1- پیش گفتار
دادههای اصلی، اطلاعات مهم سازمانی است که از عملیات تراکنشی و تحلیلی سازمان پشتیبانی میکند. «مدیریت دادههای اصلی[1]» (MDM) ترکیبی از برنامههای کاربردی و فناوریهایی است که این دادههای اصلی را ادغام، پاکسازی و تکمیل کرده و آن را با تمام نرمافزارهای کاربردی، فرایندهای کاری و ابزارهای تحلیل، همزمان میکند. این عمل باعث بهبود قابلملاحظهای در کارایی عملیاتی، گزارش دهی و تصمیم سازی مبتنی بر واقعیت میشود.
در طول چند دهه گذشته، چشماندازهای فناوری اطلاعات به آرایههای پیچیدهای از سیستمهای مختلف، برنامههای کاربردی و تکنولوژیها تبدیلشدهاند. محیطی که یکپارچگیاش را ازدستداده، مشکلات قابلتوجهی برای دادهها ایجاد میکند. این مشکلات، باعث تفکیک و قطع ارتباط فرایندهای کاری شده و مانع و محدودکنندهی ابتکارات در مدیریت ارتباط با مشتری[2]، برنامهریزی منابع سازمان[3] و مدیریتزنجیرهتامین[4] میشوند، تحلیلها را به تباهی میکشانند و میلیاردها دلار در سال هزینه بر شرکتها تحمیل میکنند. «مدیریت دادههای اصلی» به مشکل کیفیت دادههای سازمان در منشأ آن در بخش عملیاتی کسبوکار حمله میکند. این عمل در هماهنگی با بخش انبارش دادهها و بخش تحلیلی کسبوکار به انجام میرسد. این روش ترکیبی در شرکتهای پیشرو سراسر جهان در حال جا افتادن است.
این نوشتار در مورد «مدیریت دادههای اصلی» بحث میکند و رئوس مطالب راهحل[5] «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل را مطرح مینماید. عناصر فناوری اوراکل برای ایجاد سیستمهای «مدیریت دادههای اصلی»، ایدآل هستند. «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل همچنین شامل ابزارهایی است که بهطور مستقیم از مدیریت دادهها درون انبارههای دادههای اصلی پشتیبانی میکنند. علاوه بر این «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل، معماری یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی اوراکل را برای ایجاد نرمافزارهای هوشمند «مدیریت دادههای اصلی» و یکپارچهسازی دادههای اصلی معتبر باکیفیت بالا در چشمانداز فناوری اطلاعات بکار میگیرد.
2- مقدمه
چگونه میشود از بیشمار نقطهی ورود دادهها، یک دیدگاه مشترک از کسبوکار داشت؟ این چالشی است که شرکتها سالهاست با آن مواجه هستند. تحلیلهای جدید کسبوکار روی انبارههای دادههای با اندازههایی در حدود ترابایت، امروزه اطلاعات مرتبطتر و عملیتری برای تصمیم سازها ایجاد میکنند اما منابع دادهها همچنان جداجدا و غیر منسجم باقیماندهاند. این مسائلِ مربوط به کیفیت دادهها موجب تحت تأثیر قرار گرفتن کارایی عملیاتی و دقت گزارش دهی میشوند. «مدیریت دادههای اصلی» یک راهحل است. «مدیریت دادههای اصلی» مشکل کیفیت دادهها را در بخش عملیاتی کسبوکار رفع میکند و در بخش تحلیلی کسبوکار انبارهی دادهها را رشد داده و تکمیل میکند. در این نوشتار، نقش محوری «مدیریت دادههای اصلی» بهعنوان بخشی از راهحل کامل مدیریت اطلاعات سازمانی را آشکار خواهیم کرد.
«مدیریت دادههای اصلی» دارای دو جزء معماری است:
- فناوری برای تعریف، ادغام و همزمانسازی دادههای اصلی در سراسر سازمان
- برنامهی کاربردی برای مدیریت، پاکسازی و غنیسازی دادههای اصلی ساختاریافته و غیر ساختاریافته
«مدیریت دادههای اصلی»، منبع مرکزی دادههای اصلی معتبر است، که در نقش یک مرجع میانبر، امکان دسترسی به دادههای اصلی را بهطور بلادرنگ فراهم میکند. «مدیریت دادههای اصلی» باید بهطور یکپارچه با انبارههای دادهها، نرمافزارهای کاربردی «مدیریت کارایی سازمانی[6]» (EPM) و همهی سیستمهای هوش کسبوکار[7] (BI) یکپارچه شود تا اطلاعات مناسب را در قالب مناسب به شخص مناسب در زمان مناسب ارائه کند.
افزون بر آن برای پشتیبانی و تقویت سیستمها با معماری سرویس گرا و هوش کسبوکار، نرمافزارهای کاربردی باید از مدیریت دادهها پشتیبانی کنند. مدیریت دادهها یک فرایند کسبوکار برای تعیین چگونگی تعریف دادهها، استانداردها، حقوق دسترسی و قوانین کیفیت است. «مدیریت دادههای اصلی» این قوانین را اجرا میکند و کنترلهای قوی رویدادهها را در سراسر سازمان فراهم میکند.
شکل 1 ـ دادههای اصلی معتبر
راهحلهای «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل، همهی این ویژگیهای گفته شده را دارا هستند. «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل، با گستردهترین مجموعه از نرمافزارهای کاربردیِ عملیاتی و تحلیلی در حوزهی صنعت، برای پشتیبانی از کنترل دادهها، کاهش ریسک و رسیدن به سازگاری دادهها از طریق کاهش تناقضات دادههای پایهی کسبوکار در نرمافزارهای کاربردی و ایجاد کنترل فرایندهای مرکزی قوی روی انبارهی مدیریتشدهی دادههای اصلی، طراحیشده است.
3- دادههای سازمانی
یک سازمان دارای سه نوع واقعی از دادههای کسبوکار است که عبارتاند از: دادههای تراکنشی، دادههای تحلیلی و دادههای اصلی.
دادههای تراکنشی از نرمافزارهای کاربردی پشتیبانی میکند.
دادههای تحلیلی از تصمیم سازیها پشتیبانی میکند.
دادههای اصلی معرف موجودیتهای کسبوکار است که تراکنشها برمبنای آنها انجام میشود و تحلیلها پیرامون آنها صورت میگیرد.
شکل 2 ـ دادهها در سازمان
4- دادههای تراکنشی
عملیات شرکتها بهوسیلهی نرمافزارهای کاربردی که فرایندهای کلیدی کسبوکار را خودکار کردهاند، پشتیبانی میشوند. این نرمافزارهای کاربردی شامل فروش، ارائه خدمات، مدیریت سفارشها، تولید، خرید، صورتحسابهای قابل دریافت و صورتحسابهای قابل پرداخت میشوند. این نرمافزارهای کاربردی به مقادیر قابلتوجهی از دادهها نیاز دارند تا بهطور صحیح عمل کنند. این دادهها، دادههای مرتبط با موجودیتهای دخیل در تراکنشها و همچنین خودِ دادههای تراکنشی را شامل میشوند. برای مثال زمانی که یک مشتری محصولی را خریداری میکند، تراکنش بهوسیلهی یک نرمافزار کاربردی فروش اداره میشود. موجودیتهای مربوط به این تراکنش، مشتری و محصول هستند. دادههای تراکنشی عبارتاند از زمان، مکان، قیمت، تخفیف، روشهای پرداخت و مانند آنکه در نقطهی فروش استفاده میشوند. دادههای تراکنشی در جداول پردازش تراکنش آنلاین[8] ذخیره میشوند که برای پشتیبانی از دسترسی و بهروزرسانی با کمترین زمان تأخیر طراحیشدهاند.
4-2- «مدیریت دادههای اصلی» عملیاتی
راهحلهایی که بر روی مدیریت دادههای تراکنشی تحت نرمافزارهای کاربردی عملیاتی تمرکز میکنند، «مدیریت دادههای اصلی» عملیاتی نامیده میشوند.
5- دادههای تحلیلی
دادههای تحلیلی برای پشتیبانی از تصمیمهای سازمانی استفاده میشود. الگوهای خرید مشتری مورد تحلیل قرار میگیرند. تأمینکنندگان بر اساس ویژگیهای مربوط به کارایی، برای تصمیمگیریهای بهتر دربارهی زنجیرهتامین، طبقهبندی میشوند. رفتارهای محصول در بازههای زمانی طولانی بهدقت بررسی میشوند تا الگوهای شکست شناسایی شوند. این دادهها در انبارههای بزرگ دادهها ذخیرهشدهاند و احتمالاً ارائهدهندگان کوچکتر دادهها، دارای ساختارهای جدولی هستند که این ساختارها طوری طراحیشدهاند تا از عملیات تجمیع اطلاعات، پرسوجوهای[9] خاص و دادهکاوی پشتیبانی کنند.
بهطورمعمول دادهها در جداول واقعی بزرگی ذخیرهشدهاند که حاوی عناصر کلیدی مانند مشتری، محصول، تأمینکننده، حساب و مکان هستند.
5-1- «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی
راهحلهایی که بر «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی تمرکز دارند بانام «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی شناخته میشوند. این راهحلها بر روی کیفیسازی انبارش دادهها و فناوریهای هوش کسبوکار تمرکز دارند. همچنین ارزش واقعی برای سازمانها میآورند اما توانایی تأثیرگذاری بر سیستمهای عملیاتی را ندارند. هرگونه پاکسازی دادهها[10] که درون راهحل «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی انجام میشود برای نرمافزارهای کاربردی تراکنشی قابلتشخیص نیست. ازآنجاییکه سیستمهای «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی نمیتوانند کاری برای بهبود کیفیت دادههای جاری در مجموعه نرمافزارهای کاربردی ناهمگن[11] انجام دهند، دادههای بیکیفیت مربوط به حوزههای مختلف، راه خود را به درون سیستمهای هوش کسبوکار پیدا میکنند.
6- دادههای اصلی
دادههای اصلی، موجودیتهای کسبوکاری که در بیش از یک برنامهی کاربردی تراکنشی به اشتراک گذاشتهشدهاند را معرفی میکنند. این دادهها دربارهی اینکه موجودیتهای سازمانی پیرامون کدامیک از تراکنشها اجرا میشوند صحبت میکنند. این دادهها همچنین محورهای کلیدی که پیرامون آنها تحلیلی انجام میشود را معرفی میکنند. دادههای اصلی، نسخهای واحد از حقیقت این موجودیتها را در محیط عملیاتی فناوری اطلاعات[12] ایجاد میکنند.
یک راهحل «مدیریت دادههای اصلی» باید بتواند تمام موجودیتهای دادههای اصلی را مدیریت کند. این موجودیتها معمولاً شامل مشتری، تأمینکننده، مکان، حساب، دارایی و محصول میشوند؛ اما موجودیتهای دیگری مانند صورتحسابها، کمپینها یا درخواست خدمات نیز میتوانند در نرمافزارهای کاربردی نقش داشته باشند و بنابراین به ادغام، استانداردسازی، پاکسازی و توزیع اطلاعاتشان نیاز است. صنایع مختلف دارای موجودیتهای فرعی دیگری میباشند که برای عملکرد صحیح کسبوکار حیاتی هستند.
همچنین مهم است توجه شود ازآنجاییکه «مدیریت دادههای اصلی» از نرمافزارهای کاربردی تراکنشی پشتیبانی میکند باید از میزان تراکنشهای با حجم بالا نیز پشتیبانی کند؛ بنابراین «مدیریت دادههای اصلی» باید در مدل دادههایی که برای سیستم پردازش تراکنش آنلاین طراحیشده است، مستقر شود. انبارههای دادههای عملیاتی[13] این الزام کلیدی معماری را برآورده نمیکنند.
بیشترین ارزش کسبوکار، از مدیریت توأم دادههای اصلی تراکنشی و دادههای اصلی تحلیلی به دست میآید. این راهحل، «مدیریت دادههای اصلی سازمان[14]» نامیده میشود. پاکسازی دادههای عملیاتی، کارایی عملیاتی خودِ نرمافزارهای کاربردی عملیاتی و فرایند کسبوکاری که از این نرمافزارهای کاربردی عملیاتی سود میبرد را بهبود میبخشد. دستاوردهای ناشی از «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی، نمودهای صحیحی از چگونگی اجرای واقعی کسبوکار است. علاوه بر این بینشی که از طریق فرایندهای تحلیلی به دست میآید برای جنبهی عملیاتی کسبوکار در دسترس خواهد بود.
در حال حاضر، اوراکل، جامعترین راهحل «مدیریت دادههای اصلی» سازمانی بازار را ارائه میکند. «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل با تنوع هاب[15]هایی که برای مشتری، محصول، مکان، تأمینکننده و دادههای عملیاتی دارد، تمام ابعاد «مدیریت دادههای اصلی» تحلیلی، مالی و تراکنشی را به هم مرتبط میکند.
7- فرایندهای «مدیریت دادههای اصلی»
اکنونکه ماهیت دادههای اصلی و جایگاه آن در معماری اطلاعات را شناختیم، لازم است فرایندهای کلیدی که راهحلهای «مدیریت دادههای اصلی» باید آنها را پشتیبانی کنند، شناسایی کنیم.
شکل 3 ـ فرایندهای «مدیریت دادههای اصلی»
فرایندهای کلیدی هر سیستم «مدیریت دادههای اصلی» عبارتاند از:
- تعیین مشخصات دادههای اصلی. شناسایی همهی منابع ممکن و وضعیت جاری کیفیت دادهها در هر منبع.
- ادغام و متمرکز کردن دادههای اصلی در یک انبارهی دادههای مرکزی و اتصال آن به تمام نرمافزارهای کاربردی مشارکتکننده
- کنترل دادههای اصلی، پاکسازی آن، رفع دوگانگیهای اطلاعاتی، غنیسازی دادهها بهوسیلهی دادههای سیستمهای شخص ثالث و مدیریت آن مطابق با قوانین کسبوکار.
- به اشتراکگذاری دادههای اصلی، همزمانسازی دادههای اصلی مرکزی با فرایندهای کسبوکار سازمانی و نرمافزارهای کاربردی مربوط به آنها. اطمینان از اینکه دادهها در سراسر محیط فناوری اطلاعات همزمان باقی میمانند.
- تجلی این واقعیت که فقط یک نسخه از وضعیت صحیح برای تمام موجودیتهای دادههای اصلی برای پشتیبانی از سیستمهای هوش کسبوکار و گزارشگیری وجود دارد.
7-1- تعیین مشخصات
اولین مرحله در هر پیادهسازی «مدیریت دادههای اصلی» آن است که مشخصات دادهها تعیین شود. به این معنا که برای هر موجودیت کسبوکار دادههای اصلی که بهصورت مرکزی در یک انبارهی دادههای اصلی کنترل میشود، تمام سیستمهای موجود که این دادههای اصلی را ایجاد و بهروزرسانی میکنند باید با توجه به کیفیت دادهها مورد ارزیابی قرار بگیرند. هرگونه انحراف از هدف کیفیت دادههای مطلوب، باید تحلیل شود. مثالهایی از اهداف کیفیت دادهها عبارتاند از: کامل بودن دادهها، توزیع ارزشهای توسعهیافته، محدودهی قابلقبول ارزشها و مانند آن.
تعیین مشخصات دادهها، اولین گام مهم در فرایند یکپارچهسازی دادهها است تا اطمینان حاصل شود که بهترین مجموعهی ممکن از قوانین کیفیت دادههای پایه در اولین هاب «مدیریت دادههای اصلی» وجود دارد.
7-2- ادغام
ادغام، فرایندی مهم برای «مدیریت دادههای اصلی» است. بدون ادغام و در یکجا جمعکردن تمام ویژگیهای دادههای اصلی، قابلیتهای کلیدی مدیریت، مانند ایجاد رکوردهای اطلاعاتی مختلط از چندین منبع قابلاعتماد، امکانپذیر نیست. «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل از مدرنترین مدلهای قابل توسعهی دادهها سود میبرند. اینها، مدلهای دادههای عملیاتی هستند که برای «پردازش تراکنش آنلاین» طراحیشدهاند. اینها نرمافزارهای کاربردی خنثیای هستند که قابلیت گرداوری تمام دادههای اصلی سازمانی از تمام سیستمهای موجود در یک محیط ناهمگن فناوری اطلاعات را دارند. این دادههای اصلی شامل موجودیتهای کسبوکاری مانند مشتری، تأمینکننده، توزیعکننده، شریک تجاری، مکان، محصول، اموال و غیره است. این مدلها صرفنظر از اینکه منشأ تکهتکه شدن دادههای اصلی کدام سیستمها هستند، از تمام دادههای اصلی هدایتکنندهی یک کسبوکار، پشتیبانی میکنند. این مدلها شامل SAP، Siebel، JD Edwards، PeopleSoft، Oracle E-Business Suite، Microsoft, Acxiom، Dun & Bradstreet، سیستمهای حسابداری، سیستمهای محلی و سیستمهای میراثی[16] هستند. برای بارگذاری دادهها نیز ابزارهایی تهیهشده است. ابزارهای بارگذاری دستهای و مقیاسپذیر، تاریخچه و نگاشت از سیستمهای منبع را مدیریت میکنند. اوراکل تکنیکهای قدرتمند کیفیت دادهها برای استانداردسازی، پاکسازی و تطبیق ویژگیهای دادههای اصلی در طی فرایند بارگذاری دادهها را ارائه میکند. این تکنیکها تضمین میکنند که دادههای بارگذاری شده، پاک هستند و دوگانگیها در حین اجرای فرایند بارگذاری حذفشدهاند.
7-3- پاکسازی و کنترل کردن
دادههای اصلی، ادغام و مجتمع میشود تا بتوان آن را پاکسازی و کنترل کرد. فرایند پاکسازی شامل استانداردسازی، رفع خطا، تطبیق دادهها برای سازگاری، حذف دوگانگیها و غنیسازی دادهها میشود. کنترل دادهها شامل تعریف دادهها، تعریف قوانین کیفیت دادهها، سیاستهای حریم خصوصی و نظارتی مرتبط با دادهها، ممیزی و کنترلهای دسترسی رویدادهها است. این دو فرایند مکمل، ستون فقرات هر راهحل «مدیریت دادههای اصلی» که دادههای معتبر برای به اشتراکگذاری در سراسر سازمان ایجاد میکند را فراهم میکنند.
موجودیتهای خاص کسبوکار نیازمند ابزار مدیریت خاص خود هستند. مدیریت کیفیت دادههای غیرساختارمند[17] محصول، بسیار متفاوت از مدیریت کیفیت دادههای ساختارمند[18] مشتری است. به همین دلیل است که اوراکل، سرورهای کیفیت دادههای سازمانی برای دادههای مشتری و اشخاص و دادههای محصول و قلم کالا را فراهم میکند که به سهولت قابلگسترش برای تأمینکنندگان، مواد و اموال است. کنترل دادهها به رشته عملیاتی برای مدیریت دادهها و اطلاعات بهعنوان یک دارایی مهم سازمان، اشاره دارد. این رشته عملیات شامل سازمان، فرایندها و ابزارهایی برای ایجاد و بکار بردن قواعد ارزیابی مرتبط با اعتبارسنجی و مدیریت دادهها است. کنترل دادهها برای اطمینان از اینکه دادهها صحیح هستند، بهدرستی به اشتراک گذاشتهشدهاند و محافظتشده هستند، ضروری است. نرمافزارهای کاربردی «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل، کیفیت و کنترلپذیری قابلتوجهی برای دادهها ایجاد میکنند.
7-4- به اشتراکگذاری
دادههای اصلی پاکسازیشده و باکیفیت اگر در جای خودشان نگهداشته شوند مزیت بالقوهای برای سازمان به ارمغان نمیآورند. «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل، از انبارهی یکپارچهای برای کمک به یافتن، بکار بردن و مدیریت وبسرویس مرتبط با دادههای اصلی سود میبرد. افزون بر آن، «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل از «معماری یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی اوراکل» سود میبرد تا قبل از ایجاد نرمافزارهای کاربردی یک دید مفهومی کلی در رابطه با یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی با دادههای مربوط به «مدیریت دادههای اصلی» و سرویسهای کیفیت دادههای مرتبط با «مدیریت دادههای اصلی» فراهم کند. معماری یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی اوراکل، چارچوبی برای نرمافزارهای کاربردی ترکیبی بکار میبرد تا از رویدادهای بلادرنگ همزمان و غیرهمزمان برای نگهداری از دادههای اصلی باکیفیت در سراسر سازمان پشتیبانی کند.
7-5- استفاده
«مدیریت دادههای اصلی» فقط یک نسخه از حقیقت را در مورد هر موجودیت دادههای اصلی ایجاد میکند. این دادهها، تمام سیستمهای عملیاتی و تحلیلی در سراسر سازمان را تغذیه میکند. سلسلهمراتبهای مختلفی از موجودیتها میتوانند بهطور مستقیم بر رویدادههای اصلی اجرا شوند.
«مدیریت دادههای اصلی»، ابزارهای هوش کسبوکار اوراکل مانند OBI EE[19] و BI Publisher را برای ایجاد «دید 360 درجه[20]» و مرجع میانبر دادهها[21] به انبارهی دادهها، به کار میبرد.
8- معماری سطح بالای «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل
شکل زیر لایههای اصلی در معماری «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل را معرفی میکند.
شکل 4 – لایههای معماری «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل
- میانافزار ادغام اوراکل[23] یک زیرساخت پشتیبانی ایجاد میکند
- معماری یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی، دادههای «مدیریت دادههای اصلی» را به نرمافزارهای کاربردی و فرایندهای کسبوکار متصل میکند
- لایهی نرمافزارهای کاربردی «مدیریت دادههای اصلی» شامل تمام هابهای مربوط به دادههای «مدیریت دادههای اصلی» و خدمات به اشتراک گذاشتهشده، است.
- لایهی بالایی شامل راهحلهای کنترل دادههای مبتنی بر «مدیریت دادههای اصلی» است
9- میانافزار ادغام
فناوریهای میانافزار ادغام متعددی برای پشتیبانی از «مدیریت دادههای اصلی» وجود دارند و این فناوریها شامل سرویس یکپارچهسازی نرمافزارهای کاربردی، سرویس هماهنگسازی فرایند کسبوکار، سرویس کیفیت دادهها و استانداردسازی دادهها، سرویس یکپارچهسازی دادهها و مدیریت فرادادهها[24]، موتور قوانین کسبوکار، سیستم رویداد کسبوکار، مدیریت وبسرویسها، مدیریت تائیدهویت کاربر و سرویس تحلیل دادهها هستند.
10- کیفیت دادههای سازمانی اوراکل
پاکسازی دادهها در قلب قابلیت «مدیریت دادههای اصلی» اوراکل قرار دارد تا دادهها را تبدیل به یک دارایی سازمانی بکند. فقط دادههایی که استانداردشده ، دوگانگی اطلاعاتی آن رفع ، صحیح، به هنگام و کامل باشد میتواند بهطور مؤثر، در نرمافزارهای کاربردی فرایندهای کسبوکار و سیستمهای تحلیلی یک سازمان استفاده شود. از یک نقطهی ورود در هرکجای فضای ناهمگن فناوری اطلاعات تا استفاده نهایی در یک نرمافزار کاربردی تراکنشی یا یک گزارش کلیدی مربوط به کسبوکار، ابزارهای کیفیت دادههای مربوط به «مدیریت دادههای اصلی»، اصلاحات و کنترلهایی ارائه میکنند که بیشترین کیفیت دادهها را تضمین کنند.
تفاوتهای بین دادههای اشخاص و اقلام به ذات خود دادهها مربوط میشود. به همین دلیل است که اوراکل ابزارهای کیفیت دادههایی ارائه داده است که بهطور خاص برای این دو نوع از دادهها طراحیشدهاند. تمام آن ابزارها در راهحل کیفیت دادههای سازمانی اوراکل گنجاندهشدهاند. بخشی از آنها برای مدیریت کیفیت دادههای اشخاص و بخش دیگر برای مدیریت کیفیت دادههای محصول طراحیشدهاند.
11- نتیجهگیری
«مدیریت دادههای اصلی» بخش حیاتی فناوریهای نرمافزاری یک سازمان محسوب میشود. در هر توسعهی نرمافزارهای کاربردی سازمان، شامل نرمافزارهای عملیاتی و نرمافزارهای تحلیلی، نقش «مدیریت دادههای اصلی» بهعنوان ابزار تضمین کیفیت دادههای سازمان بسیار مهم بوده و عدم توجه به آن باعث رشد بیکیفیت دادهها در سازمان خواهد شد. دادههای بیکیفیت نمیتوانند منجر به خروجیهایی شوند که بتوان بر اساس آنها تصمیم گرفت. همچنین دادههای بیکیفیت باعث میشوند تراکنشهای سازمانی مختل شده و اجرای آنها نتایج درستی را فراهم نمی کنند،پرداختن به «مدیریت دادههای اصلی» و توسعهی راهحلهای آن میتواند منجر به کاهش هزینهها و بالا رفتن کارایی سازمان شود.
شاید اگر «مدیریت دادههای اصلی» را مهمترین فرایند سازمانی بنامیم بیراه نباشد زیرا سایر فرایندهای سازمان، خوراک اطلاعاتی خود را از فرایند «مدیریت دادههای اصلی» تأمین میکنند. در فرایند «مدیریت دادههای اصلی»، برای هر موجودیت سازمانی مطابق با یک الگوی استانداردشده و مصوب، کاتالوگ ایجاد میشود. در انتها، برای آن موجودیت یک شناسهی یکتا تخصیص داده میشود تا از طریق آن شناسه، دادههای اصلی گرداوری شده بتوانند به سایر نرمافزارهای سازمانی سرایت کنند. به سبب تخصیص شناسهی یکتا یا کد منحصربهفرد به هر موجودیت شناساییشده در فرایند «مدیریت دادههای اصلی»، این فرایند را «کدینگ سازمانی» نیز مینامند.