استفاده ایران از فناوریهای نوین نظیر اینترنت اشیا برای افزایش رفاه اقتصادی، کیفیت زندگی و حفاظت از محیطزیست برای رسیدن به چشمانداز اقتصادی ۱۴۰۴ تعیین شد.
كلان داده: عبارت Big Data مدتها است که برای اشاره به حجمهاي عظیمی از دادهها که توسط سازمانهای بزرگی مانند گوگل یا ناسا ذخیره و تحلیل ميشوند مورداستفاده قرار ميگیرد؛ اما بهتازگی، این عبارت بیشتر برای اشاره به مجموعههای دادهاي بزرگی استفاده ميشود که بهقدری بزرگ و حجیم هستند که با ابزارهای مدیریتی و پایگاههاي داده سنتي و معمولي قابل مدیریت نیستند. مشکلات اصلي در کار با این نوع دادهها مربوط به برداشت و جمعآوری، ذخیرهسازی، جستوجو، اشتراکگذاری، تحلیل و نمایش آنها است. این مبحث، به این دلیل هرروز جذابیت و مقبولیت بیشتری پیدا ميکند که با استفاده از تحلیل حجمهاي بیشتری از دادهها، ميتوان تحلیلهاي بهتر و پيشرفتهتري را برای مقاصد مختلف، ازجمله مقاصد تجاری، پزشکی و امنیتی، انجام داد و نتایج مناسبتری را دریافت کرد. بيشتر تحلیلهای موردنیاز در پردازش دادههاي عظیم، توسط دانشمندان در علومی مانند هواشناسی، ژنتیک، شبیهسازیهاي پیچیده فیزیک، تحقیقات زیستشناسی و محیطی، جستوجوی اینترنت، تحلیلهاي اقتصادی و مالی و تجاری مورداستفاده قرار ميگیرد. حجم دادههاي ذخیرهشده در مجموعههاي دادهاي Big Data، عموماً به خاطر تولید و جمعآوری دادهها از مجموعه بزرگی از تجهیزات و ابزارهای مختلف مانند گوشیهاي موبایل، حسگرهای محیطی، لاگ نرمافزارهای مختلف، دوربینها، میکروفونها، دستگاههاي تشخیص RFID، شبکههاي حسگر بیسیم و غیره با سرعت خیرهکنندهاي در حال افزایش است. اگر بخواهیم تعریفی از کلان داده ارائه کنیم میتوانیم آنها مجموعه دادههایی بدانیم که اندازه آنها فراتر از حدی است که با نرمافزارها و روشهای معمول بتوان آنها را در یکزمان قابلقبول، دریافت، ذخیره، مدیریت و پردازش کرد. در این تعریف، حجم داده مشخص نشده است چون میزان کلان بودن داده همزمان با پیشرفت فناوریهای ذخیرهسازی و پردازش اطلاعات روزبهروز و عموماً به خاطر تولید داده توسط تجهیزات و ابزارهای مختلف دیجیتال در حال افزایش است. گوشیهاي موبایل، حسگرهای محیطی، لاگ نرمافزارهای مختلف، دوربینها، میکروفونها، دستگاههاي تشخیص RFID، شبکههاي حسگر بیسیم، ایستگاههای هواشناسی، سامانههای امواج رادیویی، مبادلات شبکههای اجتماعی آنلاین، متون و اسناد اینترنتی، دادههای نجوم، اطلاعات پزشکی و سلامت بیماران، اطلاعات سامانههای خرید از فروشگاهها، پژوهشهای زمینشناسی و غیره نمونههایی از دادهها در مقیاس کلان هستند. مقیاسی که امروزه از گیگابایت و ترابایت به پتا بایت و اگزا بایت و زتا بایت در حال حرکت است؛ بنابراین نیازمند توسعه زیرساختهای فنی برای مدیریت داده و رشد آن در بخشهایی نظیر جمعآوری، ذخیرهسازی، جستجو، به اشتراکگذاری و تحلیل هستیم. دستیابی به این توانمندی معادل است با شرایطی که مثلاً بتوانیم «هنگامیکه با اطلاعات بیشتری در حوزه سلامت مواجه باشیم، با بازدهی بیشتری سلامت را ارتقا دهیم»، «در شرایطی که خطرات امنیتی افزایش پیدا میکند، سطح امنیت بیشتری را فراهم کنیم»، «وقتیکه با رویدادهای بیشتری ازنظر آب و هوایی مواجه باشیم، توان پیشبینی دقیقتر و بهتری به دست آوریم»، «در دنیایی با خودروهای بیشتر، آمار تصادفات و حوادث را کاهش دهیم»، «تعداد تراکنشهای بانکی، بیمه و مالی افزایش پیدا کند، ولی تقلب کمتری را شاهد باشیم»، «با منابع طبیعی کمتر، به انرژی بیشتر و ارزانتری دسترسی داشته باشیم» و بسیاری موارد دیگر از این قبیل که اهمیت پنهان کلان داده را نشان میدهد.
پردازش ابري: ابر، تصویری است انتزاعی از شبکهای عظیم و تودهای که حجم آن مشخص نیست، نمیدانیم از چه میزان منابع پردازشی تشکیلشده. ابعاد زمانی و مکانی یکایک اجزای آن نیز دانسته نیست، نمیدانیم سختافزارها و نرمافزارها کجای این توده قرار دارند، اما آنچه را که عرضه میکند، میشناسیم.
درست مثل برق! شما برای اینکه از وسایل و تجهیزات برقی در خانه یا محل کارتان استفاده کنید لازم نیست یک ژنراتور یا کارخانه برق در خانهتان داشته باشید، بلکه به ازای هزینه مشخصی برق را اجاره میکنید. حالا اگر مصارف برقی شما بیشتر و متفاوتتر باشند مثلاً میروید و از خدمات برق صنعتی استفاده میکنید.
در محاسبات ابری هم شرکتها و سازمانها و افراد دیگر برای نرمافزار، سختافزار یا شبکه پولی پرداخت نمیکنند، بلکه توان محاسباتی و سرویسهای نرمافزاری موردنیازشان را خریداری میکنند. این ایده درواقع صرفهجویی بزرگ و بهرهوری زیادی در منابع IT را به همراه خواهد داشت.
بدین ترتیب کافی است وسیله شما (PC، موبایل، تلویزیون، حتی یخچال!) یک رابط نرمافزاری (مرورگر) برای استفاده از سرویسهای آنلاین و یک دسترسی به اینترنت داشته باشد، خواهید دید که قادر هستید بهراحتی از توان محاسباتی برای انجام کارهای دیجیتالی خود بهره بگیرید.
در چنین شرایطی مسئله دیگر این نیست که از راه دور لامپهای منزلتان را روشن و خاموشکنید، ساعت دیجیتال شما که با یک ارتباط بیسیم به شبکه متصل است میتواند خودش را با نرمافزار قرار ملاقاتهای شما روی سرور سیستمعامل web تان هماهنگ کند تا به خاطر خواب ماندن قرارتان را از دست ندهید!
Cloud Computing به شما اجازه میدهد به تمام برنامههای کاربردی و اسناد خود، از هرجایی از دنیا دسترسی پیدا کنید و شمارا از گرفتاریهای استفاده از کامپیوترهای دسک تاپ رهایی میبخشد و به شما کمک میکند با دیگران همکاری کنید؛ اما Cloud Computing برای همه مناسب نیست و نقاط قوت و ضعف متعددی دارد. ما، در این مقاله به کاربرانی که میتوانند از مزایایی Cloud Computing استفاده کنند و همچنین کاربرانی که نیازی به استفاده از این گرایش جدید ندارند، اشاره میکنیم. Cloud Computing، یک تغییر بسیار عمده را در چگونگی ذخیرهسازی اطلاعات و اجرای برنامههای کاربردی به وجود آورده است. بهجای قرار گرفتن برنامههای کاربردی و دادهها بر روی یک کامپیوتر شخصی منفرد، همهچیز بر روی ابر یا Cloud که مجموعهای متشکل از چندین کامپیوتر و سرور است که از طریق اینترنت به آنها دسترسی مییابیم میزبانی میشود.
این نوع Computing مبتنی بر وب، شمارا از گرفتاریهای مرتبط با استفاده از کامپیوترهای دسک تاپ رهایی میبخشد و اشکال جدیدی از همکاری گروهی را پیش روی شما باز میکند؛ اما علیرغم جذابیت این گرایش جدید، Cloud Computing به درد همه کاربران نمیخورد. اجازه دهید ببینیم کاربران متوسط و end user چه مزایایی از بهکارگیری Cloud Computing کسب میکنند و چرا برخی از کاربران نهایی باید از استفاده از برنامههای کاربردی مبتنی بر وب، لااقل برای الآن، پرهیز کنند.
شاخصهای آمادگي شبکهای: ملاک ارزیابی و مقایسه کشورهای مختلف در این زمینه، شاخصی موسوم به شاخص آمادگی شبکهای است. شاخص آمادگی شبکهای (NRI) درواقع به آمادگی تکنولوژیکی کشورها مربوط میشود و تمایل آنها برای بهرهگیری از موقعیتهای موجود در فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را نشان میدهد.
شاخص آمادگی شبکهای درواقع نشانگری برای رقابت کشورها در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهحساب آمده و اولین بار در سال 2001 توسط گروه فناوری اطلاعاتِ مستقر در مرکز توسعه بینالمللی دانشگاه هاروارد ارائهشده است. NRI یک شاخص مرکب است که از چهار زیر شاخص اصلی، 10 زیر شاخص فرعی و 53 شاخصِ منحصر به فرد-که در زیرمجموعه زیر شاخصهای فرعی قرارگرفتهاند- تشکیلشده است.
چهار شاخص اصلي عبارتاند از:
- زیر شاخص محیط کسبوکار
- زیر شاخص آمادگی
- زیر شاخص مصرفکنندگان
- زیر شاخص تأثیرات.
اینترنت اشیا کلیدیترین ابزار در انقلاب صنعتی چهارم
با اینترنتی شدن، محصولات و دستگاهها بهصورت خودکار توسط سنسورهای هوشمند شناسایی میشوند. آنها از طریق اینترنت با همدیگر مرتبط هستند. بهاینترتیب اطلاعات ارزشمند بهدستآمده و آنالیز میشود.
اینترنت اشیا در انقلاب صنعتی چهارم، زنجیره تأمین جهانی را خلق میکند و جهان ما را به جهان اطلاعات اقتصادی تبدیل میکند؛ بنابراین برخورداری از امنیت جهانی و دادههای استاندارد موردنیاز است تا بتواند به ما در خصوص توسعه بازار در بخش محصولات جدید و سرویسها اطمینان دهد و شرکتها بتوانند این اطمینان را به مصرفکنندگان منتقل کنند
نقش حیاتی سرویسهای ابری
انقلاب صنعتی چهارم دیدگاهی از شبکههای پیش روست و تنها در شبکه کار میکند. شرکتها باید از طریق شبکه به هم متصل شوند و این شرکا باید به زبان یکسانی باهم سخن بگویند. این مسئله فقط به ارتباطات انسانی برنمیگردد بلکه مربوط به تکنولوژی هم میشود. تمام ماشینها باید به یکزبان سخن بگویند. به همین منظور باید استانداردهایی داشته باشیم و استانداردها باید باهم توسعه پیدا کنند
جايگاه ايران ازنظر آمادگي زیرساختها براي رويارويي با انقلاب صنعتي چهارم:
گزارش جهانی فناوری اطلاعات سال 2016 آخرین وضعیت آمادگی کشورهای جهان را برای بهرهمندی و مشارکت در انقلابِ اشارهشده نشان میدهد. این گزارش، درواقع میزان آمادگی کشورها برای کسب منافع از تکنولوژیهای در حال ظهور و تولید سرمایه با استفاده از موقعیتهای به وجود آمده پیرامون انقلاب دیجیتالی را با یکدیگر مقایسه کرده و وضعیت هر کشور را در این حوزه بهتفصیل بیان کرده است.
ملاک ارزیابی و مقایسه کشورهای مختلف در این زمینه، شاخصی موسوم به شاخص آمادگی شبکهای است. شاخص آمادگی شبکهای (NRI) درواقع به آمادگی تکنولوژیکی کشورها مربوط میشود و تمایل آنها برای بهرهگیری از موقعیتهای موجود در فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را نشان میدهد.
محاسبه این شاخص برای کشورهای موردبررسی، درواقع بهعنوان اصلیترین بخش از گزارش سالانه مجمع جهانی اقتصاد تحت عنوان «گزارش جهانی فناوری اطلاعات» محسوب میشود. انتشار این گزارش بهعنوان بخشی از برنامههای مصوب این نهاد به شمار رفته و از سال 2001 تاکنون، با همکاری مدرسه کسبوکار INSEAD بهصورت مرتب استمرار داشته است. نسخه سال 2016 این گزارش، در بخش نخست خود به ارزیابی وضعیت آمادگی شبکهای 139 اقتصاد موردمطالعه با استفاده از شاخص NRI پرداخته است. سپس بر اساس میزان نوآوری آنها در اقتصاد دیجیتال، نقش فاوا را در مدیریت این نوآوریها ارزیابی کرده است. قسمت دوم این گزارش نیز خلاصهای از دادهها و میزان کارآیی هر اقتصاد بر اساس شاخص NRI را ارائه داده، سپس رتبهبندی کشورها در هرکدام از 53 زیر شاخص دخیل در محاسبه شاخص NRI را ارائه کرده است.
میزان شاخص NRI مربوط به اقتصاد هر کشور، مساوی مجموع مقادیر زیر شاخصهای اصلی است. مقدار عددی هر زیر شاخص اصلی نیز حاصل جمع مقادیر زیر شاخصهای فرعی است و میزان هر زیر شاخص فرعی نیز از حاصل جمع شاخصهای منحصربهفرد موجود در زیرمجموعه آن زیر شاخص فرعی به دست میآید. مجمع جهانی اقتصاد تأکید دارد محاسبه شاخص NRI را بر اساس دادههای آشکار و قابلدسترس موجود در اقتصاد هر کشور محاسبه میکند. حدود نیمی از شاخصهای منحصربهفرد مورداستفاده در محاسبه NRI از سازمانهای بینالمللی استعلام و دریافت میشود. مهمترین فراهمکنندگان این دادهها، شامل اتحادیه بینالمللی مخابرات (ارتباطات دوربرد)، یونسکو، آژانسهای مختلف سازمان ملل و نهایتاً بانک جهانی هستند. مابقی دادههای مورداستفاده در محاسبه NRI، بر اساس نظرسنجیهای انجامشده توسط مجمع جهانی اقتصاد استخراج میشود.
بررسی و نظرسنجیهای مجمع، صرفاً برای استخراج آن دسته از شاخصهایی صورت میگیرد که اساساً کیفی هستند یا دادههای کمّی مربوط به آنها، برای بسیاری از کشورها وجود ندارد. بهعنوانمثال، نظرسنجی صورت گرفته برای تهیه گزارش سال 2015، بهوسیله بیش از 14000 مدیر تجاری در سراسر جهان، تکمیلشده است.
در متن گزارش سال 2016 مجمع جهانی اقتصاد، ایران درمیان 139 کشور مورد بررسی، در شاخص «محیط کسبوکار» در جایگاه 82، در شاخص «آمادگی» در جایگاه 83، در شاخص «مصرفکنندگان» در جایگاه 99 و در شاخص «تأثیرات» در جایگاه 102 قرارگرفته است. رتبه نهایی ایران در شاخص NRI سال 2016، 92 تعیینشده وجهشی چهار پلهای نسبت به سال 2015 (رتبه 96) را تجربه کرده است. هند یک پله بالاتر از ایران در رتبه 91 ایستاده و السالوادور در رتبه 93 است! اما در جمعبندی کلی شاخص NRI در منطقه غرب آسیا کشور امارات متحده عربی جایگاه نخست را از آن خودکرده و بحرین در جایگاه دوم است.
گزارش سال 2016 مجمع جهانی اقتصاد، کشورها را ازنظر میزان درآمد حوزه فاوا نیز در چهار گروه درآمدی «بالا»، «متوسط رو با بالا»، «متوسط رو به پایین» و دارای درآمد «پایین» تقسیمبندی کرده است. جمهوری اسلامی ایران از این نظر درمیان کشورهای با سطح درآمدی «متوسط رو به بالا» در حوزه فاوا شناختهشده است. در جدول نهایی، چین در رتبه 59، روسیه در رتبه 41 و ترکیه در جایگاه 48 و آمریکا در جایگاه پنجم قرارگرفتهاند. نکته قابلتوجه اینکه کشور اندونزی در رتبه 71 با سطح درآمدی «متوسط رو به پایین» شناختهشده و هند نیز در همین گروه درآمدی قرار دارد. غالب کشورهای عرب حوزه خلیجفارس اما رتبههای زیر 60 را با سطوح درآمدی «بالا» و «متوسط رو به بالا» اشغال کردهاند. جایگاههای انتهایی جدول را نیز غالباً کشورهای آفریقایی با سطح درآمدی «پایین» به خود اختصاص دادهاند.
بااینحال، تحلیل چرایی پیشتازی کشورهای ردههای اول تا دهم جدول رتبهبندی موجود در گزارش سال 2016، مبحثی مهم و درخور تأملی ویژه است. سنگاپور در صدر فهرست 139 تایی، هنوز هم باقدرت از جایگاه اول خود در سال 2015 دفاع میکند و در سه زیر شاخص اصلی نیز (مصرفکنندگان، تأثیرات و محیط کسبوکار)، رتبه نخست جهان را به خود اختصاص داده است. رتبه نخست سنگاپور در درجه اول، درنتیجه تعهد قوی دولت این کشور نسبت به برنامه ملت هوشمند (Smart Nation program) و توجه وافر آن نسبت به استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال برای فراهم کردن دسترسی به سرویسهای دولتی و مبنا است. فنلاند در رتبه دوم توانسته است محیط کسبوکار مناسبی را برای نوآوری و کارآفرینی در حوزه فاوا ایجاد کند. هماکنون راهاندازی تجارتی مرتبط با فاوا در کشور فنلاند، تنها 14 روز زمان نیاز دارد! فنلاند دسترسی خوبی به آخرین تکنولوژیهای روز حوزه فاوا دارد و امکان سرمایهگذاری در این بخش را بهصورت مناسبی ایجاد کرده است. بااینحال، چشمانداز فاوا در فنلاند به تداوم موفقیت سیاستگذاریهای دولت در این عرصه وابسته خواهد بود. سوئد در رتبه سوم، نمرات بالایی در زیر شاخص استفادهکنندگان و محیط کسبوکار به خود اختصاص داده است. در سوئد، بخش خصوصی در ارتباطگیری آنلاین با شهروندان از دولت پیشی گرفته است. بهطورکلی دولت سوئد به نسبت دیگر اقتصادهای پیشرفته، به میزان کمتری از تکنولوژی دیجیتال بهره میبرد، بااینحال در فراهم کردن شرایط مناسب محیط کسبوکار در این زمینه، موفق عمل کرده است.
نروژ در رتبه چهارم، یک رتبه ارتقاء را نسبت به سال 2015 تجربه کرده است. اقتصاد نروژ در حوزه فاوا بر پایههای محکمی از مقررات و محیط نوآورانه بناشده است. این کشور همچنین دارای بهترین زیرساخت فاوا در سطح جهان است! آمریکا با کسب رتبه پنجم، روند رو به بهبود خود در 4 سال اخیر را حفظ کرده و از رتبه 9 در سال 2013، به رتبه 7 در 2014 و 2015 و نهایتاً رتبه پنجم کنونی رسیده است. آمریکا توانسته است با بهبود محیط کسبوکار در بخش فاوا، خود را بهعنوان یکی از چابکترین و دیجیتالیترین بخشهای اقتصاد جهان معرفی کند. دولت این کشور همچنین رتبه چهارم ارائه سرویسهای اینترنتی به شهروندان را از آن خودکرده و برخلاف سوئد و نروژ، یکی از ارزانترین اینترنتهای جهان را باقیمت متوسط 16 دلار در ماه به شهروندان خود ارائه میدهد. متوسط جهانی قیمت مذکور، 52 دلار و در کشورهای دارای سطح درآمد بالا، 26 دلار است. هلند در رتبه ششم، سرعت زیادی در بهبود محیط کسبوکار، فضای نوآورانه و گسترش زیرساختها داشته است ولی بهشدت قیمت ارائه اینترنت را افزایش داده و اکنون از این نظر در رتبه 85 ارزانترین اینترنت جهان قرار دارد.
سوئیس در رتبه هفتم، انگلستان در رتبه هشتم، لوکزامبورگ در رتبه نهم و ژاپن در رتبه دهم نیز از شرایط کموبیش مشابهی با دیگر کشورهای ردههای یک تا شش برخوردار بودهاند و همگی بهنوعی سعی کردهاند قابلیت خود را در هر یک از 53 شاخص منحصربهفرد مؤثر در محاسبه NRI ارتقاء دهند. بخش دیگری از گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2016، به معرفی کشورهای دارای فعالیت قابلتوجه در عرصه فاوا پرداخته است. بر این اساس، کشورهای ایتالیا، اسلواکی، کویت، لبنان و اتیوپی جزء کشورهای فعال و متمایز در این عرصه شناختهشدهاند. در مرحله بعد، تلاش کشورهای کره جنوبی، کانادا، فرانسه، آلمان، امارات متحده عربی، استرالیا، مالزی، چین، عربستان سعودی، کلمبیا، روسیه، برزیل، ترکیه، آرژانتین، اندونزی، هند، مکزیک، رواندا و نهایتاً نیجریه نیز درخور ستایش معرفیشده است. کشورهای مذکور طی سالهای گذشته ارتقاء قابلتوجهی در بخشهایی از زیر شاخصهای مربوط به NRI را تجربه کردهاند. چنانکه مشاهده میشود، فعالیت ایران متأسفانه نه در جهان و نه در منطقه غرب آسیا، قابلتوجه و چشمگیر نبوده است. این واقعیت، معنایی جز عقب افتادن از قافله علم و تکنولوژی در این عرصه و محرومیت از عواید اقتصادی عظیم آن نخواهد داشت.
همانگونه که در بخشهای مختلف این گزارش مستند اشاره شد، دولت نقش کلیدی و اساسی در ارتقای توانمندی کشور در حوزه فاوا بر عهده دارد. از طرفی تلاش برای حرکت به سمت دولت الکترونیک و راهاندازی هر چه زودتر «شبکه ملی اطلاعات» یکی از پیشنیازهای بدیهی تحول در این عرصه خواهد بود.
نام كشور | رتبه درمیان 139 كشور |
سنگاپور | 1 |
فنلاند | 2 |
سوئد | 3 |
نروژ | 4 |
آمريكا | 5 |
هلند | 6 |
سوئيس | 7 |
انگلستان | 8 |
روسيه | 41 |
تركيه | 48 |
چين | 59 |
هند | 91 |
ايران | 92 |
السالوادور | 93 |
انقلاب صنعتی چهارم نیز همچون انقلابهای پیشین، از قابلیت بالقوه برای افزایش سطح درآمد جهانی و ارتقاء کیفیت زندگی مردم سراسر جهان برخوردار است. تا به امروز مصرفکنندگانی که به دنیای دیجیتال دسترسی داشتهاند، بیشترین استفاده را از این انقلاب صنعتی جدید بردهاند؛ فناوریهای جدید، ارائه خدمات و تولیداتی را میسر ساخته که بهرهوری و لذت از زندگی را ارتقاء بخشیدهاند.
در آینده، پیشرفتهای حوزه فناوری به معجزهای در عرضه کالا و خدمات خواهد انجامید که دستاوردهای درازمدتی را به لحاظ بهرهوری و تولید به دنبال خواهد داشت. هزینه حملونقل و ارتباطات بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد، بهرهوری زنجیرههای تأمین و لجستیک جهانی افزایش خواهد یافت و هزینه تجارت بهشدت کم میشود که تمام اینها میتواند بازارهای جدیدی را گشوده و منجر به افزایش رشد اقتصادی گردد.
درعینحال، اقتصاددانانی چون «اریک برینیولفسون» (Erik Brynjolfsson) و «اندرو مک آفی» (Andrew McAfee) بر این باورند که این انقلاب صنعتی نسل جدید میتواند به ایجاد نابرابریهای بیشتری منجر گردد، بهویژه در ظرفیت بالقوه برای ایجاد اخلال در بازارهای کار.
با جایگزینی ماشینهای اتوماتیک بهجای نیروی کار انسانی، شکاف میان دستاوردها برای بازار سرمایه و دستاوردها برای بازار کار روزبهروز عمیقتر میگردد. البته یک سناریوی دیگر نیز مطرح است که این جایگزینی نیروی کار انسانی با ماشینها و فناوریهای پیشرفته، درمجموع به افزایش کلی فرصتهای شغلی مطمئن و ارزشمند بیانجامد.
البته در این مرحله شاید پیشبینی این مسئله که کدام سناریو محقق خواهد شد، اندکی دشوار باشد؛ اما آنچه شواهد تاریخی از آن حکایت دارد این است که احتمال وقوع رخدادی بهصورت ترکیبی از نتایج هر دو سناریو بیش از هر گزینه دیگری محتمل است؛ و آنچه مسلم است در آینده، استعداد بیش از سرمایه میتواند عاملی مهم در تولید محسوب گردد. این مسئله میتواند بازار کار را به یک بازار دوقطبی کاملاً مجزا در بخشهای «مهارت پایین/درآمد پایین» و «مهارت بالا/درآمد بالا» تقسیم کند که درنهایت به افزایش تنشهای اجتماعی منجر خواهد شد.
«نابرابری»، گذشته از یک نگرانی اقتصادی مهم، بزرگترین نگرانی اجتماعی مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم نیز بهحساب میآید. در دنیای امروز بیشترین کسانی که از پیشرفت فناوری و علوم بهرهمند میگردند، تأمینکنندگان سرمایههای ذهنی و فیزیکی- مخترعان، سهامداران و سرمایهگذاران- هستند که همین مسئله نیز افزایش شکاف در بهرهمندی از ثروت را میان آن دسته از افرادی که به سرمایه و در مقابل به کار وابسته هستند، توجیه میکند؛ بنابراین، فناوری یکی از دلایل اصلی رکود درآمدی و یا حتی کاهش درآمد برای اکثریت جوامع در کشورهای با درآمد بالا بهحساب میآید: از یکسو تقاضا برای کارگران بامهارت بالا افزایش مییابد درحالیکه تقاضا برای کارگران بامهارت و تحصیلات کمتر کاهش پیدا میکند. نتیجه آن نیز بازار کاری کاملاً دوقطبی است و در این میان قشر متوسط بیبهره میماند.
تأثیرات:
همهی صنایع را تحت تأثیر قرار میدهد
این تحول در عرصهی صنعت، تنها کارخانهها را تحت تأثیر قرار نمیدهد؛ بلکه بخشهای زیادی از فستفودها تا خردهفروشیهای بزرگ دنیا را جهت تبدیل ساختار روندهای اجرایی به سیستمهای خودکار و دیجیتال، ترغیب کرده است. مزیت این تحولات در عرصهی صنعت، این است که در صورت جایگزینی رباتها با انسانها، هزینههای نهایی در محیطهای صنعتی بسیار ارزانتر تمام میشوند و استفاده از هوش مصنوعی امکان حل مشکلات پیچیدهی سرعت بخشی به خط تولید را ممکن میکند. بههرحال شاید هنوز چند دهه تا به ثمر نشستن آثار همهگیر چهارمین انقلاب صنعتی باقیمانده باشد؛ اما سؤال بیپاسخ در حال حاضر این است که ماشینها تا چه حد میتوانند در عرصهی صنعت جایگزین انسانها شوند و اینترنت اشیا چه نقشی را در انقلاب صنعتی چهارم بازی میکند؟
تا پیشازاین، تصور عموم مردم این بود که تنها این انسانها هستند که قرار است با ابزارهایی که در اختیاردارند توسط شبکهی اینترنت به هم متصل شوند و شخصاً از قابلیتهای آن بهره ببرند؛ اما بیش از یک دهه است که مفاهیم جدیدی شکلگرفته. این مفاهیم در چند سال اخیر در قالب محصولات هوشمند به بازار راه پیداکردهاند. اکنون در مورد ایدهای صحبت میکنیم که بر اساس آن هر شیء فیزیکی قادر است بااتصال به اینترنت یا به کمک سایر ابزارهای ارتباطی، با سایر اشیا تعامل داشته باشد.
عبارت اینترنت اشیا، برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ توسط کوین اشتون مورداستفاده قرار گرفت. او جهانی را توصیف کرد که در آن هر چیزی، ازجمله اشیای بیجان، برای خود هویت دیجیتال داشته باشند و به کامپیوترها اجازه دهند آنها را سازماندهی و مدیریت کنند. در آن ابتدا که «کوین اشتون» عبارت اینترنت اشیا را پایه نهاد، احتمالاً تنها استفاده از چیپهای شناسایی مبتنی بر فرکانسهای رادیویی را در ذهن داشت. پس از گذشت حدود ۱۵ سال ایدهی بنیادین کیوین اشتون جنبههای عملیتر و گستردهتری به خود گرفته است. اساس داستان این است که دستگاهها (اشیا) در یک پلتفرم عظیم با کمک حسگرهای مختلف به جمعآوری اطلاعات پرداخته و از طریق ترکیبی از تکنولوژیهای ارتباطی زمان خود با یکدیگر به تبادل داده بپردازند. اینترنت اشیا بخشی جداییناپذیر از آیندهی اینترنت است. پروتکلهای ارتباطی جدید هم بهعنوان بنیاد این شبکهی پیچدرپیچ ایفای نقش میکنند. وظیفهی این پروتکلها این است که تعامل و یکپارچگی کامل اشیای مجازی و فیزیکی جهان پیرامونمان را تضمین کنند. کامپیوترها، گوشیها، تلویزیونها، حسگرها، خودروها، یخچالها، حتی بستههای غذا و دارو، در این شبکهی متشکل از اشیا قرار میگیرند.
این مفهوم دست در دست اینترنت اشیا دارد؛ زیرا بخش عظیمی از دادههای شبکه عظیم موردنظر ما، بر روی سیستمهای ذخیرهسازی ابری (Cloud Storage) قرار دارد. پردازش این دادهها هم عمدتاً بر روی سرورهایی پرقدرت، خارج از دستگاههای ما (اشیای پیرامونمان) صورت میگیرد. به همین خاطر، آیندهی اینترنت اشیا در گروی پیشرفتهای هر چه بیشتر در حوزهی رایانش ابری است از سوی دیگر، موضوع رایانش ابری مطرح است.
بازسازی مجدد صنعت تولید
این انقلاب بازسازی کامل تمام پروسه تولید را دربرمی گیرد. تبدیل آنالوگ به دیجیتال و گردش کار مرکزی به پروسه تولید غیرمتمرکز. برنامه دیجیتال جامع هزینههای تولید را کاهش میدهد و منبعی کارآمد و مشتری مدار است درعینحال مدلهای جدید تجارت، محصولات خلاقانه و سرویسهای جدید، ایجاد خواهد کرد. سیستمهای تولید خودکنترلی، فعال با کمک سنسورها و فعال توسط اینترنت، آینده ماشینها را شکل میدهند. بر اساس سیستم فیزیکی سایبری تولید، سفارشها از طریق کل زنجیره ارزشگذاری، قادر به هدایت خود هستند.
تحقیقات جهانی در اروپا درحالتوسعه نرمافزار و روشی برای تجزیهوتحلیل دادههای دیجیتال صنعتی هستند. در آینده، صنعت تولید، شامل ماشینها و لوازم مجهز به سنسورهایی میشود که بهطور مداوم در حال جمعآوری دادهها در خصوص وضعیت، محل کار، موقعیت و شیوههای استفاده میشوند. با تجزیهوتحلیل و آنالیز مرتبط این دادهها به پروسهای کارآمدتر تبدیل میشود و به بهینهسازی و مراقبت و پیشگیری از خراب شدن این ماشینها و تجهیزات کمک میکند. این مسئله به شناسایی سریع ایرادات کمک میکند و بهصرفه جویی در هزینهها میانجامد. انقلاب صنعتي چهارم یک جهش کوانتومی است که مردم، ماشینآلات و دادهها را باهم یکی کرده و ما را قادر میسازد تا کارآمدی محصولات را در طول چرخه حیاتشان بهبود ببخشیم. برای مشتریانمان این مسئله منتج به افزایش بهرهوری در طول دوران استفاده از محصول میشود.
پیدایش انقلاب صنعتی چهارم در کارخانهها
در آینده، پروسه تولید، انسان، ماشین و محصول برای ایجاد پروسه تولید محصول خود سازمانیافته باهم در ارتباط خواهند بود. محصول، بهتنهایی حامل اطلاعات حیاتی خواهد بود. با استفاده از تکنولوژی انقلاب صنعتی چهارم، محصولات بهنوبه خود تصمیم میگیرند که چه زمان و چطور تولید شوند. ارتباط میان مردم، ماشینآلات، محصولات و تولیدات باید در زمان حقیقی برقرار شود. بهاینترتیب تمام پروسه تولید از تأمین محصول تا تحویل میتواند بهینهسازی و آماده سفارش شود.
هوش مصنوعی انقلاب چهارم صنعتی را در جهان پدید میآورد
ظهور رباتها و خودکار شدن ماشینآلات صنعتی بهمرور باعث از بین رفتن بسیاری از مشاغل و بیکار شدن شمار زیادی از کارگران خواهد شد. بازار اقتصاد جهانی پیشبینی کرده است که گسترش ماشینآلات خودکار و هوش مصنوعی انقلاب چهارم صنعتی را در جهان ایجاد کرده است که منجر به بزرگترین تحول در بازار کار قرن میشود.
در این میان رئیس بانک انگلیس معتقد است که بیش از 15 میلیون شغل در آستانه خودکار شدن است که این بهمنزله بیکار شدن شمار زیادی از نیروی کار خواهد شد. چنین پیشرفتهایی مزایای اقتصادی ازجمله تقویت بازدهی و کارآمدی اقتصاد و نیز کاهش هزینهها را به همراه دارد اما بازار کار را با دگرگونیهایی مواجه میکند. حدود سهچهارم رهبران مشاغل بر این باورند که تا پنج سال آینده، ماشینآلات خودکار و هوش مصنوعی جایگزین شمار زیادی از مشاغل خواهد شد. با این روند، خیلی از کارگران و کارمندان نگران آینده شغلی خود خواهند بود.
تأثیر بر مشاغل
آنچه مسلم است، در تمام صنایع، شواهد مشخصی وجود دارد مبنی بر اینکه فناوریهایی که زیربنای انقلاب صنعتی چهارم را مستحکم میسازند، تأثیر به سزایی بر مشاغل دارند. از یکسو در زنجیره تأمین و عرضه، بسیاری از صنایع شاهد معرفی فناوریهای جدیدی هستند که شیوههای کاملاً نوینی برای تأمین نیازهای موجود ارائه کرده و به میزان قابلتوجهی زنجیرههای ارزش صنایع را مختل میکند. در این میان، رقبای باهوش و خلاق به دلیل دسترسی به شبکههای دیجیتال جهانی برای انجام تحقیق، توسعه، بازاریابی، فروش و توزیع محصولات، میتوانند از طریق ارتقاء کیفیت، سرعت و یا قیمت، بسیار سریعتر از حد تصور جایگزین کسانی شوند که در حوزه مربوطه سالها حرفی برای گفتن داشتهاند. همین مسئله نیز میتواند روند اخلال در زنجیرههای ارزش صنایع را سرعت بخشد. از سوی دیگر در بخش تقاضا نیز شاهد وقوع تغییرات عمدهای خواهیم بود. افزایش شفافیت، تعامل با مصرفکنندگان و ارائه الگوهای جدید رفتار مصرفکننده (که عمدتاً بر دسترسی به اطلاعات و شبکههای موبایل مبتنی است)، شرکتها را مجبور میکند تا شیوههای طراحی، بازاریابی و ارائه تولیدات و خدمات خود را با شرایط حاکم وفق دهند.
بهطورکلی، چهار تأثیر عمده انقلاب صنعتی چهارم بر مشاغل، شامل اثرگذاری بر انتظارات مشتریان، ارتقاء تولیدات، تلاشهای جمعی و الگوهای سازمانی میگردد؛ این حرکت از انقلاب صنعتی سوم (معرفی فناوری ساده دیجیتال) به سمت ابداعات مبتنی بر ترکیب فناوریهای نوین (انقلاب صنعتی چهارم) شرکتها را مجبور ساخته تا در شیوههای تجاری خود تجدیدنظر کنند. در این میان، رهبران تجاری و مدیران ارشد اجرایی در صنایع و شرکتهای مختلف نیاز دارند تا محیط در حال تغییر پیرامون خود را بهخوبی شناخته و بهصورت مداوم و بیوقفه به دنبال استفاده از ابداعات جدید باشند.
اثرگذاری بر دولتها
همزمان با ادامه همگرایی دنیای فیزیک، دیجیتال و زیستشناسی، فناوریهای جدید، شهروندان کشورها را به طرز فزایندهای قادر میسازد تا با دولتها وارد تعامل شوند، نظرات خود را بیان کنند، تلاشهایشان را هماهنگ کرده و حتی پیشدستی کرده و از نظارت مقامات دولتی فرار کنند. درعینحال، دولتها نیز قدرتهای جدیدی برمبنای فناوریهای نوین به دست میآورند تا بهواسطه آن، نفوذ و سلطه خود بر مردم کشورهایشان را با استفاده از سیستمهای جاسوسی شنود و توان کنترل زیرساختهای دیجیتال افزایش دهند. بهطورکلی، دولتها بهشدت تحتفشار قرار خواهند گرفت تا رویکرد فعلی خود در قبال سیاستگذاری و تعامل با مردم را تغییر دهند چراکه نقش اصلی آنها در اجرای سیاست به دلیل ظهور و بروز منابع جدید رقابت و فرایند تقسیم قدرت که بهواسطه فناوریهای نوین میسر شده، کمرنگتر از گذشته میشود.
درنهایت این توانایی نظامهای دولتی و مقامات بخش دولتی برای وفق دادن خود با این شرایط جدید است که بقا و ادامه حیات آنها را تعیین میکند. اگر آنها ثابت کنند که قادرند با دنیایی از تغییرات دردسرساز کنار بیایند و میزان شفافیت و بهرهوری را افزایش دهند، پابرجا خواهند ماند. در غیر این صورت با مشکلات فزایندهای روبرو خواهند شد. این مسئله بهویژه در حوزه قانونگذاری و اجرای مقررات و قوانین مصداق بسیار دارد. در زمان انقلاب صنعتی دوم، تصمیم سازان دولتی زمان کافی برای مطالعه یک مسئله خاص و ارائه پاسخ و واکنش مناسب در چهارچوب قانونی در اختیار داشتند؛ اما چنین رویکردی دیگر کاربردی ندارد. با توجه بهسرعت بالای تغییرات و اثرگذاریهای گسترده که در انقلاب صنعتی چهارم شاهد آن هستیم، قانونگذاران و سیاستمداران در این زمینه تا حد بیسابقهای به چالش کشیده شده و تعداد قابلتوجهی نیز ثابت کردند که توان هماوری در این حوزه را ندارند.
اثرگذاری بر مردم
درنهایت، انقلاب صنعتی چهارم نهتنها آنچه را که انجام میدهیم تغییر میدهد بلکه در اینکه چه کسی باشیم نیز تغییراتی را اعمال میسازد. این انقلاب بر هویت ما و تمام مسائل مرتبط با آن اثرگذار خواهد بود: ازجمله بر حس برخورداری از حریم خصوصی، درک ما از مفهوم مالکیت، الگوهای مصرفی، زمانی که به کار و استراحت اختصاص میدهیم، چگونگی توسعه شغل و حرفه، پرورش مهارتها، ملاقات با دیگران و گسترش روابط با دیگران.
اما یکی از مهمترین چالشهای فردی فناوریهای اطلاعاتی جدید، حریم خصوصی است. درک این مسئله بهصورت غریزی ممکن است چراکه مسئله حریم خصوصی بخشی جدانشدنی از زندگی هر فرد است. به اشتراکگذاری اطلاعات فردی و ردیابی آنها بخش مهمی از ارتباطات در دنیای جدید را تشکیل میدهد. مباحث درباره مسائل بنیادین ازجمله تأثیر از دست دادن کنترل برداده ها و اطلاعات شخصی در زندگی در آینده شدیدتر و پیچیدهتر میشود. علاوه به این، انقلابهای در حال وقوع در حوزه فناوریهای زیستی و هوش مصنوعی که با افزایش طول عمر، سلامت، درک و تواناییهای فردی بشر معنای جدیدی به زندگی امروزی بخشیده، بشر امروزی را مجبور خواهد ساخت تا مرزهای اخلاقی خود را بازتعریف کند.
باوجود همه اینها، نه فناوریهای جدید و نه چالشها و مشکلاتی که به دنبال آنها ناگزیر خواهند بود، مواردی نیستند که بشر امروزی نتواند آنها را کنترل کند. هر یک از ما انسانها از طریق تصمیماتی که هرروز در مقام شهروند، مصرفکننده و یا سرمایهگذار اتخاذ میکنیم، در هدایت این انقلاب نوین در مسیر خود مسئولیم؛ بنابراین لازم است تا این انقلاب را به سمت آیندهای هدایت کنیم که منعکسکننده اهداف و ارزشهای مشترک باشد؛ آیندهای که مردم و انسانها نخستین اولویت آن باشند و باید بدانیم که انقلاب صنعتی چهارم این ظرفیت را دارد تا بشر امروزی را به رباتهایی انساننما تبدیل کرده و قلب و روحمان را از بین ببرد اما با بهرهگیری از روی دیگر سکه این انقلاب صنعتی نوین، میتوان بشر را به آگاهی اخلاقی و جمعی برمبنای حس سرنوشت مشترک رساند. همه اینها فقط و فقط به خود ما بستگی دارد.
چهارمین انقلاب صنعتی و چالشهای نظام آموزشی ایران
آموزشهای هدفمند بجاي ترسيدن از مواجهه با انقلاب صنعتي چهارم كليد اساسي در حل مسائل و مشكلات احتمالي گريبان گير نيروي كار متخصص در آينده خواهد بود. اينكه اين انقلاب خود از محمل دانشگاهها بيرون میآید حرف درستي است اما فكر نمیکنم منظور گوينده از دانشگاهها دانشگاههایی با مختصات ما باشد. در ضمن اين تنها دليل قانعکننده براي انفعال در برابر اين مواجهه نيست چراکه هماکنون دانشگاههای ما توان رقابت و نيز انعطاف لازم براي انتشار و نهادينه كردن علوم جديد را ندارند و بعضاً از منابع قديمي براي تدريس بهره میبرند و عناوين درسي بروز رساني نمیشوند؛ و همين عامل مهمي در ايجاد زمینههای عقبماندگی و محل صدمه در اين انقلاب پيش روست. به فرض مثال بعيد ميدانم در دانشگاههای معتبر ما رشتهای به نام شبکههای اجتماعي به بررسي و شناخت و اثر آنها بپردازد با اين فرض كه ميدانيم همين شبکههای اجتماعي جدا بر تأثیری كه بر فضاي کسبوکار دارند باعث بروز انقلابها و جنگهایی در كشورهاي همسايه شدهاند و بعضاً ابزاري در دست سايرين براي اعمال فشار در مواقع تاريخي هستند. پرورش قواي ذهني و خلاقیتهای فردي و ايجاد انگيزه براي فعاليت در كارهاي گروهي و افزايش توان رهبري و در كل استفاده از تواناییهای متمايز انساني در مقابل ماشینها و تقويت آنها و فاصله گرفتن از تمركز بر فعالیتهایی كه هماکنون ماشینها بهراحتی آنها را با سرعت و دقت بسيار فراتر از نيروي انساني انجام میدهند و در عوض تمركز بر مهارتهای ذهني و رواني كه ماشینها به اين زودیها قادر به دستيابي به آنها نيستند مسئلهای است كه سیاستگذاران بخش آموزش بايستي به آن توجه فراواني مبذول دارند تا نسل آينده نيروي كار تخصصهایی فراتر از ماشینها داشته و در مقام رهبري و نظارت بر آنها برآيد و براي كسب درآمد در تقابل با ماشینها قرار نگيرد.
بااینهمه، این تصویر که در نسل جدید کارخانهها، انسان جایی ندارد، تصویر غلطی است. کارخانهها به نیروی انسانی نیاز دارند اما مهارتهای موردنیاز آنها متفاوت از گذشته است و نظامهای آموزشی باید برای آموزش تخصصهای دیگری برنامهریزی کنند. یکی از ویژگیهای انقلابها، تخریب نظم قبلی و ایجاد نظمی نوین است. حال اگر جامعهای نتواند خود را با این تغیرت همراه و هماهنگ سازد، لاجرم در زیر آوارهای ناشی از تخریب نظم قبلی، مدفونشده یا حداقل آسیبهایی جبرانناپذیر میبیند؛ اما اکنونکه انقلاب صنعتی چهارم با انتظار تغییرات عظیم در زندگی روزمره ما درراه است و قرار است تمام جنبههای زندگی ما اعم از جنبههای زیستی، فرهنگی، اقتصادی و… را تغییر دهد،
باید این پرسش را مطرح نمود که در این فرآیند اجتنابناپذیر که تخریب خلاق(Creative Destruction) مشخصهی بارز آن است، برای حداقل رساندن آسیبهای احتمالی و حداکثر استفاده و بیشترین نقشآفرینی در این تغییرات باید کدام بخش و نهاد را تغییر و بهبود داد؟ اما مهمترین پیشنیاز و زیر ساختار بنیادی برای پرهیز از غفلت از این قافله شتابناک پیشرفت، بحث آموزش است. پیششرط استفاده از امکانات هر دستگاهی؛ اعم از ماشینی یا سازمانی، یادگیری مهارتهای ضروری کار با آن است، خصوصاً اگر قرار باشد در آن سیستم نقشآفرینی شود، آموزش است. متأسفانه در کشور ما اغلب از دریچه اقتصادی به انقلابهای صنعتی نگریسته و تنها پیامدهای اقتصادی و صنعتی آنها مدنظر قرارگرفته و از پیشنیازهای هماهنگ شدن و استفاده بهینه از این انقلابها غافل بوده و پیامدها و اثرات فرهنگی آن نیز مورد غفلت است.
به تعبیر آنتونی گیدنز، جامعهشناس شهیر بریتانیایی؛ «در عصر مدرن، تحصیل و مدارک تحصیلی پلهی مهمی بهسوی فرصتها و موقعیتهای شغلی است. مدارس و دانشگاهها نهتنها ذهن و دید مردم را وسیعتر میکنند، بلکه انتظار میرود که نسل جدید شهروندان را مهیای مشارکت در زندگی اقتصادی کنند. دشوار میتوان به موازنه درستی آموزشهای عمومی و مهارتهای کاری خاص دستیافت. تعلیم فنی، شغلی و حرفهای غالباً ضمیمه تحصیلات عمومی دانشآموزان میشود تا گذار از مدرسه به کار را هرچه آسانتر کند. برای مثال، طرحهای کارآموزی و شاگردی به جوانان این امکان را میدهد که دانش و مهارت خاصی را پرورش دهند که در زندگی شغلی آینده آنها به کار میآید» (گیدنز، ص ص ۱۰-۷۰۹).
با عنایت به اینکه یکی از مهمترین انتظارات از هر سیستم آموزشی، آمادهسازی کودکان برای تصدی شغلهای آینده است، در همین راستا مجمع اقتصاد جهانی، ده مهارت برتر موردنیاز نیروی کار را بهصورت جدول زیر اعلام و عنوان کرده بیش از یکسوم مهارتهایی که امروزه برای نیروی کار یک معیار مهم بهحساب میآید تا ۵ سال آینده تغییر خواهد کرد:
۱۰ مهارت و توانایی برتر موردنیاز نیروی کار | ||
سال ۲۰۱۵ | اولویت | سال ۲۰۲۰ |
حل مسائل پیچیده | ۱ | حل مسائل پیچیده (Complex Problem Solving) |
کار تیمی و همکاری | ۲ | تفکر در مقاطع بحراني (Critical Thinking) |
مدیریت افراد/ رهبری | ۳ | خلاقیت (Creativity) |
تفکر در مقاطع بحراني | ۴ | مدیریت افراد/ رهبری (People Management) |
فن مذاکره | ۵ | کار تیمی و همکاری (Coordinating with Others) |
کنترل کیفیت (Quality Control) | ۶ | هوش هیجانی/ عاطفی (Emotional Intelligence) |
سرویس گرا | ۷ | تصمیمگیری و قضاوت (Judgment and Decision Making) |
تصمیمگیری و قضاوت | ۸ | سرویس گرا (Service Orientation) |
گوش دادن فعال (Active Listening) | ۹ | فن مذاکره (Negotiation) |
خلاقیت | ۱۰ | انعطافپذیری شناختی (Cognitive Flexibility) |
مهارتهای ذکرشده در جدول فوق مجالی دیگر و البته مفصل میطلبد، اما مهمترین تغیر در لیست فوق مربوط به خلاقیت است. چراکه تنها میتوانیم این امر کلی را استنباط کنیم که در اثر انقلاب چهارم، تمام جوانب زندگی ما تغییر خواهد کرد اما از بسیاری از شغلهایی که به وجود خواهند آمد، هیچ تصوری نداریم؛ لذا نمیتوان به یک سری دروس و مهارتهای پایه بسنده کرد، بلکه خلاقیت و تفکر در مقاطع بحراني و همچنین انعطافپذیری شناختی است که در شرایط غیرقابلپیشبینی میتواند برای فرد و جامعه راهگشا باشد.
در یک نگاه جهانی به کارکردهای نظامهای آموزشی میتوان گفت «بااینکه بسیاری از معلمان مدارس و دانشگاهها بیش از هر چیز در پی ارائه دوره تحصیلی کامل و پربار هستند، سیاستمداران و کارفرمایان میخواهند مطمئن شوند که برنامههای آموزشوپرورش با الزامات اقتصادی کشور و نیازهای شغلی تطبیق میکند. ولی در روزگار تغییر پرشتاب اقتصادی و فنی، همیشه نمیتوان انطباق سهل و سادهای بین اولویتهای نظام آموزشی و دسترسی به فرصتهای شغلی و حرفهای ایجاد کرد» (گیدنز، ص ۷۱۰).
اما با نگاهی گذرا به جدول فوق، اجمالاً میتوان این برداشت را در مورد کشورمان ایران داشت که نهتنها مهارتهای لازم برای سال ۲۰۲۰ بلکه حتی از آموزش ابتداییترین شکل مهارتهای لازم سال ۲۰۱۵ نیز در سیستم آموزشی ما اثری نیست و حتی بالعکس، برخی از این مهارتها همچون تفکر انتقادی و خلاقیت در برخی از پروسههای آموزشی مانند کنکور سرکوبشده و از بین میرود؛ بنابراین اگرچه نظامهای آموزش متوسطه (هنرستانهای کاردانش و فنیحرفهای) و آموزش عالی (دانشگاههای علمی کاربردی و…) در ایران رو به گسترشاند، اما در زمینه پرورش نیروهای ماهر و آماده برای کار در مهارتهای تخصصی مشاغل تثبیتشده ضعف داریم تا چه رسد به ایجاد مهارت همراه با خلاقیت برای کار در فرصتهای شغلی نوین و فراتر از آن؛ نوآوری در زمینه شغل. لذا با توجه به پیشبینیناپذیر بودن دقیق دگرگونیهای زندگی ناشی از انقلاب چهارم، باید پرسید که کدام ساختار نوین و خلاق آموزشی و کدام رشتهها، درسها و سرفصلهای آموزشی میتواند دانشآموزان و دانشجویان ایرانی را برای نقشآفرینی در شغلهای آینده که هیچ تصوری از آنها نداریم آماده سازد؟ و در یک نگاه کلی به وضع موجود، سیستم آموزشی ما در کدام دوره مانده است؟ انقلاب اول، دوم، سوم؟ برای اولین بار جوزف شومپیتر (۱۸۸۳-۱۹۵۰) عبارت تخریب خلاق (Creative Destruction) را بکار برد که به ظهور ساختارهای جدید توأم با تخریب ساختارهای قدیمی اشاره دارد (مانند تحول در صنعت حملونقل و یا فراگیری فروشگاههای خردهفروشی زنجیرهای و اینترنتی و…). جوامع و افرادی که آمادگی همراهی با این تخریب خلاق را نداشته باشند، آسیبهای جدیای را متحمل میشوند.
نتيجهگيري و پيشنهادات
هدف از نگارش مطالبي ازایندست آن است تا با ايجاد حساسيت در بدنه صنعت كشور بكوشيم تا پيشاپيش با تبديل تهديدهاي آن به فرصتها همراه با اقتصادهای برتر دنيا بر اين امواج سوار شويم و گامي در جهت تعالي صنعت كشور برداريم تا از غافله عقب نمانيم. کارخانهها اگر نتوانند خود را با این دگرگونی و تحول بزرگ همگام کنند، باید از بازار خداحافظی کنند زیرا دیگرکسی محصول آنها را نخواهد خرید. زمانی که کامپیوترها بتوانند بهطور کامل و مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، خط تولید را بهصورت خودکار هدایت کنند و با کمک هوش مصنوعی، ایرادات را کشف و مرتفع کنند، احتمالاً نیازی به انسان در محیطهای صنعتی نخواهد بود. این مسئله حداقل در چند دههی اول به نظر برخی افراد خوشایند نیست؛ اما درنهایت، احتمالاً انسانها بهعنوان ناظر در کارخانهها و شرکتها، بر عملکرد هوش مصنوعی و رباتها در محیط کاری نظارت خواهند داشت تا از بروز فجایع احتمالی پیشگیری کنند. دیگر در عصری بسیار زودگذر زندگی میکنیم. تنها چند سال پس از طرح «صنعت فاوا» در اواخر سده بیستم، جابجایی مهمی در پارادایم نظامهای فنی – اجتماعی مدرن، نظام تقسیمکار آن و تولید صنعتیاش، تحت عنوان همگرا سازی علوم و فنون نوین، نظرات مطرح شد؛ و در اثر آن، در بهار سال ۲۰۱۶، گفتمان «انقلاب صنعتی چهارم»، مدتها است که عملاً موضوع نهادهای قانونگذاری، مقررات گزاری و سیاستگذاری شده و (برای مثال) اتحادیه اروپا مشغول تدوین خطمشیهایی برای کاستن از مخاطرات احتمالی آن و افزایش بهرهوری و اثربخشی مثبتش بر اقتصادهای ملی در دولتهای عضو اتحادیه اروپا شده است. چرخش و دگرگوني به سمت انقلاب صنعتي چهارم براي كشور ما قطعاً كار سادهای نه ازلحاظ فني و نه ازلحاظ زیرساختهای موردنیاز نخواهد بود؛ و قطع بهیقین بسيار پرهزینه خواهد بود؛ اما ازآنجاکه تجربه ثابت كرده است كه تكنولوژي خود را بر جوامع تحميل خواهد كرد كشور ما بهعنوان بازار هدفي بسيار غني عرصه ورود محصولات هوشمندي خواهد بود كه بهزودی نهتنها کارخانهها و سبك سنتي توليد نیمهجان كشورمان را به كناري خواهد راند بلكه در صورت بیتفاوتی و عدم درك آينده، نيروي انساني نيمه ماهران را نيز در اثر ورود خطوط هوشمند خانهنشین كرده و با بحران كسب درآمد مواجه خواهد كرد و جامعه مارا نيز بیشازپیش مصرفگرا خواهد نمود. امروز با باز شدن فضاي تعاملي سازنده با قدرتهای صنعتي دنيا در ايران، در انعقاد قراردادهاي بلندمدت میبایستی نیمنگاهی نيز به فضاي توليد و کسبوکار هوشمند آينده داشت كه آيا خطوط توليد خریداریشده تا چه ميزان توان انعطاف در مواجهه با اين دگرگوني را دارا هستند و از هماکنون و با ديدي باز و بهدوراز ذوق زدي به امضاي قراردادها پرداخت. با استناد به متون و گزارشهای منتشرشده در مورد انقلاب صنعتي چهارم بهخوبی درمیابیم كه برنامه پش روي صنايع بزرگ دنيا براي رويارويي با اين انقلاب برنامهای میانمدت است كه نهایتاً تا سال 2025 ميلادي خود را براي اين مواجه مهيا کردهاند. در بين كشورهاي صنعتي دنيا آلمان با دارا بودن يكي از قویترین صنايع دنيا و با عضويت درمیان هشت قدرت صنعتي دنيا برنامه ای روشنتر و شفافتر را از ساليان پيش آغاز كرده است و با داشتن نقشه راهي مدون بهعنوان رهبري مقتدر براي دستيابي بهپیش نيازها و زیرساختهای انقلاب صنعتي چهارم در حال حركت به سمت نهادينه كردن آن بهصورت عملي است و در مقالات آينده بهتفصیل به موشکافی برنامههای اين ابرقدرت صنعتي خواهيم پرداخت.