ماهنامه شماره 16 (آذر ماه 1395)
مقدمه
بعد از صنايع غذايي، صنايع پوشاك يكي از باسابقهترین و قديميترين صنايع است. صنعت پوشاك يكي از نيازهاي اوليه و اساسي انسان را برآورد ميسازد. اين صنعت در طول گذر زمان دستخوش تغييرات و بازسازي بسياري شده است كه از مهمترین اين تغییرات ميتوان به پديدار شدن انقلاب صنعتي، جهانیشدن نامهاي تجاري و به وجود آمدن تكنولوژيهاي جديد، اشاره كرد.
باگذشت سالها و اتفاقات به وجود آمده، تقاضا براي پوشاك توسط مشتريان اين حوزه، افزايش پیداکرده است و از يك نياز اوليه و اساسي به نماد شخصيت افراد تبدیلشده است. به اين معني كه طرز لباس پوشيدن افراد، نشانگر هويت و شخصيت افراد است.
صنعت پوشاك، نسبت به ديگر صنايع نیازمند چالاكي و چابكي بيشتري هستند تا قادر باشند به تغيير رفتار مشتريان خود بهموقع پاسخ دهند. اصطلاح لباس و منسوجات براي توصيف صنايع پوشاك استفاده ميشود، ولي درواقع اين صنعت خود شامل دو قسمت است، قسمت اول صنايع تولیدکننده نخ، پارچه و از اين قبيل محصولات و قسمت دوم شامل طراحي و توليد لباس و متعلقات مربوط به آن.
در حال حاضر GS1 بر روي قسمت دوم اين صنعت تمركز دارد و اين در حالي است كه به خاطر ايجاد يك سيستم رديابي مناسب، GS1 در آينده خيلي نزديك قسمت اول اين صنعت را نيز تحت پوشش خود قرار خواهد داد.
GS1 توليدات صنعت پوشاك را به پوشاك عادي، پوشاك لوكس، كفش، لباس اسپرت، متعلقات پوشاك مانند كروات، كمربند و غيره و جواهرات تقسيم ميكند.
ذينفعان اين صنعت شامل توليدكنندگان مواد خام پوشاك مانند تولیدکنندگان نخ، پارچه، چرم و غيره، توليدكنندگان پوشاك، كفش و غيره، ارائهدهندگان خدمات مانند ارائهدهندگان خدمات حملونقلی و لجستيكي (LSPs)، مغازههاي چاپ تگهاي RFID و غيره، صاحبان برند، خردهفروشان، مصرفكنندگان و فدراسيونها و انجمنهاي صنعتي هستند.
اخیراً در صنعت پوشاك به دلیل اينكه كالاها بهسرعت در حال جابجايي هستند، دو روند مهم به وجود آمده است:
يكي ادغام عمودي خردهفروشان (vertical integrated retailer)(ادغام عمودی به انگلیسی vertical integration در اقتصاد خرد و مدیریت، فرآیندی است که در آنیک شرکت، شرکتهای توزیع و پخش محصولات خود را، تحت تملک خود درمیآورد تا پس از مرحله تولید، کنترل خود را بر این قسمتها افزایش دهد) و ديگري در سمت ديگر زنجیره تأمین و در نقطه منبع است. ادغام عمودي خردهفروشان (vertical integrated retailer) باعث ميشود كه شركتها مديريت و اختيار زنجیره تأمین خود را در دست بگيرند و در فروشگاههاي خود مبادرت به فروش برندهاي مختص به خود كنند. همچنين با توجه به كانالهاي ارتباطي و همكاريهايي كه با شركتهاي ديگر دارند ممكن است برندهاي ديگر را در فروشگاه خود به فروش برسانند و يا برندهاي خورد را در فروشگاههاي ديگر به فروش برسانند.
وظيفه اصلي شركتهاي منبع (sourcing company) مديريت تداركات، براي صاحبان برند و ايجاد تحول براي کارخانههای پوشاك و يا کارخانههای توليد نخ و پارچه است. بهمنظور ايجاد بهرهوري بيشتر، معمولاً اين شركتها در نزديكي کارخانههای بنا ميشوند. برخي از اين شركتها زمينههاي فعاليت خود را از تجارتهاي ساده به طراحي محصولات، تهيه مواد خام، برنامهريزي توليد، برنامهريزي حملونقل و لجستيك و غيره گسترش دادهاند و بهاینترتیب نفوذ خود را در زنجیره تأمین بالابردهاند.
تجارت Omni-Channel
بهمنظور درك بهتر تجارت Omni-Channel نيازمند است كه به گذشته برگشته و سير تكاملي فعاليت خردهفروشان در بيست سال گذشته بررسي كنيم. در اين دورههاي گذشته استانداردهاي GS1 براي دهها سال در خدمت خردهفروشان تك كاناله بوده است. امروزه افزايش پيشنهاد از سوي خردهفروشان و صاحبان برند به مشتريان براي اين موضوع كه مشتريان ابتدا به جستجو در بين فروشگاههاي مختلف بپردازند و وقتي كالايي نظر آنها را جلب كرد به خريد آن اقدام كنند و انتظار دارند كه با اين روش انتظارات و نيازهاي مشتريان خود را بهتر بشناسند و آن را برآورده كنند. امروزه در دنياي تجارت، بسياري از شركتها، اين كانالها را به بخشهاي مختلفي با موجودي، كارمندان پشتيباني، تجار و طبقهبندي متفاوتي قرار دادهاند.
شكل 1- Omni-Channel
تجارت Omni-Channel يك تجربه بسيار عالي را در اختيار مشتري قرار ميدهد و اين تجربه را با جمعکردن همهچیز به دورهم و استفاده از استانداردها براي ايجاد پيوستگي و دوام، دستهبندي نیازهای شخصي با صرفنظر از روشي كه مشتري براي خريد انجام ميدهد، اتفاق ميافتد.
حجم تجارت پوشاك در سطح جهان روبه رشد است و انتظار ميرود كه در بين سالهاي 2015 الي 2020 به رشد دو برابري نيز برسد. بيشتر اين رشدها از گسترش بازارها به وجود ميآيد. بيشتر اين رشدها از گسترش بازار و بهخصوص با افزايش قدرت خريد مشتريان، به وجود ميآيد. اين موضوع بيشتر در كشورهاي آفريقايي و آسيايي ديده ميشود كه به حركت از طيف ضعيف به طيف متوسط جامعه، به لباس و پوشاك با نگاه پيشرفت و جلوه خود در جامعه نگاه ميكنند. همچنين مشتريان آسيايي به افزايش سفرهاي خارجي و خريد پوشاك از ديگر كشورها روي آوردهاند. طبق پيشبينيهاي انجامشده در سال 2020 خريد مشتريان خارجي كه از منطقه آسيا و اقیانوسیه از ديگر كشورها خريد خواهند كرد به مبلغي حدود 600 ميليون دلار خواهد رسيد. همچنين طبق گزارش MCkinsey در سال 2004 حجم فروش شركتهاي متوسط پوشاك تا سال 2025 از 4 درصد به 55 درصد افزايش خواهد پيدا كرد. در قسمت پوشاك لوكس 75 درصد از فروشها سهم خريداران چيني هستند كه خارج از كشور خود اقدام به خريد ميكنند. ارزش صنايع پوشاك در سال 2014 حدود 1.8 ميليون دلار بوده است كه پيشبيني ميشود اين مبلغ در سال 2018 به 2 ميليون دلار برسد. تعداد كاركنان صنعت پوشاك به تقريبي به 75 ميليون نفر در سرتاسر دنيا ميرسد.
چالشهاي صنعت پوشاك
با پيشرفت روزافزون تكنولوژي و افزايش توليد و درخواست مشتريان، صنعت پوشاك با چالشها و مشكلات جدي مواجه شده است. ازجمله اين چالشها ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
افزايش هزينه مواد اوليه و دستمزد كاركنان و عدم تمايل مشتريان به پرداخت هزينه بيشتر براي تهيه پوشاك، باعث شده است كه توليد محصولات به كشورهايي انتقال پيدا كند كه داراي مواد اوليه و نيروي انساني ارزانتري هستند كه با صنعتي شدن توليدات در اين كشورها، همچنان رقابت در سطح پايين قرار دارد. براي مثال دستمزد در چين بهطور ساليانه تنها در حدود 158 تا 20 درصد افزايش پيدا ميكند. درنتیجه همچنان ميل و اشتياق توليد در كشورهاي غير صنعتي و يا كشورهايي كه صنعت زيادي ندارند، وجود دارد. كشورهايي مثل ويتنام، بنگلادش، كلمبيا و غيره.
نقش GS1 براي برطرف كردن چالشهاي صنعت پوشاك
هر يك از اعضاي زنجیره تأمین پوشاك به جهت اينكه بتواند با رقباي خود رقابت كند و هزينههاي توليد خود را به پايينترين حد ممكن برساند نيازمند اطلاعات استاندارد و قابلاعتماد در سرتاسر زنجیره تأمین ، صرفهجويي بيشتر، افزايش سرعت عرضه محصولات متنوع به بازار، مديريت كاراتر موجودي در انبارها، مديريت بهتر دستهبندي محصولات، وجود اطلاعات صحيح از محصولات، فراخوان سريع محصولات و غيره، است. در اينجا استانداردهاي GS1 ايفاي نقش ميكند و باعث ميشود كه با استفاده از استانداردهاي جهاني و فراگير خود در حل مشكلات و چالشهايي كه بيان شد، ايفاي نقش كند. GS1 بانفوذ در زنجیره تأمین پوشاك باعث افزايش سرعت عرضه محصولات به بازار ميشود و شركتها ميتوانند بهموقع پاسخگوي نياز مشتريان خود باشند. همچنين اين استانداردها با ارائه اطلاعات صحيح كالا باعث حفظ بهتر مشتري ميشوند. همچنين بهسرعت ميتوانند كالاهاي معيوب در زنجیره تأمین را تشخيص داده و آنها را فراخوان كنند. اين استانداردها باعث بهبود دقت موجوديها، بهبود مديريت طبقهبندي، بهبود شفافيت و ايجاد قابليت رديابي محصولات ميشود.
قوانين مشخصي براي اختصاص دادن كد GTIN براي محصولات اين بخش، وجود دارد. براي مثال يك نوع پيراهن در 5 رنگ مختلف و 8 سايز متفاوت وجود دارد. بنابراين هر تركيب بايد يك كد GTIN متفاوت تعلق بگيرد و اين به اين معنا است كه براي اين برند نيازمند 40 كد GTIN مجزا است. تخصيص اين كدها بهتنهایی باعث افزايش بهرهوري در مديريت موجودي نميشود، اما پايه و اساس و زيربنايي براي اجراي EPC/RFID و تبادل الكترونيكي دادهها (EDI) است. طيف وسيعي از محصولات و توليدات بهصورت يكتا شناساییشده و در تگهاي RFID و يا بر روي نمادهاي يكبعدي و يا دوبعدي رمزينه (Encode) شوند و اطلاعات محصولات براي شركاي تجاري زنجیره تأمین بهصورت الكترونيكي تبادل شود.
شكل 2- مديريت فرآيندها با استفاده از استانداردهاي GS1
با توجه بهسرعت فروش محصولات و دوره عمر محصولات در اين صنعت، براي اختصاص كد GTIN يك محصول به محصول ديگر میبایست يك دوره زماني حدوداً 2.5 الي 4 ساله، از توليد آخرين محصول ارائهشده به بازار، صبر كنيم. همچنين پيچيدگيهايي همچون تنوع نوع، طرح، رنگ و غیره، كه در اين صنعت وجود دارد، لزوم استفاده از شناسايي كالاها بهصورت سريالي را براي ما بيشتر از پيش آشكار ميكند. انجام اين موضوع باعث افزايش شفافيت و همچنين افزايش موجودي در داخل قفسههاي فروشگاه و درنهایت افزايش فروش كالا ميشود. افزايش پيچيدگي شناسايي محصولات در صنعت پوشاك باعث ايجاد پيچيدگي تبادل اطلاعات در بين ذینفعان اين صنعت نيز ميشود كه ميبايست اين فرآيندها بهصورت خودكار صورت بپذيرد. اين خودكارسازي شامل سفارش الكترونيكي، فاكتور الكترونيكي، كاتالوگ الكترونيكي و اطلاعات اصلي محصولات و تصاوير و رويدادهاي کسب کار، ميشود.
افزايش بهرهوري در زنجیره تأمین تنها با هماهنگي و همكاري ذينفعان زنجيره به دست ميآيد. با توجه به فجايع و ايراداتي كه براي كالاها در زنجیره تأمین به وجود آمده است، تمركز براي ايجاد قابليت رديابي در صاحبان برند در صنعت پوشاك، افزايش پیداکرده است. تأمینکنندگان اغلب با پيمانكارها كار ميكنند كه اين پيمانكارها خود با پيمانكارهاي ديگر كار ميكنند. در اينجاست كه موضوع رديابي وقتي مه اتفاق اشتباهي رخ ميدهد، تبديل به موضوع بسيار مهمي ميشود.
در خردهفروشی سوپرمارکتی براي شناسايي كالاها عمدتاً از دو مشخصه نوع و سايز استفاده ميشود، براي مثال زماني كه شما ميخواهيد يك قوطي كنسرو خريداري كنيد بيشتر به نوع و سايز آن توجه ميكنيد؛ اما در صنعت پوشاك علاوه بر دو مشخصهاي كه بيان شد، مشخصههاي ديگر همچون، طرح، رنگ، فصل و غيره نيز براي توصيف كالا موردنیاز است. براي مثال يك تيشرت كتان ساده ميتواند سايزهاي متنوعي (از S-XXXL) داشته باشد و يا طرح متنوعي همچون یقهگرد يا یقه دار و غيره داشته باشد و يا تفاوت فصلي كه ميتواند هر پيراهن داشته باشد. همانطور كه ملاحظه ميشود هر تركيب اين مشخصهها ميتواند محصولات متنوعي ايجاد كند كه بايد با يك GTIN شناسايي شوند. در 10 سال اخير تمايل به استفاده از كدهاي سريالي به همراه فناوري RFID از استقبال بيشتري برخوردار شده است. فرآيند شناسايي سريالي محصولات، براي شناسايي كالاها بهصورت يكتا براي آن دسته از كالاهايي است، كه GTIN يكسان دارند. براي مثال دو تيشرت سفيد تابستانه سايز XL را در نظر بگيريد. اين دو تيشرت كد GTIN يكساني دارند و هرگز نميتوان آنها را بهصورت يكتا شناسايي كرد. با استفاده از يك شمارهسریال به همراه كد GTIN ميتوان اين دو تيشرت را بهصورت يكتا شناسايي كرد و به علت اينكه نماد EAN/UPC براي اضافه كردن شمارهسریال بسيار كوچك است، از حاملهاي داده ديگري همچون RFID، ديتا ماتريس و يا دیتا بارها ميتوانيم استفاده كنيم. استفاده از حاملهاي داده RFID مزاياي بيشتري نسبت به ديگر حاملهاي داده دارد. يكي از اين مزيتها، خواندن حجم زيادي از تگها بدون نياز به داشتن خط دیدمستقیم است. اين موضوع به صاحبان برند و خردهفروشان اين امكان را ميدهد كه فرآيند مديريت موجودي انبار خود را سریعتر و با دقت بالاتري انجام دهند. ميتوانند خيلي سریعتر متوجه شوند كه چه كالايي فروش رفته، گم و يا مرجوع شده است. همچنين با بازپرسازی سريعتر قفسههاي خود ميتوانند فروش بيشتري داشته باشند.
مزاياي استفاده از تكنولوژي EPC/RFID GS1
صنعت پوشاك جزء اولين صنايعي بوده است كه از تكنولوژي EPC/RFID براي شناسايي و رديابي در سطح قلم كالا و سطوح بالاتر استفاده كردند. تكنولوژي EPC/RFID روشي براي شناسايي خودكار اقلام با استفاده از تگهاي الكترونيكي است كه ما را در جمعآوري و تبادل اطلاعات با استفاده از امواج راديويي، توانمند ميسازد. شناسايي در سطح قلم كالا اين امكان را به خردهفروشان ميدهد كه متوجه شوند چه تعداد كالا در كجاي زنجیره تأمین انبارش شده است.
شكل 3- استفاده از تكنولوژي RFID در صنعت پوشاك
كالاهايي كه با تگ EPC/RFID وارد مغازهها ميشوند بهصورت يكتا شناساییشدهاند و مشخص ميشوند كه چه موقع وارد انبار فروشگاه شدهاند و چه موقع از انبار به سالن فروش منتقلشده است. حتي اقلامي كه مفقودشده است را ميتواند با قرائت گر RFID جستجو و آن را پيدا كرد. حتي تگهاي RFID ميتواند در نقطه فروش براي جلوگيري از دزديده شدن كالاها استفاده كرد. همچنين با استفاده از اين تكنولوژي ميتوان يك اتاق پرو هوشمند ايجاد كرد. به اين صورت كه مشتري با بردن لباس به داخل اتاق پرو، تمامي اطلاعات مربوط به آن در مانيتوري در اتاق نصبشده است، نمايش داده ميشود. اطلاعاتي همچون انواع سايز، رنگها و غيره. مشتري درصورتیکه مايل به انتخاب سايز ديگر و يا رنگ ديگر بود، توسط همان مانيتور به فروشنده اعلام ميكند. در صورت پسند مشتري از كالا سيستم كالاهاي ديگري را كه متناسب با خريد مشتري است را به او پيشنهاد ميكند. همچنين مشتري در همان اتاق ميتواند فرآيند پرداخت را انجام دهد. با استفاده از اين استانداردها فروشنده ميتواند موجود انبار خود را به لحظه مشاهده كند. همچنين موجودي قفسههاي خود را تحت كنترل داشته باشد. اگر موجودي يك كالا در قفسه يا انبار به حد پايين رسيد، سيستم بهصورت هوشمند به فروشنده اعلام ميكند. حتي فروشنده ميتواند تشخيص دهد كه محصولات پرفروش و کمفروش آن چيست و مديريت دستهبندي اجناس را بهصورت سيستمي و خودكار انجام دهد. همچنين اگر یکقلم كالا در فروشگاهي وجود نداشته باشد (برخي از فروشگاهها معمولاً 100 درصد كالاها را در انبار خود موجود ندارند)، قلم كالا ميتواند توسط متصدي فروش بهسرعت بهصورت آنلاين به تأمینکننده خود سفارش دهد و در روز بعد آن را به مشتري تحويل دهد.
انقلاب Omni-Channel
همانطور كه قبلاً گفته شد، دههها بوده است كه صنايع خرد فروشي، تنها بر فروشگاههاي فيزيكي براي فروش محصولات خود تكيه زده بودند؛ اما امروزه حركت و پويايي جديدي در صنعت پوشاك به وجود آمده است. مردم علاقهمند هستند كه روشهاي مختلفي از خريد مانند رفتن به فروشگاه، از طريق وبسايت، از طريق تلفنهاي هوشمند، تلويزيون، شبكههاي اجتماعي و غيره را تجربه كنند. امروزه مشتريان هيچ محدوديتي در خريد خود از فروشگاه ندارند. آنها ميتوانند روشهاي مختلف و متنوعي را كه بيشتر از آن لذت ميبرند را براي خريد خود انتخاب كنند. Omni-Channel تلاش ميكند تا زيرساخت و محدوده اين خدمات را براي مشتريان ايجاد كند. اين فنآوري مزاياي زيادي در اختيار مشتريان قرار ميدهد. با استفاده از اين تكنولوژي مشتريان ميتوانند از لباسهايي كه موردعلاقه آنها است مطلع شوند. همچنين از آخرين فروشها و تخفيفات ويژه مطلع شوند. حتي مشتريان ميتوانند بر اساس آخرين خريدهايي كه انجام دادند پیشنهادهای و تخفيفات خاصي دريافت كنند. تجارت Omni-Channel به مشتريان اين امكان را ميدهد كه بهصورت آنلاين از چندين فروشگاه مختلف خريد كنند و خريد خود را در روز بعد يا ايامي كه براي دريافت خريد خود راحتتر هستند، دريافت كنند و هزينه خريد خود را يا بهصورت آنلاين و يا موقع تحويل كالا پرداخت كنند.
مديريت اطلاعات محصول در تجارت الكترونيكي
تأمینکنندگان كالا به یکزبان مشترك، براي ايجاد نتيجه بهتر جستجوها نياز دارند. خدمت جستجوي هوشمند GS1 (Smart Search) يك واژگان به اشتراك گذاشته و یکزبان اختصاصي است و ايجاد ارتباط براي همه افراد را ساده ميكند. جستجوها بهتر انجام ميشود و خردهفروشان توانايي خود را براي ايجاد يك لذت خوب خريد، براي مشتريان حفظ ميكنند. از مزاياي تركيب اطلاعات صحيح محصولات و خدمت جستجوي هوشمند GS1 (GS1 Smart Search) ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
- باعث ايجاد شفافيت در فرآيند خريد ميشود.
- هيجان و حس جديدي براي انجام خريد در اختيار مشتريان قرارميدهد.
- باعث كاهش ترافيك در سطح شهرهاي شلوغ ميشود.
- پيشنهادهاي ويژه به مشتريان ارائه ميشود.
- حجم سفارشهای و فروش محصولات افزايش پيدا خواهد كرد.
- توانايي تحليل عرضه و تقاضاي بازار بيشتر ميشود.
استانداردهاي GS1 توانسته است كه يك سيستم يكپارچه براي شركاي تجاري زنجیره تأمین ايجاد كند و با پاسخگويي به سؤالاتي همچون چه چيزي، چه كسي، چه موقع، كجا و چرا از حركت محصولات در زنجیره تأمین ، يك سيستم رديابي كالا ايجاد كند كه يكي از مزيتهاي اين سيستم شفافيت حركت اقلام در زنجیره تأمین است. استانداردهاي GS1 تمامي هويتهاي زنجیره تأمین را بهصورت خودكار شناسايي ميكند. سپس بهصورت خودكار و با استفاده از ماشين، به ثبت اطلاعات در مورد قلم كالا، مكانها و رويدادها ميپردازد. سپس اين اطلاعات ميتواند بين شركاي تجاري بالادستي و پاييندستي زنجیره تأمین به اشتراك گذاشته ميشود و به اين صورت قابليت رديابي و رهگيري را در بين اعضاي زنجیره تأمین ايجاد ميكند.
چشمانداز رديابي محصول از مبدأ تا فروشگاه
در دنياي مد و لباس امروزه كه سرعت به وجود آمدن مدلهاي مختلف از پوشاك بسيار بالا است و بازه زماني بين طراحي پوشاك، توليد، انبارش و فروش آن بسيار فشرده است، حذف پيچيدگيهاي موجود در زنجیره تأمین ، يك عنصر بحراني براي موفقيت در اين تجارت است. پيروي از استانداردهاي يكپارچه و فراگير GS1 موجب خواهد شد كه موجودي فروشگاهها در حالت تعادل قرار گيرد و انبارش كالا در فروشگاه زياد و كم نباشد. همچنين اين استانداردها باعث چابكي در فرآيندهاي كسبوكار ميشود. استفاده از شناساگر منحصربهفرد جهاني براي هر قلم كالا، محمولهها و مكانها و همچنين استفاده از پيامهاي الكترونيكي بين همه ذينفعان بالادستي و پاییندستی در زنجیره تأمین ، بهترين راه تضمين براي شفافيت از ابتدا تا انتهاي زنجیره تأمین است.
شكل 4- زنجیره تأمین پوشاك
امروزه چالشهاي مهمي فرآيندهاي كسبوكار صنايع را تحت تأثیر قرار ميدهد. زنجیره تأمین و تقاضا بزرگتر و پيچيدهتر شده است و با ريسك امنيت مواجه شده است. بنابراين طرفهاي تجاري نيازمند شفافيت در حملونقل محصولات، با افزايش قابليت رديابي همراه با الزامات امنيتي و داشتن عملکردی پايدار در جهت رشد تقاضاي مشتريان ميباشند. براي پاسخگويي به اینچنین چالشهايي، طرفهاي تجاري همانند کارخانههای توليدي، صاحبان برند، خدمت دهندگان حملونقل و خردهفروشان، بايد همكاري نزديكي براي ايجاد اطلاعات واقعي و به هنگام در مورد جريان محصولات و تراكنشها در زنجیره تأمین داشته باشند و همچنین اين امكان وجود داشته باشد كه جريان فيزيكي محصولات با جريان اطلاعاتي آن ارتباط داشته باشد.
يك نمونه كاربردي از اجراي استانداردهاي GS1 در صنعت پوشاك در فروشگاهي به نام Moods است. Moods يك برند نروژي است كه داراي 18 شعبه در سرتاسر كشور نروژ است. اين فروشگاه بر اساس استانداردهاي GS1 اقدام به پيادهسازي سيستم EPC/RFID در تمامي شعب فروشگاهي خودکرده است. همچنين اين شركت اقدام به تأسیس فروشگاه اينترنتي نيز نموده است و در سرتاسر اروپا و آمريكا محصولات خود را به فروش ميرساند. Moods سرمايهگذاري بر روي استانداردهاي GS1 را به جهت افزايش دقت و صحت اطلاعات محصولات و موجودي خود و درنتیجه افزايش فروش خود انجام داد. انتظارات Moods بهسرعت برآورده شد، هم در مورد افزايش بهرهوري موجودي، هم در موردپذیرش سيستم توسط كاركنان. با اين بازگشت سرمايه سريع باعث شد كه Moods استفاده از تكنولوژي EPC\RFID را گستردهتر كند و در ديگر فروشگاهاي خود نيز از اين تكنولوژي بهره ببرد. همچنين اين شركت حركت به سمت ايجاد خدمات Omni-Channel در سطح گستره نموده است تا بتواند هيجان و تجربه خريد را براي مشتريان خود افزايش دهد.
اين مورداستفاده از تكنولوژي RFID نشان ميدهد، كه شركتها لزوماً نميبايست جزء 100 برند برتر دنيا باشند تا بتوانند از مزاياي این تكنولوژي بهره ببرند و از مزاياي آن استفاده كنند. حتي فروشگاهها و برندهاي كوچك نيز ميتوانند از اين تكنولوژي استفاده كنند و از مزاياي آن بهره ببرند.
نتيجهگيري
صنعت پوشاك شامل توليدكنندگان صنعت نساجي و شركتهاي طراحي و توليدكننده لباس ميشود. استانداردهاي GS1 تمركز خود را بيشتر بر روي قسمت دوم زنجيره، يعني شركتهاي توليدكننده لباس معطوف كرده است. استفاده از استانداردهاي GS1 مزاياي بسياري براي همه اعضاي زنجیره تأمین به ارمغان ميآورد. مزيتهايي همچون رديابي كالا در طول زنجيره، مديريت موجودي بهتر و كاراتر، ايجاد فروشگاههاي هوشمند، در اختيار قرار دادن انواع و اقسام روشهاي مختلف خريد، افزايش فروش و غيره را در اختيار همه اعضاي زنجیره تأمین قرار ميدهد. همچنين ميزان عرضه و تقاضاي كالا در زنجيره را متعادل ميكند و از انبارش بیجهت كالا جلوگيري ميكند. بنابراين هزينه توليد محصول را كاهش ميدهد و تولیدکنندگان ميتوانند محصولات را باقیمت مناسبتر روانه بازار كنند و رضايت مشتريان خود را بيشتر جلب كنند. براي استفاده از اين استانداردها نياز نيست حتماً يك شركت، جزء برندهاي برتر دنيا باشد. هر شركت و برندي با هراندازهای ميتواند از اين استانداردها استفاده كرده و از مزاياي آن بهرهمند شوند.