ماهنامه شماره 19 (اسفند ماه 1395)
مقدمه
هرساله بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، آتشسوزی، طوفان و خشکسالی قسمتهای مختلفی از جهان را گرفتار میکند. این حوادث طبیعی اغلب با صدمه به جان و مال انسانها همراه است. با توجه به اینکه شدت و ابعاد وقوع این حوادث اغلب وسیع بوده و همچنین تأثیر عواملی نظیر رشد جمعیت، تغییرات شرایط جوی، یکپارچگی سامانهها حجم تقاضای ایجادشده برای عملیات امداد و نجات نیز بسیار زیاد است؛ بنابراین پیشبینی میشود، امدادهای فعلی و مراکز امدادرسانی که در شرایط عادی نیازهای شهر را تأمین میکنند، اغلب برای پاسخگویی به تقاضای ایجادشده در زمان مناسب، در این شرایط ناکافی باشند. رسیدگی به آسیبدیدگان، ارسال کالاهای ضروری و ارائه کمکهای اولیه پزشکی و انتقال مجروحین به مراکز امداد در زمان مناسب، در کاهش تلفات و معلولیتهای ناشی از این حوادث اهمیت زیادی دارد.
ماهیت بحرانهای طبیعی بهگونهای است که پاسخگویی به آنها باید در زمان اندک صورت پذیرد. ماهیت تصادفی بودن و غیرقابلپیشبینی بودن بحرانهای طبیعی ایجاب میکند که طرحهای بحرانی جامعی جهت کاهش و تسکین خطرات و نتایج ناشی از بحران ارائه شود. برنامهریزی جهت رویارویی با این قبیل پیامدها و آگاهی عمومی مردم موجب کاهش مرگومیر و از دست رفتن داراییها و مصدومیتها میشود که این امر رویکرد اصلی در واکنشهای امدادی است. طی سالهای اخیر کاهش اثرات بلایای طبیعی در شهرهای کشور در برابر حوادث و سوانح غیرمترقبه موردتوجه جدی قرارگرفته است. ابعاد وسیع خسارات و تلفات ناشی از بلایای طبیعی در شهرهای گوناگون جهان سبب شده است پژوهشهای کاربردی گستردهای در زمینه مدیریت لجستیک امداد، به هنگام مقابله با بحران جهت به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن انجام گیرد. درواقع قسمت اعظم مدیرت بحران، چیزی جز مدیریت لجستیک نیست. بنابراین بدیهی است که پژوهشهای کاربردی در امور مربوط به لجستیک امدادی در شرایط وقوع بلایای طبیعی سبب افزایش ابتکارات در طراحیها و یافتن بهترین سیاستها و مؤثرترین روشها و فناوریها با در نظر گرفتن شرایط کشور خواهد شد. لذا افزایش کارایی روشهای مقابله با بلایای طبیعی و لجستیک امداد ضرورت مییابد. علاوه بر این، لجستیک موجب هماهنگی بیشتر در تحویل کالاها و ارتباطات شده و همچنین باعث سرعت در تحویل و پاسخگویی نیز میگردد.
ازجمله استراتژیهای مهم لجستیکی جهت بهبود عملکرد و کاهش زمان تأخیر، مکانیابی از پیش، ایجاد مراکز توزیع امداد و کنترل و مدیریت موجودی در نزدیکی این مناطق آسیبپذیر است. لذا وجود مراکز توزیع امداد در محلهای مناسب از شبکه که بتوانند تقاضای ایجادشده در این شرایط را بهصورت مناسبی پوشش دهند، در انجام موفق عملیات امداد و نجات، بسیار حائز اهمیت است و در تمام موارد فوقالذکر، ضعف در انتخاب مکان مناسب احتمال اتلاف سرمایه را بالاتر خواهد برد و نهایتاً منجر به خسارات و صدمات جانی فراوانی خواهد شد.
بحران، انواع و اثرات آن
«بحران حادثهای است که بهطور طبیعی و یا توسط بشر، بهصورت ناگهانی و یا فزاینده به وجود میآید و سختی و مشقت را به جامعه تحمیل مینماید که جهت برطرف کردن آن نیازمند اقدامات اساسی و فوقالعاده است».
طبقهبندی بلایا و حوادث در انجام تحقیقات و مدیریت بهینه بحرانها کمک بسزایی خواهد نمود. بر این اساس سازمانها و نهادهای مختلف تقسیمات گوناگونی از بحران را ارائه نمودهاند. اکثر سازمانها مانند مجمع جهانی راه و آژانس مدیریت بحران فدرال ایالت متحده و همچنین اکثر محققان، بحرانها را به دو گروه کلی بحرانهای انسانساز و بحرانهای طبیعی تقسیم نمودهاند. جدول زیر دستهبندی کلی بحرانها را برحسب نوع ایجاد و نوع وقوع با ذکر مثالهایی برای هر دسته نشان میدهد.
جدول (11): دستهبندی انواع بحران [4] | |
انسانساز | طبیعی |
بحرانهای سیاسی، پناهندگی | قحطی، خشکسالی (هجوم تدریجی) |
حملات تروریستی، جنگ | زلزله، طوفان و سیل (هجوم غیرمنتظره) |
طبق بررسیهای بهعملآمده، کشور ایران در ردیف 10 کشور اول حادثهخیز جهان است. از بین 40 نوع حادثهی شناختهشده در سطح جهان متأسفانه 31 نوع آن در ایران احتمال وقوع دارد و مشخصاً سه حادثهی زلزله، سیل و خشکسالی بیشتر از سایر بلایا برای کشور ما خسارتبار بوده است. بر اساس اظهارنظر پژوهشکدهی مهندسی زلزله نزدیک به 83 درصد جمعیت کشور ایران در مناطق با خطر نسبی زمینلرزه شدید و خیلی شدید قرار دارند و 50 درصد در معرض خطر سیل قرار دارند.
چرخهی سیستم مدیریت بحران
مدیریت بحران بهعنوان نظم در اجتناب و برخورد با خطرات تعریف میشود. بهعبارتدیگر مدیریت بحران به مجموعهای از عملیات و فرآیندهای مشخص گفته میشود که برای پیشگیری و کاهش اثرات بحران، قبل از بحران، در حین وقوع بحران و بعد از بحران برنامهریزی میشوند. این نظم شامل آمادگی برای مواجهشدن با بحران، پاسخگویی به آنها و درنهایت پشتیبانی و بازسازی جامعه بعدازآن که عملیات امداد اولیه مربوط به بحران به اتمام رسند. از طرفی چون بحرانها یک تهدید همیشگی در نظر گرفته میشوند، بنابراین سیستم مدیریت بحران بایستی بهطور پیوسته مورد پایش و بهبود قرار گیرد. همچنین موفقیت این سیستمهای امداد به هماهنگی و همکاری سازمانهای مشارکتکننده در عملیات امداد بستگی دارد.
سیستم مدیریت بحران شامل چهار فاز اصلی: پیشگیری، آمادگی، پاسخگویی و بهبود یا بازیابی است که در شکل زیر نشان داده میشود. بهطورکلی اجرای سیستم مدیریت بحران وابستگی بالایی به مشخصات و ویژگیهای ناحیهی تحت تأثیر بلایا و همچنین مشخصات و شدت هر یک از بلایا دارد. برای مثال علاوه بر آمادگیهای معمول کشورها در تدارکات، فاکتورهایی از قبیل زیرساختهای حملونقل و ارتباطات، سیستمها، شرایط محیطی، شرایط جغرافیایی و زمان وقوع در طول روز و یا سال اثرات بسیار مهمی در سطح تلفات و خرابیهای ناشی از بلایا هستند؛ بنابراین دستیابی به یک مدل جامع برای سیستم مدیریت بحران بدون متمرکز کردن مدلهای موجود و شیوهای عملکردی برای هر کشور و یا هر ناحیه تحقق نخواهد یافت.
شکل 1: فازهای اصلی سیستم مدیریت بحران
پیشگیری
تمرکز در این مرحله بیشتر بر روی جلوگیری از تبدیل خطرات بالقوه به بلایای طبیعی و همچنین کاهش اثرات مخرب آنها است. این مرحله نسبت به سایر مراحل دیگر نیازمند سرمایهگذاری و برنامهریزی بلندمدت است [5]. اقدامات اجراشده در این مرحله در دو گروه ساختاری و غیر ساختاری طبقهبندی میشوند [6]. اقدامات ساختاری شامل استفاده از فناوریهای پیشرفته بهمنظور کاهش اثرات بلایا است. بهعنوانمثال خاکریزهای سیل، تقویت ساختمانهای موجود و تقویت شبکههای حملونقل نظیر جادهها، پلها و غیره. نمونههایی از اقدامات غیر ساختاری عبارتاند از قانونگذاری، بیمه، برنامهریزی استفاده از زمین و غیره.
آمادگی
در این مرحله، برنامهها و راهحلهای مختلف در مورد فاجعهی اتفاق افتاده ارائه میشود. نمونههایی از این برنامهها و راهحلها شامل جنبههای مختلف در مورد سیستم مدیریت بحران از قبیل برنامهریزی تدارکات مربوط به عملیات امداد (بهعنوانمثال موقعیت تسهیلات اضطراری، ذخیرهسازی اقلام ضروری، حملونقل مردم، تجهیزات و سایر موارد)، ایجاد برنامههای ارتباطی، تعریف وظایف و مسئولیتهای هر سازمان امدادی شرکتکننده، هماهنگی عملیات و آموزش پرسنلهای امداد میباشند.
پاسخگویی
این مرحله نیازمند اعزام سریع پرسنل، تجهیزات و اقلام موردنیاز به ناحیهی بحرانزده است که بهطورکلی ترکیبی از واحدهای پزشکی، نیروهای پلیس و یا ارتش، آتشنشانها و واحدهای جستجو همراه با وسایل نقلیه و تجهیزات ضروری بوده که بستگی بهشدت و وسعت فاجعهی اتفاق افتاده میباشند. سایر موارد شامل تجهیزات و منابع انسانی پشتیبان برای گروهای مذکور، اقلام ضروری از قبیل ملزومات اولیه نظیر غذا، آب آشامیدنی، پوشاک، چادر و سازههای ساختمانی موقت، دارو و تجهیزات پزشکی، نیروهای داوطلب و سازمانهای غیردولتی است.
بهبود
هدف از این مرحله، بازگرداندن مناطق آسیبدیدهی ناشی از بلایا به حالت اولیهی خود است. بهطور عمده این مرحله به نیازهای ثانویهی مردم از قبیل نوسازی و بازسازی خانهها و تسهیلات شهری مربوط است. ازجمله اقدامات اصلی این مرحله بهبود وضع زیرساختها و شرایط مناطق آسیبدیده با بهکارگیری تکنیکهای اساسی پیشگیری است . در شکل زیر چرخهی عمر مأموریت امدادرسانی نیز نمایش دادهشده است .
در ادامه در جدول 1 نیز اهم فعالیتهای مربوط به هر فاز از چرخهی سیستم مدیریت بحران ارائه میگردد.
شکل 2: چرخهی عمر مأموریت امداد رسانی
کمکهای امدادی
سازمان بهداشت جهانی به کمک سایر سازمانهای بینالمللی به یک طبقهبندی استاندارد رسیده است که کلیه کمکهای امدادی در وضعیتهای بحرانی را در ده گروه جای میدهد اینگونه تقسیمبندی کمکهای امدادی بهخصوص برای طبقهبندی و ثبت کمکها مفید است. این طبقهبندی عبارت است از:
دارو و کالاهای دارویی
آب و نوشیدنی
وسایل و تجهیزات بهداشتی: منظور محصولات غیر دارویی است که برای فعالیتهای درمانی به کار میروند، نظیر ابزار جراحی، وسایل آزمایشگاهی، اشعه ایکس و غیره
خوراک
پناهگاه/ برق/ تجهیزات ساختمانی
لجستیک (ابزار لازم برای امور مربوط به حملونقل)
نیازهای شخصی آموزشی
منابع انسانی (بهتر است برای داوطلبین و ستاد کمکرسانی ازلحاظ نوع مهارتشان طبقهبندی داشته باشیم. این امر بهخصوص برای کارکنان بینالمللی از اهمیت بیشتری برخوردار است).
اقلام دامی کشاورزی
سایر اقلام
با توجه به اینکه لیست بالا بهصورت کلی است، بنابراین ممکن است اقلام مختلف با مقادیری متفاوت، متناسب با مشخصهها و ویژگیهای هر فاجعهی طبیعی نیاز گردد. سطح ضرورت هر یک از اقلام نیز با توجه به وضعیت اتفاق افتاده متفاوت است به گونهایی که برخی از آنها در مراحل اولیهی دوران پس از وقوع بلایا اولویتدارند. بهعنوانمثال در صورت وقوع زلزله در طول زمستان، تحویل بهموقع لباس، پتو و سوخت امری حیاتی است. همچنین در برخی از کشورها نیز با توجه به قوانین و فرهنگ آن کشور نیازمندی به اقلام امدادی تحت تأثیر قرار میگیرد. بهعنوانمثال ارائهی چادر پس از وقوع یک فاجعه از ویژگیهای مهم عملیات امدادرسانی در کشورهای اسلامی است. علاوه بر این، موارد دیگری نیز وجود دارد که علیرغم نیاز مبرم به آنها دارای ترکیبات شیمیایی هستند که ممکن است برای مردم و محیطی که ساکناند خطرناک باشند، مواد سوختنی، گازهای پیکنیکی، اکسیژن و غیره در زمان بحران موردنیاز واقع میشوند؛ اما برای جلوگیری از آتشسوزی، انفجار، مسمومیت، آلودگی محیط و مصدومیت لازم است که بااحتیاط بیشتری مدیریت شوند. این کمکها از منابع گوناگونی تأمین میگردد. بعضی از آنها توسط سازمانهایی خاص به محل حادثه هدایت میشوند، اما اکثر آنها نتیجه اقدامات جوامع ملی و بینالمللی هستند.
لجستیک امداد
توماس لجستیک امدادرسانی را بهصورت زیر تعریف کرده است:
لجستیک امدادرسانی به آن دسته از فرآیندها و سیستمهایی مربوط میشود که در بسیج افراد، منابع، مهارتها و دانش لازمه جهت کمک به افراد آسیبدیده در بلای طبیعی دخالت دارد.
ازجمله مهمترین تقاضای هنگام وقوع بلایا عبارت است از: جستوجو و نجات، غذا، آب، خدمات پزشکی، پناهگاه موقتی، برق و بهداشت (جمعآوری زباله، کالا و خدمات بهداشتی). آنچه در لجستیک امدادرسانی حائز اهمیت است، ارزش زمان و رساندن کمکها و خدمات موردنیاز در کوتاهترین زمان ممکن است. چراکه ثانیهها در بحرانها، حکم ساعتها در مواقع عادی رادارند. ازنظر کوتم و همکاران منظور از لجستیک امداد تحویل اقلام صحیح به افراد صحیح در مکان صحیح، در زمان صحیح و به میزان صحیح است. لجستیک امداد نیز مانند لجستیک مطرح در زنجیرهای تأمین سنتی فعالیتهایی از قبیل برنامهریزی، پیشبینی، تدارکات، حملونقل، انبارداری، تحویل و همچنین اقدامات مکمل ازجمله ارائه درخواست کمکها و جابجاییها را شامل میشود. زنجیره امداد تمامی ذینفعان را در فرآیند امدادرسانی به هم متصل میسازد. این ذینفعان عبارتاند از اهداءکنندگان، سازمانهای امدادی، ارتش، دولتها و مردم آسیبدیده.
شکل 3: طرح کلی زنجیره توزیع امداد
لجستیک بشردوستانه
لجستیک بشردوستانه شاخهای از لجستیک امداد است که در فازهای آمادگی و پاسخ سیستم مدیریت بحران بهکاربرده میشود و بهطورکلی بهصورت زیر بیان میگردد:
«فرآیند برنامهریزی، اجرا و کنترل مؤثر و مقرونبهصرفهی جریان و ذخیرهسازی کالا و مواد، همچنین اطلاعات مربوط به آنها، از نقطهی مبدأ به نقطهی مصرف بهمنظور کاهش درد و رنج مردم آسیبدیده، بهطوریکه شامل طیف وسیعی از فعالیتها نظیر آمادگی، برنامهریزی، تهیه، حملونقل، انبارداری، مسیریابی و همچنین ترخیص کالا از گمرک است .»
بهطورکلی در لجستیک بشردوستانه سرعت و اثربخشی برنامهها و عملیات امدادی نقش اساسی و پررنگی را ایفا میکنند . این سیستم معمولاً نیازمند تهیه، ذخیرهسازی و حملونقل غذا، آب، دارو و سایر ملزومات دیگر از قبیل منابع انسانی، ماشینآلات و تجهیزات ضروری در طول دورهی قبل و بعد از بلایا است. تنوع عملیات لجستیکی در امداد بلایا بهقدری گسترده است که باعث میگردد لجستیک بشردوستانه پرهزینهترین بخش در عملیات امداد بلایا باشد (تقریباً 80 درصد کل هزینهها). همچنین عملیات امداد نیازمند استقرار تعداد زیادی از وسایل نقلیهی تدارکات، تجهیزات و پرسنل است. بهعنوانمثال در زلزله ونچوآن در تاریخ 12 می 2008 در چین، 6 هواپیمای حمل بار، 19 هلیکوپتر، 5800 نفر پرسنل نظامی و پزشکی و همچنین 150 تن اقلام و ملزومات در طول 24 ساعت به منطقه ارسال شد؛ بنابراین اجرای مؤثر و کارآمد چنین عملیات بزرگی، با توجه به هرجومرجهای به وجود آمده (وحشت عمومی و تخریب زیرساختهای حملونقل و ارتباطات) امری پیچیده و دشوار است.
ساختار زنجیرهی لجستیک بشردوستانه
ساختار زنجیرهی لجستیک بشردوستانه شامل سه مرحلهی اصلی: 1- تأمین اقلام و ملزومات 2- انبارداری و مکانیابی از پیش و 3- حملونقل است. در شکل (1-4) ساختار زنجیره لجستیک بشردوستانه به تصویر کشیده شده است. گام اول تهیه و تدارک اقلام و تجهیزات ضروری است. هر سازمان امدادی نیاز به تهیهی اقلام ضروری و تجهیزات از تأمینکنندگان محلی و یا جهانی با بهکارگیری از تکنیکهای مختلف تدارک از قبیل خرید مستقیم، مناقصه و غیره دارد. ازجمله چالشهای اصلی در این مرحله کاهش هزینههای خرید (با توجه به تورم ایجادشده در قیمتهای بازارهای محلی بعد از وقوع بلایا)، حصول اطمینان از در دسترس بودن منابع در طول زمان، کاهش زمان تدارک و ایجاد هماهنگی در نوع کمکهای مالی مربوط به اقلام حاصلشده است .
شکل 4: ساختار زنجیره لجستیک بشردوستانه
پس از دستیابی به اقلام و تجهیزات موردنیاز برای دورههای قبل و بعد از وقوع بلایا، هر سازمان امدادی مسئول، موظف است این اقلام و تجهیزات را در مکانهای مناسب با در نظر گرفتن مناطق آسیبدیده ذخیره و از پیش مکانیابی کنند. چالشهای مربوط به این مرحله شامل هزینههای ثابت احداث و راهاندازی انبارها، هزینههای نگهداری موجودی و همچنین خرابی احتمالی اقلام است . از طرفی نیز احتمال آسیبدیده و یا نابودی انبارها در حین وقوع بلایا نیز وجود دارد. درنهایت حملونقل آخرین مرحلهی مهم هر زنجیرهی لجستیک بشردوستانه است که پرسنل انسانی، تجهیزات و اقلام ضروری به مراکز توزیع مرکزی از پیش تعریفشده، نقاط توزیع واسطهای، مراکز توزیع محلی و نهایتاً نواحی تحت تأثیر بلایا فرستاده میشوند. حتی اگر اقدامات پیشگیرانه و برنامهریزیها بهصورت کاملاً حسابشده و دقیق انجام شوند، حملونقل در طول دورهی پس از فاجعه سختترین مرحلهی لجستیک بشردوستانه است. دلیل اصلی آن آسیب دیدن زیرساختهای حملونقل پس از وقوع بلایا است. همچنین شرایط جغرافیایی، آبوهوا و ناامنیهای مناطق تحت تأثیر امکان تردد انواع وسایل نقلیه و روشهای استفاده از آنها را نیز محدود میکند.
شباهتها و تفاوتهای لجستیک امداد با لجستیک تجاری
شکی نیست که مدیریت زنجیره تأمین نقش کلیدی را برای ایجاد رقابت در بسیاری از سازمانهای تجاری بازی میکند. با یک مدیریت زنجیره تأمین عالی، سازمانهای تجاری قادر به تولید و ارائهی مواد و محصولات از نقطه مبدأ به نقطه مصرف با صرف هزینههای ایده آل میباشند. اصول زیربنایی در پشت مدیریت زنجیره تأمین در بین شرکتها یکپارچه بوده و همکاری و اشتراک اطلاعات بین سازمانهای درون زنجیره تأمین وجود دارد.
هر دوزنجیره تأمین تجاری و زنجیره امداد بلایا در تعدادی مشخصات مشابه هستند بهطوریکه برخی از اصول اساسی، دیدگاهها، روشهای توسعهیافته برای مدیریت زنجیره تأمین تجاری میتواند برای زنجیره تأمین امداد نیز اعمال شود. بهطورکلی، هر دوزنجیره امداد و زنجیره تأمین در مشخصات زیر مشترک هستند .
هدف در هر دو، تحویل مؤثر و بهموقع کالا از منبع به نقطه نیاز (نقاط تقاضا) است. در اصل، تمام تدارکات و عملیات زنجیره تأمین باید بهگونهای طراحیشده باشد که از تحویل کالاهای معین به دست افراد موردنظر در زمان معین اطمینان حاصل شود.
در هر دو مورد، شبکه تأمین میتواند بسیار پیچیده باشد و شامل نهادهای مختلفی از سازمانهای داخلی و نیز سازمانهای بینالمللی است، در هر دو، سیستم میتواند چندمرحلهای یا چندلایهای باشد.
در هر دو تقاضا نامشخص است و تلاش برای پیشبینی سطح تقاضا وجود دارد. عدم اطمینان تقاضا، یک مسئلهی حیاتی برای هر کسبوکار است بهطوریکه یقین نداریم که چه چیزی به فروش میرسد یا چه چیزی موردنیاز مشتریان است. این مورد برای زنجیره امداد بلایا نیز صادق است. حتی هنگامیکه بلایا اتفاق میافتد عدم قطعیتهای بزرگ در میزان زمان و مکان تقاضا وجود دارد.
قابلیت دید و هماهنگی بهمنظور بهبود پاسخ و اثربخشی عملیات زنجیره تأمین، در هر دو مورد لازم است.
از سوی دیگر تفاوتهای بسیاری بین این دو زنجیره وجود دارد. چنین تفاوتهایی نشان میدهد که بسیاری از مفاهیم و تکنیکهای تجاری در زنجیره تأمین بهطور مستقیم به زنجیره امداد قابلانتقال نیست. ازجمله مهمترین تفاوتها، طرفین درگیر، پیکربندی شبکههای تأمین، عدم اطمینان الگوی تقاضا و عدم اطمینان الگوهای عرضه میباشند که هرکدام از آنها در ادامه به تفضیل بیانشده است.
طرفین درگیر: در زنجیره تأمین تجاری، طرفین درگیر نسبتاً با یکدیگر آشنا و موردقبول همدیگرند. بسیاری از روابط طولانیمدت و مبتنی بر اصول شراکت است. در زنجیره امداد بسیاری از روابط بهطور آنی در طول عملیات امدادرسانی توسعه مییابند. اهداف طرفین درگیر متفاوت است. در زنجیره تأمین تجاری، طرفین درگیر در فعالیتهای زنجیره، یک ارزیابی مناسب از ارزشها و قراردادهای رسمی با یکدیگر دارند. بهعنوانمثال، یک فروشنده زمانی قادر به تأمین قطعات یا مواد برای یک کارخانه خواهد بود که توسط آن کارخانه مورد ارزیابی و تأیید قرار گیرد. در زنجیره امداد، بسیاری از طرفین درگیر ناشناخته یا داوطلب هستند. هیچ ارزیابی و پیششرطی برای مشارکتشان در عملیات امداد نیاز نیست. افراد، سازمانهای اجتماعی، تجاری و دولتی بهآسانی میتوانند بهعنوان داوطلب و یا اهداءکننده (تأمینکننده) مواد غذایی، چادر، دارو منابع دیگر باشند.
پیکربندی شبکه: در زنجیره تأمین تجاری، یک شبکه اغلب از منابع تأمین متعدد جهت پوشش تقاضای مکانهای مختلف بهره میبرد. تقاضای کل برابر با مجموع تقاضای بازارهای منطقهای است. پیکربندی شبکه نسبتاً پایدار است، هرچند تغییرات از طریق تغییر در تأمینکنندگان، تسهیلات تولیدی و تغییر در شبکه توزیع میتواند رخ دهد. در اغلب موارد، زنجیره امداد تنها یک نقطه تقاضا و منابع تأمینکننده متعدد دارد . برخلاف لجستیک تجاری، محل ذخیرهسازی در زنجیره امداد نسبتاً سیاسی است. پیکربندی ناپایدار است و بسیاری از تأمینکنندگان تنها یکبار در طول عملیات امداد، مواد غذایی توزیع میکنند.
تقاضا: یک زنجیره تأمین تجاری، به جهت توجیه اقتصادی و وجود تقاضای کافی برای زنجیره وجود دارد. هرچند به علت توسعه سریع محصولات جدید، این تقاضا برای محصولات خاصی میتواند کم باشد و بهسرعت ناپدید شود، اما بهطورکلی تقاضای کل در یک بازه طولانیمدت، کاملاً پایدار و بزرگ است. در بیشتر مواقع دادههای گذشته میتواند برای پیشبینی سطح تقاضای آینده مورداستفاده قرار گیرد. تکنیکهای استانداردی برای پیشبینی تقاضا در دسترس هستند؛ اما در زنجیره امداد، به دلیل وقوع بلایای طبیعی و یا ساخته دست بشر که در کوتاهمدت رخ میدهند تا حد زیادی در طی زمان غیرقابلپیشبینی و ناپایدار هستند و دادههای گذشته بهطور محدودی میتوانند برای پیشبینی سطح تقاضا بکار گرفته شوند. آگاهی از وقوع بلایای دیگر میتواند مفید باشد اما ارزیابی سریع در زمینه پیشبینی تقاضا بسیار مهمتر است. هیچ روش استانداردی برای پیشبینی تقاضا در دسترس ناست.
تأمین: تأمین مواد، قطعات و یا محصولات در زنجیره تأمین تجاری از تهیهکنندگان از پیش تعیینشده صورت میپذیرد. سطح فعالیتهای تأمین نشاندهنده سطح تقاضاست، هرچند برخی خطاها با توجه به اشتباهات پیشبینی وجود دارد. تأمینکنندگان اغلب در پاسخ به سفارشهای مشتری واکنش نشان میدهند. عملکرد تأمینکنندگان اغلب از طریق انتخاب مناسب و نظارت بر عملکردشان ارزشیابی میشود. درصورتیکه ممکن نیست تأمینکنندگان در زنجیره امداد مشخص و محدود شوند. در زنجیره امداد، میزان عرضه، تقاضا را منعکس نمیکند، چراکه منابع امدادی بهعنوان یک نتیجه دادخواهی از رسانههای خبری و آژانسهای کمکی درگیر عملیات امداد میآیند. در اغلب موارد تأمینکنندگان نوع و مقدار امدادی را تعیین مینمایند. درنتیجه، فزونی اقلام غیرضروری و کمبود اقلام حیاتی اغلب مواردی هستند که در عملیات امداد رخ میدهد.
شباهتها و تفاوتهای فوق نشان میدهند، نیاز به تلاشهای بیشتری برای توسعه لازم است تا بتوان از بخشهای لجستیک یا مدیریت زنجیره تأمین تجاری، برای لجستیک امداد بهره برد.
نقش استانداردهای GS1 در بهبود فرایندهای لجستیک بشردوستانه
GS1 معتقد است باکار کردن در کنار یکدیگر، میتوانیم به تلاشهای بشردوستانه خود از طریق قدرت استانداردهای GS1 برای کمک به مردم دستیابیم. سازمانهای بشردوستانه بهصورت خستگیناپذیری برای نجات جان انسانها و حفظ کرامت انسانها تلاش میکنند، اما شرایط کنونی بحرانها و افراد در معرض آسیب در جهان بهطور کامل بیسابقه است. در حال حاضر، 125 میلیون نفر در جهان- نزدیک به جمعیت کشور ژاپن دهمین کشور پرجمعیت جهان – نیاز به کمک دارند. با توجه به اینکه تدارکات و حملونقل بیش از 60٪ هزینههای امدادرسانی را دربر میگیرد، بهبود کارایی زنجیره تأمین بشردوستانه یک ضرورت است. سازمان GS1 و استانداردهای آن در سراسر جهان برای بهینهسازی زنجیره تأمین شناختهشده است.
سازمان استانداردهای جهانی GS1، بهعنوان یک سازمان بیطرف و غیرانتفاعی، راهحلهای معتبر و جهانشمولی برای باز کردن قفلهای زنجیره تأمین بهمنظور افزایش پاسخگویی و بهرهوری فرآیندهای ارائه میدهد. این راهحلها که توسط کسبوکارها، سازمانهای چندجانبه و سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان استفاده میشوند، میتوانند در فرایندهای حملونقل و تدارکات لجستیک بشردوستانه مورداستفاده قرارگرفته و از این طریق به لجستیک بشردوستانه کمک نمایند.
نکته مهم دیگری که اهمیت استفاده از استانداردهای GS1 در لجستیک بشردوستانه را مضاعف میکند، این است که بدانیم، هدف لجستیک بشردوستانه برخلاف لجستیک تجاری، دستیابی به سود بیشتر نیست، بلکه هدف آن نجات جان انسانهای عمدتاً بیگناه و جلوگیری از دامنه بحران است.
نتیجه گیری
ماهیت تصادفی بودن و غیرقابلپیشبینی بودن بحرانهای طبیعی (بهخصوص زلزله) ایجاب مینماید که طرحهای مدیریت بحران جامعی جهت کاهش و تسکین خطرات و نتایج ناشی از بحران ارائه شود. برنامهریزی جهت رویارویی با این قبیل پیامدها و آگاهی عمومی مردم، موجب کاهش مرگومیر و همچنین کاهش از دست رفتن داراییها و مصدومیتها شده که درواقع هدف اصلی پاسخها و واکنشهای امدادی است.
ازآنجاییکه به دلیل عواملی نظیر رشد جمعیت، تغییرات شرایط جوی و یکپارچگی جهانی، بحرانهای طبیعی در حال افزایش هستند، پیشبینی میشود امدادهای فعلی ناکافی و ناکارآمد باشند . از طرفی ماهیت بحرانهای طبیعی به گونهایی است که پاسخگویی به آنها باید در زمان اندک صورت پذیرد. در چنین شرایط اضطراری و پیچیده، تصمیمگیرنده باید با سرعت و بهصورت مؤثر به مشکلات لجستیکی پاسخ داده و افراد آسیبدیده را از نقاط آسیب به مراکز مستقرشده موردنظر انتقال دهد.
در راستای نیل به این اهداف، لجستیک بهعنوان حوزهای است که بهبود در آن میتواند نتایج اثربخش را حاصل کند. درواقع قسمت اعظم مدیریت بحران، چیزی جز مدیریت لجستیک نیست. علاوه بر این لجستیک موجب هماهنگی بیشتر در تحویل کالاها و ارتباطات شده و موجب افزایش سرعت تحویل و پاسخگویی نیز میگردد.
یکی از استراتژیهای مهم لجستیکی جهت کاهش زمان تأخیر، مکانیابی از پیش مراکز توزیع امداد و ذخیرهسازی موجودی در نزدیکی نقاط بالقوه آسیب است. این استراتژی رسمی لجستیکی، نشاءت گرفته از عملیات نظامی بوده که در جنگ جهانی دوم مورداستفاده قرارگرفته شده است بنابراین بهطورکلی میتوان گفت جهت نیل به اهداف مدیریت بحران، لجستیک بهعنوان حوزهای است که میتواند بهبود زیادی ایجاد کرده و مکانیابی از پیش انبارهای موجودی از استراتژیهای مهم لجستیکی جهت حرکت بهسوی پاسخگویی سریعتر و بهتر میباشند.
نکته آخر اینکه، در صورت استفاده از استانداردهای GS1 در دو حوزه کلیدی حملونقل و تدارکات به میزان زیادی میتواند در کارایی و پاسخگویی به نیازهای لجستیکی تأثیر داشته باشد.